در سخنرانی روز دوشنبه ۲۱ می/۳۱ اردیبهشت، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا گفت که کشورش سختترین تحریمهای اقتصادی را علیه ایران اعمال خواهد کرد، مگر آنکه جمهوری اسلامی ایران ۱۲ شرط را برآورده کند. او همچنین تهدید کرد که واشنگتن شرکتهایی را که ارتباط اقتصادی خود با ایران را ادامه دهند، مجازات خواهد کرد.
تحلیلگران میگویند سیاست جدید آمریکا تحمیل فشار اقتصادی به ایران است اما آیا آمریکا میتواند تکجانبه و بدون همراهی متحدان اروپایی، این فشار را به ایران وارد کند؟ این مقاله مجموعهای از پاسخهای تحلیلگران آمریکایی به این پرسش و تفسیرشان از سخنرانی پمپئو را شامل است.
کابینه ترامپ برای ایران برنامه دارد؟
تحلیلگران محافظهکار، مارک دووبویتز و ریچارد گلدبرگ در مقاله مشترکی که نوشتهاند میگویند که مایک پمپئو، در سخنرانی روز دوشنبهاش به دنبال این بوده که پاسخ منتقدانی را بدهد که میگویند کابینه ترامپ برای فردای بعد از خروج از توافق هستهای با ایران هیچ برنامهریزی مناسبی نکرده است.
دووبویتز و گلدبرگ میگویند فهرست کردن ۱۲ مطالبه که شامل پایان برنامه هستهای، پایان برنامه موشکهای بالستیک، پایان حضور نظامی ایران در یمن و سوریه و آزادی زندانیهای آمریکایی میشود، به عنوان شروط لازم برای توافقی دیگر، “ریسک است اما شانس این را هم دارد که به نتیجه برسد”.
این دو تحلیلگر میگویند برنامه “بلندپروازانه” کابینه ترامپ برای ایران یک هدف مشخص دارد: آنقدر به ایران فشار میآورند تا بین یک توافق جامع و راهبردی و فروپاشی و شکست یکی را انتخاب کند. با این حال دووبویتز و گلدبرگ خوشبین نیستند که برنامه پمپئو پیش “رهبران خشمگین اتحادیه اروپا” خریدار داشته باشد. به گفته آنها رهبران اروپایی “مزیتی نمیبینند که در برنامهای به رهبری رییسجمهوری آمریکا که او را غیرقابلاعتماد و تهدیدی برای برتری اقتصادی و سیاسی خود میدانند، شرکت کنند”.
الکس وارد، تحلیلگر رسانه لیبرال مایل به چپ “واکس” با دووبویتز و گلدبرگ موافق نیست و معتقد است که سخنرانی روز دوشنبه وزیر خارجه آمریکا بار دیگر ثابت کرد که دولت ترامپ هیچ برنامهای برای ایران ندارد. او مینویسد: “استراتژی جدید، همانند استراتژی قدیمی ترامپ است.”
الکس وارد با استناد به سخنرانی اکتبر ۲۰۱۷ ترامپ نشان میدهد که همه آنچه که پمپئو در ۱۲ شرط بیان کرده پیش از این در سخنرانیهای خود ترامپ بیان شده بود. او میگوید این کابینه قراداد پیچیده هستهای کابینه اوباما و گروه ۵+۱ با ایران را میخواهد با چند پیشنهاد کلی و بدون بیان هیچ جزییاتی، تغییر دهد و ادعا کند که قراداد بهتری بسته است.
سوزان مالونی، از مقامات سابق وزارت امور خارجه در دولت جورج دبلیو بوش با وارد موافق است و میگوید که پمپئو استراتژی مشخصی علیه ایران ندارد؛ “بلکه یک کیسه پر از آرزوهایش دارد که آن را میتوان به عنوان پیشنهادی برای تغییر رژیم در ایران تفسیر کرد.”
اکبر شهید احمد و جسیکا شولبرگ هم در مقالهای برای “هافینگتون پست” مینویسند که آنچه در برنامه کابینه ترامپ نیست جزییات است: ” وزیر امور خارجه در مورد اینکه چگونه دیگر کشورهای جهان را متقاعد خواهد کرد تا توافق هستهای موجود را از بین ببرند، حرفی ندارد.”
احمد و شولبرگ میگویند پیشنهاد اصلی وزیر امور خارجه آمریکا برای متقاعد کردن تهران که به پای میز مذاکره بیاید، فشار تحریمهای بیشتر است. اما این دو نویسنده میگویند تحریمهای جدیدی که ایرانیها را مجبور به مذاکره کنند، بستگی به همکاری روسیه، چین و کشورهای اروپایی دارد که برخلاف ایالات متحده، خیال دارند با ایران مبادلات اقتصادی کنند. این دو نویسنده با اشاره به پیشینه کارکرد تحریمهای اقتصادی علیه ایران میگویند، مقامات کابینه باراک اوباما قبل از تلاش برای آغاز گفتوگوهای هستهای سالها مشغول طراحی چارچوب تحریمها با همکاری دولتهایی مانند چین و روسیه و اتحادیه اروپا بودند و بدون همکاری این کشورهای طراحی فشاری مشابه دشوار خواهد بود.
به مجموعه بدبینیهای اروپاییها نسبت به کابینه ترامپ، احمد و شولبرگ یک مورد دیگر را هم اضافه میکنند. این دو نویسنده میگویند که طی چند ماه گذشته، بریان هوک، مدیر دفتر برنامهریزی سیاستهای وزارت امور خارجه، مذاکراتی را با متحدان ایالات متحده باهدف ایجاد متممهایی موازی برای تکمیل توافق هستهای سال ۲۰۱۵ پیش برده بوده. بخشی از تلاشهای بریان هوک به نتیجه رسیده و اروپاییها با آن موافقت کرده بودند. اما در جریان اخراج تیلرسون، ترامپ ناآگاه از این تلاشهای موفقیتآمیز مقامات وزارت امور خارجه برای جذب اروپاییها، کار را به هم زده است.
