۱۳۷ تن از فعالان سياسی و مدنی ايرانی با انتشار بيانيهای از شورای ملی سوريه بهخاطر همبستگی اين شورا با تظاهرات ۲۵ بهمنماه سپاسگزاری کردند.
اين بيانيه خطاب به برهان غليون، رهبر شورای ملی سوريه و اعضای اين شورا نوشته شده است.
در اين بيانيه آمده است: “پيام محبتآميز و اميدوارکننده شما دوستان بار ديگر پيوند ناگسستنی همه آزادیخواهان جهان را به نمايش گذاشت.”
شورای ملی سوريه، متشکل از نيروهای مخالف حکومت بشار اسد، روز دوشنبه ۲۴ بهمنماه (۱۳ فوريه)، بهمناسبت نخستين سالگرد تظاهرات ۲۵ بهمن در ايران، در حمايت از انقلابهای مصر و تونس، بيانيهای منتشر کرد.
در اين بيانيه که بسام القوتلی، عضو شورای ملی سوريه آن را نوشته و به امضای ۷۱ نفر از اعضای شورای ملی سوريه رسيده، آمده بود: “۱۴ فوريه (۲۵ بهمنماه) نخستين سالگرد راهپيمايی جنبش سبز به حمايت از انقلابهای عربی است. ما امضاکنندگان اين بيانيه، پشتيبانی اين جنبش آزادیخواه از انقلابهای صورت گرفته را ارج مینهيم.”
اين بيانيه همچنين افزوده بود: “مهم برای همه ما در اين منطقه اشتراک در مبارزه و آزادیخواهی مردم است که ما را به هم نزديک کرده و ارتباط میدهد.”
فعالان سياسی و مدنی ايرانی: بسيار خوشحاليم که مبارزان خردمند و شجاع سوريه با اشراف نسبت به جدايی کامل مردم ايران از حکومت جائر فعلی، خود را در کنار آزادیخواهان رنجديده ايران میبينند
اعضای شورای ملی سوريه در اين بيانيه تأکيد کرده بودند: “تنها راه موفقيت مردم در اين دو کشور اين است که با يکديگر همکاری کنند و به آرمانهای گذشته، حال و آينده همديگر احترام بگذارند.”
فعالان سياسی و مدنی ايرانی در پاسخ خود به بيانيه شورای ملی سوريه آوردهاند: “بسيار خوشحاليم که مبارزان خردمند و شجاع سوريه با اشراف نسبت به جدايی کامل مردم ايران از حکومت جائر فعلی، خود را در کنار آزادیخواهان رنجديده ايران میبينند.”
آنها افزودهاند: “موجب سربلندی ما است که شما دوستان علیرغم تحمل رنجهای فراوان ناشی از وحشیگری بشار اسد و حمايت شرمآور جمهوری اسلامی از او، در سالگرد حبس رهبران نمادين جنبش سبز و در حالی که آرزوی آنها و همه مردم ايران برای آزادی دو ملت تونس و مصر محقق شده است، با دوستان ايرانی خود اعلام همراهی نمودهايد.”
امضاکنندگان پيام قدردانی از شورای ملی سوريه را فعالان ايرانی با گرايشهای مختلف سياسی امضا کردهاند.
شورای ملی سوريه پنجشنبه ۲۴ شهريورماه سال جاری (۱۵ سپتامبر ۲۰۱۱) با شرکت۱۴۰ نفر از فعالان و شخصيتهای سياسی اين کشور در استانبول تشکيل شد که بخشی از نيروهای آن در خاک سوريه هستند.
شورای ملی سوريه میگويد ايران در سرکوب معترضان سوری نقش دارد. اين گروه همچنين چندين بار از جمهوری اسلامی ايران خواسته است که از حمايت رژيم دمشق دست بکشد.
با اين حال جمهوری اسلامی ايران هرگونه دخالت در سرکوب مردم سوريه را رد کرده است.
