ارائه خدمات جنسی در شهرهای مذهبی ایران مانند مشهد و قم، اتفاق تازهای نیست. دهههاست که همگان می دانند در مشهد یا قم، میتوان زنانی را «صیغه» کرد. مشهور است که در رواقهای حرمین مشهد و قم، روحانیونی نشستهاند که در صورت مراجعه به آنها با این زنان ارتباط برقرار کرد و روحانی برایشان صیغه میخواند. حتی سالها گفته میشد زنانی که در این شهرها چادرشان را برعکس سر کنند، یعنی مایلند صیغه شوند. با این حال چند روزی است که این موضوع ابعاد دیگری پیدا کرده و به ویژه به خاطر انتشار گزارشهایی درباره خرید خدمات جنسی زنان ایرانی از سوی مردان عرب و به ویژه مردان عراقی جنجالی شده است.
با وجودی که گزارش رواج خرید و فروش سکس در مشهد، نخست از سوی محمد قانعی، رئیس اتحادیه هتلداران خراسان رضوی تایید شد، اما وزارت کشور ایران به سرعت سفر گروهی از زائران عراقی به مشهد و خوزستان با هدف دریافت خدمات جنسی و «سوء استفاده از زنان ایرانی» را تکذیب کرد و خواهان «برخورد قاطع قضایی» با منتشر کنندگان این گزارشها شد.
روحالله جمعهای، مشاور وزیر کشور ایران، اعلام کرد که عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، «شایعه سوءاستفاده زائران عراقی از زنان ایرانی »را تکذیب کرده است.حالا رگ غیرت گروهی از کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی هم بالا زده و در حال اظهارتاسف از آزادی عمل مردان عراقی و عرب شدهاند که به قول آنها در حال «سوءاستفاده از زنان ایرانی» هستند. آنها از جنگ ۸ ساله ایران و عراق حرف میزنند که در آن «مردان ایرانی» ریخته شد تا ناموس ملی و زن ایرانی به دست «عربها» نیفتد.
در عین حال گروهی هم از در توجیه «سکس-توریسم» برآمدهاند و معتقدند این نوع توریسم در بسیاری از جاهای دنیا رواج داشته و چیز «عجیبی» نیست. از جمله، مسافران پاتایای تایلند هم خریدار سکس هستند و از این رو تقبیح مساله چندان ضرورتی ندارد. حتی رییس اتحادیه هتلداران گفته نمیشود آشکارا با این موضوع برخورد کرد، چون ایران مجبور است سرمایهگذاری در بخش گردشگری را فعال نگه دارد.
این گفتهها در حالی مطرح میشود که به نظر میرسد اظهارنظرکنندگان بدون در نظر گرفتن پیچیدگیهای مساله، تنها به سطحیترین روایت از ماجرا پرداختهاند و خودآگاه یا ناخودآگاه، تنفروشی را به امری مرتبط با نژاد کاستهاند که اگر خدمات به مردان ایرانی ارائه شود حلال و اگر به مردان خارجی به ویژه عربها داده شود، حرام و ناپسند است. در عین حال، رواج مساله هم چیزی از پیچیدگیهای آن کم نمیکند، همان طور که رواج بردهداری و فاشیسم از قبح و ناپسندی آن نمیکاست.
حاصل سکس توریسم در کشورهایی مانند تایلند، بیش از هرچیز قربانی شدن زنان بوده است. زنانی که در ناامنی کامل، تن و روح خود را در معرض انواع آسیبها قرار میدهند و قربانی انواع بیماریها و عامل تولد کودکانی بیسرنوشت میشوند. حتی در کشورهایی که تنفروشی در آنها قانونی است و زنان به عنوان کارگر جنسی، امکان دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی را دارند، گزارشهای فراوانی از سوءاستفاده از این زنان به دست دلالان و صاحبان مکانهای ارائه خدمات جنسی منتشر میشود و این زنان در معرض انواع خشونتها هستند؛ تنها بردگی جنسی آنها شکل و صورتی موجهتر پیدا کرده است.
اما آنچه که این میان از سوی اظهارنظرکنندگان نادیده گرفته میشود، بحران اقتصادی و اجتماعی حاکم بر ایران است که به ویژه در شهرهای مذهبی به این شکل خود را نشان داده است. ارزش پول ملی ایران در ماههای اخیر چنان افت کرده که سفر به ایران را به ویژه برای شهروندان کشورهای همسایه ارزان کرده است. گزارشها حاکی از آن است که اهالی این کشورها در مواردی حتی برای خرید روزانه به استانهای جنوبی سفر میکنند و از جمله منطقه آزاد اروند به مقصد سفر آنها تبدیل شده است. سفر زیارتی به ایران هم برای این مسافران، هم فال است و هم تماشا. در عین گذراندن ایام زیارت در شهرهایی ارزان، میتوانند خدمات جنسی را هم به شکل «شرعی» دریافت کنند.
