همزمان با نوزدهمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که در ژنو برگزار میشود، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، گزارش تازهای از وضعیت حقوق بشر در ایران ارائه نمود.
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران، این گزارش را در ۳۶ صفحه و همراه با ضمیمهای شامل پروندههای متعدد همراه با اسامی دهها تن از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران تهیه نموده است.
این گزارش شامل مقدمه، روششناسی (متدولوژی) و طرح موارد حقوقی است و در زیر فصل وضعیت حقوق بشر در ایران به حقوق زنان، کارگران (اتحادیهها)، مدافعان حقوق بشر، زندانیان عقیدتی، روزنامهنگاران، دانشجویان، اقلیتهای مذهبی، اقلیتهای قومی، و در نهایت رفتار با دگرباشان جنسی پرداخته شده است.
برخلاف گزارش ماه اکتبر احمد شهید که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه شد، در گزارش جدید توصیهها و پیشنهاداتی به حکومت جمهوری اسلامی ایران ارائه شده و از مقامهای ایرانی خواسته شده که “هر چه سریعتر زندانیان سیاسی و زندانیان عقیدتی” را آزاد کند و از “فضای نقد عمومی” حفاظت کند.
در گزارش احمد شهید آمده است که وی اظهاراتی را جمع آوری کرده که “الگوی خیرهکنندهای از نقض حقوق اساسی تضمین شده در قوانین بینالمللی” ارائه میکند.
در گزارش جدید توصیهها و پیشنهاداتی به حکومت جمهوری اسلامی ایران ارائه شده و از مقامهای ایرانی خواسته شده که “هر چه سریعتر زندانیان سیاسی و زندانیان عقیدتی” را آزاد کند و از “فضای نقد عمومی” حفاظت کند
او خواستار “تحقیقات در مورد اظهارات بسیاری از کسانیکه در خصوص نقض حقوق قضایی خود سخن گفتهاند و همچنین مرگهایی که در بازداشتگاه کهریزک و دیگر مکانها رخ داده و تعقیب قضایی و محاکمه افرادی که هنوز مورد بازخواست قانونی قرار نگرفتهاند”، شده است.
بر اساس این گزارش برخی از شاهدان که با گزارشگر ویژه صحبت کردهاند، از استفاده بیش از حد از بازداشت طولانی در سلول انفرادی، شوک برقی، ضرب و شتم شدید، تهدید به تجاوز و تهدید به بازداشت یا صدمه به خانواده، دوستان و نزدیکانشان» سخن گفتهاند و برخی از آنها همچنین اظهار کردهاند که “وادار به اعترافات اجباری ویدئویی” شدهاند.
گزارشگر ویژه نوشته است که از سوم تا هفتم اکتبر ۲۰۱۱ او برای ملاقات با چندین سازمان غیردولتی به ژنو سفر کرده است.
احمد شهيد از ۳۰ نوامبر تا هشتم دسامبر ۲۰۱۱ به فرانسه، آلمان و بلژیک سفر کرده است تا با سازمانهای غیردولتی، برخی از ایرانیان خارج از کشور، دیپلماتها و سازمانهای بین دولتی ملاقات کند.
وی همچنین از دهها گزارش در مورد نقض حقوق بشر که توسط سازمانهای غیردولتی مطرح شده و نیز اسناد و مدارک بهدست آمده در جریان مأموریت خود در اين گزارش استفاده کرده است.
در بخش دیگری از گزارش احمد شهید آمده است که گروه “مادران پارک لاله” با ارسال نامهای به گزارشگر ویژه خواستهاند که او تحقیقاتی را در زمینه مرگ فرزندانشان ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، اشکان سهرابی، مسعود هاشمزاده، مصطفی کریمبیگی، کیانوش آسا و علی حسنپور که در رويدادهای پس از انتخابات سال ۸۸ جان خود را از دست دادند، انجام دهد.
در بخش ضمیمه این گزارش شهادت برخی از زندانیان پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در خرداد ۸۸ آمده است.
چندین دانشجو از جمله حمزه غالبی، محمد صادقی، سلمان سیما، علیرضا کیانی، ناصح فریدی، و چندین دانشجو که بهصورت ناشناس صحبت کردهاند نیز بخش دیگری از شهادتها را تشکیل میدهند.
