مارکو گریگوریان، یکی دیگر از چهرههای شاخص در میان نسل اول نقاشان نوگرای ایرانی است. او نه تنها با نقاشیهایش بلکه به دلیل آنچه به هنر معاصر ایران عرضه کرد و کارهایی نظیر راهاندازی بینال تهران در سال ۱۳۳۷ و یا گالری استتیک در تهران و بعدها گالری گورکی در نیویورک، تأثیری عمده بر جریان هنر مدرن ایران بر جای گذاشت.
مارکو گریگوریان در سال ۱۳۰۴ (۱۹۲۵)، در کروپوتکین روسیه به دنیا آمد، اما خانوادهاش همان سال به تبریز مهاجرت کرد. مارکو گرویگوریان، دوران نوجوانی خود را در تبریز، تهران و آبادان گذراند و دیپلمش را در اصفهان گرفت.
در سال ۱۳۱۹، با بازگشت خانواده گریگوریان به تهران، مارکو وارد کالج آمریکایی شد. او کار نقاشی را در سال ۱۳۲۷ در مدرسه کمالالملک شروع کرد و دو سال بعد راهی آکادمی هنرهای زیبای رم شد. مارکو گریگوریان در سال ۱۳۳۳ به تهران بازگشت و گالری استتیک را راه انداخت. این گالری، بلافاصله به کانون گردهمایی نقاشان مدرنیست جوان تبدیل شد.
در همین سالها بود که مارکو گریگوریان در کنار نقاشی، به پژوهش در هنرهای سنتی ایران پرداخت و از جمله نقاشی قهوهخانهای و دو نقاش بزرگ آن یعنی حسین قوللر آقاسی و محمد مدبر را نه تنها به جامعه هنری ایران معرفی کرد، بلکه با گردآوری و نمایش آثار آنان در «خانه ایران در پاریس» کوشید که هنر سنتی نقاشی قهوهخانهای ایران را در سطح جهانی مطرح کند.
مارکو گریگوریان آورنده هنر مفهومی در ایران
او در سال ۱۳۳۷ عضو هیئت داوران بینال ونیز شد و پس از بازگشت از این بینال، به عنوان سرپرست گروه گرافیک اداره کل هنرهای زیبا، اولین بینال تهران را برگزار کرد. این بینال پنج دوره برگزار شد.
مارکو گریگوریان در سال ۱۳۴۱ به آمریکا رفت و فعالیتهای هنری و پژوهشی خود در زمینه هنرهای سنتی ایران را در آنجا پی گرفت و نمایشگاههایی از آثار خود برگزار کرد. او در سال ۱۳۴۹ در پی دعوت به تدریس از سوی دانشکده هنرهای زیبا، به ایران بازگشت و در سال ۱۳۵۴ گروه نقاشان آزاد را همراه با فرامرز پیل آرام، عبدالرضا دریابیگی، مسعود عربشاهی، سیراک ملکونیان، مرتضی ممیز و غلامحسین نامی بنیان گذاشت.
گریگوریان پس از انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا رفت. در سال ۱۹۹۰ میلادی به ارمنستان رفت و موزه خاورمیانه را در ایروان تأسیس کرد و چند سال بعد، مجموعه کمنظیر خود را به نام «مجموعهی مارکو و سابرینا گریگوریان» به این موزه بخشید.
گذشته از تأثیراتی که مارکو گریگوریان با راهاندازی گالریهایش، یا بینال تهران و یا تلاشش برای معرفی هنرهای سنتی ایرانی از جمله نقاشی قهوهخانهای انجام داد، نقاشیها و آثار او از نمونههای قابل توجه و مؤثر هنر نوگرای ایران محسوب میشود.
مارکو گریگوریان و استفاده از عناصر و اشیای روزمره حاضر در زندگی ایرانیان مانند دیزی و نان سنگک
گریگوریان، در جوانی و پس از فارغالتحصیلی از آکادمی هنرهای زیبای رم، تحت تأثیر اکسپرسیونیستها بود، اما خیلی زود از این سبک فاصله گرفت و به عنوان هنرمندی آوانگارد، پا در راه کشف و بازشناسی عناصر و مفاهیم هنر سنتی ایران و بازآفرینی خلاقانه و مدرن آنها گذاشت. راهی که او آغاز کرد، شاگردان و پیروان بسیاری یافت و به ویژه نقشی اساسی در شکلگیری مکتب سقاخانه داشت با نقاشان و هنرمندانی چون حسین زندهرودی و فرامز پیل آرام.
استفاده از خاک، گل، سنگ و کاهگل به عنوان عنصری ایرانی و نیز عناصر و اشیای روزمره حاضر در زندگی ایرانیان مانند دیزی و نان سنگک، نمونههایی از نحوه تآثیرپذیری او از هنر سنتی و تلاش برای به کارگیری خلاقانه و مدرن چنین عناصری را به نمایش میگذارد.
از این رو، مارکو گریگوریان را باید از نخستین هنرمندانی به حساب آورد که خیلی زود به آنچه بعدها «هنر مفهومی» خوانده شد، روی آورده و به ارزش و امکان استفاده از عناصر و حتی رسانههای مختلف در آفرینش هنری بهاء داده بود. کلاژها و تابلوهای مارکو گریگوریان، او را در مقام بنیانگذار و پیشرو هنرهای مفهومی و پاپ آرت ایرانی قرار میدهد.
مارکو گریگوریان در روز ۵ شهریور ۱۳۸۶ در سن ۸۲ سالگی در ارمنستان درگذشت.
ویدئو: پارهای از آثار مارکو گریگوریان