در روزهای شنبه و یکشنبه، چهارم و پنجم فوریه، کنفرانسی با عنوان “اتحادبرای دموکراسی در ایران” ازسوی مرکز بینالمللی “اولاف پالمه” در استکهلم برگزار شد.
در این کنفرانس بیش از پنجاه نفر از فعالان سیاسی و حقوق بشری ایران، به عنوان فرد و نه نماینده گروه یا سازمانهای مختلف سیاسی شرکت داشتند. این همایش بسته بود و فقط افراد دعوت شده میتوانستند در آن شرکت کنند.
کنفرانس “اتحاد برای دموکراسی”، طی دو روز، علاوه بر بحث و گفتوگو میان شرکتکنندگان، سه کارگاه آموزشی نیز درمورد دموکراسی و پیشبرد بحثهای دموکراتیک برگزار کرد.
از دوهفته پیش از برگزاری این همایش انتقاداتی نیز در رسانههای مختلف فارسیزبان در مورد این کنفرانس منتشر شد؛ برخی آن را را “آلترناتیوسازی چلبیوار” خواندند، برخی فراتر رفته و آن را نمونه دیگری از کنفرانس گودالوپ دانستند. به عقیده برخی دیگر هم کنگره ملی ایرانیان در آستانه شکلگیری است.
برای روشن شدن برخی از این ابهانات چند پرسش را با رضا طالبی، فعال سیاسی و مسئول هماهنگی کنفرانس اتحاد برای دموکراسی در میان گذاشتهایم.
هدف از برگزاری نشست اخیر استکهلم از سوی بنیاد اولاف پالمه چه بود؟
رضا طالبی: هدف از برگزاری نشست استکهلم، نزدیک کردن اپوزیسیون ایران به یکدیگر و دستیابی به اتحاد پیرامون موضوعات مشخص در پیوند با برقراری و پیشبرد دموکراسی درایران بود.
ایده برگزاری کنفرانس “اتحاد برای دموکراسی”از کجا آمد؟
ایده و ابتکار این کنفرانس از سوی مرکز پالمه نبود. شماری از فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی پیشقدم شدند و مرکز پالمه از این پیشنهاد استقبال کرد.
از چه گروههای فکری، حزبی و کاری برای شرکت در این کنفرانس دعوت شد؟
برگزارکننده کنفرانس، مرکز بینالمللی اولاف پالمه در همکاری با پیشنهاد دهندگان با ایجاد کمیته ای سعی کرده بود که شرکتکنندگان از میان نمایندگان احزاب و سازمانهای سیاسی، فعالان مستقل سیاسی، کوشندگان حقوق بشری، نمایندگان سازمانهای زنان و استادان دانشگاه فعال در عرصه مبارزه سیاسی ایران انتخاب شوند.
رضا طالبی: اپوزیسیون خارج از ایران بدون اتحاد و همکاری در مبارزه برای آزادی، دموکراسی و عدالت برای ایران نمیتواند تاثیری در رویدادها و تحولات ایران بگذارد
مرکز پالمه ولی هرگز ادعا نکرده است و نمیکند که توانسته است یا میتواند نمایندگان تمامی جریانها و نحلههای سیاسی مخالف ایرانی را یک جا جمع کند. دلایل این امر میتواند در مرحله نخست عدم همنشینی بعضی گروهها با یکدیگر و از سوی دیگر فقدان منابع مالی و تدارکاتی باشد.
با توجه به اینکه در خبرها یکی از اهداف این کنفرانس “اتحاد برای دموکراسی” اعلام شده، آیا در مقطع فعلی برگزارکنندگان در پی اثرگذاری بر اپوزیسیون بیرون از ایران هستند یا اهدافی را در داخل ایران جستوجو میکنند؟
اپوزیسیون خارج از ایران بدون اتحاد و همکاری در مبارزه برای آزادی، دموکراسی و عدالت برای ایران نمیتواند تاثیری در رویدادها و تحولات ایران بگذارد. درواقع بدون پیوند مداوم و واقعی با تحولات داخل ایران، نمیتواند کمکی به مبارزان داخل ایران بکند.
