بحران میان مجلس و دولت بعد از احضار محمود احمدی نژاد به مجلس و نحوه پاسخگویی او به سئوالات نمایندگان بالا گرفته است و اکنون شماری از نمایندگان مجلس ایران در پی انتصاب سعید مرتضوی به عنوان رییس صندوق و سازمان تأمین اجتماعی، اعلام کردند که عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را استیضاح میکنند.
از احسان مهرابی روزنامه نگار مقیم ترکیه پرسیدم ، حساسیت زیاد مجلس روی این انتصاب آقای سعید مرتضوی به چه دلیل است؟
بعد از اتفاقاتی که در روز سئوال از رییس جمهور در مجلس روی داد، برخی از نمایندگان مجلس این انتصاب را به نوعی دهنکجی نسبت به مجلس میدانند و معتقدند آقای احمدینژاد بعد از اینکه مجلس را در روز سئوال تحقیر کرد، کماکان دارد به تحقیر مجلس ادامه میدهد و این انتصاب هم با توجه به اینکه نمایندگان مجلس قبلاً مخالفت خود را اعلام کرده بودند، نوعی دهنکجی به مجلس است.
بخشی از نمایندگانی که حساسیت زیادی روی آقای مرتضوی دارند، افرادی هستند که اتفاقاً در زمانی که ایشان قاضی مطبوعات بودند، از اقدامات وی بسیار دفاع میکردند؛ افرادی نظیر آقای زاکانی و آقای سروری
بخشی از نمایندگانی که حساسیت زیادی روی آقای مرتضوی دارند، افرادی هستند که اتفاقاً در زمانی که ایشان قاضی مطبوعات بودند، از اقدامات وی بسیار دفاع میکردند؛ افرادی نظیر آقای زاکانی و آقای سروری، ولی بعد از اینکه آقای مرتضوی زدوبندهایی با بقیه ساختارهای نظام مثل دانشگاه آزاد و دیگر بخشها پیدا کرد و همچنین بعد از نزدیک شدناش با آقای مشایی در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، میتوان گفت که آنها احساس کردند آقای مرتضوی دیگر آن چهره قابل اعتمادی که صرفاً در اختیار اصولگرایان و بیت رهبری باشد نیست و زمینه برای حذفاش مناسب است و باید حذف شود.
از سوی دیگر، آقای مرتضوی یکسری مسائل مالی و فسادهای اقتصادی داشت که اینها از دید اصولگرایان پنهان نمانده بود و آنها معتقدند که این نوع رفتارها در طول سالیان گذشته تأثیرهای بسیار مخربی را بر روی اصولگرایان گذاشته و هواداران اصولگرایان را از آنها دلزده کرده و باید اینگونه افراد حذف شوند.
اما آقای احمدینژاد به نوعی متفاوت از اصولگرایان فکر میکند که چگونگی آن را در مورد آقای کردان هم دیدیم. آقای احمدینژاد معتقد است باید از افرادی که در دوران گذشته به شکلی به اصولگرایان خدمت کردهاند و اگر تخلفاتی هم انجام دادهاند در این راستا بوده که اصولگرایان به قدرت برسند، حمایت بشود.
آقای احمدینژاد معتقد است باید از افرادی که در دوران گذشته به شکلی به اصولگرایان خدمت کردهاند و اگر تخلفاتی هم انجام دادهاند در این راستا بوده که اصولگرایان به قدرت برسند، حمایت بشود
علاوه بر خود آقای احمدینژاد، آقای رحیمی هم در دورهای روابط بسیار نزدیکی با آقای مرتضوی داشتند و آقای مشایی هم در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، از طریق آقای ملکزاده به آقای مرتضوی وصل شدند و برای برخورد قضایی با مخالفانشان، از آقای مرتضوی استفاده میکردند.
همه این موارد باعث شده که فعلاً دولت بخواهد از آقای مرتضوی حمایت کند؛ برخلاف انتقاداتی که نمایندگان مجلس دارند، این انتقادات را نادیده گرفته و مجدداً آقای مرتضوی را به سمت جدیدی منصوب کردهاند.
اما عملاً این حمایت از افرادی مثل مرحوم کردان، آقای رحیمی، آقای ملکزاده و حمایتی که هماکنون از آقای مرتضوی میشود، خیلی به دولت ضربه میزند و هزینه خیلی زیادی برای اعتبار رییس دولت و مجموعه دولت [نزد اصولگرایان] دارد. چگونه رییس جمهور حاضر میشود که از خودش هزینه کند، برای کسانی که حساسیت روی آنها در جامعه، مجلس و ساختار حکومت خیلی زیاد است؟ چرا آقای احمدینژاد حاضر میشود این هزینه را تحمل و پرداخت کند؟
شاید آقای احمدینژاد فکر میکند که اگر در برابر این حذفها مقاومت نکند و افرادی به این شکل حذف بشوند، حذف چهرههای مثل خودش یا چهرههای نزدیک به او خیلی راحتتر خواهد بود.
از سوی دیگر، شاید آقای احمدینژاد فکر میکند اگر چهرههای اینچنینی که در گذشته مسئله داشتند و پرونده فساد داشتند، به کار گرفته شوند، راحتتر میتوانند دستورات وی را اجرا کنند تا چهرههایی که برای خودشان مدعی هستند.