گزارش احمد شهید همچنین قوانین ایران را مدنظر قرار داده و از حکومت ایران خواسته است که “قانون احزاب”، “قانون سازمانهای غیردولتی”، “قانون خانواده” و همچنین “قوانین امنیتی” را مورد بازبینی قرار دهد و مطمئن شود که این قوانین استانداردهای بینالمللی را نقض نمیکنند.
“کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران” امروز با انتشار بیانیهای ضمن استقبال از گزارش جامع احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر ایران که آن را سند مهمی در رساندن صدای قربانیان نقض مستمر و لجوجانه حقوق بشر در کشور ندانسته است، از حکومت ایران خواست که به نادیده گرفتن قوانین بینالمللی و تعهدات خود و پنهان کردن سیستماتیک حقایق مرتبط با نقض حقوق بشر پایان دهد و با مکانیسمهای حقوق بشر سازمان ملل برای بهبود وضعیت وخیم موجود همکاری کند.
این کمپین از اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواست که به قطعنامه مرتبط با تجدید دستور کار گزارشگر ویژه حقوق بشر رأی بدهند و از حکومت جمهوری اسلامی ایران بخواهند که با وی همکاری کند.
طی شش ماه گذشته مقامهای مسئول در ایران از پاسخگویی به هرگونه سئوال گزارشگر ویژه خودداری کرده و به جای آن تلاش زیادی برای توقف کار او انجام دادهاند.
تنها چند روز پیش از انتشار گزارشگر ویژه، قوه قضائیه ایران به وکیل مدافع حقوق بشر، عبدالفتاح سلطانی حکم ۱۸ سال زندان و به نرگس محمدی از مدافعان شناخته شده حقوق بشر در ایران حکم شش سال زندان داد.
ببخشید! مگر قرار بود در جمهوری اسلامی و آخوندی حقوق بشر هم معنی داشته باشد؟ یک جا یک چیزی معنی دارد ولی نیست، ولی اگر در جایی چیزی معنی و مفهومی نداشته باشد، چگونه باید وجود داشته باتشد؟ دنبال چه میگردیم؟! داستان رای دادن است! اینجا اعلام حکومت مطلقه کردند، رو راست و بی هیچ پرده پوشی و حیا چند نفر را تعیین میکنند میگویند از میان اینها یکی را انتخاب (!) کنید. بعد رای میدهید او را کنار میگذارند و یکی دیگر را جایش مینشانند. بعد هم مردم معترض ولی آرام و بی سروصدا را به گلوله می بندند، زندانی میکنند ، هربلایی سرشان می آورند ، تجاوز میکنند و میکشندشان . این را بیش از سی سال است که دارند انجام میدهند. از همان آغاز، یک آخوند سیاسی و رهبر یک حزب را بدون تحصیلات قضایی و بدن اینکه دراین زمینه تجربه ای داشته باشد را گذشتند در بالاترین مقام قضایی. یک روضه خوان دیگر را گذاشتند دادستان کل کشور! هردو هم اعضای بلند پایه یک حزب که همزمان در حال کشمکش سیاسی بودند! از آن زمان تاکنون هیچ حقی از انسان نبوده که هزاران بار زیرپا نگذاشته باشند! با دشمنان ایران دوست و با دوستان ایران دشمنند و …. بی هیچ پرده پوشی حقوق بشر را قبول ندارند. میگویند ولایت فقیه برگزیده خدا و حاکم برجان و مال و ناموس مردم است. بیش از نیمی از اقتصاد کشور بی حسابرسی در دست ولایت فقیه متمرکز است. سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و دستگاه های اطلاعاتی برای حفظ او در حکومت هستند. چه جای بحث حقوق بشر است. اینها از بیخ منکر حقوق بشر هستند. ای خاک بر سر انهایی که از این حکومت دفاع میکنند! تهران ـ شهروند درجه سه
کاربر مهمان / 07 March 2012
باطلاع دوستانی که میخواهند وضعیت حقوق بشردرایران تغییرکند برد. همان که اقای خمینی گفتند:”من دولت تایین میکنم، من تو دهم این دولت میزنم” به قول رییس جمهور کنونی ان “ممه حقوق بشر “را لولو برد. اقا در ملاء عام این حرف را زد و هیچکس هم نگفت پس بنده به عنوان یک “بشر” و یک ایرانی اینجا چه کاره ام که شما به جای همه دولت تایین میکنید؟ به جای همه رای میدهید؟ حتی اگر به پشتوانه تلویحی اکثریت هم باشد. بدون رای گیری و از ان مهمتر رای گیری بدون فشار به مردم و مجبور کزدن انها به برگزیدن رنگ سبز اری در ان رفراندوم کذایی که نمیشود دولت تایین کرد. حتی قبل از ان هم در پاریس اقای بازرگان به این نتیجه رسیده بود که این اقا یک” شاه” عمامه داراست. اقای بنی صدر هم خودشان اعتراف به پوشاندن مساله کرده اند.