شما به عنوان یک فعال سیاسی و در عین حال در حال حاضر به عنوان نماینده بنیاد پالمه با ما صحبت میکنید. آیا فکر نمیکنید که ممکن است برگزاری کنفرانسی در مورد ایران که محور بخشی از گفتوگوهای آن نیز انتخابات پیش روی مجلس در ایران است، از سوی دولت ایران و حتی از طرف بخشی از فعالان سیاسی ایرانی- چه داخل و چه خارج- نوعی”دخالت در مسائل ایران” ارزیابی شود؟
اگر سازمانها، نهادها، احزاب سیاسی و افراد دموکرات و آزادیخواه ایران پشتیبانی خود را از مبارزات مردم کشورهای گوناگون برای دستیابی به صلح، آزادی و دموکراسی نشان ندهند پس سخن گفتن از همبستگی بینالمللی بیهوده است. همه نهادهای مترقی و افراد آزادیخواه در سراسر جهان وظیفه دارند که این انتخابات نمایشی را افشا کنند و در پروسه تحریم آن به مردم ایران یاری برسانند.
آیا در این نشست تنها فعالان ایرانی شرکت داشتند یا نمایندگانی از فعالان سیاسی یا مدنی غیر ایرانی هم شرکت داشتند؟
اکثریت شرکت کنندگان ایرانی بودند، اما از کارشناسان غیرایرانی در کارگاههای آموزشی بهره گرفته شده بود؛ ازجمله پییر ژوری (وزیر سابق و دیپلمات بینالمللی)، حمدی حسن (مشاور سیاسی ارشد سازمان بینالمللی IDEA)، لنا یلم والن (وزیر سابق و رئیس هیئت مدیره مرکز بینالمللی اولاف پالمه)، ژنوه عبدو (روزنامهنگار و کارشناس خاورمیانه) و جان یرنانت (رئیس انستیتوی میانجیگری سوئد در اتاق بازرگانی).
در واقع این افراد در چند کارگاهآموزشی شرکت کردند. درست است؟
بله، تعدادی از این کارشناسان در روز دوم در سه کارگاه آموزشی با شرکت فعال شرکتکنندگان شرکت کردند و از تجربیات مشابه خود گفتند.
کارگاه نخست درباره “گفتوگوی ملی پیرامون اتحادیهها و ائتلافها بود. در این جلسه حمدی حسن درباره تجربیات دموکراسیخواهی در کشورهای مختلف حرف زد و خطراتی که جوامع مختلف در این مسیرمتحمل شدهاند.
کارگاه دوم درباره این نکته بود: “چگونه جامعه جهانی از ما تاثیر میپذیرند؟” در این کارگاه خانم لنا یلم والن بحثهای مطرح شده در کنفرانس را جمعبندی کرد و و از تجربیات خودش برای جمع سخن گفت که چگونه اپوزیسیون میتوانند در تحولات اجتماعی تاثیرگذار باشند.
در کارگاه سوم درباره “تحریم ها و اثرات آن در آینده افتصاد کشورها” صحبت شد. این کارگاه برعهده ژنوه عبدو کارشناس مسائل خاورمیانه و مشاور نشریات آمریکایی در این زمینه بود. او به طور مشخص روی این نکته تاکید کرد که چگونه میتوان صداهای مختلف و دامنه مطالبات را به گوش جامعه جهانی رساند.
از قبل از برگزاری این کنفرانس انتقادهایی در مورد غیر شفاف بودن یا حتی نفوذ و حضور پررنگ برخی گرایشهای سیاسی در این کنفرانس مطرح بود و این شائبه را به وجود آورد که عدهای برای آینده سیاسی ایران به نفع گروههای خاص به دنبال “اپوزیسیون سازی” هستند، نه ایجاد گفتوگو بین منتقدان و مخالفان رژیم ایران. نظر شما درباره این انتقادها چیست؟ به نظر خود شما آیا بخشی از این انتقادها بهجا بود؟
پراکندگی و گوناگونی دیدگاههای سیاسی اپوزیسیون ایرانی چه در خارج و چه در داخل ایران باعث شده است که به تمامی ابتکارات و اقدامات افراد و گروههای مختلف برای اتحاد با شک و توطئه بنگرند. نتایج این کنفرانس به خوبی نشان داد که افراد میتوانند در چنین کنفرانسهایی، شرکت کنند و با یکدیگر وارد گفتوگو و تبادل نظر شوند، بدون این که مجبور شوند پا روی پرنسیپهای سیاسی و ایدئولوژیک خود بگذارند.
