شهزاده سمرقندی – صادق صبا، مدیر بیبیسی فارسی، روز پنجشنبه دوم فوریه اعلام کرد که در روزهای اخیر بار دیگر فشار نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بر خانوادههای کارمندان و روزنامهنگاران این شبکه اطلاعرسانی شدت گرفته است.
تارنمای “ندای سبز آزادی” نیز پیش از این اظهارات خبر داده بود که مأموران اطلاعات سپاه پاسداران ایران با گروگان گرفتن اعضای خانواده یکی از کارمندان تلویزیون بیبیسی فارسی، به مدت ۴۰ دقیقه با استفاده از چت تصویری از خبرنگار بیبیسی بازجویی کرده است.
بیبیسی نوشته است: “شواهد حاکی از آن است که حکومت ایران در هفتههای اخیر عدهای را در این کشور بازداشت کرده و از آنها تحت فشار اعتراف تلویزیونی گرفته که همکار بیبیسی بودهاند.»
این موضوع را در گفتوگویی با هادی قائمی، هماهنگکننده کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران بررسی کردهایم.
هادی قائمی: این یک گروگانگیری و کار بسیار شنیعی است که خانوادههای افراد را که افرادی بالغ و مستقل هستند، اینگونه تحت فشار قرار میدهند. دقیقاً مسئله این است که چطور حکومتی میتواند به عناصر و عوامل خودش اجازه دهد که تا این حد بر مردم کشور فشار آورند. این نشان میدهد که نیروهای امنیتیـ اطلاعاتی، چه وزارت اطلاعات، چه سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتیاش، کاملاً لجام گسیختهاند و به آنها اجازه داده میشود تا هر کاری را که میخواهند انجام دهند.
متأسفانه در کشورهای دیگری که اینگونه رفتارها شده، خشونت و قتلعامهای گسترده شده است و در نهایت هم اینگونه نیروهای امنیتی را به جان مردم انداخته اند. این باعث میشود خود افراد حکومتی هم در آخر قربانی اینگونه سیاستها شوند. در نتیجه ما بسیار نگرانیم از این که حاکمان ایران میگذارند نیروهای اطلاعاتیـ امنیتی اینگونه بهطور وحشیانه افراد بیگناه را به گروگان بگیرند و تحت فشار قرار دهند. این بههیچ وجه فرایند خوبی به دنبال نخواهد داشت.
شما میتوانید مورد دیگری مثل این را به یاد آورید که در ایران اتفاق افتاده باشد؟
بله. شبیه این در مورد خانوادههای افراد بسیار اتفاق افتاده است. همین حدود دو سال گذشته بود که همسر خانم شیرین عبادی را بازداشت کردند و او را تحت فشار قرار دادند و با برنامه بسیار مسخرهای که در تلویزیون نشان دادند، ادعا کردند که ایشان علیه همسرش اعتراف کرده است. در حالی که بههیچوجه اینطور نبود.
همچنین خواهر خانم عبادی را که یک دندانپزشک است و هیچگونه فعالیت سیاسی نمیکند، مدتی بازداشت کردند. در زمینههای دیگر نیز داشتیم که برای اعترافگیری از افراد، بهعنوان مثال مرحوم آرش رحمانیپور که با اتهامات واهی اعدام شد، خواهر ایشان را که یک زن باردار بوده، بازداشت میکنند و به آنجا میآورند و به این بهانه که خواهرش را آزاد نخواهند کرد، او را مجبور به اعترافات دروغین میکنند؛ اعترافاتی که بعد بهعنوان سند در دادگاه منجر به صدور احکامی علیه وی میشود.
روی همرفته “سازمان گزارشگران بدون مرز”، طی شش سال گذشته ۵۰ نمونه از فشار روی خانوادههای روزنامهنگاران تبعیدی را مستند کرده است، اما این نحوه اخیر که گروگانگیری کامل بوده و حتی بازجو به خودش اجازه داده است که روزنامهنگار تبعیدی را از طریق عضو خانوادهای که بازداشت کرده بودند، در خارج بازجویی کند، همه نشانه روند بسیار خطرناک بازداشتها و بدعتهای جدید در شیوههای اعمال فشار بر روزنامهنگاران است. هدف قرار دادن خانوادهها متأسفانه در سیاستهای نیروهای اطلاعاتی بوده است، ولی نحوه رفتارشان با این خانوادهها روز به روز دارد شدیدتر میشود.
