یک پژوهشکده اسرائیلی در گزارشی به تحلیل مفاد و کتابهای درسی در مدرسههای مناطق تحت کنترل بشار اسد، رئیس دولت دمشق پرداخته است. یافتههای این انجیاو اسرائیلی از سوی دیگر سازمانها یا نهادها هنوز تأیید نشده، با این همه روزنامه «هاآرتص» اسرائیل در گزارشی مینویسد که تحلیل برنامه آموزشی مدرسههای رژیم بشار اسد نشان میدهد اتحاد چه طرفهایی پس از پایان جنگ سوریه دوام خواهد آورد.
پیوند سوریه با روسیه دائمی است، اما اتحادش با ایران لرزانتر به نظر میرسد: این نتیجهای است که به ادعای پژوهشگران اسرائیلی دستکم میتوان از تحلیل برنامه درسی رسمی مدرسههای سوریه در رژیم بشار اسد بدان دست یافت. مفاد درسی این مدرسهها سرشار از ستایش از فرهنگ روسیه است اما نگاه به ایران در آن توأم با خوارشماری و تحقیر است.
این یافتهها بر گزارش موسسه «ایمپکتـاسای» (IMPACT-se)، یک پژوهشکده تحلیل و مطالعه کتابهای درسی رسمی از ۱۹۹۸ تا کنون متکی است. الداد پدرو و مایا جاکوبی، پژوهشگران مولف این گزارش کتابهای درسی سوریه در پایههای اول تا دوازدهم را در مناطق تحت کنترل اسد بررسی کردهاند. هدف این بررسی پاسخ به این پرسش بود: آیا کتابهای درسی واجد استانداردهای بینالمللی آموزشی برای مدارا، صلح و پذیرش دیگران مبتنی بر معاهدات بینالمللی و قطعنامههای سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) هستند؟
برنامه «۲۰۳۰» یونسکو مهمترین سند مورد ارجاع این پژوهش است؛ پژوهشی که به شیوه انعکاس اسرائیل، روسیه، ایران، حزبالله لبنان، غرب، اقلیتها، هویت ملی، جنگ داخلی و دیگر عوامل در مفاد و کتابهای درسی مدرسههای رژیم اسد میپردازد.
«ایمپکتـاسای» به عنوان یک اندیشکده غیرانتفاعی اسرائیلی مستقر در دانشگاه عبری اورشلیم (بیتالمقدس) مواضعی نزدیک به دولت اسرائیل هم داشته است و در اکتبر ۲۰۱۱ با عضویت فلسطین در یونسکو مخالفت کرد.
متحد بهتر: روسیه یا ایران؟
دمشق اکنون بر بیش از ۶۱ درصد سوریه مسلط است. اما اوایل سال گذشته میلادی تنها ۱۷ درصد خاک سوریه را در کنترل داشت. اسد این پیشروی را مدیون حمایت دو متحد اصلی است: روسیه و ایران.
پس از آنکه اعتراضهای بهار عربی در سوریه با سرکوب خشونتبار اسد مواجه شد و به سرعت به جنگ داخلی استحاله یافت، ایران برای جلوگیری از سقوط دولت بعث سوریه فوراً وارد عمل شد. اما این ورود روسیه به جنگ سوریه در ۲۰۱۵، پس از سفر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس پاسداران به مسکو بود که اسد را در برابر مخالفان مسلحاش به تدریج در موقعیت فرادست قرار داد.
دانشآموزان سوری باید زبان روسی را به عنوان یکی از مادههای اجباری بیاموزند. یافتههای پژوهشگران ایمپکتـاسای نشان میدهد که روسیه در مدرسههای سوری به عنوان یک متحد نزدیک ایدئولوژیک و فرهنگی به تصویر کشیده میشود. این تصویر نشانهای است از اتحادی که پس از جنگ نیز ادامه خواهد یافت.
رئیس این موسسه به هاآرتص میگوید: «عنصر روسی در کتابهای درسی شگفتزدهمان کرده. روسیه نزدیکترین متحد سوریه و جهان عرب معرفی شده. روسیه آمده که پس از جنگ نیز اینجا بماند.»
اما بنا بر این پژوهش ایران، نزدیکترین متحد اسد در خاورمیانه چنین شأنی ندارد. این گزارش مدعی است که ایران در اغلب کتابهای درسی همچون یک رقیب غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده شده. تصویر منفی از ایران فقط محدود به ایران مدرن نیست بلکه ایران باستان را نیز در برمیگیرد. نکتهای که به باور پژوهشگران نشان از اتحاد موقت تهران و دمشق دارد.
این ادعا در حالی مطرح میشود که پس از پیروزیهای سال گذشته نیروهای وفادار به دمشق در دیرالزور، بشار اسد در نامهای به علی خامنهای، رهبر ایران نوشت: «حضرت امام، قدرشناسی اینجانب را پذیرا باشید.» ایران پیشتر نیز از عقد قراردادهای بلندمدت در سوریه، از راهاندازی شبکه مخابرات گرفته تا استخراج معادن، خبر داده است.
این گزارش درباره دیگر موارد مورد پژوهش افزوده که هیچ اشارهای به حزبالله لبنان در کتابهای درسی نیست. اسرائیل نیز به رسمیت شناخته نشده و از این دولت به عنوان یک «موجودیت نژادپرست/تروریست/صهیونیست» نام برده میشود که بلندیهای جولان را به سرقت برده است. این موسسه اسرائیلی نظام آموزشی سوریه اسد را به آموختن یهودستیزی به دانشآموزان متهم کرده.
اسرائیل در جنگهای ۱۹۶۷ توانست ۱۲۰۰ کیلومتر مربع از بلندیهای جولان را اشغال کند و بعداً در ۱۹۸۱ این قسمت را به خاک خود ضمیمه کرد. جامعه جهانی ضمیمهشدن جولان به اسرائیل را به رسمیت نشناخته و نیروهای این کشور در این منطقه «اشغالگر» توصیف شده اند.
این ادعاها در حالی مطرح میشوند که هاآرتص پیشتر گزارش داده بود بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل پس از مذاکره با روسیه، با ماندن اسد بر قدرت به شرط خروج نظامیان ایران از سوریه موافق است.
از لحاظ سیاسی، سوریه اگر بخواهد دوام و اعتبار جهانی را دوباره کسب کند باید از ایران جمهوری اسلامی دور شود! جمهوری اسلامی بزرگترین دشمن آرامش است، پایش را به هر جا که بگذارد، آرامش از آنجا رخت بر میبندد.
نمونه بارز آن کشور خودمان است.
قبل از آنقلاب ما مردم ایران در کشور خود زندگی نسبتاً آبرومندی داشتیم. کشورهای همسایه و غربی با دیده احترام (به نسبت کشورهای اطراف) به ما مینگریستند. ما آزادی و رهایی از استبداد را خواهان بودیم.
با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، استبداد بدتری حاکم شد و آن زندگی نسبتاً آرام را هم از دست دادیم.
چهل سال است که در هراس و تشویش زندگی میکنیم، و بهترین دوستان و عزیزانمان که بهترینهای کشورمان بودند یا از بین رفتند و یا راهی دیار غربت شدند.
بعنوان یک ایرانی به برادران و خواهرانم در سوریه توصیه ای برادرانه دارم: اگر میخواهید که رنگ آرامش ببینید از جمهوری اسلامی دوری کنید تا زمانی که ما فکری بحال این جرثومه پلیدیها بکنیم.
بهاء الدین / 25 July 2018