رادیو زمانه، بخش فرهنگ (+ گزارش ویدئویی پژمان اکبرزاده) – پس از آنکه مستند “تابوی ایرانی” ساخته کارگردان تبعیدی و نام‌آشنای سینمای ایران، رضا علامه‌زاده در هلند به نمایش درآمد، این روزها در آمریکا به نمایش گذاشته شده است. این فیلم در ماه فوریه ۲۰۱۲ در لس‌آنجلس به نمایش درآمد و از آن پس در چند شهر دیگر آمریکا هم اکران شد.

این نخستین بار نیست که رضا علامه‌زاده به عنوان یک سینماگر کاملاً مستقل و با کمترین امکانات نسبت به برخی رویدادهای اجتماعی واکنش نشان می‌دهد. “مهمانان هتل آستوریا” که بی‌تردید نخستین فیلم بلند سینمایی در تبعید است، در سال‌ ۱۹۸۹ در سینماهای اروپای مرکزی به نمایش درآمد. ایرانیان پناهجویی که در آن سال‌ها اغلب از راه ترکیه و با تحمل مصائب زیاد خودشان را به کشورهای اروپایی رسانده بودند، ناگهان بر پرده سینما نقشی از همه آن رنج‌ها و دربه‌دری‌ها را می‌دیدند و این امید در دل آن‌ها زنده می‌شد که با “میهمانان هتل آستوریا” سینمای کاملاً مستقلی در خارج از ایران پدید آید. “جنایت مقدس” مستندی درباره ماجرای میکونوس و ترور مخالفان حکومت جمهوری اسلامی در برلین پاسخ علامه‌زاده بود به قتل‌ها و ترورهای مکرر در آن سال‌ها.
 

“تابوی ایرانی” هم مانند آثار پیشین علامه‌زاده پاسخ اوست به سرکوب جامعه مدنی و تبعیضی که به هموطنان بهایی ما در ایران اعمال می‌شود. این مستند در چهار داستان که به موازات هم روایت می‌شوند، ما را با ژرفای تبعیض مذهبی در ایران آشنا می‌کند. در این فیلم با خانواده‌ای آشنا می‌شویم که ناگزیر است ایران را ترک کند؛ روستایی را می‌بینیم که بهاییان در آن زندگی می‌کردند و اکنون ویرانه‌ای بیش نیست؛ با دانش‌آموز زبده‌ای آشنا می‌شویم که به خاطر تعلق او به بهائیت از تحصیل در دانشگاه محروم می‌گردد و سرانجام با شرح حال پزشکی آشنا می‌شویم که در اثر تعصب مذهبی به طرز فجیعی به قتل می‌رسد.
 

نسیم خاکسار درباره داستان این فیلم و چگونگی پرداخت آن توسط فیلمساز می‌گوید:
 

 نمایی از “تابوی ایرانی”

” طرح اصلی ساختار این فیلم بر اساس مهاجرت یک خانواده بهائی از ایران گذاشته شده که بعد از تحمل ۳۰ سال فشار و بیداد فراوان از سوی حکومت جمهوری اسلامی، ناچار می‌شوند با همه عشقی که به سرزمینشان دارند، دار و ندارشان را بفروشند و با چشمی گریان و دلی پر خون وطن را ترک کنند تا در این دنیای بزرگ جایی امن برای زندگی بیابند.
 

رضا علامه‌زاده هنگام گفت‌وگو با کسانی که از تاریخ و وضعیت غم‌انگیز هم‌میهنان بهائی آگاهی دارند و یا درباره ستم‌هایی که بر آنها رفته کارهای پژوهشی کرده‌اند، خودش را جای تماشاگری می‌گذارد که آگاهی چندان درستی از این حقایق ندارد و یا اگر اندک خبری هم دارد نادرست است و بیشتر بر اساس شایعه بنا شده است. آنگاه بر این زمینه، پرسش‌هایش را طرح می‌کند.”
 