در همان اوان انقلاب هم که دیدیم چگونه رای اری را روی کاغذ سبر و رای نه را روی قرمز نوشتند. مردم ایران در ان زمان سبز را به عنوان رنگ امام حسین میشناختند و هنوز هم رنگ رسمی ج.ا. سبز است. انجا هم یک بار دیگر لولو حقوق بشر را از دست همه قاپید و برد.
بازهم در سال 60 با اعدام هزاران جوان بی گناه ج.ا. حقوق بشررا مثل شیره روی نان مالید و خورد و کمی از ان هم به سر مردم بی پناه مالید حالا شما می خواهید حقوق بشر در ایران تغییر کند. این رژیم قانون اساسی اش بر اساس بی قانونی و نقض حقوق بشر است شما می خواهید انرا تبدیل به احسنت کنید؟
همین دوسال پیش مردم را در خیابانها به باد کتک و فحش و ناسزا گرفتند و حتی در روز روشن به دختر نفر دوم مملکت اقای رفسنجانی بد وبیراه گفتند و مابقی را حبس و زندانی و خیلی ها هم بهشان تجاوز شد و الکی زیر شکنجه مردند. حالا شما میخواهید حقوق بشر را پیاده کنید و یا انچه را که نیست و هیچگاه نبوده تغییر دهید.
امیدواریم که رژیم تغییر روش دهد و الا جز با تغییر حکومت راه دیگری باقی نامنده است.
کاربر مهمان / 08 March 2012
به نام خدا
چرا خاوری ها قربانی سیاستهای نژاد پرستانه رژیم شده اند
تنها اقلیت قومی که در ایران رسمیت ندارند خاوری ها هستند و حقوقشان همچنان پایمال شده
اقلیت نژاد خاوری ها در ایران که از تیرۀ نژاد زرد و قومیت هزاره هستند
این اقلیت در ایران به خاوری وبربری مشهورند. برآورد میشود که خاوری ها در ایران بیش از دو ونیم میلیون نفر باشند
خاوری ها همه ایرانی ودارای شناسنامه میباشندوعموماً در خراسان رضوی سکونت دارند؛تنها وجه تمایز خاوری ها با دیگر اقشارجامعه چشمهای بادامی ولهجه قومیتشان است
شخصیتهای بسیاری از خاوری ها در حکومت ایران نقش های کلیدی دارند؛ از جمله چهره های خاوری مطرح ونام آشنا در ایران دکتر غلام رضا انصاری درمسئولیتهای دو دوره نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی,رئیس سازمان بهزیستی,یکی از مشاورین رئیس جمهور خاتمی,استاندار مازندران وسفیر جمهوری اسلامی در ترکمنستان بوده است.ایرانیان خاوری رانده شده از کشور عراق نیز از همین قومیت خراسانی هستند؛پدران آنها در پی ماجرای کشف حجاب رضا شاه و پس از سال 1314بدون دریافت شناسنامه همچون بسیاری ازهموطنان(در دهه20که از تصویب قانون صدور شناسنامه دیری نمی گذشت بسیاری از عشایر وروستائیان وبرخی در شهرها نیز تا آن زمان شناسنامه دریافت نکرده بودند)به عراق مهاجرت کردند،وبعد از سال 1348توسط رژیم بعث عراق به جرم ایرانی بودن به ایران عودت داده شدند،بسیاری از رانده شده گان اعم از خاوری وغیره در سالهای پیش از انقلاب شناسنامه دریافت کردند گروهی از همین خاوری های رانده شده که به معاودین عراقی در منطقه طلاب مشهد معروف وساکنند نیز از همان دسته اند. لذا گروه ایرانیان خاوری رانده شده از کشور عراق به دلائل مختلف از جمله ارتباط غیر سیاسی با حوزه های علمیه ومدرسه آیة ا.. خمینی در مسائل دینی و شرعیه وبرخی نیز صرفاٌ به دلیل شرکت در مناسبتهای دینی ومذهبی در این اماکن از ترس جاسوسان وستون پنجم ساواک که ممکن است با ارسال تصاویر واسامی آنها موجب خشم رژیم وعقوبت سختی برای آنان شود تا پس از انقلاب حتی برای دریافت شناسنامه نیز اقدام نکرده اند. پس