شهزاده سمرقندی – روزهشتم مارس، در روز جهانی زن در پارلمان اروپا میزگردی با موضوع هدفمند کردن تحریمها علیه ایران برگزار شد. سخنرانان اصلی این میزگرد سه کارشناس ایرانی شادی صدر (فعال حقوق بشر مقیم لندن)، پیام اخوان (استاد دانشگاه درکانادا) و روحی شفیعی (نویسنده و جامعهشناس مقیم لندن) بودند. گردانندهاین میزگرد ماریچه اسخاکه، سیاستمدار هلندی بود که عضو حزب دموکرات ونماینده پارلمان اروپاست.
در این میزگرد شماری از سازمانهای حقوق بشری و متخصصان ایران مقیم اروپا نیز دعوت شده بودند. بحث اصلی اینبود که چرا تحریمهای فعلی بر رفتار دولت جمهوری اسلامی ایران تاثیر چندانی ندارد.
شادی صدر که بخشی از سخنرانیاش ارائه فهرستی از پیشنهادها برای هدفمندسازی و موثرسازی تحریمها علیه ایران بود به رادیو زمانه گفت: “مادر سازمان عدالت برای ایران یک گزارش مفصل آماده کردیم که درنشست پارلمان اروپا توزیع شد. در مورد این که: بعد از حدود یکسال از اولین دوره تحریمهای حقوق بشری، چقدر این تحریمها در بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران نقش داشته است؟ چقدر مؤثر بوده است؟ چه نقاط ضعفی وجود دارد؟ پیشنهادهای خود را هم دادهایم. مهمترین پیشنهادهایی که از سوی ما مطرح شده یکی این است که کافی نیست فقط مقاماتی که در نقض حقوق بشر نقش داشتند در فهرست تحریمها قرار بگیرند، بلکه لازم است نهادهایی هم که حقوق شهروندان را بهطور گسترده نقض میکنند،در فهرست تحریمها قرار بگیرند. بهعنوان مثال یکی از نمونههایی که امروز مطرح شد، کل سپاه پاسداران بود و به طور خاص چیزی که در گزارش مطرح شده، مرکز بررسی جرایم سازمانیافته و تیم پدافند سپاه است که به نظر باید در فهرست تحریمها قرار بگیرد.”
شادی صدر: کافی نیست فقط مقاماتی که در نقض حقوق بشر نقش داشتند در فهرست تحریمها قرار بگیرند، بلکه لازم است نهادهایی هم که حقوق شهروندان را بهطور گسترده نقض میکنند،در فهرست تحریمها قرار بگیرند.
شادی صدر در ادامه افزود: “پیشنهاد دیگری که مطرح شد این بود که اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی معمولاً مکانهایی نیستند که ناقضان حقوق بشر داراییهاشان را به آنجا بیاورند و یا حتی در آنجا رفت و آمد کنند. آنها به کشورهای همسایه ایران مثل ترکیه یا امارات متحده عربی بسیار رفت و آمد میکنند. پیشنهاد این است که اتحادیه اروپا فشار بیاورد یا کشورهای همسایهی ایران یا کشورهایی مثل مالزی را متقاعد کند و چنین تحریمهایی را آنجا هم اعمال کند. موضوع دیگری که البته خیلی مورد بحث واقع شد این بود که کافی نیست آن فرد مورد تحریم قرار گیرد، بلکه همکارانش وکسانی که شرکای تجاریاش هستند و حتی اعضایی از خانواده او که در واقع دارند به وی کمک میکنند نیز باید در فهرست تحریم قرار بگیرند. در واقع لازم است آنها نیز برای این که بتوانند به فعالیت خود تداوم دهند و فعالیتهای اقتصادی در خارج از ایران را ادامه دهند، در فهرست تحریمها قرار بگیرند.“
آتش زیر خاکستر
پیام اخوان که در دانشگاه مک گیل مونترال حقوق درس میدهد، نزدیک به دو دهه است که پیگیر موارد نقض حقوق بشر است و طی دو سه سال اخیر نهادی به نام مرکز اسناد حقوق بشر ایران دایر کرده است.