طرفه آنکه نه آنها که رگ غیرتشان به دلیل حضور مردان عرب و از روی نژادپرستی در این موضوع بالا زده و نه آنها که میکوشند موضوع را با رایج بودن سکس-توریسم در جهان عادی جلوه دهند و حتی برای اقتصاد کشور مفید بدانند، نگران زن ایرانی نیستند. بنا بر سنتی تاریخی، تنفروشی با فقر نسبتی مستقیم دارد. نتیجه نخست فقر محروم ماندن از امکان تحصیل و تبعیض چندجانبه است. در شرایط بحرانی اقتصادی، آمار تنفروشی بیشتر میشود. حاصل آن تصویری است که امروز در شهرهای مذهبی ایران میبینیم: نه تنها خدمات جنسی ارزان است که ارائه کنندگان این خدمات هم بیشتر شدهاند و سخن از ۵ هزار خانهمسافر تنها در مشهد در میان است.
نابسامانی اقتصادی و شرایط تبعیضآمیز جنسیتی، عرصه را بر زنان تنگتر کرده است. نه شرایط اشتغال مناسب وجود دارد، نه درآمد کافی. زنان به مراتب فقیرتر شدهاند و دسترسی آنها به منابع مالی و درآمد به مراتب کمتر از مردان شده است. در این بازار نابرابر، زنان به فروش در دسترسترین کالای خود مشغولناد: تنشان. سخن گفتن از حق انتخاب و آزادی تنفروشی، نه تنها هنوز در میان فمینیستهای جهان موضوع بحث است که در جامعهای مانند ایران، به یک شوخی شباهت دارد. تنفروشی در این کشور، اجبار مطلق ناشی از فقر است.
با سلام
“هوگو گروته” جغرافی دان و قوم شناس آلمانی حدود یک صد و ده سال پیش در سال 1907 میلادی به ایران سفر کرد. آنگاه به سال 1910 میلادی سفرنامه ای ـ در برلین ـ به چاپ رساند.
گروته ـ در سفرنامه خود ـ نظر به “رسم صیغه در بین شیعیان ایران” به زبان دیپلماتیک می نویسد:
«هیچ یک از مذاهب شرقی [حتی اسلام اهل تسنن] به اندازۀ مذهب شیعه ـ در این باره یعنی در بارۀ زن ـ انعطاف پذیر نیست [و این قدر قبض و بسط ندارد.] شیعه بسیار انعطاف پذیر است.
به رسم شیعه می توان چهار زن عقدی داشت. چون به همراه بردن همسر در وقت مسافرت [برای مثال به زیارت کربلا و نجف رفتن] هزینه دارد و دشواری های جانبی هم دارد شیعیان می توانند [زن کرایه کنند یا [به اصطلاح] ازدواج موقت کنند. به این کار صیغه می گویند. مدت زمان صیغه می تواند برای چند ساعت، چند هفته یا چند ماه باشد. در شهرهای زیارتی چون مشهد و کربلا افرادی وجود دارند که کاربری می کنند و اطلاعاتی در بارۀ تن و بدن زنان صیغه ای در اختیار مشتریان قرار می دهند و انعام می گیرند. (ص 143)
من [داود بهرنگ] تجربه می کنم که کسانی به اسم اسلام اهل تسنن استدلال می کنند که این کار عین فحشا و نادرست است چون که در قرآن و احادیث نیامده است. من به نظرم فحشا فحشا و کار نادرست کار نادرست است؛ چه در یک کتاب دینی آمده باشد و بدان توصیه شده باشد؛ و چه نیامده باشد و بدان توصیه هم نشده باشد.
این گونه گفتارها و رفتارها به ما ایرانی ها بیش از پیش گوشزد می کند که تعهدی اخلاقی در میانمان و در جامعه مان برقرار کنیم که عقل بنیاد باشد و به دیدۀ برابر به انسان ها بنگرد و از حق انسان به ویژه در مواردی که فقر آن را به مخاطره می اندازد ـ و بر آن خدشه وارد می کند ـ دفاع کند.
بیاد داشته باشیم که دفاع از حریم اخلاق در معنای فردی ـ هر آن ـ در گرو دفاع از حریم اخلاق در معنای جمعی و اجتماعی است.