۲۵ بهمن ماه سال گذشته پس از انتشار فراخوان تظاهرات از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای پشتيبانی از قیام مردم مصر و تونس، مقامات امنیتی اقدام به حبس خانگی این دو رهبر مخالفان دولت و همسرانشان کردند.
راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمنماه سال گذشته در تهران و برخی شهرستانهای کشور، منجر به کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری، دو تن از معترضان و بازداشت گسترده مردم و فعالان سیاسی شد.
امسال نيز شورای هماهنگی راه سبز امید، طی فراخوانی از مردم خواسته بود که در اعتراض به حبس خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی روز ۲۵ بهمنماه در راهپیمایی سکوت شرکت کنند.
در اين روز نيروهای امنيتی حکومت ايران بهشکل گستردهای در خيابانهای تهران و برخی از شهرستانها حضور يافتند اما با اينحال تجمعهای پراکندهای برگزار شد.
نهادهای مدافع حقوق بشر از بازداشت دهها نفر در اين روز خبر دادهاند که هنوز اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نيست.
چرا 25 بهمن خراب كرديم؟! … تقصير شير درازگوش بود (خبر ويژه)
محافل ضدانقلابي كه افتضاح سناريوي «درازگوش تروا» را به گردن مهاجراني انداخته بودند، سرافكندگي 25 بهمن امسال را نيز متوجه وي و نوري زاده كردند!
تبليغات انبوه گروه ها و رسانه هاي اپوزيسيون براي ايجاد ناآرامي در روز 25 بهمن با شكست و ناكامي مطلق اين محافل مواجه شد. محافل مذكور بلافاصله شوراي هماهنگي سبز را متهم به بي عرضگي كردند تا نقش آفريني خود را پنهان سازند. در همين حال ظاهرا غير از شوراي اميرارجمند- مزروعي متهمان تازه اي هم براي افتضاح جديد پيدا شده است. اين متهمان جديد مهاجراني و نوري زاده هستند. مهاجراني به اعتبار اينكه پس از بركناري از وزارت گفته بود «شير درازگوش خورده، همواره در مظان اتهام قرار داشته اما حمايت وي از سناريوي جبهه اپوزيسيون براي نفوذ در صفوف راهپيمايان 22 بهمن 88 (اسب تروا) باعث شد تا پس از شكست در آن روزها همه تقصيرها گردن وي بيفتد. حالا هم محافلي نظير شبكه بالاترين ادعا مي كنند مهاجراني و نوري زاده باعث شدند تا كسي از فراخوان 25 بهمن امسال استقبال نكند.
بالاترين در اين باره نوشت: يك سال از حصر موسوي و كروبي گذشت. روز 25 بهمن قرار گذاشته بوديم قيامت كنيم. اما چه شد؟ چه شد ادعا و عهدي كه گفته بوديم؟ يك سال از وقتي كه گفتيم «موسوي دستگير بشه، كروبي دستگير بشه، ايران قيامت مي شه» گذشت، اما چه شد كه از اين قيامت خبري نشد؟ خود من به همراه 16 نفر از هم كلاسي ها و دوستانم براي 25 بهمن برنامه داشتيم، اما چه شد كه روز موعود فقط 4 نفر بوديم! چه شد كه 25 بهمن ما اينقدر اندك بوديم و از قيامت هم خبري نشد؟! و در يك كلام چه شد كه اين طور خراب كرديم؟!
