۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حمایت از اعتراضات مردم تونس و مصر، و به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی تظاهراتی در چندین شهر برگزار شد که واکنش شدید نیروهای نظامی و امنیتی حاکمیت ایران را به دنبال داشت.در جریان این اعتراضات چندین تن کشته و زخمی و چند صد نفر نیز بازداشت شدند و موسوی و کروبی، نامزدهای معترض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که آنان را رهبران جنبش اعتراضی می نامند، نیز در حبس خانگی قرار گرفتند.

حالا در سالگرد این روز و درحالی که جنبش اعتراضی مردم مصر و تونس به پیروزی رسیده است، شورای هماهنگی راه سبز امید، با انتشار بیانیه‌ای از مردم دعوت کرده تا “از ساعت ۴ تا ۷ بعد از ظهر روز ۲۵ بهمن ماه در تهران در پیاده‌روهای خیابان‌های انقلاب و آزادی، حدفاصل میدان فردوسی و تقاطع نواب، و در شهرستان‌ها در خیابان اصلی هر شهر، بنابر تصمیم فعالان محلی، اقدام به پیاده‌روی سکوت کنند.”

راه سبز امید و بهمنی دوباره

“شورای هماهنگی راه سبز امید”، نام تشکیلاتی است که پیش از زندانی شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای ساماندهی به مطالبات جنبش سبز و هماهنگی اقدامات معترضان تشکیل شد و بعد از قطع راه‌های ارتباطی این دو، عملا در جایگاه رهبری قرار گرفت. از ترکیب این شورا، به دلیل آنچه حضور برخی اعضا در ایران خوانده می‌شد، خبری مخابره نشده و تنها از اردشیر امیرارجمند، مشاور موسوی که اینک ساکن پاریس است نام برده می‌شود.

شورای هماهنگی راه سبز امید نخستین بار مردم ایران را به شرکت در تظاهرات ۲۵ بهمن سال گذشته دعوت کرد و این بار در یک سالگی آن گردهمایی ، خواسته های گسترده تری را به عنوان نیازهای اجتماعی و سیاسی مردم ایران، علت عمومی شدن اعتراض دانسته وعنوان کرده است:

بیانیه شورا از نیروی انتظامی خواسته شده تا به حق قانونی هموطنانشان احترام گذاشته و مانند نیروهای سرکوبگر نظام‌های استبدادی عمل نکنند

” این حق انسانی و قانونی و شرعی ایرانیان است که به وضع کنونی زندگی خود و نیز شرایط کشور خویش اعتراض کنند؛ اعتراض کنند به حاکمیت دروغ و سرکوب، شرایط سخت زندگی، گرانی روزافزون نیازهای اولیه‌ و تنگناهای معیشتی، سلطهٔ ناکارآمدی در ادارهٔ کشور، گسترش ناامنی، فروپاشی ارزش‌های اخلاقی، شرایطی که باعث فروپاشی بسیاری از کانون‌های گرم خانواده‌ها شده، گسترش روزافزون اعتیاد و بزهکاری در جامعه، توسعهٔ ساعت به ساعت فقر، قرار گرفتن در شرایط ذلت‌بار بین‌المللی که نتیجه سیاست‌های ماجراجویانه و غیرواقع بینانه دولت در طی سال‌های اخیر است، مدیریت پادگانی در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی، اعمال سیاست‌های تبعیض آلود در برخورد با زنان، اقوام و صاحبان عقاید و باورمندان به آیین‌های گوناگون و نیز دگراندیشان، حبس غیرقانونی رهبران جنبش سبز و دیگر زندانیان حوادث پس از انتخابات، که همگی برخلاف قانون اساسی است؛ اعتراض به این همه، حق ایرانیان است.”

این شورا همچون سایر بیانیه‌های دعوت به راهپیمایی خود، “عدم توسل به خشونت” را اصل دانسته تا “از هرگونه سوء استفاده احتمالی” جلوگیری شود.

ضمن اینکه از نیروی انتظامی خواسته شده تا به حق قانونی هموطنانشان احترام گذاشته و مانند نیروهای سرکوبگر نظام‌های استبدادی عمل نکنند. اشاره به “تورم لجام ‌گسیخته و تشدید تحریم‌ها علیه ایران، و نیز تشدید سرکوب و ارعاب و بازداشت منتقدان و شهروندان ناراضی” از دیگر مفاد این بیانیه است.