با احترام
داود بهرنگ
منابع
سفرنامه گروته [عنوان اصلی: مسافرت در ایران ـ خاطرات و مشاهدات]
نوشتۀ هوگو گروته (1910 میلادی ـ برلین)
ترجمۀ مجید جلیلوند
چاپ اول 1369 ـ تهران ـ نشر مرکز
داود بهرنگ / 30 August 2018
مستندی از زنان روسپی تهران که در دهه 70 توسط مسلم منصوری ساخته شده.این مستند به مسائل اجتماعی فقر و فحشا و خود فروشی زنان و دختران در کوچه و خیابان و بازار ها و مصاحبه با زنانی که در دهه 70 که زنان و دخترانی که به همراه فرزندان کوچکشان که از وضع نابسامانی اقتصادی رنج می برده اند متأسفانه از فقر و ناچاری سیر کردن شکم بچه هاشون برای خرجی درآوردن به مسیر فحشا و سکس کشیده شدن
مستند زنان روسپی در تهران در دهه 70 / 30 August 2018
آنچه اسلام برای بشریت آورد
اسلام مجموعه افکار قبیله های باده نشین ۱۴۰۰ سال قبل سرزمین عربستان است که حتی برای آن مردم عقب افتادگی جدی جامعه،اختلاف ها ونزاع های بی پایان ،تحقیر شدید زنان بوجود آوده است، و چون زنان مادران و تربیت کنندگان دیگر انسانهای جامعه بشری هستند به نوبت خود در کل تحقیرانسانها را که تا امروز به بدترین شکلی ادامه دارد ایجاد کرده است. تحرک و حرکت ایدئولوژی قبیله ای اسلام و حرکت جریان لایه های زیرین آن بسوی لایه های سطحی آن همواره باعث بوجود آمدن گروههای و نیروهای انسان ستیزاسلامگرا چون آخوندها،طالبان ها،القاعده،الحرام،الشباب ،داعش و غیره شده است ومانع جدی در روند تکاملی جوامع اسلامی بوجود آورده است و در آینده نیز چنین خواهد شد. جوامعی که تکامل آنها متوقف شود مورد تهاجم و سوء استفاده جوامع پیشرفته تر و نیرومندتر قرارخواهند گرفت و سریعتر به انحطاط و نابودی سوق داده خواهند شد.
Mani / 31 August 2018
ممنون از مقاله خوب شما و حساسیت تان در مورد نوع نگاه نژادپرستانه بعضی افراد به این مسئله و همچنین برخورد انتقادی تان به کسانی که با عادی جلوه دادن مسئله می خواهند قبح و زشتی آن را بکاهند.
من فکر می کنم تا موقعی که “سود بیشتر”، ملاک قوانین پایه ای جامعه باشد نه تنها زنان به حقوق برابر با مردان دست نخواهند یافت بلکه در کل، جنگ، فقر، استثمار و بهره کشی و تخریب محیط زیست نیز ادامه خواهد داشت.
امید / 02 September 2018
زنان در روند تکاملی جوامع یا سقوط آن نقش اساسی دارند ولی چگونه؟ زیراکه آنان آفریننده و تربیت کنندگان انسانهای یک جامعه هستند. زن و مادری که آگاهی و خردش رشد کرده است بدون تردید این آگاهی را به انسانهایی که او بوجود می اورد و تربیت می کند منتقل منتقل خواهد کرد. انسانهایی که دارای خرد و آگاهی تکامل یافته هستند یک جامعه تکامل یافته را بوجود می اورند. ایدئولوژیهایی که ساخته و تولید جوامع بشدت عقب افتاده هستند و دید مردم آن جوامع عقب افتاده و غیر متمدن نسبت به زن یا مادر جامعه یک دید باده نشینی و بشدت غیر انسانی است و زن را فقط وسیله تولید مثل و ارضای نفس می بینند، با اجرای قوانین و دستوراتی سعی در مانع رسیدن زنان به تکامل ذهنی و مانع پویایی آگاهی آنان میشوند. آن زنان یا مادران جامعه چون مانع تکامل آگاهی او شده اند انسانهایی بوجود میاورد و تربیت میکند که در آنان تکامل آگاهی اتفاق نخواهد افتاد و آنان جامعه خود را خواهند ساخت. در آن جامعه تکامل نیافته ایدئولوژیی که علت اصلی عدم تکامل جامعه بوده است گسترش پیدا میکند و توسط مردم آن جامعه مقدس میشود و این دور باطل و عدم تکامل زنان یا مادران جامعه توسط اجرا کردن قوانین و دستورات ایدئولوژی های ضد بشری باعث بوجود آمدن جوامع تکامل نیافته و غیر آگاه و بنوبه خود رشد و گسترش آن ایدئولوژیها و رشد آنان باعث سقوط و نابودی تدریجی آن جوامع میشود.تحقیر زنان،مجبور کردن آنان به حجاب یعنی به زنان چون یک وسیله جنسی نگاه کردن،خورد کردن ذهنیت و اراده زنان،تحت تسلط گرفتن آنان نتیجه اش جامعه فعلی ایران تحت حکومت عقب افتاده ترین و بیرحم ترین نوع انسانی، جامعه افغانستان،عراق،مصر،لیبی،عربستان و غیره شده است. قبل از اینکه استعمارگران این جوامع را مورد تجاوز و استعمار و استثمار قرار دهند این جوامع توسط آن ایدئولوژیها و عدم تکامل مردمان این جوامع رو به تباهی و نابودی رفته بودند و چنان ضعیف و ناتوان شده بودند که توانایی مبارزه در مقابل متجاوزان را نیز نداشتند. تکامل زنان و رشد آگاهی آنان تضمین کننده یک جامعه سالم و قدرتمند خواهد بود.
مانی / 02 September 2018