سال ۱۳۹۰خورشیدی ، با خوبی‏ها و بدی‏ها و خوشی‏ها و ناخوشی‏های‏اش به پایان ‏رسید و نوروز و بهاران تازه‏ای با امیدهای بسیار از راه رسیده!

سال ۱۳۹۰، سالی بود که باز هم ایران در تیتر نخست خبرهای رسانه‏های جهان قرار داشت. موضوع پرونده‏ی هسته‏ای، مذاکرات شکست‏خورده با جامعه‏ جهانی، تحریم‏های گسترده، این بار برای نخستین بار تحریم نفتی و بانکی، نقض گسترده‏ حقوق بشر؛ اعدام‏ها، زندانیان سیاسی، تنش با همسایه‏ها، دخالت آشکار در سوریه، در پی ناآرامی‏ها در آن کشور، دخالت در برخی کشورهای همسایه، رکورد ارزش دلار در ۳۳ سال گذشته، بالا رفتن قیمت طلا، بی‏اعتباری پول ملی، بدتر از همه سایه‏ شوم جنگ بر بالای آسمان ایران، پس از پافشاری جمهوری اسلامی بر ادامه‏ی برنامه‏ هسته‏ای و آزمایش‏های موشکی و تهدید همسایه‏ها، حمله به سفارت انگلیس، منزوی شدن بیشتر ایران در جامعه‏ی جهانی، انفجارهایی در تهران و اصفهان، ترور دانشمندان اتمی و جنجال بزرگ سال، اختلاس سه میلیارد دلاری و اختلاس‏های میلیاردی دیگر، سخت‏ترین سال‏های تاریخ ایران در اقتصاد و اخبار ناخوشایند از وضعیت زندانیان سیاسی ایران از نظر سلامتی، زندانی کردن وکلا و فعالان حقوق بشر و دست‌آخر هم انتخابات مجلس که توسط بسیاری از نیروهای دمکرات و اصلاح‏طلبان تحریم شد.
 
 اما خاتمی و رفسنجانی، تحریم اصلاح‏طلبان را شکسته و در انتخابات شرکت کردند. و بالاخره هاشمی در مقام خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از سوی رهبر ابقا شد.
 
 
در آخرین روز سال ۱۳۹۰، برای بررسی کوتاه کارنامه‏ سال ۹۰، با دکتر حسین لاجوردی، رییس انجمن پژوهش‏گران ایران در پاریس تماس گرفتم و نظرشان را در باره‏ این کارنامه پرسیدم:
 
اجازه بدهید با شادباش سال جدید، به همه‏ هموطنان‏ام در تمام دنیا و به‌ویژه در ایران آغاز کنم  و به همه تبریک بگویم.
اجازه بدهید بحث سال گذشته و رسیدن به سال جدید را با پهنه‏ فرهنگ و تمدن ایران آغاز کنیم که تنها به ایران جغرافیایی امروز بسنده نمی‏کند.
 
به جشن‏های نوروز نگاه کنید که افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، آذربایجان، قسمت‏هایی از ترکیه، پاکستان، هند، عراق، کردستان عراق تا مرزهای چین را فرا رفته است و از سوی دیگر، به دلیل حضور حدود شش میلیون ایرانی در سراسر گیتی، می‏توانیم ادامه‏ این جشن‏ها را در سراسر جهان ببینیم.
 
بالاترین نشانه‏ نوروز، به نظرم می‏تواند هویت ایرانی باشد که امروزه، به‏خصوص در میان نسل جوان ایران که بیشترین قسمت جمعیت ایران را تشکیل می‏دهند، جایگاه والا و شایسته‏ای پیدا کرده است.
 
بازگشتی است افتخارآمیز به تمدن ایران‏زمین و شاهد زنده‏اش را اگر بخواهیم همین چند روز پیش نگاه کنیم، اسکار فیلم اصغر فرهادی است که نه به جمهوری اسلامی که به ایرانیان در سراسر دنیا تعلق گرفته است.
 به این ترتیب از همین حالا، سال ۹۱  را  که ما درنخستین روزهای آنیم، می‏توانیم سال هویت ایرانی در ایران نام بگذاریم.
 