گمانه‌زنی‌ برای ادامه اعتراض

جنبش سبز نامی شناخته شده برای مجموعه حرکات و مطالبات معترضان به نتایج انتخابات جنجالی ریاست‌جمهوری سال ۸۸ و در ادامه، معترضان و منتقدان به حاکمیت جمهوری اسلامی و آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان نفر اول ساختار قدرت است.

این جنبش اگرچه غیرکلاسیک و بدون سر توصیف می‌شود اما میرحسین موسوی و مهدی کروبی به نوعی نقش رهبری آن را برعهده داشتند. طوری‌که پس از حبس و حصر خانگی این دو چهره معترض، جنبش سبز تحرک و حضور خیابانی اعتراض‌آمیز بزرگ و پرشماری نداشته است. همین رویه باعث شده تا طرفداران حاکمیت از “مرگ” جنبش سبز که در تعبیر آنان “فتنه” خوانده می شود، سخن بگویند.

اما پس از گذشت یک سال از زندانی کردن رهبران این جنبش اعتراضی، شمار زیادی از روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی منتقد حاکمیت همچنان احضار و محاکمه شده و یا در زندان به ‌سر می‌برند.

حتی درپیش‌بودن انتخابات مجلس نهم هم باعث نشد تا حاکمیت نسبت به معترضان نرمش نشان داده و آنان را به مشارکت در ساخت سیاسی تشویق و دلگرم کند

از سویی تلاش‌های نیروهای سیاسی میانه‌روی حکومت چون علی اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی برای آزادی زندانیان و رفع تنش‌ها بی‌ثمر مانده و در مورد هاشمی به حذف او از امامت جمعه تهران و ریاست مجلس خبرگان و حتی فیلتر شدن سایتش منجر شده. مخالفت با منتقدان تا آنجا پیش رفته که عکس و سخنان خاتمی نیز در رسانه‌ها اجازه انتشار ندارد.

حتی درپیش‌بودن انتخابات مجلس نهم هم باعث نشد تا حاکمیت نسبت به معترضان نرمش نشان داده و آنان را به مشارکت در ساخت سیاسی تشویق و دلگرم کند. در چنین فضایی و با توجه به اعلام چهره‌ها و گروه‌های جنبش سبز مبنی بر شرکت نکردن در انتخابات پیش رو، بار دیگر حضور در خیابان مورد توجه شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته است.

روشی که در سال‌های ۸۸ و ۸۹ چندین بار امتحان شد و سرکوب شدید حاکمیت، شرکت کنندگان میلیونی آن را رفته رفته کاهش داد تا جایی که در سال ۹۰، برای اتخاذ چنین تصمیمی و محاسبه سود و زیان آن تردید فراوان وجود داشته باشد. آیا ترس از تکرار سرکوب شدید، کشته‌ها، مجروحان و بازداشتی‌های پرشمار دفعات قبل مانع از حضور پرشمار مردم در خیابان‌ها خواهد شد؟

آیا یک سال نبود موسوی و کروبی، معترضان را از ادامه راه دلسرد کرده و یا اینکه برعکس، انگیزه‌ای شده تا آزادی رهبرانشان را خواستار شوند؟
تاکنون پاسخ مثبت به این فراخوان از سوی برخی گروه ها و فعالان سیاسی و مدنی و فعالان جنبش های اجتماعی در فضای مجازی اعلام شده است و نشانه‌های آمادگی برای حضور قابل رصد کردن است.

اگرچه تجربه تجمعات دو سال اخیر نشان داده که اینترنت و سایر رسانه‌های ارتباط جمعی در چنین برهه‌هایی محدود و یا قطع شده و این قدرت انگیزه و تبلیغ چهره به چهره شهروندان معترض است که با وجود جو پلیسی آنان را به خیابان‌ها می‌کشاند. به این ترتیب ۲۵ بهمن امسال و پاسخ شهروندان به بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید، نخستین محک جدی این تشکیلات نیمه سری است.