علامه‌زاده در گفت‌و گو با سایت “میهن” درباره چگونگی شکل‌گیری ایده فیلم می‌گوید:
 

“بعد از پخش مصاحبه‌های مربوط به تجاوز جنسی در زندان‌های جمهوری اسلامی پس از جریان انتخابات دو سال پیش، و استقبال عجیبی که از این کلیپ‌ها شد در میان‌ ایمیل‌های بسیاری که در این رابطه داشتم یک هموطن بهائی که نمی‌شناختمش از آلمان با من تماس گرفت و گفت: شما که این همه به مسایل انسانی حساسیت دارید و کار می‌کنید، چرا راجع به مشکلات ما بهائیان فیلمی نمی‌سازید؟
ایشان مقداری کتاب و مدارک از آلمان برایم فرستادند. چند ماه بعد، وقتی مشغول تدریس در انگلستان بودم از طرف بی‌بی سی فارسی با من تماس گرفته شد که چند فیلم مستند برایشان بسازم. من هم پیشنهاد کردم که اولین فیلم، در مورد مشکلات هم وطنان بهائی باشد چون ذهنم درگیر آن شده بود. بعد البته با بی ‌بی سی به مشکلاتی برخوردم که عملاً نه آن فیلم و نه فیلم‌های دیگر ساخته شدند.
یک سال بعد دوباره این فرصت فراهم شد ولی این بار توسط بیژن شاهمرادی که تهیه‌کننده‌ اکثر کار‌هایم مثل فیلم سینمائی میهمانان هتل آستوریا و نمایش مصدق، و منصور تائید که هنرمند بهائی ساکن کالیفرنیاست. این دو به عنوان تهیه‌کننده، مسئولیت تولید فیلم را به عهده گرفتند و وجود منصور تائید به عنوان یک هنرمند بهائی راه تماسم با جامعه بهائی به‌ویژه در ایران را هموار کرد.”
 

 رضا علامه‌زاده، فیلمساز

علامه‌زاده به این ترتیب از دریچه چشم دوربینی کنجکاو، با روایت صریح و بی‌سانسور این زندگی‌های از دست‌رفته، ما را با گوشه‌ای از دشواری‌هایی که بهائیان ایران تحمل می‌کنند، آشنا می‌سازد.
 

مسعود نقره‌کار، نویسنده در نقدی که بر “تابوی ایرانی” نوشته به نقش روحانیت در سرکوب بهائیان ایران اشاره می‌کند. او می‌نویسد:
 

“روحانیت درشراکت با حاکمیت سیاسی و یا در حکومت، و نیز به عنوان نیرویی تأثیرگذار بر افکار و رفتار بخش بزرگی از مردم میهنمان مسبب شکل‌گیری این تابو، و ستمی‌ست که بر پیروان دیانت بهایی رفته است. ریشه‌های این دشمنی و ستیز را جدا از اختلاف‌های عقیدتی و مذهبی، در به خطر افتادن روابط و موقعیت اقتصادی و صنفی روحانیون توسط بهائیت نیز باید دید. بهائیت مخالف روحانیون دین‌فروش و کسب و کار و بهره‌برداری اقتصادی این لایه اجتماعی از طریق درآمد‌هایی با زیستی انگلی، از جمله خمس و زکات و جزیه و… بوده است. این ویژگی بر کینه‌ورزی روحانیون نسبت به این دین افزوده است. پاره‌ای نظرات مترقی و تجددگرایانه‌ اندیشه‌های باب و بهائیت را نیز به عنوان عوامل تشدید ممنوعیت و تحریم‌های آشکار و پنهان این دیانت می‌بایست در نظر داشت. تابوی بهائیت وبه طور کلی تابوهای دگراندیشی، اثبات‌گر این واقعیت‌اند که بسیاری از تابو‌های منفی به عنوان فرایند و قالب‌سازی‌هایی حسی وعاطفی بیگانه با فکر و منطق و عقل‌اند، و خرد گریزند.”

 مسعود نقره‌کار: تابوی ایرانی؛ روایت‌های تکان‌دهنده

و در ادامه به پیام فیلم اشاره می‌کند و می‌گوید:

“تابوی ایرانی پیام‌های ارزشمندی دارد. فیلم سیمای کریه و سرشار از بی‌عاطفگی و خشونت دگراندیش ستیزی دینی را عریان می‌کند. ناراستی و ناروایی تابوی بابیت و بهائیت، به عنوان یک نیروی دینی و اجتماعی خطرناک و اسرارآمیز را نشان می‌دهد. فیلم بانگ بلند این واقعیت است که آزادی اندیشه و بیان شناخت تابو‌ها را سبب می‌شوند تا تابوهایی که خود نقش عامل بروز و حضور سانسور و خودسانسوری هستند از میان برداشته شوند، و نیز نشان می‌دهد که پادزهر ممنوعه‌ها و خط قرمز‌ها که ابزار مبارزه با آزادی اندیشه و بیان و عاملی برای بروز و تداوم سانسور و خود سانسوری‌اند نیز فقط آزادی اندیشه و بیان و محو سانسور، و تلاش پیگیر فرهنگی و دموکراتیک است. حمایت قانونی از دشمنی و ستیز با بهائیت، نقش و اهمیت حیاتی قوانین دموکراتیک در جامعه را نشان می‌دهد. این همه را حکایت و روایت تلخ و دردناک روستائیان ساده‌ «ایول»، رک و پوست کنده فراروی ما و تاریخ عدم تحمل دگراندیشی در میهنمان قرار می‌دهند.”
 