از پیروزی انقلاب در خواست ها ومراجعات مکرر آنها به ثبت احوال با توجه به معرفی نامۀ استاندار وقت در سال58به ثبت احوال مبنی برمعرفی 13خانواراز ایرانیان باز گشته از عراق جهت صدور شناسنامه معرفی گردیده{مستند} واین وضعیت باعث شد تا وزارت کشور طی فراخانی در فرمانداری مشهد برای این گروه از خانواده ها تشکیل پرونده دهد؛پس از دو سال تحقیق وبرسی گسترده دستگاه های مربوطه در پایان سه شاهد وگواهِ دارای شناسنامه برای تأیید ایرانی بودن هر فرد برای تکمیل پرونده خواستند، سپس کارت معاودین عراقی ورانده شده گان از کشور عراق صادر شد ومقرر گردید تا متعاقب آن شناسنامه صادر گردد وبه اعتبار همین مدارک خانواده ها در چند انتخابات کشور نیزشرکت نمودند سپس سپاه پاسداران برای این خانواده ها 4پایگاه مقاومت بسیج تشکیل داد وحدود 300نفر را به نام رزمنده به جبهه اعزام نمود ودر اواسط جنگ وزارت کشور در پاسخ به درخواست صدور شناسنامۀ خانواده ها اعلام داشت تا پایان جنگ شناسنامۀ جدیدی صادر نمی شود {مستند} این فعالیتها از سال 62تا پایان جنگ12شهید وبیش از 35 مجروح برای دفاع از میهن در پی داشت{مستند} اما متأسفانه پس از پایان جنگ مسیر رسیدگی به پرونده ها تغییر کرد!؟
پس از کارت معاودین عراقی ورانده شده گان از کشور عراق هم زمان با پایان جنگ کارت مهاجرین عراقی وسپس کارت اتباع خارجی برای آنان صادر کردند. در پی این گونه تصمیمات خانواده ها مراتب اعتراض خود را مبنی بر تحمیل تابعیت غیر وهمچنین در خواست سریع رسیدگی جهت اعطای حقوق شهروندی وصدور شناسنامه به مقامات ذیربط به صورت جدی اعلام داشتند وتصور می کردند مقامات عالی کشور حقوق از دست رفتۀ شان را به آنها برمیگردانند. اما بر خلاف انتظار این خانواده های مظلوم، اداره اتباع وزارت کشور در یک حرکت غافلگیرانه وضربتی نامه های خروجی به کشور عراق با مهلت 6ماه تا تاریخ 29/12/1384 صادر کرد تا خانواده ها ظرف این مدت خاک ایران را از مرز مهران به مقصد عراق ترک کنند.خانواده ها که چند ماه پیش از این تصمیم وزارت کشورو وخامت اوضاع مطلع شده بودند،گروه ایرانیان خاوری رانده شده از کشور عراق را تشکیل دادند؛خانواده ها آقای محمد علی غفوری را به عنوان نماینده تام الاختیارخود انتخاب نمودند وایشان14نفر از نخبه گان گروه را به عنوان شورای مرکزی انتخاب کرد تا در مقابله با این سلسله تصمیمات غیر قانونی ونژاد پرستانه واکنش نشان دهند ودر پی گیری این موضوع تا صدور شناسنامه تلاش کنند.
اولین بخش از فعالیتهای این گروه اعتراضیه ای علیه سپاه پاسداران و انصراف افراد این گروه از عضویت در بسیج بود که به برچیده شدن 4پایگاه بسیج متعلق به آنها انجامید.ودر ادامه اعتراضات این گروه از خاوری ها نسبت به عملکرد نا عادلانه و تصمیمات غیر قانونی مسئولین در تضییع حقوقشان، چند مرحله تجمعات اعتراض آمیز در مقابل استانداری خراسان رضوی,فرمانداری مشهد, دفتر سازمان ملل ودفاتر نمایندگان مجلس انجام دادند و همچنین ارسال نامه ای به سفارت عراق با تصاویر نامه های خروجی ودیگر مستندات، مبنی بر دخالت وپیشگیری آنان از اجرای این تصمیم غیر قانونی دولت ایران در جهت اخراج این گروه به کشور عراق شدند که این مسئله منجر به اعزام هیئتی از سوی دولت عراق به تهران ومشهد شد .
