سراج الدین میردامادی – باراک اوباما در پیامی خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد که ایران در صورت ارائه برخی از تضمین‌ها، می‌تواند به انرژی صلح‌ آمیز هسته‌ای دست یابد.

این پیام توسط رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه تحویل رهبر جمهوری اسلامی ایران شده است. 

از آقای علی کشتگر شما فعال سیاسی مقیم پاریس  پرسیدم آیا این پیام جدید رئیس جمهوری آمریکا به رهبر جمهوری اسلامی نشان‌دهنده‌ تغییر موضعی در سیاست آمریکاست ؟ آیا نرمشی دیده می‌شود در برابر سیاست هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ؟
 
 
به نظر من تغییر موضع نیست. موضع آقای اوباما همین بوده و طبعاً نرمش است. من معتقدم که سال جاری، سال بسیار حساسی‌ست که احتمال جنگ بین ایران و آمریکا و اسراییل هست.
 
البته آقای اوباما جنگ نمی‌خواهد و می‌داند که جنگ به نفع منافع ملی آمریکا نیست و ضمناً باعث رشد بنیادگرایی اسلامی در کل منطقه‌ خاورمیانه و جهان می‌شود. با توجه به تمام محاسبات ایشان خواهان عادی شدن رابطه ایران و آمریکاست و از اول هم موضع ایشان همین بوده.
 
حالا شما می‌توانید اسم این  برخورد را بگذارید یک نرمش جدید یا یک ابتکار جدید که در این پیام از طریق نخست وزیر ترکیه برای آقای خامنه‌ای فرستاده شده که همان تلاش است برای متقاعد کردن آقای خامنه‌ای به عادی کردن روابط ایران و آمریکا.
 
آقای اوباما جنگ نمی‌خواهد و می‌داند که جنگ به نفع منافع ملی آمریکا نیست و ضمناً باعث رشد بنیادگرایی اسلامی در کل منطقه‌ خاورمیانه و جهان می‌شود. با توجه به تمام محاسبات ایشان خواهان عادی شدن رابطه ایران و آمریکاست
 
اما آقای خامنه‌ای به اعتقاد من صلاح حکومت‌داری و شیوه استبدادی را که در ایران اعمال می‌کند، در این می‌بینند که رابطه‌ ایران و آمریکا عادی نشود و همین تنش ادامه داشته باشد.
 
چون از طریق شعار مبارزه علیه دشمن خارجی و تنش میان ایران و آمریکا و تبعاً ایران و اسراییل، ایشان می‌تواند فضا را در داخل بیشتر ببندد و بهانه‌‌ای برای سرکوب و پیش‌برد شیوه حکومت‌داری خودش داشته باشد و حتی بی‌لیاقتی‌های نظام در مسائل اقتصادی و مدیریت کشور همه را به‌عهده‌ دشمن خارجی بگذارد، به‌جای این که مسئولیت را بپذیرد.
 
بنابراین آقای خامنه‌ای متوجه این مسئله نیست که خود این شیوه حکومت‌داری ایشان و حفظ رابطه‌ دشمنانه با آمریکا می‌تواند منجر به جنگ شود.
 
برای این که ۵۰ درصد اراده‌ آقای اوباما در جلوگیری از جنگ یا ۵۰ درصد اراده‌ آقای خامنه‌ای برای حفظ همین وضع، که وضع تنش است بین ایران و غرب، در دست خودشان است.
 
۵۰ درصد هم مربوط می‌شود به این که اسراییل برخورد یک‌جانبه کند و آتش جنگ را برافروزد و آن وقت آمریکا به‌ناچار وارد جنگ با ایران شود.
 
یا حتی در منطقه‌ خلیج فارس، در منطقه‌ای که تنش مرتباً وجود دارد، برخورد نیروهای نظامی باعث شعله‌ور شدن آتش جنگ شود و وقتی که این جنگ شروع شود، متأسفانه یک جنگ محدود و چند روزه نخواهد بود و با توجه به واکنشی که ایران نشان خواهد داد، طبیعتاً آمریکا می‌رود به سمت این که تأسیسات نظامی ایران و بعد تأسیسات صنعتی و پالایشگاه‌های ایران و تمام امکاناتی که می‌تواند باعث مقاومت ایران در برابر یک دخالت نظامی شود، را نابود کند که خطر نابودی تمامیت ارضی کشور هم وجود دارد.
 
آقای کشتگر نقش ترکیه را در این فرایند چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با توجه به این که ترکیه از یک‌طرف در موضوع سوریه با  غرب و آمریکا همراهی می‌کند، ولی با صفت یک کشور اسلامی و یک میانجی هسته‌ای که یک دوره از مذاکرات هم در استانبول برگزار شد، به نوعی سعی می‌کند خودش را به ایران  نزدیک کند، این نقش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
باید بگویم که همه حکومت‌هایی که نماینده‌ مردم خودشان هستند و از طریق آرای مردم خودشان روی کار آمده‌اند، طبیعتاً خود را ملزم به این می‌دانند که از منافع ملی رای‌دهندگان و از منافع ملی کشورشان دفاع کنند. ترکیه مثل آمریکا و روسیه می‌خواهد سعی کند منافع ملی‌اش در این تنش میان ایران و غرب حفظ شود.
 