آقای دکتر لاجوردی، در پهنه‏ اجتماعی هم رویدادهای مهمی در سال ۹۰ برای ایران اتفاق افتاد. این‏طور نیست؟
 
بله؛ تنگناها، محدودیت‏ها و فشارهای بیش از حدی که در یک سال گذشته به روی مردم به‏وجود آمده، نگرانی‏های بیشتر و روزافزونی را باعث شده. اگر بخواهیم در مجموعه‏ کلی‏تری نگاه کنیم، امروز جامعه‏ ما با تحقیرها، تبعیض‏ها و بیشتر از همیشه با خودی‏ها و غیرخودی‏ها مواجه است.
 
به نظرم می‏رسد که اگر بخواهم مهم‏ترین مسئله‏ اجتماعی یک سال گذشته را مطرح کنم، باید به مسئله‏ اشتغال و بیکاری در سطح جامعه بپردازم که اثرات و عواقب‏اش پیامدهای بسیار وحشتناکی را در جامعه ایجاد کرده است.
 
لاجوردی: تحریم اخیر در زمینه‏ انتقالات بانکی، متأسفانه فاجعه‏ بزرگی را برای مردم ایران ایجاد کرده. فاجعه‏ای که در سال آینده بیشتر خواهد شد. سال ۹۱ را باید سال فاجعه‏ اقتصادی، تحریم و تورم در ایران نام بگذاریم
 
وقتی کسی بی‌کار می‏شود، وقتی دانشجویی درس‏اش تمام می‏شود و حق‏اش است که کاری را بگیرد، وقتی در میان ۴۰۰ نفر، ۲۴۰ نفر بیکار باقی می‏ماند، طبیعی است که به اعتیاد پناه می‏برد، به فحشا پناه می‏برد، به فرار از کشور فکر می‏کند و انجام می‏دهد، به خودکشی و بی‏اخلاقی که تمام جامعه را گرفته و مهم‏ترین مسائل اجتماعی جامعه هستند، روی می‏آورد.
 
به نظر من، باید سال آینده را سال مبارزه با تبعیض‏ها و تحقیرها هم ؛ نام بگذاریم و آرزو کنیم که سال ۹۱، سال بهتری برای جوان‏های جامعه‏ ما باشد.
 
در ارتباط با مسائل اقتصادی، به نظر می‏رسد که سخت‏ترین سال‏ تاریخ ایران در اقتصاد، همین سال ۱۳۹۰ بود؛ بی‏اعتباری تاریخی پول ملی، تحریم‏ها و بالا رفتن رکوردی ارزش دلار. نظر شما در این زمینه چیست؟
 
اشاره‏های شما در شروع صحبت‏تان، بسیار دقیق بود. در مبحث اقتصادی باید بگوییم که در طی این چند ساله‏ گذشته، سال‏هایی که می‏تواند به شش سال گذشته بیانجامد، ما تنها حدود ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت و گاز را داشته‏ایم. در این دنیای ثروت‏مندی که برای ایران در این چند سال گذشته بود، رییس مرکز آمار ایران اعلام می‏کند که ۳۰ میلیون نفر از مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند.
 
در یک سال گذشته، یک تحریم واقعی بر جمهوری اسلامی واقع شده است. نتایج این تحریم، به‏طور مشخص، خالی شدن صندوق ذخیره‏ ارزی، بالا رفتن قیمت دلار به بیشتر از دوهزار تومان، تحریم‏های بانک مرکزی، بانک ملی و دیگر مراکز اقتصادی است.
 
تحریم اخیر که تحریم اتحادیه‏ جهانی در زمینه‏ انتقالات بانکی است، متأسفانه که فاجعه‏ بزرگی را برای مردم ایران ایجاد کرده. فاجعه‏ای که با تورم بسیار همراه است و باید گفت که در سال آینده بیشتر خواهد شد. سال ۹۱ را باید سال فاجعه‏ اقتصادی، تحریم و تورم در ایران نام بگذاریم.
 
می‏رسیم به ‏نظر شما از نظر سیاسی در سال ۱۳۹۰. در حال حاضر سایه‏ سیاه جنگ، بیشتر از هر موقع بر آسمان ایران خودنمایی می‏کند؛ به دلیل کارهای مسئولان جمهوری اسلامی و مجلس تازه‏ جمهوری اسلامی که می‏بینیم بیشتر از خودی‏های مربوط به آقای خامنه‏ای تشکیل شده است. چشم‏انداز شما در باره‏ این وضعیت سیاسی چیست؟
 
برای بررسی تحولات سیاسی سال گذشته، من کمی عقب‏تر می‏روم و آن را از خرداد ۸۸ به بعد بررسی می‏کنم.
 