صادق صبا، مدیر بخش فارسی بیبیسی گفته است که در حال مشاوره با وکلا، حقوقدانان و سازمانهای حقوق بشری بینالمللی هستند. به نظر شما این سازمانها چه کمکی میتوانند به بیبیسی کنند تا برای خانوادههای همکارانشان تا حدی امنیت بهوجود بیاورند؟
باید از همه نهادها و ابزارهای بینالمللی استفاده کرد. متأسفانه اینگونه رفتارهای جمهوری اسلامی در صحنه جهانی قابل مقایسه نیست. در نتیجه روندهای قانونی نداشتیم که بتوان در این زمینه پیگیری کرد، ولی وکلا و حقوقدانان بینالمللی هماکنون باید در دادگاههای بینالمللی پیگیر این باشند که چگونه این حکومت را مسئول نگهدارند و روی هم رفته توجه به این مسئله از سوی همه نهادها ضرورت دارد. امیدواریم باعث شود که حکومت بداند تا چه حد فراتر از قانون و عرف بینالمللی و حتی عرف داخلی عمل میکند، تا چه حد جنایتکارانه عمل میکند. امیدوارم این پیگیریها موجب شود که نیروهای امنیتی را عقب کشند تا اینگونه لجام گسیخته هرکاری که میخواهند انجام ندهند.
به نظر شما چه میشود کرد؟ وقتی دولتی که خود تا این حد تحت تحریم و فشار جامعه بینالمللی و همینطور کشور آمریکاست، همچنان به چنین فشارها و برخوردهایی ادامه میدهد، عملکرد آن را چطور میشود ارزیابی کرد؟
این دقیقاً سئوالی است که باید از حکومت کرد. چون روز به روز کشور را ایزولهتر میکند و تحت فشارهای سنگین میگذارد. در حقیقت کل کشور و جمعیت کشور را در سطح بینالمللی در لبه پرتگاه قرار داده است. ولیکن ما امیدواریم در اینگونه زمینهها که به آسانی میتوانند نیروهای امنیتی و اطلاعاتیشان را کنترل کنند، فشارهای بینالمللی موجب شود که مشروعیتشان زیر سئوال رود.
بههرحال این حکومت در سطح بینالمللی و مخصوصاً منطقهای ادعاهای زیادی دارد. وقتی حکومت اسلامی ایران بهعنوان یک حکومت جنایتکار گروگان میگیرد و افراد بیگناه را زندانی میکند و روی مردم عادی که هیچگونه فعالیتی ندارند، فقط به دلیل نسبت خانوادگی، اینگونه اعمال فشار میکند، اگر در سطح منطقه و سطح بینالمللی مردم جهان آگاهی لازم را داشته باشند و به آن فشار بیاورند، حتماً مجبور به عقبگرد میشود. وگرنه بهعنوان یک حکومت مافیاییـ جنایی کامل شناخته خواهد شد و هیچ یک از ادعاهایش، مخصوصاً برای کشورهایی که در حال تحولات بسیاری هستند، هیچگونه مشروعیتی نخواهد داشت و کل وضعیت خارجی این حکومت را زیر سئوال خواهد برد.
شما اشاره کردید به این که پیگیری قانونی نداشتن در واقع این گونه رفتار، وقتی دولتی به خودش اجازه میدهد که شهروند کشوری دیگر را در کشور خودش بازپرسی کند یا بازجویی کند از طریق آن طور که شما گفتید گروگان گرفتن عضو خانوادهاش، از لحاظ قوانین بینالمللی آیا این طور کیسهایی وجود داشتند و موردهایی بوده که بشود پیگیری قانونی کرد؟
بهطور دقیق نداشتیم. این حرکت جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی و بدینگونه جنایتکارانه عمل کردن، جداً یک پدیده بسیار جدید است، ولی بههرحال به نظر من میتوان در دادگاههای مختلف اقامه دعوا کرد. در حقیقت باید کشورها را زیر فشار گذاشت که در مقابله با این حکومت از سفر مقامات و نمایندگانش و حضورشان در کشورها جلوگیری شود. این حداقل هزینهای است که این حکومت باید پرداخت کند، اگر اینگونه روشها ادامه پیدا کند.