شهرنوش پارسی‌پور – اگر به شما بگویم که طرفدار خوردن تریاک هستم به طور حتم باعث تعجب شما خواهم شد. اما این حقیقتى‌ست. چند دلیل باعث مى‌شود که تریاک نخورم. نخست اینکه در آمریکا هستم و به دست آوردن تریاک کار مشکلى‌ست. دوم اینکه حتى اگر در ایران بودم این‌کار را نمى‌کردم، چون همه‌روزه عده‌اى به نام قاچاقچى مواد مخدر اعدام مى‌شوند، در نتیجه اگر من تریاک مصرف مى‌کردم گویى در کشتن آن‌ها مشارکت داشته باشم.

در اینجا کوشش خواهم کرد براى شما شرح دهم که چه چیز باعث چنین فکرى در من شده است. سال‌ها پیش، در حدود بیست سال پیش من دچار اندوه شدید و از حد گذشته‌اى شدم و به دنبال آن دچار یک سقوط روانى شدم. هنگامى که به روانکاو مراجعه کردم او تصمیم گرفت که من دچار بیمارى “مانیک دپرشن”، یا‌‌ همان شوریدگى-افسردگى هستم. او براى مبارزه با این بیمارى براى من قرص لیتیوم را تجویز کرد که داروى بسیار ارزان‌قیمتى‌ست. لیتیوم ظاهراً نوعى نمک است و در بعضى از مبتلایان به این بیمارى تأثیر نیکویى دارد. اما تأثیر لیتیوم بر من وحشتناک بود. در حالى که من از نظر احساسى به موجودى درختى تبدیل شده و دچار کندى در فکر و اندیشه شده بودم، اما در‌‌ همان حال کنترل ادرار و مدفوع خودم را هم از دست دادم. در نتیجه دچار حوادث بسیار مضحک و گاهى اندوهبارى شدم. این مسئله باعث شد تا دوباره به دکتر مراجعه کنم و مشکل را با او در میان بگذارم. این‌بار دکتر با تشخیص اینکه مشکل از لیتیوم است داروى جدیدى براى من تجویز کرد به نام “زایپرکسا”. با افتخار باید به اطلاع شما برسانم که در آن موقع قیمت هر دانه قرص “زایپرکسا” یازده دلار بود. شصت قرص در ماه معادل مبلغى متجاوز از هفتصد دلار روى دست دولت آمریکا خرج مى‌گذاشت، چون من از بیمه دولتى استفاده مى‌کردم.
 

سایکوز و داروهای روان‌گردان با عوارضی مانند چاقی، تنگی نفس، اضطراب، خستگی زودرس و تعرق

در لحظه آغازین مصرف این قرص‌ها وزن من پنجاه و پنج کیلو بود و چون وزنه‌هاى آمریکا بر حسب پوند کار مى کنند از اینجا به بعد من از پوند استفاده خواهم کرد. پس من در آن موقع ١٢٨ پوند وزن داشتم. قرص جدید بسیار خوب بود و تأثیر مثبتى بر من داشت، اما تنها مشکل این بود که اشتهاى مرا به شدت تیز کرد. حداقل در یک مورد این قرص باعث قطع دوستى من با دو نفر شد.
 

دو خانم محترم مرا به یک ناهار دعوت کردند. من استیک بزرگ و پر چربى خود را خورده بودم و حالا مى‌دیدم که این خانم‌ها بخش‌هاى دنبه‌اى استیک خود را جدا کرده‌اند. با اجازه شما من تمام این چربى‌ها را هم خوردم و از آن پس دیگر این خانم‌ها را ندیدم. روشن بود که آن‌ها از این پرخورى غیر عادى من احساس انزجار کرده بودند. چنین بود که سه ماه بعد که به دکتر مراجعه کردم روشن شد که وزنم به ١۵٠ پوند رسیده است. یک سال بعد به ١۶٠ پوند رسیدم و دو سال بعد و همراه با ترک سیگار وزن من به ١٨٠ پوند رسید و رسماً به یک خانم چاق تبدیل شدم. در این مرحله ناگهان روشن شد که قند خون من بالا رفته است، و در عین حال کلسترول بد هم دچار افزایش شده است. دکتر تشخیص داد که این بیمارى‌هاى جدید از اثر مصرف این قرص است. پس داروى مرا به “ابى لی‌فاى” تغییر داد.
 

در همین موقع قرص “زایپرکسا” مورد تعقیب قانونى قرار گرفت و کمپانى سازنده مجبور شد به چهار دلیل: ایجاد چاقى افراطى، چاقى موضعى، بیمارى قند و کلسترول مبلغ یک میلیارد دلار به شکایت‌کنندگان بپردازد. البته من در این شکایت کردن مشارکت نکردم، اما حالا که به هیکل ناقص‌شده خود و شکم بسیار بزرگم که گویا شش ماهه باردارم در آینه نگاه مى‌کنم، و قرص‌هاى بیمارى قند و کلسترول را مى خورم به شدت پشیمانم که چرا در این پرونده شرکت نکردم.
 

