نقاشی‌های فريده لاشايی، هنرمند پيشکسوت ايرانی در کنار آثار هنرمندان سه کشور ديگر به‌صورت هم‌زمان در دو سالن گالری AB سوئيس برپا می‌شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، نمايشگاهی باعنوان “به سادگی کلمات” با نمايش آثار فريده لاشايی از ايران، کلوريا ماير از سوئيس، سيمين فرهت از پاکستان و منال الدوايان از عربستان فردا ۱۶ بهمن‌ماه سال جاری در سالن لوسرن گالری AB سوئيس گشايش می يابد.
در آثار اين نمايشگاه، به جايگاه کلمه به‌عنوان پديده‌ای قابل فهم در جهان امروز و چگونگی گذار آن فراتر از مرزهای فرهنگی توجه شده است.
اين نمايشگاه تا ۲۰ اسفندماه سال جاری در گالری AB سوئيس برپاست.
به گزارش روزنامه شرق، پيش از اين برخی از آثار فريده لاشايی در نمايشگاه “انقلاب ذهن و دل” در شهر لندن به نمايش داده شده بودند.
چشم‌اندازی که لاشايی به نيروی تصور خود به تصوير درمی‌آورد بی‌زمان و بی‌روايت است. او طبيعت را به‌صورتی مبهم و نمادين و به شکلی شاعرانه و حسی تصوير می‌کند
اين نمايشگاه که از تاريخ ۶ تا ۲۷ اکتبر (۱۴ مهر تا پنجم آبان‌ماه) در شهر لندن برپا بود با نگاهی درونی به تحولات خاورميانه و شمال آفريقا، ميزبان هنرمندان ديگری چون؛ کاتيا طرابلوسی، ليلا شوا، ابی ابراهيم، منال الدوايان و… بود.
در اين ميان، حضور فريده لاشايی هنرمند پيشکسوت نقاشی انتزاعی، نويسنده و مترجم ايرانی جزو رويدادهای مهم اين نمايشگاه بود.
فريده لاشايی تاکنون نمايش‌نامه‌های “زن نيک سچوان” (۱۳۴۷)، “ارباب پونتيلا و نوکرش ماتی” (۱۳۵۵) و “روزهای کُمون” ( ۱۳۵۷) را ترجمه کرده است.
او يکی از بنيان‌گذاران گروه “دنا” است که در سال ۱۳۸۰ تشکيل شد. نقاشان زن ايرانی از چند نسل مختلف اعضای اين گروه را تشکيل می‌دهند.
وی با بيش از ۳۰ سال سابقه در نقاشی معاصر ايران، تاکنون نمايشگاه‌های انفرادی و گروهی بسياری را در ايران و ساير کشورهای جهان برپا کرده است.
اين هنرمند مطرح ايرانی زاده شهر رشت در سال ۱۳۲۳ است . او پس از پايان دوره دبيرستان به آلمان رفت و پس از گذراندن مدرسهٔ مترجمی در مونيخ، در رشته هنرهای تزئينی در وين تحصيل کرد.
وی پس از پايان اين دوره نزديک به دو سال در کارخانه Reidel اتريش به طراحی کريستال پرداخت و برخی از طرح‌های وی در استوديو روزنتال روی گلدان‌های چينی پياده شد.
نقاشی‌های فريده لاشايی را می‌توان نمونه‌ای از حضور هنر گذشته در هنر معاصر به‌شمار آورد.
سازهٔ نقاشی‌های لاشايی زمين، درخت، گل و گياه و در يک کلام عناصر طبيعت است. زبان هنری وی نيز کم‌وبيش سنتی است.
چشم‌اندازی که لاشايی به نيروی تصور خود به تصوير درمی‌آورد بی‌زمان و بی‌روايت است. او طبيعت را به‌صورتی مبهم و نمادين و به شکلی شاعرانه و حسی تصوير می‌کند.
در نقاشی‌های لاشايی احساس کولی‌وار بی‌آن‌که به پذيرش شيوه‌ای خاص تن دهد در فضای پرده سرگردان است و گه‌گاه به‌گونه‌ای گذرا و پادرگريز در فرم‌های گوناگون جلوه می‌کند تا حضور آن‌ها را توجيه کرده باشد.