باید بگویم که در این سه سال و اندی گذشته، به قول سردمداران جمهوری اسلامی، بیشترین خسارت‏ها و لطمه‏های جبران‏ناپذیر به حکومت وارد شده است. خودشان معتقد هستند که حتی در جنگ هشت‌ساله هم این‏قدر لطمه نخورده بودند.
 
اگر بخواهیم در این‏جا خرداد ۸۸ را به اسفند ۹۰ وصل کنیم، یعنی انتخابات خرداد ریاست جمهوری را به انتخابات مجلس سال ۹۰ (یک ماه پیش) وصل کنیم، می‏بینیم که ماحصل آن یک کارنامه‏ ورشکسته‏ است که مشخص می‏کند رژیم وارد چه تنگنایی شده که امکان بیرون آمدن از آن، دیگر به هیچ‌وجه وجود ندارد.
 
ورشکستگی برای رژیمی که دیگر کوچک‏ترین جایگاهی، نه در میان مردم در داخل ایران، نه در منطقه و نه در سطوح بین‏المللی دارد. ورشکستگی‏ای که با تحریم‏های بسیار همراه است و وحشت بسیار از حمله‏ نظامی، سراپای وجود رژیم را دربر گرفته است. ورشکستگی به دلایل فراوان نقض حقوق بشر، افزایش بی‏شمار اعدام‏ها، سرکوب و شکنجه و خشونت و زندان‏های مالامال از تمام کسانی که به هر دلیلی این حکومت را نمی‏خواهند.
 
از نظر خارجی، مهم‏ترین عاملی را که به همراه تحریم‏ها می‏شناسم، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه است که نیمی‏ از بدنه‏ رژیم جمهوری اسلامی را فلج خواهد کرد
 
من فقط به یک نکته اشاره کنم؛ رژیم یک گروه ۵۰-۶۰ نفره را به جلسه‏ هفته‏ گذشته‏ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو آورده و متجاوز از دو سه میلیون دلار خرج کرده، فقط برای این‏که بتوانند نقض حقوق بشر در ایران را لاپوشانی کنند و با سرکرده‏ای که یکی از برادارن لاریجانی است، بتوانند با تهدید و حمله، چه برای ایرانیانی که در آن‏جا حضور داشتند و غیرحکومتی بودند و چه برای جامعه‏ بین‏المللی، جایگاهی را به دست بیاورند که متأسفانه همه‏اش منفی بود.
 
مهم‏ترین نکته‏ای که در رابطه با مسائل سیاسی سال ۹۰ از نظر داخلی باید در ایران، با آن برخورد کرد، انتخابات ورشکسته‏ اسفند ۹۰ برای مجلس شورای اسلامی است که دیگر مسئله‏ “خودی” نیست، بلکه باید از واژه‏ “خود آقای خامنه‏ای” استفاده کرد. که یعنی فقط یاران نزدیک آقای خامنه‏ای در آن حضور دارند. انتخاباتی که حتی مورد تحریم بسیاری از خودی‏های جمهوری اسلامی هم قرار گرفت.
 
حالا سالی تازه آغاز شده؛ سالی که ایران بازهم در انتظار رویدادها و دگرگونی‏های فراوان و شاید شگفتی‏ها است. چشم‏انداز شما به آینده و سالی که آغاز شده، چیست؟
 
من سال ۹۱ را سال سرنوشت‏ساز برای ایران می‏شناسم. به این دلیل که از نظر داخلی، مردم به دنبال آزادی و برابری، تلاش بیشتری خواهند کرد و از نظر خارجی، مهم‏ترین عاملی را که به همراه تحریم‏ها می‏شناسم، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه است که نیمی‏ از بدنه‏ رژیم جمهوری اسلامی را فلج خواهد کرد.
 
اعتقاد من بر این است که سال ۹۱ باید برای ایجاد یک جامعه‏ی آزاد و برابر بیشتر و بیشتر از همیشه با هم تلاش کنیم.