نويسنده بالاترين مي افزايد: امروز مرتب با خودم كلنجار مي رفتم تا جواب اين پرسش را پيدا كنم. گيج بودم و سردرگم تا اينكه امروز صبح يكي از همراهان پيمان شكن ديروز را ديدم. فارغ از بهانه هاي هميشگي كه در اين مواقع مي آورند كه كار داشتم، پدر نگذاشت، مادرم نگذاشت، كلاس داشتم و از اين جور مزخرفات بي پايه! حرفي زد كه تمام فكر و ذهنم را مشغول خودش كرد. او گفت: «وقتي همه هم راي شده بوديم كه به خيابان بياييم، اين چه گندي بود كه آن به اصطلاح تئوريسين هاي جنبش زدند؟! اين چه گندي بود كه راهي عربستان شدند و كاسه گدايي شان را جلوي يك مشت مفت خور دراز كردند؟! اين چه افتضاحي بود كه به بار آوردند؟ وقتي ملت متحد شده بودند اصلا چه نيازي بود كه آنها به آن الجنادريه لعنتي بروند؟! رابطه ما با آن مفت خورها چيست؟ چه دليلي دارد كه مهاجراني و نوري زاده بروند و از يك مشت سعودي خونخوار طلب كمك بكنند آن هم درست در زماني كه قرار بود قيامت كنيم؟! يعني جنبش اينقدر بدبخت شده است كه محتاج دلارهاي كثيف يك مشت مفت خور سعودي شده است؟ يا آنكه اين به اصطلاح تئوريسين هاي جنبش براي جيب خود كيسه دوخته اند؟!»
وي مي افزايد: باور كنيد از صبح كه اين حرف ها را شنيده ام هنوز موهاي بدنم سيخ هستند. واقعا اين چه ظلمي بود كه مهاجراني و نوري زاده در حق ما كردند! اين چه خيانتي بود كه پاي يك مشت ديكتاتور عرب را به جنبش باز كردند!
گفتني است اصل طراحي سناريوهاي ايجاد اغتشاش، توسط سرويس هاي جاسوسي سيا، موساد و ام آي 6 انگليس انجام مي شود و طيف گسترده اي از گروهك ها اجراي آن را به عهده مي گيرند. با اين حال، بعد از شكست هر يك از اين پروژه ها، بانيان و مجريان آن، معمولا يكي دو نفر را كه سابقه خراب تري دارند و مهره سوخته محسوب مي شوند پيدا مي كنند و همه تقصيرها و خرابكاري ها را به آنها نسبت مي دهند!KAYHAN
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 18 February 2012
هنری کسینجر:
ایران آخرین خاکریز
برای مهار چین و روسیه
هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق که علیرغم کهولت سن – ۸۹ سال- همچنان سیاست های استراتژیک امریکا را اعلام می کند در آخرین مصاحبه خود که در آپارتمانِ شخصی اش با وی انجام شد گفت:
آمریکا در حالِ گسترش دام برای روسیه و چین است و دراین استراتژی آخرین میخِ “تابوت” ایران است. کشوری که هدفِ اصلی اسرائیل است. جنگ میتواند شروع شود. من به پنتاگون گفته بودم که هفت کشورِ خاورِ میانه بدلیل منابع طبیعی آنها باید مهار شوند.(بر آنها مسلط شد) آخرینِ آنها ایران است. برای این استراتژی پنتاگون تقریبا خوب عمل کرده و فقط ایران مانده است. ایران می تواند شرایط را به نفعِ ما رقم بزند. نیروهای جوانِ ما آمادگی چنین جنگی را دارد و ما میتوانیم از پس آن بر بیائیم. اگر “نفت” را مهار کنیم، کشورها را مهار کرده ایم و وقتی “غذا” را مهار کنیم، ملتها را مهار کرده ایم.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 18 February 2012
ببخشید فقط میخواستم بدونم کدوم تظاهرات رو ازش حمایت کرده اند.مگه ۲۵ بهمن جایی خبری شد؟؟؟
کاربر مهمان / 18 February 2012
برادر سايبري که کامنت گذاشته ايد.اون لشکر چماقدار و باتوم و زنجير به دست و موتور سوار لات ولوت را به جايشان برگردانيد تا ببينيد چگونه بساط حکومت زورکی جارو خواهد شد…
کاربر مهمان / 18 February 2012
همه ملت تقدیر می کنند.
Anonymous / 19 February 2012