«مترو تهران روزانه حدود ۲ میلیون مسافر را جا به جا میکنند.» این جمله را محمد علیخانی – رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران اعلام کرده بود. همچنین چند ماه گذشته محسن هاشمی – رئیس شورای شهر تهران گفته بود: «امروز میبینیم که یک مشکل اساسی متروی تهران دستفروشی است و باتوجه به ساعات حضور آنها در مترو باید گفت تعداد دست فروشان از تعداد مسافران مترو بیشتر است.»
اگر صحبت این دو عضو شورای شهر تهران را کنار یکدیگر قرار دهیم اینگونه میتوان نتیجه گرفت که دو میلیون مسافر متروهای تهران، دستفروش هستند! شاید سال گذشته این نتیجه گیری اغراق آمیز بود اما با توجه به بحران اقتصادی و تورمی که ایران (به خصوص استان تهران) را دربرگرفته دیگر به دور از ذهن نیست که همهی مسافران مترو دستفروش باشند!
بانک مرکزی و مرکز آمار در حالی نرخ تورم را بین ۸,۷ و ۱۰,۲ درصد اعلام کردهاند که هزینههای مصرفی عمومی مردم نسبت به سال گذشته حداقل ۳۰ درصد بیشتر شده است. افزایش ۳۰ درصدی هزینههای مصرفی مردم موجب شده تا اکثریت افراد به شغلهای کاذب روی بیاورند. دستفروشی در مترو به همراه صداهای سرسامآور و آزار و اذیت مسافران یکی از همان شغلهای کاذبی است که دیگر نه تنها مهاجرنشینهای خارجی و ایرانی بلکه بسیاری از تهرانیها هم به آن روی آوردهاند.
دستفروشان متروی تهران شامل دو گروه ایرانی و خارجی میشوند که اکثریت خارجیها شامل افغانستانیها، پاکستانیها و عراقیها هستند.
گروه ایرانی نیز متشکل از مهاجران و خودِ تهرانیها است؛ مهاجران روزانه شامل افرادی هستند که از کرج، قرچک، اسلامشهر، شهرری و دیگر شهرهای اطراف به تهران مهاجرت میکنند. دیگر بخش مهاجران شامل دانشجویان و افرادی است که از دیگر استانها کشور به منظور یافتن کار و دسترسی به خدمات بیشتر برای اسکان به تهران مهاجرت میکنند.
درچند سال اخیر درصدی از دانشجویان تهرانی به منظور تأمین هزینههای خود اعم از هزینه خوابگاه، رفتوآمد، کتاب و… در کنار تحصیل به مشاغلی چون دستفروشی در مترو رو آوردهاند. به نظر میرسد با توجه به وضعیت اقتصادی و افزایش قیمتها در تهران، با شروع دانشگاهها در سال جاری باید شاهد افزایش دانشجویان دستفروش در مترو بود.
نیمی از دستفروشان مترو، زن هستند
سال گذشته احمدی بافنده – مدیرعامل اسبق شرکت بهره برداری مترو تهران از دستفروشی ۱۶۰۰ زن در مترو تهران خبر داد و گفت: «به ازای هر زن دستفروش، دو مرد وجود دارد و این آمار یعنی نیمی از سفرهای مترو را دستفروشان انجام میدهند و عملا ۲ قطار مترو تهران در اشغال این افراد است.»
این آمار مربوط به سال گذشته است اما درحال حاضر تعداد زنان دستفروش مرز ۲هزار نفر را رد کرده است.
پدیده دستفروشی زنان با افزایش فقر اقتصادی خانوارها و همچنین افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار رشد قابل توجهی یافته است. ظاهراً انواع تفکیک جنسیتی همچون جداسازی زنان و مردان در اتوبوس و مترو موضوعی است که دستفروشی برای زنان را راحتتر کرده و پدیدهای به نام دستفروشی زنان در واگنهای زنانه متروی تهران را رقم زده است.
نبود جامعهپذیری اقتصادی از کودکی، نبود حلقههای حمایتی، روابط دوستانه و همچنین بازار کار پر از تبعیض برای زنان، این شیوه از کسب و کار را در جوامع سنتی به یک شیوه آسان کار کردن تبدل کرده است. شیوهای که شاغلان در آن احساس استقلال میکنند. شاید برای همین است که با وجود افزایش محدودیتهای بیشتر برای این شیوه از کار، همچنان هر روز علاقهمندان بیشتری برای دستفروشی پیدا میشود.
