احمد تابعی ـ در ایام نوجوانی در همسایگی خانه پدریام مردی میزیست که خصایل جالبی داشت. به غایت بد دهان بود، زنش را تا توان داشت کتک میزد، بچههایش را که تقریباً یک دوجین بودند به بلوغ نرسیدهبه اصطلاح سر و سامان میداد تا ازدواج کنند و بروند. به هرکس که زورش میرسید،”زور” میگفت و چاپلوسی هرکسی رامیکرد که این زور به او نمیرسید.
زن اولش از فرط تولید مثل و تحمل کتک به چهلسالگی نرسیده جان به جانآفرین تسلیم کرد. پس از مدتی سید با زنی دیگر ازدواج کرد؛ زنی جوان و تازه نفس، اما بیرون از فرهنگ قومی سید. همانطور که پیشبینی میشد طولی نکشید که بازهم خشونتهای مرد آغاز شد.
یک شب، خیلی دیروقت بود که زنگ در خانه ما به صدا درآمد. من در خواب و بیداری به گمان این که صبح است و همکلاسیام به دنبالم آمده است خود را سراسیمه به دم در رساندم تا دیگر اعضای خانواده از خواب بیخواب نشوند، اما به جای همکلاسیام، زنی با بچهای گریان در بغل، خود را به درون حیاط انداخت و التماسکنان در را بست. اندکی گذشت تا متوجه ماجرا شدم و زن را شناختم. دسته گل سید بود. نمیدانستم باید چکار کنم. مادرم را بیدار و خود را خلاص کردم.
آن شب به هر ترتیبی بود گذشت، اما دیری هم نگذشت که طلاق اتفاق افتاد. زن بینوا که به خیال تشکیل خانواده آمده بود جانش را برداشت و دررفت. مدتی گذشت و سید طاقتش طاق آمد. زنی دیگر گرفت و ما در انتظار معرکهای دیگر ماندیم، اما اینبار اینطور نشد. من که در آن دوران مجذوب تجربهگرایی بودم، باورم نمیشد اوضاع روبهراه باشد، اما شد و مدتها بیقیل و قال گذشت.
هربار که قیل و قالی در محل برپا میشد به دنبال اثبات فرضیهام جویای ماجرا میشدم، اما میدیدم ارتباطی با زن جدید ندارد و مشکل مرد با پسر یا دخترش وگاه با همسایههاست. اکنون بیش از پانزده سال از آن ماجرا میگذرد و سیدظاهراً به خوبی و خوشی در کنارزن سومش زندگی میکند.
چندی پیش که گذرم به آن محله افتاده بود، پارچهای جلوی در خانه آنها نصب شده بود که نشان میداداز مکه برگشتهاند. سید و این کارها؟ وقتی ماجرا را از مادرم جویا شدم گفت: سید نه، زنش از زیارت کعبه برگشته.
پرسیدم: زن سید؟ تنهایی؟ سید و این دست و دلبازیها؟
مادرم گفت: با خرج خودش رفته!
با تعجب پرسیدم: مگر درآمدی دارد؟
توضیح داد: بله. شوهر قبلی، بر اثر حادثهای فوت کرده و مستمریای برای زن باقی گذاشته است. ازدواج این خانم با سید هم صیغهای است، برای اینکه بتواند مستمریاش را بگیرد.
نتیجه گرفتم که این رابطه با قبلیها بسیار تفاوت دارد و شکتجربهگرایانه من پربیراه نبوده است.مراودات اقتصادی آزاد در هر جامعه و فرهنگی معادله روابط اجتماعی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و نقش مهمی در کنترل رفتارهای هیجانی بازی میکند. انسانها برای حفظ منافع درازمدت خود عقلانیت بیشتری پیشه میکنند و در هر جزئی از رفتارشان گرایش به رضایت متقابل و فاصله گرفتن از تنشها را در نظر میگیرند.
برابری امکانات اقتصادی و افزایش آن در رابطه مشترک همان علتی است که رابطه سید و همسرش را در فضایی عقلانیتر به آرامش کشانده است. ممکن است این اظهار نظر اندکی غیر انسانی به نظر برسد، اما مدعی هستم که این جریان بیش از آنکه وجه احساسی داشته باشد، وجه عقلانی دارد.