رضا علامه‌زاده در گفت‌و‌گو با “میهن” به روستای “ایول” و دشواری‌های تصویربرداری از ساکنان این روستا اشاره دارد. او می‌گوید:
 

“فیلم مستند در واقع یک نوع شهادت دادن است. شما یک چیزی را می‌خواهید رو کنید، افشا کنید، یک چیزی را پیدا می‌کنید و می‌خواهید نشانش دهید و کسانی باید باشند که این را شهادت بدهند و تماشاگر باور کند که حقیقت دارد. روستائیان «ایول» که به دلیل بهایی بودن صدمات زیادی خورده بودند باید می‌آمدند و جلوی دوربین حرف می‌زدند. شهادت این‌ها به خودی خود اصل قضیه بود. مسئله بعدی رساندن این فیلم‌ها به دست من بود.”
 

 نسیم خاکسار: تابوی ایرانی؛ ۳۰ سال فشار و بیداد فراوان از سوی حکومت جمهوری اسلامی

مسعود نقره‌کار درباره تأثیرگذاری روایت روستائیان “ایول” می‌گوید:
 

” روایت‌ها، به ویژه آنچه روستائیان روستای «ایول» روایت می‌کنند، تکان‌ دهنده‌اند. علامه‌زاده بهترین گزینه‌ها را برای تأثیر بیشتر این کار دستچین کرده است. بهترین صاحب نظران پیرامون دیانت بهائیت و ستمی که در طول تاریخ، به ویژه از سوی حکومت اسلامی بر پیروان این دین روا داشته شده نظر می‌دهند و پاسخگوی پرسش‌ها هستند. “

نسیم خاکسار درباره تجربه خودش از تماشای این مستند و تأثیری که این فیلم بر او گذشته می‌نویسد و می‌گوید:

“من، یکی از تماشاگران این فیلم در یک سالن عمومی، شاهد لحظات سکوت سنگین و اندوه عمیق تماشاگران بودم؛ وقتی سخن از ستم‌هایی بود که بر بهائیان ‌می‌رفت و نیز شاهد خنده‌های آنها وقتی پیرمرد و پیرزنی روستایی، بی‌پایگی و مضحک بودن تبعیضی را که از جانب مأموران حکومت جمهوری اسلامی بر آنها اعمال می‌شد، با منطق ساده خودشان به مسخره می‌گرفتند و می‌گفتند مگر می‌شود گاو من و گاو همسایه را و یا طویله‌هامان را چون من بهائی هستم و او مسلمان است یا یک مذهب دیگر دارد از هم جدا کرد. ماجرای قتل دکتر برجیس، پزشک مهربان و انساندوست بهائی در کاشان و چگونگی به قتل رساندن او با کارد، در جایی از فیلم چنان دردناک بیان می‌شود که تماشاگر درد ضربه‌های آن را بر بدنش احساس می‌کند.”
 

او در ادامه می‌نویسد:
 

“پیش چشم ما، قطار این خانواده کوچک مهاجر همچنان در حرکت بود و ما همراه با آن و همراه با اشک‌های مسافران آن از دوری از وطن، وطنی را هم می‌دیدیم که در گفتن از قتل دکتر برجیس، از ستمی که بر روستائیان بهایی رفته و از ظلمی که بر جوانان در جلوگیری از ادامه تحصیلاتشان می‌رود، لحظه به لحظه پیش رویمان ساخته می‌شد. وطنی که جز درد و رنج برای آنها حاصلی نداشته است. رضا علامه‌زاده با توجه به اهمیت تأثیر همین احساس‌های پیچیده در وجود انسان که برانگیختن و ایجاد آن برخاسته از گوهر هنر است، فضاهایی بسیار ملموس و انسانی در فیلمش خلق می‌کند.”
 

منابع:
علیه دگراندیش‌ستیزی، مسعود نقره‌کار، گویانیوز
تابوی ایرانی، فیلمی مستند از رضا علامه‌زاده، نسیم خاکسار، کلمات
رضا علامه‌زاده، به شکستن تابوها فکر می‌کنم، میهن
 

در همین زمینه:
::جدول اکران “تابوی ایرانی” ساخته رضا علامه‌زاده::

ویدئو: گزارش ویدیوئی پژمان اکبرزاده از فیلم “تابوی ایرانی”، رادیو زمانه