چون قبلاً هم ثابت شده که آقای احمدینژاد حتی در کابینهاش تحمل نمیکند که وزیری از خودش استقلال داشته باشد و بخواهد در مواردی نظرات خودش را بیان کند.
بلکه آقای احمدینژاد سربازانی میخواهد که نظرات او را اجرا کنند و اینگونه احساس میکند که چهرههای اینچنینی که قبلاً مشکلاتی داشتند، راحتتر میتوانند نظرات او را اجرا کنند تا چهرههایی که کماکان مستقل ماندهاند و خیلی هم، حداقل در نزد آقای احمدینژاد، پروندهای ندارند.
آقای مهرابی، اشاره کوتاهی داشتید، ولی اگر ممکن است توضیح بیشتری بدهید که الان خود سعید مرتضوی در دستهبندیهای دروناصولگرایی در کدام سمت قرار گرفته و آیا واقعاً میشود او را جزو دستهبندی گروه مشایی یا احمدینژاد ارزیابی کرد یا خیر؟
از ابتدا هم آقای سعید مرتضوی خیلی چهره برجستهای نبود که در تقسیمبندیهای اصولگرایان جایی داشته باشد. یعنی از ابتدا، ابزاری بود که برای سرکوب مطبوعات از ایشان استفاده میشد که با وجود اینکه گفته میشد که مسئولان قوه قضاییه مخالف حضور ایشان هستند، اما حمایتهای بیت رهبری باعث میشد که ایشان همچنان در جایگاههای مختلف باقی بمانند.
ولی بعد از اینکه به نوعی کارکرد آقای مرتضوی تمام شد و دیگر آن مصرف گذشته را برای اصولگرایان نداشت و از سوی دیگر خودش هم وارد زدوبندهای جدیدی شده بود و بهطور مثال با دانشگاه آزاد روابطی را برقرا کرده بود و یا با آقای رحیمی و مشایی روابطی ایجاد کرده بود، میتوان گفت این برای اصولگرایان گران تمام شده و دیگر احساس میکنند که آقای مرتضوی کاربرد چندانی ندارد و خیلی نیازی نیست که حفظش کنند.
اما بههرحال آنچه احساس میشود، این است که در حال حاضر آقای مرتضوی با بخش دولت پیوند خورده و بقیه حداقل اصولگرایان مجلس یا اصولگرایان رادیکالی که این روزها در مجلس حضور دارند، مانند گذشته از ایشان حمایت نمیکنند و فعلاً تنها بخشی که دارد از ایشان حمایت میکند، دولت است.
آیا ممکن است ماجرای آقای مرتضوی هم شبیه ماجرای برکناری و یا ابقای آقای مصلحی در سمت وزارت اطلاعات بشود و باز دخالتهایی از بالا صورت بگیرد و دولت مجبور شود به نظر مجلس تمکین کند؟
طبیعتاً در این میان، نقش بیت رهبری خیلی تعیین کننده است. ولی با توجه به اینکه آقای مرتضوی مخالفانی را هم در مجلس دارد، بعید است که رهبری به صورت مستقیم، دوباره وارد این موضوع بشود و بخواهد از آقای مرتضوی حمایت کند. چون اگر بخواهند از آقای مرتضوی حمایت کنند، طبیعتاً بخشی از اصولگرایان مجلس از این اقدام رهبری رنجیده خواهند شد.
از ابتدا هم آقای سعید مرتضوی چهره برجستهای نبود. او ابزاری بود که برای سرکوب مطبوعات از ایشان استفاده میشد و گفته میشد حمایتهای بیت رهبری باعث میشد که ایشان همچنان در جایگاههای مختلف باقی بمانند
اگر هم از سوی دیگر، بخواهند بحث برکناری آقای مرتضوی را مطرح کنند، به دلیل خدماتی که آقای مرتضوی در گذشته انجام داده و به این دلیل همواره از سوی بیت رهبری حمایت میشده و چهرهای بوده که خیلی از اقدامات را به دلیل همین حمایتها انجام داده، طبیعتاً حذف آقای مرتضوی بر روی ذهنیت اصولگرایان و بسیاری از افرادی که در حال حاضر در رأس امور هستند و همینگونه اقدامات را انجام میدهند، تأثیر بدی خواهد گذاشت.
بنابراین این اختلاف احتمالاً در چارچوب اختلافات دولت- مجلس باقی میماند و بعید است که رهبری در این موضوع دخالتی کند.
سرنوشت پروندههای قضایی آقای مرتضوی به کجا انجامید؟ بهویژه در ماجرای بازداشتگاه کهریزک؟
بر اساس صحبتهایی که رییس قوه قضاییه کردهاند، میگویند که آقای مرتضوی تعلیق شدهاند. سایتهای اصولگرا هم خبرهایی میزنند، مبنی بر اینکه ایشان تفهیم اتهام شدهاند.
ولی میتوان گفت که این پیگیریهای قضایی تاکنون هیچ نتیجه عملیای نداشته و شاید این خبرها صرفاً به این دلیل اعلام میشود که بخشی از اعتراضات اصولگرایانی را که پیگیر این پرونده هستند (از جمله نزدیکان آقای رضایی و آقای روحالله امینی)، کاهش بدهند و حداقل در ظاهر جلوه داده بشود که این پرونده در حال پیگیری است. ولی حداقل این است که این پرونده بعد از گذشت دو سال، به هیچ نتیجه قضایی نرسیده است.