هیئت مذکور به مقامات مربوطۀ ایران وسازمان ملل اعلام داشتند؛سالیان پیش این خانواده ها به جرم ایرانی بودن از عراق اخراج شده اند در حالی که مدارکی جهت اثبات تابعیت عراقی بودن آنها موجود نیست؛ نباید دیگر برای ایشان مدارک عراقی صادر ویا به کشور عراق اخراج شوند.
مقامات مربوطه در کشور که پس از سال 1384تمام راه های تحمیل تابعیت عراق بر این گروه از خاوری ها را مسدود دیدند با طرح دیگری روی هر حکومت جبار ونژادپرستی را سفید کردند.!
در این طرح مفتضح به جای حل واقع بینانۀ این مشکل ازسال 1384تا 1389هر نوع ابزار فشارغیر انسانی را علیه آنها به کار بستند.
همزمان با مسئولین که بر روی طرح دوم برای تحمیل تابعیت جدید بر این گروه کار می کردند، گروه ایرانیان خاوری رانده شده از عراق نیز پی گیریهای قانونی خود را انجام میدادند ودر ادامه اقدامات فوق مکاتبات وجلساتی را با مقامات مربوطه وغیره در مشهد وتهران انجام دادند؛از جمله
فرماندار مشهد ومعاونین,استاندار خراسان ومعاونین,هر پنج نماینده مجلس در مشهد,مدیران کل ادارات ثبت احوال خراسان,اتباع,آموزش وپرورش,اداره کار,رئیس دفتر سیاسی انتظامی مشهد ودفتر سازمان ملل در مشهد و همچنین مراجعاتی در تهران، دفتر بیت رهبری,دفتر ریاست جمهوری,مجلس شورای اسلامی در 3مرحله,وزارت کشور,اداره اتباع,مجمع تشخیص مصلحت وهمچنین جلساتی با کمیسیونهای اصل نود,قضایی,امنیت ملی و دکتر آیة ا.. رئیس سازمان ثبت احوال ومعاونین حقوقی وسجلی وی,معاونین اداره اتباع کشور.دیدارها وگفتگودر همین موضوع با دکتر محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام,سردار نجاروزیرکشور, ثمره هاشمی دستیار ارشد رئیس جمهورو برخی از نشریاتی چون روز نامه خراسان, روزنامه قدس, ماهنامه شهر آرا,مجله پادنگ وخبر گزاری ایسنا که از سوی آنان خبرهایی در این موضوع منتشر شده است.
پس از این سلسله پی گیریها وتحرکاتِ گروه ایرانیان خاوری، برخی از مقامات مربوطه که تلاش غیر قانونی وزارت کشورمبنی بر تحمیل تابعیت عراق بر این گروه خاوری را نا کام می دیدند و چون راهی برای حذف آنان از تابعیت ایران نیافتند وهمچنین تحت تأثیر مطالبات قانونی وپی گیریهای وسیع نمایندگان این گروه به ویژه در مجلس شورای اسلامی ودرحضور رؤسا واعضای مربوطۀکمیسیونهای اصل نود,قضایی,امنیت ملی و معاونین حقوقی وسجلی سازمان ثبت احوال کشوربرگزار شد{مستند} شرکت کننده گان در جلسات این سه کمیسیون به تشکیل پروندۀ این خانواده ها در سال1360 وتحقیقات مثبت وزارت کشور اذعان داشتند اما از دلیل عدم صدور شناسنامه آنان اعلام بی اطلاعی کردند وعلی الظاهر با پیشنهاد معاونین سازمان ثبت احوال موافقت نمودند تا مجدداً برای رسیدگی به درخواست این گروه از خانواده ها ضمن تشکیل پرونده،برسی و تحقیقات لازم در صورت اثبات شناسنامه آنان صادر شود
پس از چندی سازمان ثبت احوال طی مکاتبه ای با آقای غفوری نماینده این گروه، از ایشان خواست تا مدارک خانواده هایی که نمایندگی آنان را به عهده دارد جهت برسی به این اداره ارائه دهد{مستند} این اقدام موجب امیدواری خانواده ها شد که شاید این مرتبه با رسیدگی درست وقانونی صرف نظراز وابستگی آنان به اقلیت نژاد خاوری نسل سوم یا چهارم شان از حق مسلم تابعیت وشهروندی برخوردار شوند چرا که آنان مطمئنند با داشتن شرایط اثبات کننده، وبه اعتبار تحقیقات مثبت وزارت کشور در 30سال پیش شناسنامه هایشان صادر خواهد شد واین حقیقت اظهرمن الشمس بر هر صاحب نظری مبرهن است که داشتن شناسنامه وتابعییت ایرانی حق مسلم این گروه می باشد
آقای غفوری با جمع آوری مدارک ومستندات اعضای این مجموعه که چند ماه به طول انجامید جهت ارائه آنها به ثبت احوال مراجعه نمود که مورد پذیرش آنها واقع نشد.