آقای اخوان در سخنرانی خود گفت: “کشورهای اروپایی باید اعتماد مردم ایران را جلب کنند.” اوبرای نمونه به تاریخچه کشتار میکونوس اشاره کرد و این که کشور آلمان دربسته ماندن این پرونده نقش داشته است: “مردم ایران این را همچنان در یاد دارند و خانوادههای کشتهشدگان هنوز در سوگ عزیزان خود هستند.”
پیام اخوان: اگرچه آن جوش و خروشی که پیش از این بود، دیگر وجود ندارد، اما خواستههایمردم ایران برای آزادی و دموکراسی مانند آتش زیر خاکستر است.
او همچنین گفت: “وقایع مربوط به دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ فقط یک مرحله از یک جریان وسیعتر تاریخی برای دریافتآزادی و دموکراسی در ایران است. من مطمئن هستم کسانی که امروز در جمهوریاسلامی قدرت را در دست دارند، آگاه هستند که جنبش سبز و جنبش جامعه مدنی در ایران بههیچوجه به پایان نرسیده است. با وجود این که حکومت ایران در حال حاضر با خشونت و نقض حقوق بشر بهطور گسترده و سیستماتیک توانسته است که نظام را فعلاً برپا نگهدارد، اما با توجه به وقایعی که در منطقه شاهد هستیم، واضح است که بزرگترین تهدید برای جمهوری اسلامی خودمردم ایران هستند. اگرچه آن جوش و خروشی که پیش از این بود، دیگر وجود ندارد، اما خواستههای مردم ایران برای آزادی و دموکراسی مانند آتش زیر خاکستر است. ما باید این را درنظر داشته باشیم که تظاهراتی که ما در ایران شاهد آن بودیم، بسیار فراتر ازموضوع انتخابات بود. یعنی در اصل انتخابات بهانهای بود که یک جنبش بسیار وسیع اجتماعی بتواند در خیابانهای تهران و شیراز و اصفهان و شهرهای دیگرایران خواست خود را برای یک تحول عمیق در نظام نشان دهد. در اصل خواستههای مردم ایران جزو یک جنبش بزرگ تاریخی است. در این زمینه ما میتوانیم توجه کنیم به وقایعی که در اروپای شرقی در دهه هشتاد رخ داد.
چه کسی میتوانست تصورکند که یک روزی احزاب کمونیست متلاشی شوند و کشورهای اروپای شرقی به دموکراسی برسند؟ من فکر میکنم ما باید این دید را در مورد ایران داشته باشیم. دولتی که در چشم مردم مشروعیت ندارد، دولتی که با مردمش از طریق خشونت و قتل و شکنجه برخورد میکند، دولتی که نمیتواند با وجود ثروت عجیب ایران شرایط زندگی مردم را بهتر کند، به نظر من نمیتواند در درازمدت سر کار بماند.”
جامعه بحرانزده ایران
روحی شفیعی، جامعهشناس ایرانی مقیم لندن، افزایش خشونت در جامعه ایران را مورد بحث قرار داد.
او به رادیو زمانه گفت: “اگر تحریم، خانوادهها را نشانه بگیرد، مردم از لحاظ اقتصادی در شرایط بدتری قرار میگیرند. به همین دلیل درگیریها در خانوادهها افزایش پیدا میکند. در نتیجه خشونت در جامعه بیشتر میشود. این خشونت همیشه دامن زنان و کودکان را میگیرد. از طرف دیگر من فکر میکنم وقتی در سطح جامعه فقر بیشتر شود یا سختی و کمبود بیشتر شود، اصولاً جو خشونتآمیز و جو خشنی را که ما نمیخواهیم در آن جامعه باشد، افزایش پیدا میکند.“
روحی شفیعی: وقتی در سطح جامعه فقربیشتر شود یا سختی و کمبود بیشتر شود، اصولاً جو خشونتآمیز و جو خشنی راکه ما نمیخواهیم در آن جامعه باشد، افزایش پیدا میکند.