طبق مشاهدات عینی بالغ بر ۹۰ درصد زنان دستفروش نبود کسب و کار مناسب را علت اصلی انتخاب شغل دستفروشی در مترو عنوان میکنند. زنان درماندهای که واگنهای زنانه متروی تهران را یگانه مکان مناسب برای کسب و کار خود یافتهاند. آنها همچنین “زنانه بودن” محیط کسب و کار (واگنهای زنانه مترو) را یکی از عوامل اصلی انتخاب این شغل میدانند و به ناتوانی دولت برای ایجاد شغلی مناسب تأکید میکنند.
ناگفته نماند که دولت و شهرداریها ساماندهی دستفروشان را در ایجاد غرفههایی در زیرگذرهای مترو تهران مثل زیرگذر تئاترشهر میدانند، اما با توجه به گفتههای دستفروشان، تاکنون هیچکدام از دستفروشان مترو موفق نشدهاند یکی از آن غرفهها را اجاره کنند چرا که نمیتوانند از پس اجاره غرفهها برآیند. بنابراین بدون اینکه هزینه اضافهتری داشته باشند به دستفروشی در واگنهای مترو میپردازند و خطر ضبط اجناس، برخوردهای نامناسب و حتی دستگیری را به جان میخرند.
روایتی کوتاه از دانشجوی شکلات فروش
«شکلاتهای خارجی، شکلاتهای خوشمزه، دوتا ۵ هزارتومن» این جملات را به سرعت بر زبان آورد و با جعبه شکلاتهای خارجی که در دست داشت از این طرف واگن به آن طرف رفت. مقنعه و کوله پشتیاش او را شبیه دانشجوها کرده بود. دخترک جثهای ریز داشت که تنها از چهرهاش، ترهای موی پرکلاغی از زیر مقنعه خودنمایی میکرد. ماسک سفیدی بر دهن داشت و آن را تا زیرچشمانش بالا آورده بود.
«کسی شکلات نمیخواد؟» این جمله را بر زبان آورد و از قطار خارج شد. به دنبالش از قطار بیرون رفتم تا بلکه با خرید دو شکلات بتوانم با او صحبت کنم. بیشتر از دو شکلات از او خواستم و در ادامه که مثلا به دنبال کیف پول میگشتم به دخترک گفتم آیا همیشه اینجا کار میکنی؟ پاسخ داد: «نه، نزدیک شروع ترم جدیده، باید پول خوابگامو جور کنم.» بعد از چند سوال و نیمه اعتمادی که او در همان چند دقیقه کوتاه به من کرد متوجه شدم که دانشجوی ۲۰ سالهای است که دو سال پیش در رشته ادبیات دانشگاه تهران قبول میشود و از مشهد به تهران میآید. زهرا با تمام رویایی که از تهران در سر دارد از خانواده جدا میشود و پا به تهران شلوغ میگذارد؛ میآید که درس بخواند و پس فردا برای خودش کارهای شود اما زمین بگونهای دیگر میچرخد و شرایط رویاگونه زندگی در تهران بر علیه دخترک میشود. به گفته خودش خانواده اطلاعی از کارکردن زهرا نداشتند اما گویا ماهیانهای که برای تک دخترشان میفرستند کفاف زندگیاش را نمیدهد و این گونه میشود که بدون اجازه و اطلاع به خانواده و همچنین برای پرداخت هزینههای سرسامآور زندگی یک دانشجو شهرستانی در تهران، مجبور به کار کردن میشود.
زهرا میگوید:
«کارکردن که عار نیست، دستفروشی از نگاه مردم بد است، شاید تا یک سال پیش هم به چشم خودم بد بود اما چارهای دیگر برایم باقی نمانده، کسی به یک دانشجو نیمه وقت کار نمیدهد.»
حدود ۹ ماه است که این دانشجو در مترو دستفروشی میکند.
مردم ایران بیکار و گرسنه اند و گور خواب شده اند و کلیه میفروشند و حکومت اسلامی هواپیما پر از موشک و اسلحه برای شبه نظامیانش در سوریه واسد و یمن و عراق میفرستد!
شبکه تلویزیونی کانال 2 اسرائیل روز یکشنبه 16 سپتامبر 2018 گزارش داد، طی حملات اسرائیل به فرودگاه دمشق یک هواپیمای بوئینگ ایرانی حامل اسلحه، منهدم شد.
اسلحهای که توسط هواپیمای ایران به دمشق حمل شده قرار بود به دست شبهنظامیان وابسته به ایران از جمله حزبالله لبنان برسد
این کانال تلویزیونی افزود که حملات اسرائیل زاغههای اسلحه متعلق به شبهنظامیان وابسته به ایران و یک کارگاهها تعمیر و نگهداری اسلحه را مورد هدف قرار داد.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ایران با قرار دادن لگوی سازمان ملل ! و برخی شرکتهای بینالمللی بر روی زاغههای تسلیحاتی خود در سوریه تلاش کرده تا آنها را مخفی نگه دارد!.
farid / 17 September 2018