رئیس ثبت احوال دلیل عدم پذیرش وتشکیل پرونده برای این گروه را بخشنامه ای از سوی شورای امنیت ملی مبنی بر ممنوعیت تشکیل پرونده برای خاوری ها ی منظور نظر ذکر کرد که از این قرار است
تشکیل پرونده برای کسانیکه دارای کارت سبز عراقی واز گروه خاوری ها هستند ممنوع است{مستند}
ایشان در پاسخ به اعتراض نمایندۀ این خانواده ها به دلیل عدم پذیرش مدارک وتشکیل پرونده برای آنان اعلام نمود:
تشکیل پرونده وبررسی در ثبت احوال وشورای تأمین برای افراد شما قانونی است اما ایشان از دلیل ممانعت شورای امنیت ملی در این خصوص اظهار بی اطلاعی کرد
از آنرو که میدانیم سیاست حاکمیت مبتنی بر سرکوب اقلییت های نژادی و مذهبی استوار است،لهذا تنها راه ممانعت از رسیدن این افراد به حقوق شهروندی یشان رادر صدوربخشنامه نژادپرستانۀ شورای امنیت ملی دیدند. واز طرفی با این تصور که خاوری ها عموماً،واین گروه خصوصاً در سدد تشدید قومیت وایستادگی درمقابل نظام هستند می تواند صدور شناسنامه برای این گروه جبهۀ مخالفین نظام را تقویت کند و با صدوراین بخشنامه مسیرقانونی خانواده ها جهت رسیدن به حقوقشان را مسدود کردند.
از این زمان به بعد روی کرد جدید حکومت دربرخورد با این معضل اجتماعی وحقوقی شکل امنیتی واطلاعاتی به خود گرفت وگروه مذکور را در صف معاندین و مخالفین نظام قرار دادند. همزمان با تشکیل پرونده در داد ستانی وداد گاه انقلاب ونیزبازداشت آقای غفوری در چند مرحله به جرم تشکیل گروه غیر قانونی,فعالیت های سیاسی غیر مجاز,ایجاد تجمعات به منظور اخلال در نظم عمومی,ایستادگی در مقابل قوانین ونظام و اتهام های دیگر،ایشان را به عنوان مجرم به القوه تحت تعقیب قرار دادند.
در رویکرد جدید بارها خانواده ها مورد آزار واذیت مسئولین ادارات تابعه قرار داشتند ودر یک حرکت فراگیر وکشوری،با استفاده ازهر اهرم فشار غیر قانونی وغیر انسانی در سدد شدند تا اراده وسیاست نژادپرستانه خود را برای این تصویۀ نژادی و تغییر تابعیت بر این قشر مظلوم تحمیل کنند،این بار در نقض آشکار حقوق این انسانها ی ستمدیده به گوشه ای از ستم گری جمهوری اسلامی اشاره می کنیم
1_اخراج همزمان 1300دانش آموز از آموزشگاه ها
2_ممنوعیت اشتغال واخراج از مشاغل،خرید وفروش وفعالیت های اقتصادی
3_عدم صدور هر گونه مدرک شناسایی برای تردد ونیازهای روزمره زندگی به مدت5سال
4_به دلیل فقدان مدارک بیماران بستری نمیشودند
5_از دفن اموات در قبرستان های رسمی جلوگیری می شد
6_ایجاد مشکل در دعاوی ومحاکم و دریافت دیه
7_ممانعت در ازدواج وطلاق
8_بازداشت مکررافراد در طول 5سال به دلیل فقدان مدارک معتبرتوسط نیروهای انتظامی وقضایی
ازسوی دیگر نماینده این گروه را به دلیل پی گیری مطالبات بر حقشان و ایستادگی در مقابل بی عدالتی ها،عامل بیگانگان دانستند که در سدد است عدالت واقتدار نظام را به چالش کشاند وامنیت جامعه را با تشدید قومیت خاوری و فعالیتهای مجرمانه بر هم زند، توانستند با طرح این چنین اتهامات پوچ وبی اساس وی را با شگرد خاص اداره اطلاعات بازداشت کنندو پس از 2ماه با جعل سند به افغانستان آنهم بدون همراه داشتن 3فرزند بی سرپرستش اخراج کنند.