به گفته روحی شفیعی، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد جوانان یا در کل مردم در ایران به کمک روحیـ روانی نیاز دارند. او در پاسخ به اینکه برای کاهش این شما چه میتوان کرد، میگوید: “اشاره من به کنگرهای است که در خود ایران بود. کنگره روانشناسانی که در خود ایران برگزار شده بود و این آمار از همین برنامه میآید. سومین کنگره روانشناسی بالینی در ایران بود. من این آمار را ذکر کردم و این که چه میشود کرد؟ باید در خود ایران ببینند که چه میشود کرد. ما با پدیدههای زیاد اجتماعی و روانی در ایران سروکار داریم که به سادگی نمیتوانیم درباره آنها حرف بزنیم. یعنی ما اینجا حتی طبق آمار این کنگره با ۱۵میلیون جمعیت داریم صحبت میکنیم که از ناامیدی، از فقر، ازفشارهای فرهنگی، از فشارهای روانی- سیاسی که به آنها وارد میشود، دچار انواع ناراحتیهای روانی هستند؛ از افسردگی گرفته تا ناراحتیهای دیگر. حل این بحرانها برنامههای خیلی درازمدتی را میخواهد. برنامههایی میخواهد که طی آن بتوانند مشکل را نشانهگیری وشناسایی کنند تا بعد ببینند چطور میتوانند آنها را حل کنند. کار زیاد سادهای نیست. متأسفانه به نظر من جامعه ایرانی جامعهای است بسیار بیمار و تعداد بیماران روانی در آن خیلی زیاد هست؛ آن هم به دلایل بسیار زیادی که در ایران وجود دارد.“
تقسیم پارازیتهای ایران با ایران
آرین د.ولف، مدیر رادیو زمانه نیز دراین نشست حضور داشت. وقتی بحث از افزایش تحریمها و ازجمله تحریم راههای ارتباطی ایران شد، وی در مخالفت گفت: “بسیاری رسانهها مثل رادیو زمانه از طریق اینترنت و ماهواره با مخاطبان خود پیوند برقرار میکنند واگر تحریمها ماهواره و اینترنت را هم دربرگیرد، آن وقت دسترسی این رسانهها به مخاطبانشان در داخل ایران نیز قطع خواهد شد.”
وی پیشنهاد کرد: “اگر امکان داشته باشد، باید کانالهای رسانههای فارسی زبان خارج از کشور راروی همان خطوطی بگذارند که دولت ایران نیز برای پخش از آن استفاده میکند. در این صورت اگر ایران بخواهد پارازیت بیندازد، خود او نیز در عواقب آن شریک خواهد بود.”
عکس: شهزاده سمرقندی
ایمیل گزارشگر:
در همین زمینه:
این دیگه خیلی جالبه:
وضوع دیگری که البته خیلی مورد بحث واقع شد این بود که کافی نیست آن فرد مورد تحریم قرار گیرد، بلکه همکارانش وکسانی که شرکای تجاریاش هستند و حتی اعضایی از خانواده او که در واقع دارند به وی کمک میکنند نیز باید در فهرست تحریم قرار بگیرند. …
درسته که ممکن است حضرات از روش های الترناتیو استفاده کنند اما نمیشود کسی را بدون دلیل به خاطر اینکه فامیل فلان سپاهی است یا همکاری فلانی است تحریم کرد و مجازات کرد. به چه جرمی و با اثبات در چه دادگاهی؟ خوبی پیشنهاد دهندگان ادعای حقوق دان بودن هم میکنند . صد رحمت به قاضی صلواتی.
Anonymous / 16 March 2012