عقلانیت، احساسات را کنترل و مدیریت میکند. در رابطه یادشده، توافقهای معین با اهداف معین، منافع تضمینشده معین، موانع معین، راههای خروج معین و عدم وابستگی صرف یکی به دیگری بیش از هر چیز نقش بازی میکند. آن دو از یک معادله مشترک بهره میبرند و به محض ایجاد احساس ضرر از جانب یکی امکان قطع رابطه به آسانی وجود دارد و قطع رابطه برابر با از بین رفتن امکانات و منافع است.
کیفیت رابطه سید و همسرش صرفاً محدود به استقلال اقتصادی نیست، بلکه به میزان قابل توجهی به عدم وجود قید و بندهای قانونی برای استحکام رابطه زناشویی هم مربوط میشود که پرداختن به آن فرصتی دیگر میطلبد.
زنان در جوامع جهان سومی، عمدتاً به دلیل وابستگی اقتصادی به همسرشاندر معرض ظلم و ستم پنهان و آشکار قرار میگیرند. البته عوامل فرهنگی، دارا نبودن مهارتهای اجتماعی، احساس بیپناهی، عدم حمایتاز سوی دوستان و آشنایان و بسیاری عوامل دیگر نیز به پذیرش وضعیت تحمل ظلم از سوی زنان دامن میزند.
تواناییهای اقتصادی یا به عبارتی “استقلال اقتصادی”، نقش کلیدی در ایجاد جایگاه اجتماعی بازی میکند و از این طریق ارزشهای شخصیتی قابل سنجشی برای زنان فراهم میآورد که در معادلات زناشویی و ارتباط با همسر به حساب آورده میشود. در چنین وضعیتی زنان اعتماد به نفس لازم برای ایجاد خط قرمزهایی را به دست میآورند که مانع بروز یا استمرار ظلم پنهان خانوادگی-اجتماعی علیه آنها میشود.
” حاج شیخ میثم آقا مسئلةٌ ”
ابتدا حکم استفاده از فیلتر شکن چیست؟
ثانیا “سید” پیشوند اسم بسیاری افراد غیر منزه ساکن در کوچه و بازار هم هست.
ثالثا موضوع مناغشه حکم شرعی وابستگی اقتصادی زن به شوهرنبود بلکه عواقب این نیاز یکسویه و سوء رفتار های ناشی از این فرهنگ در روابط زناشویی بود که مثل همیشه حاج اقا دیر رسیدند و زود حکم ارتداد را صادر فرمودند.
رابعا در انتها توجه ،حوزه مقدس علمیه قم،کلیسای مقدس کاتولیک رم و هر خرابستان مقدس دیگری را به این نکته جلب می کنم که : کليه حقايق بزرگ جهان در ابتدا کفر محسوب شده اند
من الله توفیق
کاربر مهمان / 04 February 2012
بسمه تعالی
در مورد گفتار شما باید عرض کنم که اولا بکار بردن لقب منزه سیٌد که برای اولاد پیامبر اکرم (ص) بکار برده میشود در چنین نوشته هائی مورد بارز بی احترامی به مقدسات مسلمین و ولی امر میباشد و فعلی است نکوهیده و بر شماست که از آن پرهیز کنید. ثانیاً در مورد نفقه زن در هنگام فوت شوهر میتوانید به توضیح المسائل روحانی مورد تقلیدتان مراجعه کنید. وابستگی اقتصادی زن به شوهرش امری شرعی و بدون اشکال میباشد و آوردن این داستان کذائی و مغشوش کردن ذهن جوانان فعل نکوهیده و نابجائی میباشد که انشاالله در آینده از آن اجتناب فرمائید. موفق باشید.
والسلام
حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ میثم سیف اللهی
حوزه مقدس علمیه قم
میثم / 04 February 2012
نگاه بسیار درست و منطقی است. از نویسنده ممنونم.
کاربر مهمان / 03 February 2012
متن معقول و درستی بود. نگاه نویسنده به نظر من نیز درست و منطقی است.
جناب روحانی میثم خان شما که سوادت به این مسائل قد نمی ده . توی همون حوضه علمیه قم ات موعظه کن.
یک خاتون / 04 February 2012
جناب میثم خان حجت الاسلام و مسلمین
در درجه اول اگر فرزندان پیغمبر اسلام با سرعت خرگوش هم تکثیر میشدند امکان اینکه این همه سید در سراسر ایران باشد وجود نداشت. داستان سید تراشی ریشه در صفویه دارد که زمانی برای علم کردن این داستان به کسانی که این لقب را داشتند یک مستمری میداد و موجب هجوم بیش از حد مردم برای تراشیدن لقب سید برای گرفتن این پول بود.
واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی وجود دارند چه جنابعالی و مرجع تقلید شما یا مقلد شما خوشش بیاید یا نیاید. به فرض که چند نفر آخوند حکمی را علیه قانون اول ترمودینامیک صادر کنند فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیفتد. رفتارهای انسانی بر اساس روابط اقتصادی و اجتماعی قابل تعریف و پیش بینی است. هرگاه وابستگی اقتصادی وجود داشته باشد رفتار فردی هم تحت تاثیر قرار میگیرد. خیلی ساده اگر کارمند و یا کارگری گیر حقوق سر برج و حفظ شغلش نباشد آیا به همان نسبت به رییسش یا کارفرمایش احترام میگذارد؟ ایا در صورتی که رابطه دریافت مزد در قبال کار را از معادله حذف کنیم چه تغییری در عملکرد رفتاری افراد اتفاق میفتد؟
روابط زناشویی از شکل مورد علاقه شما که سرویس دهی جنسی و آماده سازی غذا و تمیز کردن خانه توسط زنان است فراتر رفته است. زنان امروز در پی حقوق بیشتری نسبت به مادر بزرگ من هستند. دیگر به ضرب و زور فتواهای من در اوردی نمیشود زنها را به عنوان نصف مرد حساب کرد. حفظ شرایط گذشته تنها با حفظ خرافات و جهل و نادانی انسانها ممکن است اما دنیای امروز دنیای دیگری است.
این داستان کذایی از نظر شما هم بیان کننده یک رفتار منطقی انسانی است .
قمی / 04 February 2012
رادیو زمانه گرامی،
من چندین بار است که در مطالب منتشر شده در رادیو زمانه با امضاء جناب سیف الهی کامنتهائی با مذمون کاملا مذهبی می بینم. استحضار دارید که روحانیان معمولا زیر یادداشتهای خود حتی اگر مرجع تقلید هم باشند عنوان شان را قید نمی کنند.
از این نظر عرض کردم که از مشی حرفه ای رادیو زمانه، چنین چیزی بعید به نطر می رسد.
محمد بابایی / 04 February 2012
اقای روحانی محترم اگر دستورات اخلاقی شما کاربرد درستی در دوره و زمانه ما داشت بر طبق امار خودتان، بیش از 40 درصد زنان متاهل از خود فروشی برای امرار معاش استفاده نمی کردند. راستی همیشه در پایان دستور تربیتی یک تهدید هم نثار ادمها می کنید.
سیروس / 04 February 2012
واقعه ای که برای نویسنده اتفاق افتاده مطالعه گردید.بنده نیزبانظرات نویسنده موافقم ،و اینگونه روابط در جامعه مابسیار چشمگیرمی باشند.به طوری که در تمام اختلافات خانوادگی مسایل اقتصادی حرف اول را می زنند.
داود/ق / 04 February 2012
باید توضیح دهم که انتخاب نام سید با نیت انتساب به نگرش های مذهبی و یا احیاناً تخریب دارندگان این لقب صورت نگرفته است و صرفاً مربوط به واقعیت بیرونی داستان است. دیگر اینکه من از منظر توضیح المسائل به دنیا نمی نگرم که اگر اینطور بود چیزی به عنوان معضل نمی یافتم. اینکه وابستگی زن به مرد از منظر توضیح المسائل اشکال شرعی دارد یا دغدغه ی من نیست و فکر می کنم دغدغه ی بسیاری از کسانی هم نیست که امروز در شهرهای بزرگ زندگی می کنند و نقشی در آمارهای طلاق دارند. اگر قبول ندارید که محیط اجتماعی ما با زمانه ی اولاد پیامبر تفاوت کرده است حرفی برای هم نخواهیم داشت اما اگر قبول دارید، اندکی از شرعیات فاصله بگیرید تا واقعیات غیر شرعی را هم رویت کنید. دغدغه ی من یافتن عاملی است که اجازه می دهد احساس قدرت در مردان و احساس ضعف در زنان بوجود آید و از منظر روانشناختی منجر به بروز روابط ناسالم و احیاناٌ ستم شود.
احمد تابعی / 05 February 2012