ودر ادامۀ سیاست تحمیل پس از اخراج وی و بازداشت بیش از 50 نفر،افراد فعال این گروه خصوصاً خانواده هایی که پس از بازداشت و اخراج نماینده شان دست به تجمع در مقابل استانداری واعتراضات گسترده زده بودند،انجامید {مستند}
مقامات مسئول این طرح،افراد بازداشتی را بیش از یک ماه به طور نا معلوم زیر شکنجه واتهامات گوناگون قرار دادند تا خود وخانواده ها یشان ودیگر اعضای گروه را مجبور به دریافت مدارک با تابعیت افغانستان کنند تهدید کرده بودند که در صورت مخالفت محکومیتهایی تا حبس ابد و حتی اعدام برخی افراد از این گروه نیز وجود دارد به بازداشتی ها اعلام شده بود که نماینده تان با مدارک مستند ومورد تأیید دولت افغانستان به آن کشور اخراج شده است.واینک با عوامل خارجی علیه نظام روابط تنگاتنگ دارد لذا ضمن قطع هر گونه ارتباط با او تنها شرط آزادی موقت ورفع بعضی از اتهامات سنگین شما در گروی دریافت کارت های تابعییت افغانستان می باشد که در همان بازداشتگاه برای آنها صادر شده بود،. بعضی از افراد به دلیل شدت عمل آنها با توجه به مجازات های سنگین اتهامات مطروحه راه وچاره ای به غیراز پذیرفتن آن برای آزادی نمی دیدند وگروهی که مقاومت کردند نیز به زندان منتقل شدند واین روش تحمیل تابعیت وسرکوب تاکنون،ادامه دارد.بسیاری نیز که در مَظانِ اتهام بودند؛به ناچاربه دیگر نقاط کشور وحتی خارج از کشورمتواری شده و به هر کشوری که رسیدند تقاضا ی استمداد وپناهندگی کردند.
آقای غفوری پس از اخراج به افغانستان ومراجعات به کنسولی و سفارت ایران که نتیجه ای در بر نداشت،به وزارت خارجه و مقامات مربوطه افغانستان مراجعه نمود. ودر پی گیریهای 5ماهۀ وی وهمچینن مکاتبات گستردۀ خانواده ها با دولت وکنسولی افغانستان مبنی برتحمیل تابعیت افغانستان وصدور مدارک آن توسط دولت،تحت فشار وسرکوبی های شدید وزارت اطلاعات ونیروی انتظامی خواستاردخالت باز دارنده آن کشور شدند وبه واسطۀ این پی گیریها،ارسال گزارش وتحقیقات کنسولی به وزارت خارجه ودیگر دستگاه های مربوطه در آن کشورخواستار اظهار نظر وابلاغ تصمیم شدند.با نظر به مدارک ومستندات این افراد ونیزعراقی شناختن آنها با صدور مدارک متفاوت وتصمیم به اخراجشان از ایران به عراق که در آن زمان دخالت وممانعت دولت عراق طرح مذکور راناکام گذاشت وبا ملاحظات مدارک متفاوت که تاکنون صادر شده 1_معاودین عراقی2_رانده شدگان از کشور عراق3_مهاجرین عراقی 4_اتباع خارجی5_مشکوک التابعه6_خاوری های کد شش7_اتباع افغانی
مقامات افغانستان پی بردند که ایران تصمیم دارد به همان منوال با صدور مدارک و افغانی جلوه دادن آنها بدون ارائۀ هیچ سند ومدرکی آنان را به آن کشور اخراج نمایند با توجه به موارد فوق وبرسی های کامل، آن دولت موضع رسمی خود را چنین اعلام کرد
ایرانیان خاوری رانده شده از کشور عراق افغانی نمی باشند ودولت افغانستان آنان را نمی پذیرد لذا از ورود ایرانیان خاوری رانده شده از کشور عراق به افغانستان جلو گیری خواهد شد {مستند}
متأسفانه این تصمیم دولت افغانستان هیچ تأثیری در پیشگیری از سرکوبی این گروه در ایران به منظور تحمیل تابعیت آن کشور نداشت و، تنها مانع از اخراج رسمی آنان به افغانستان گردید