قرص جدید که “ابیلی‌فاى” باشد نیز بسیار گران بود و هر قرص متجاوز از ده دلار بود. از دکتر آشنایى علت این قیمت هاى هیولایى را پرسیدم. پاسخ داد که چون این قرص‌ها در معرض شکایت هستند قیمت‌ها را بالا نگه مى‌دارند تا بتوانند از پس مخارج پرداخت به شکایت‌کنندگان بربیایند. اما در این احوال قرص بسیار بد “زایپرکسا” زیر نام ژنریک “اولان زاپین” وارد بازارهاى جهانى شد، از جمله وارد ایران شد.
از پرونده یک بیمار خبر دارم که دکتر محترم در لابلاى شش نوع قرص متفاوت مقدار سى و پنج میلى گرم اولان زاپین هم تجویز کرده بود. من به خاطر این بیمار به اینترنت مراجعه کردم و دیدم که کمپانى سازنده بالا‌ترین مقدار اولان زاپین را بیست میل گرم تجویز کرده است. دقت کنید که بیمار ایرانى پانزده میلى گرم بیشتر از حد مجاز مصرف مى‌کرده و علاوه بر آن پنج قرص دیگر هم مى‌خورده. چنین به نظرم مى‌رسد که این روان‌پزشک را باید به یک گارى بست تا به عنوان الاغ به انجام وظیفه مشغول شود. بگذریم.
 

با خوردن قرص بسیار گران قیمت “ابیلی‌فاى” من دچار تنگى نفس غیر عادى شدم. درجه این تنگى نفس تا به آنجا رسید که عملاً راه رفتن برایم غیر ممکن شد. در عین حال خوابم بسیار آشفته شد. کار به جایى رسید که دکتر قرص خواب برایم تجویز کرد و در عین حال تذکر داد که این قرص خواب بسیار خطرناک است. مشکل دیگر این بود که آرنج‌هایم به‌کلى سیاه شده، پوست کلفتى پیدا کرد. گاهى هم زخم شد. البته من در آغاز قادر نبودم میان این مشکلات و این قرص ارتباطى برقرار کنم، اما کم کم در بررسى متوجه شدم که میان خوردن قرص “ابیلی‌فاى” و تنگى نفس من هم‌زمانى وجود دارد. با دکتر مشورت کردم و به توصیه او قرص “جئودون” را جانشین “ابیلی‌فاى” کردم. البته اکنون نیمى از این قرص و نیمى “جئودون” مى‌خورم. تنگى نفس درست به همین نسبت نصف شده، سیاهى غیر عادى آرنج‌ها بسیار تخفیف یافته و خواب منظم‌تر شده. حالا دیگر از قرص خواب استفاده نمى کنم. اما به همراه قرص جدید حالتى از گیجى بر من غلبه یافته. درهاى گنجه‌ها را باز مى‌کنم اما یادم مى رود ببندم. حس مى کنم رفتارم کمى کند‌تر شده است.
 

تریاک: یکی از کهن‌ترین داروهای آرام‌بخش. بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان به تریاک اعتیاد داشته‌اند.

تصور من این است که اگر مى‌توانستم تریاک را که یک ماده طبیعى‌ست جانشین این قرص‌هاى شیمیایى کنم، گام بسیار بلندى به سوى سلامتى برمى‌داشتم، اما نمى‌شود. آنچنان تریاک را بد و خطرناک معرفى کرده‌اند که این‌کار ابداً امکان ندارد. مردم همانند نقل و نبات قرص‌هاى شیمیایى مى‌خورند، اما به هیچ عنوان حاضر نیستند نامى از تریاک ببرند. البته در ایران تمامى کسانى که تریاک مى کشند مشغول به این کارند و هر روزه نیز عده‌اى اعدام مى‌شوند. دعواى غریبى میان دسته هاى قاچاقچى در جریان است. جمهورى اسلامى مى خواهد انحصار تریاک را براى خودش نگه دارد، در نتیجه گروه هاى دیگر را مى‌کشد. در آمریکا نیز نمى‌توان به تریاک به صورت قانونى دسترسى پیدا کرد، اما مى توان در کمال آزادى آشغال‌هاى شیمیایى را مصرف کرد.
 

گفته مى‌شود هفتاد و پنج در صد آمریکایى‌ها از حد معمول چاق‌تر هستند. بدون هیچ شک و تردید بخش قابل ملاحظه‌اى از این چاقى‌ها به دلیل مصرف همین قرص‌ها ایجاد شده. من تا میانه پنجاه سالگى لاغر بوده‌ام و با مصرف قرص شیمیائى به صورت یک زن چاق درآمده‌ام. همچنین بیمارى‌هاى قند و کلسترول در خانواده من موروثى نیست. هردوى این بیمارى‌ها با داروى شیمیائى وارد بدن من شده‌اند. حالا متحیرم چگونه مى‌توان به نظام حکومتى آمریکا تفهیم کرد که ضرر تریاک بسیار کمتر از این قرص‌هاست. البته همیشه در هر جامعه‌اى عده‌اى افراطى وجود دارند که به دام مى‌افتند. اگر تریاک آزاد شود برخى‌ها در کشیدن آن افراط خواهند کرد. اما هیچ شک و تردیدى نیست که ضرر تریاک بسیار کمتر از این داروهاى شیمیائى‌ست. شاید بهتر باشد مردم ایران با حکومت از در گفت‌وگو درآیند تا به جاى وارد کردن این داروهاى خطرناک مصرف تریاک آزاد شود.
 

در همین زمینه:

::برنامه‌های رادیویی شهرنوش پارسی‌پور در رادیو زمانه::
::وب‌سایت شهرنوش پارسی‌پور::