در مورد شفاف نبودن کنفرانس، اگر منظورتان مشخص نبودن نام شرکتکنندگان و مبتکران باشد، من باید اشاره کنم که به درخواست تعدادی از دوستان دعوت شده و شرکتکننده ما این مسئله را اعلام نکردیم. این امر موجب شد که عدهای از دوستان و فعالان به این امر با دیده شک و تردید بنگرند.
یکی از نگرانیهای برخی از فعالان سیاسی و اجتماعی در ایران نقش پنهان کشورهای ذینفع، در هدایت مخالفان رژیم ایران و نادیده گرفتن منافع ملی مردم ایران است. برگزاری نشستهایی این چنین، آیا به این تصور دامن نمیزند؟ با توجه به اینکه حکومت ایران نیز دائماً به این موضوع دامن میزند و تبلیغات گستردهای در این زمینه میکند، کشورهای دیگر چگونه میتوانند در این مورد برای مردم ایران اعتمادسازی کنند؟
مرکز پالمه در طول حیات خویش در پشتیبانی از مبارزات مردم کشورهای گوناگون در آمریکای لاتین، خاورمیانه و خاور دور، علیه دولتهای استبدادی تاریخ روشن و مستندی دارد.
لازم است پیش از هرگونه قضاوتی، دوستان فعال در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی، اندکی تحقیق و تامل کنند و از قضاوتهای شتابزده پرهیز کنند که نتیجهاش برای نیروهای اپوزیسیون جز انفعال هیچ چیز نیست
مرکز پالمه هیچ موضوعی، تصمیمی یا تشکلی را به شرکتکنندگان کنفرانسها و پروژههای خود تحمیل نمیکند.تنها نقش یاریدهنده و همکار را دارد. لازم است پیش از هرگونه قضاوتی، دوستان فعال در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی، اندکی تحقیق و تامل کنند و از قضاوتهای شتابزده پرهیز کنند که نتیجهاش برای نیروهای اپوزیسیون جز انفعال هیچ چیز نیست.
روح عمومی حاکم بر کنفرانس چگونه بود؟ آیا افراد توانستند باهم حرف بزنند و بحثهایی را پیش ببرند؟ آیا فکر می کنید اپوزیسیون ایرانی میتواند یکدیگر را تحمل کند؟
به نظر من و اظهار نظر بسیاری از شرکتکنندگان، روح حاکم بر نشست “اتحاد برای دموکراسی”، کنجکاوانه، تفاهمآمیز، امیدوارکننده و خلاق بود. همه افراد شانس این را پیدا کردند که نظرات خود را مطرح کنند.
من فکر میکنم اپوزیسیون ایرانی به آن درجه از بلوغ سیاسی و رشد فرهنگی رسیده است که بتواند تحمل اندیشه دیگری را داشته باشد و از مواضع سخت و محکم خویش گذشت کند بدون این که پرنسیپهای اصلی خود را زیرپا بگذارد و هویت خود را از دست بدهد. نتیجه این کنفرانس نمونه روشنی بر ادعاهای من است.
دعوت فعالان سیاسی و حقوق بشری بر چه اساسی بود؟
بر اساس گوناگونی تفکر، درجه فعالیت، امکان همکاری آنها و حوزههای گوناگون فعالیتشان در مخالفت با جمهوری اسلامی.
با وجود فعال بودن بسیاری از زنان برابریخواه ایرانی در مبارزه برای حقوق انسانی ، معمولا در برنامههای سیاسی، شمار زنان بسیار اندک است. شرایط این کنفرانس چگونه بود؟
یکی از شرط های کمیته برگزاری و مرکز پالمه، شرکت پررنگ زنان بود. مرکز پالمه تلاش دارد در هرکدام از فعالیتهایش، نیمی از شرکتکنندگان را زنان تشکیل بدهند. در این نشست یک سوم شرکتکنندگان زن بودند که به نظر من شروع خوبی بود ولی کافی نیست.