با توجه به سیاست ایران بر دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه جای تعجب نیست که بی اعتنا به حق حاکمیت دولت های عراق وافغانستان در این موضوع نیز به نفع خود مداخله کند
هر چند دولت ایران برای سر پوش گذاشتن بر سیاست نژاد پرستانۀ خود در نقض آشکارحقوق بشر در خصوص خاوری ها واین گروه نیز با گزارشات واهی وغیر مستند در سدد قانونی جلوه دادن آن بر آمده است که، کذب محض است.{مستند}
شاید از دیدگاه حکومت ظالم ایران،این گونه افراد محکوم به فنا ومستحق مرگ اند. از آنرو،تمام حقوق یک انسان را حتی برای زنده ماندن وزندگی کردن نیز صلب کرده اند
حال هر انسان آگاه ومتعهد به حقوق وکرامت انسانی خود قضاوت کند؛ آیا این موارد ونژادپرستی علیه خاوری ها نمونۀ بارزوآشکارنقض حقوق بشراز سوی حکومت جنگ طلب جمهوری اسلامی، به شمار نمیرود؟
لذا این گروه ازسازمان ملل وکشور های مدافع حقوق بشر،خصوصاً ایالات متحده آمریکا استمداد می طلبد وتقاضا دارد تا درمورد نقض آشکار حقوق بشردر خصوص خاوری ها توسط حکومت سرکوبگروجبار جمهوری اسلامی، ضمن محکوم کردن آن ،ما را یاری نماید
در انعکاس این موضوع از رسانه ها نیزمساعدت می طلببم
بنی آدم اعضای یکدیگرند که درآفرینش ز یک گوهرند
چوعضوی بدردآورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
ایرانیان خاوری رانده شده از عراق
کاربر مهمان / 25 August 2012
باسلام وعرض تبریک سال نو۱۳۹۲همچنین تشکرازتوجه تان به مشکلات اقلیت های قومی خصوصا خاریهای مظلوم که مورد ظلم جمهوری اسلامی قرارگرفته اند۰هرکسی که تنها یک بارگزارش تلخ ودردناک﴿ایرانیان خاوری رانده شده ازعراق﴾رامطالعه کند به ابعاد وسیع نقض اشکارحقوق بشردرمورد خاوریها توسط حکومت جمهوری اسلامی پی خواهد برد۰وهرروزی که پرونده مظلومیت خاوریها توسط مجامع ومدافعان حقوق بشرمورد رسیدگی قرارگیرد۰تاریخ برگ دیگری به رسوایهای جمهوری اسلامی درنقض اشکار حقوق بشر خواهد افزود وامید که این هموطنان واحاد ملت به حقوق پایمال شده شان دست یابندوبه این دلیل اینجانب بعنوان یک انسان،یک ایرانی خاوری ونماینده این گروه مظلوم ازهموطنانم ازگزارشگرویژه حقوق بشرسازمان ملل متحد جناب آقای احمد شهید،گروها ومجامع حقوق بشر،مخصوصا رسانهای متعهد به رسالت خبری وبویژه مدیرمحترم ومتعهد رادیوزمانه تقاضای انعکاس، پیگیری ورسیدگی دارم تا با اطلاع رسانی ویژه خبری زمینه رسیدگی به وضعیت این اقلیت قومی بی پناه فراهم شود که با انعکاس این حقایق تلخ ازسرنوشت اسفناک اقلیت قابل توجهی ازهموطنان محروم ازحقوق انسانی واجتماعی شان که درچنگال بی عدالتی حکومتی ارتجاعی ومنفصل ازجهان بشری گرفتار امده اند.بتوانیم حقایق د یگری ازواقعیت های دردناک ولی پنهان جامعه ایران راآشکار کنیم تا جهان بهتر به ماهیت این رژیم ستمگرقرون وسطایی پی ببرد.اینجانب برای پیگیری این پرونده مدارک لازم وامادگی کامل دارم ومسؤلیت آن رامپذیرم ۰خاهشمندم ادرس ومشخصاتم محفوظ بماند.محمدعلی غفوری ساکن امریکا-تگزاز-فورد ورد تلفن۸۱۷۲۱۰۷۱۴۵منتظرپیگیرتان هستم خدانگهدار؟
محمد علی غفوری / 21 March 2013