علی کشتگر: اگر نقش ترکیه در تغییر حکومت سوریه زیاد باشد، حکومت بعدی، روابط بسیار خصمانه ای با ایران جمهوری اسلامی و روابط بسیار دوستانه‌ای با ترکیه کنونی خواهد داشت. بنابراین ترکیه جای ایران را در سوریه می‌گیرد
 
پس در جایی ترکیه متوجه این است که این میانجی‌گری بین ایران و آمریکا و عادی شدن رابطه‌ی ایران و آمریکا به نفع ترکیه هم هست و در ضمن ترکیه اعتبار بین‌المللی بیشتری هم می‌گیرد، اگر خود این میانجی‌گری را آغاز کند و اگر به نتیجه هم برسد که چه بهتر.
 
در مورد مسئله‌ سوریه هم باز همان طور که می‌دانید ترکیه عضو پیمان آتلانتیک است و  مواضعش همسو با غرب است و باز این هم به نفع منافع ملی ترکیه است که در سوریه یک رژیم باثبات باشد و حکومت بشار اسد با توجه به تمام جنایات ضد بشری که تاکنون علیه ملت خودش انجام داده تغییر کند و در یک چنین تغییر و تحولی اگر نقش ترکیه زیاد باشد، آن وقت حکومتی که در آینده در سوریه روی کار می‌آید، حکومتی‌ست با روابط بسیار خصمانه با ایران جمهوری اسلامی و روابط بسیار دوستانه با ترکیه کنونی. بنابراین ترکیه جای ایران را در سوریه می‌گیرد.
 
آقای کشتگر در پیام آقای اوباما که توسط رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه به آیت‌اله خامنه‌ای تحویل داده شده آمده است که اگر رهبر جمهوری اسلامی و ایران اطمینان دهند که برنامه‌های‌شان صلح‌آمیز است، آمریکا هم حق برخورداری از تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای را به ایران خواهد داد. آیا فکر می‌کنید یک حداقل اعتماد و اطمینانی باقی مانده بین دو طرف که چنین توافقی صورت گیرد یا صرفاً برای نوعی اتمام حجت است؟
 
من فکر می‌کنم در این مسئله البته هم اتمام حجت است و هم با توجه به این که آقای اوباما جنگ نمی‌خواهد و جنگ را به نفع منافع ملی آمریکا چه کوتاه مدت چه درازمدت نمی‌داند، اما درعین‌حال جناح‌های راست جمهوری‌خواه در انتخابات سال جاری روی مسئله‌ فشار بر ایران تأکید دارند و اسراییل هم می‌تواند هماهنگ با جناح‌های راست امریکا، دست به یک ماجراجویی بزند.
 
دراین‌صورت آقای اوباما را در برابر عمل انجام شده قرار می‌دهد و آمریکا را مجبور می‌کند که وارد جنگ شود.
 با توجه به همه این‌ها به اعتقاد من هنوز آقای اوباما کوشش می‌کند تضمینی از جمهوری اسلامی بگیرد و مانع این جنگ شود. البته این تضمین طبیعتاً به آسانی به دست نمی‌‌آید، چون بی‌اعتمادی نسبت به ایران خیلی وسیع است.
 
با توجه با دروغ‌هایی که در طول سال‌های گذشته گفته شده و جمهوری اسلامی مرتباً به خاطر آن مسائل زمان خریده و همه هم این را می‌دانند، حرف‌هایی که ایران زده هیچ کدام اعتباری ندارد.
 
اما بدیهی‌ست هنوز که هنوز است جمهوری اسلامی می‌تواند اعلام کند که آقا ما نمی‌خواهیم بمب اتمی بسازیم و تمام تأسیسات هسته‌ای ما را از این به بعد بازدید کنید و جلوی هیچ گونه فعالیت آژانس هسته‌ای در ایران گرفته نشود.
 
این به نظر من یک گام اول است برای اعتمادسازی. سخت است اعتمادسازی، ولی امکان دارد.
 
آقای کشتگر غرب معتقد است که تحریم‌ها بر ایران مؤثر واقع شده و ایران الان در موضع ضعف قرار دارد. آیا چنین تحلیلی را شما می‌پذیرید و آیا ممکن است در مذاکرات هسته‌ای، ایران بر اثر فشارهایی که از تحریم‌های اقتصادی برآن وارد شده، به خواسته‌های غرب تن دهد؟
 
به نظر من بله. به نظر من این تحریم‌ها کاملاً مؤثر بوده و می‌دانیم که درحال‌حاضر ایران کشوری‌ست وابسته به بازار غرب و بازار جهانی.
 
یعنی ما بیش از زمان شاه به فروش تک‌محصولی نفت وابسته هستیم و در شرایط کنونی وقتی که قرار است تا ماه ژوئن روزی یک میلیون بشکه نفت ایران و نصف درآمد نفتی‌اش کاهش پیدا کند و از سویی، اقای احمدی‌نژاد هم در مجلس اعلام کرده که ذخائر ارزی ایران به صفر رسیده و بسیاری از صنایع نیمه‌تعطیل مانده‌اند، جامعه ایران وضع انفجاری پیدا کرده است.
 
طبیعتاً با توجه به نارضایتی عمومی و عمیقی که در ایران هست، بدون اغراق جمهوری اسلامی ایران روی انبار باروت است و هر لحظه ممکن است که تهی‌دستی و فقر عمومی که روزبه‌روز گسترش پیدا می‌کند، و البته همراه با مسئله‌ آزادی‌خواهی و آرزوی تغییر در اقشار متوسط ، دست به دست هم دهند و و یک شورش عظیمی که جمهوری اسلامی به‌هیچ وجه نمی‌تواند پاسخگویش شود در ایران اتفاق افتد.
 
بدیهی‌ست که مقامات جمهوری اسلامی نگران هستند و اثر این تحریم‌ها را قطعاً در تمام حوزه‌های اقتصادی ایران همه می‌بینند.