حضور کدام نسل فعال سیاسی در این کنفرانس برجستهتر بود؟
باید بگویم برای نخستین بار بود که در یک نشست سیاسی اپوزیسیون شرکت میکردم که پیرامون وحدت و یافتن اشتراکات فکری آنها تشکیل شده بود. اینهمه نسل جوان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی نه تنها به عنوان شنونده، بلکه به عنوان فعال و پیشنهاددهنده و بسیاری اوقات رهنموددهنده شرکت داشتند. البته کارکشتگان سیاسی هنوز اکثریت شرکتکنندگان را تشکیل میدادند.
اکنون که نشست به پایان رسیده، به نظر شما مهمترین دستاورد آن چه بوده است؟
هم به عنوان یکی از افراد برگزارکننده و هم به عنوان یک فرد سیاسی باید بگویم که اپوزیسیون ایران با وجود پراکندگی بسیار پخته و توانا است و از دانش کافی برای همکاری و عمل مشترک برخوردار است.
دستاورد این کنفرانس در یافتن عرصههای سیاسی مشخصی بود تا این شرکتکنندگان بتوانند با یکدیگر همکاری کنند. همچنین تمامی شرکتکنندگان به ادامه و گسترش هم شمار شرکتکنندگان و هم موضوعات مطرح شده اظهار علاقه کردند.
آیا این نشست دوباره تکرار خواهد شد؟
در این که این چنین نشستهایی تکرار میشود شکی ندارم، اما کی و کجا را الان نمیدانم.
آیا بنیاد اولاف پالمه، برنامه هایی از این دست برای آینده نیز دارد؟
برگزاری کنفرانسها و نشستهای مختلف یکی از بخشهای مهم فعالیتهای مرکز پالمه است. در نتیجه میتوانم بگویم که مرکز پالمه به کار و فعالیت خویش در این زمینه ادامه خواهد داد و هر بار نیز از هر کنفرانسی میآموزد و از تجربههای خود برای بهبود کنفرانسهای آینده استفاده میکند.
دیگر فعالیتهای مرکز اولاف پالمه در پیوند با گسترش دموکراسی در دیگر کشورها چگونه است؟
مرکز پالمه بیش از 125 پروژه گوناکون در رابطه با آموزش مردمی، توسعه دموکراسی، گفتوگوهای صلح، برابری حقوق زن و مرد، مبارزه با ایدز، حقوق بشر و حقوق اقلیتها در سراسر جهان دارد. هدف این پروژهها یاری رساندن به مردم تحث ستمهای گوناگون برای رشد فکری، دانش اجتماعی و سیاسی جهت سازماندهی آنها برای استقرار دموکراسی و عدالت اجتماعی در کشورهای خودشان است.
شما برای آزادی کشوری که به آن قسم خورده ای فعالیت کن*****. آلمان ، آمریکا، انگلیس ، هلند، اسراییل ، فرانسه ، دانمارک ، سوئد و ……….. همه در کشتار مردم مسلمان روزانه فعالیت دارند. تو *** در این باره چه کرده ای ؟ تو ***که به پرچم یکی از این دول متجاوز و جنایتکار قسم خورده ای در این مورد چه **** کرده ای؟
کاربر مهمان / 06 February 2012
متاسفانه تا کنون هیچ گزارش شفافی از این دست فعالیت از طرف هیچ فعال سیاسی به مردم داده نشده است همه سربسته باز هم موضوع را نگه داشته اند . یکی از اصول دموکراسی نفی دیپلماسی سری ست اما به نظر میرسد این 50 نفر هیچ قرابتی با دموکراسی و پاسخگو بودن به مردم را ندارند . افراد ممکن است برای شرایط امنیتی خود را مخفی نگه دارند اما هیچ فردی حق ندارد در پشت درهای بسته و بدون اطلاع مردم در مورد مردم تصمیم بگیرد و اگر چنین اتفاقی افتاده باید در اولین فرصت گزارش دقیق انرا به اطلاع مردم برساند از اینرو چنین فعالیت هائی بدون اطلاع رسانی دقیق به مردم مجکوم است . و راه به جائی نخواهد برد .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 06 February 2012
به نظر خیلی غیر منطقی و غیر عادی میرسد ن توهین به شعور مردمیست که برای آنها پشت درهای بسته تصمیم گیری شود. جدا از اینکه چه کسانی شرکت داشتند و چقدر شرایط امروزایران را می شناسند و درک می کنند، سرنوشت واقعیی ایران نهایتا توسط مردم و در خیابانهای ایران تعیین خواهد شد. اکثر اینهایی که سعی میشود به عنوان اپوزسیون در اینجا قالب شوند هنوز داغ ننگ توصیه کردن مردم به رای دادن به موسوی را بر دامن دارند. کسانی که به جای تحریم انتخابات ریاست جمهوری و فشار برای سرنگونی کلیت این رژیم جنایت پیشه، ایده ای را تقویت کردند که به خواست سرمایه داری جهانی به عمر ننگین رژیم افزود. حالا باز میخواهند کدام جاده دست سازاین سیستم کثیف سرمایه داری جهانی را به عنوان راه حل برای مردم و کدام خارجه نشین بی درد که با پول کثیف این سازمانهای غربی و به اصطلاح حقوق بشری چاق و چله میشوند را به عنوان اپوزسیون به مردم قالب کنند. مگر نمی بینید به اسم آزادی چه بر سر مردم عراق و لیبی آوردند. کمی خجالت بکشید و سرتان را از زیر برف بیرون بیاورید و درد مردم را ببینید نه خواسته امپریالیستها را.همین سوئد مگر اولین کشور صادر کننده اسلحه به هردو طرف جنگ ایران و عراق نبود؟ و از طرف دیگر موزیانه نقش منجی و صلح طلبی را ایفا می کرد. شما که در کشورهای غربی زندگی کرده اید باید خوب بدانید که اینها به تنها چیزی که فکر می کنند منافع خودشان است و بس. شما به عنوان کسی که ادعا دارید دلتان برای آزادی می تپد به مهره ای بدل میشوید برای استعمار بیشتر مردم ایران در آینده و به بند کشیدن مردم در دمکراسی دست ساز غرب… . آیا عراق و افغانستان بعد از اینهمه سال دمکراتیک شد که ایران بشود؟ اتحاد به اصطلاح اپوزسیون و صحبت کردن به شیوه غربی را بگذارید برای خودشان و اتحاد انسانی و فریاد زدن بر علیه دیکتاتور به شیوهء خاص ایرانی را به مردم ایران توصیه کنید که با خونشان عجین است.
لیلا قلعه بانی
کاربر مهمان / 07 February 2012
کار بجایی رسیده است که این بار هم خارجیان باید به ما درس سیاست و مشق دموکراسی بدهند، تاریخ ایران پر از دخالتهای خارجیان، ناتوانی گفتمانی و هدفمندی ملی، ما ایرانیان با هم بوده است. با آنکه حمایت غرب از تغییرات رادیکال در ایران ضروری و اجتناب ناپذیر است ولی اینگونه مخفی کاری و عروسک کوکی شدن، شرم آور است. خصوصا وقتی کشورهایی پیشقدم هستند که در سیاست داخلی با تبعیض، راسیسم، بیکاری انبوه افراد غیر بومی و…مشکل دارند و حالا آموزگاران آزادی و حقوق بشر در مقیاس بینالمللی برای ما میشوند. رشتهایی بر گردنم افکنده غرب… میکشد هرجا که خاطرخواه اوست !
ایراندوست / 07 February 2012
اگر نامها پنهان می ماند می بایست روند گفتگوها و شکل و چگونگی آن شفاف باشد. البته در مبارزه نمیتوان همه چیز را رو کرد. اما به گمانم بهترین کار همان روشن شدن نامهاست تا دستکم مردمی که پیگیری میکنند احساس ناخوشایندی نداشته باشند و در هدف و روند کارها تردید نکنند..
کاربر مهمان / 07 February 2012