پشبینیها: فشار اقتصادی تا فروپاشی یا جنگ؟
پشبینی احمد و شولبرگ این است که در ماههای آینده، تنشهای سیاسی بین ایالات متحده و ایران افزایش خواهد یافت. در داخل ایران هم با افزایش این تنشها، نیروهای تندرو با بیان این که “نمیتوان به غرب اعتماد کرد”، قدرت بیشتری خواهند گرفت.
جو اسکاربرو، نماینده پیشین جمهوریخواه از ایالات فلوریدا پیشبینیاش را در مقالهای برای “واشنگتن پست” نوشته و میگوید که رهبران ایران ثابت کردهاند که از رییسجمهوریهای آمریکا “ناقلاتر” هستند. او انتظار دارد که ایران به هر قیمتی در برجام باقی بماند تا متحدان اروپایی آمریکا نتواند بهانهای پیدا کنند و به درخواست ترامپ برای اعمال تحریمهای بانکی یا نفتی پاسخ مثبت بدهند. به نظر جو اسکاربرو، بدون تحریمهای ثانویه و کمکی اروپا یا چین، ایالات متحده آنچنان اهرم فشاری در مورد آینده اقتصادی ایران نخواهد داشت و همچنین قدرت کمتری برای فشار به برنامه هستهای ایران خواهد داشت – قدرتی که اگر چنانچه از برجام بیرون نیامده بود کماکان میداشت.
سوزان مالونی با اسکاربرو موافق نیست و معتقد است که تحریمهای تکجانبه آمریکا به هر حال برای جمهوری اسلامی دردسرساز خواهند بود. به عنوان مثال تحریمهایی که شامل شرکتهای چندملیتی بزرگ خواهند شد. اما مالونی معتقد است که سیاست کابینه ترامپ فاجعه است چون مهمترین اهرم فشار، یعنی همکاری چندجانبه برای مقابله با خطرناکترین سیاستهای ایران را کنار گذاشته است.
مالونی پیشبینی میکند که به جز قدرت گرفتن تندروها در ایران در واکنش به سیاستهای آمریکا، پیامهایی مانند پیام ۱۲ شرطی پمپئو موجب واکنشهای ملیگرایانه شود که سیستم فعلی حاکم بر ایران را تقویت میکند.
کارول جیاکومو، عضو هیئت تحریریه “نیویورک تایمز” هم با سوزان مالونی موافق است که لیست مطالبات پمپئو، بیشتر از اینکه یک لیست از استراتژیها باشد، رویاپردازی است: “این تفکر اگر منجر به درگیری و جنگ نشود، تنشهای منطقه را بدتر خواهد کرد.”
جیاکومو معتقد است که گرچه پمپئو در سخنرانیاش گفته است که دولت ترامپ به دنبال توافق جامع با ایران است، اما “هدف واقعی این است که یا رژیم جمهوری اسلامی را متوقف کنند و یا آن را مجبور کنند که برنامه هستهای خود را از سر بگیرد”. چیزی که به گفته جیاکومو به ایالات متحده و اسرائیل بهانه لازم برای اقدام نظامی علیه ایران را میدهد.
الی گرانمایه، عضو شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا به “الجزیره” میگوید سیاستهای آخرین آرایش کابینه ترامپ علیه ایران را شاید برخی “سیاست تغییر رژیم” بخوانند. او میگوید هدف این است که برای ایران شرایط را “شرایط تسلیم” کنند. به نظر گرانمایه محاسبات آمریکا در برابر ایران تغییر چندانی نکرده اما هدف تضعیف رهبری ایران در داخل و خارج کشور است. همچنین فراهم آوردن شرایط فروپاشی از طریق تحریم و تهدید به تحریم هر کشوری که با ایران مشارکت تجاری کند.
ترامپ برنامه ندارد و فقط در جهت خواسته اسرائیل و عربستان و به دنبال برهم زدن معادلات تجاری و تضعیف سازمان ملل و سازمان های حقوق بشر است . او کمترین اهمیتی به زندگی مردم ایران تحت فشارهای اقتصادی نمی دهد . اتحادیه اروپا و بقیه فقط می توانند متاسف باشند و کار ی از دستشان بر نمی آید چون سلطه اقتصادی آمریکا بی رقیب است و همه بانک های دنیا وابسته به آن هستند.
bijan / 23 May 2018
ترامپ همه چیز را به مثابه یک تاجر از دریچه موازنه قوا می بیند. در امور تجاری هدف سود سازی است و مسایلی از نوع عقیدتی همانند آرمان های سیاسی یا اخلاقی و اصول ایده ئولوزیک جایی ندارند. مشکل اینست که ترامپ در مورد ایرانیان هم معتقد است که مقدار زیادی تبلیغ آمریکایی باعث خواهد شد که ملت ایران چکمه ارتشیان آمریکایی ها را به چکمه سپاهیان و بسیجی ها ترجیح خواهد داد. ذهی عقل…اگر یک ملت در جهان قادر به رد کامل چنین بدلی باشد همان ملت بسیار با هوش و بصیرت ایران است. احتمالا بعضی ایرانی آمریکایی ها ئی که دلخوری شدیدی از انقلاب و رفتار ضد زنانه حکومت دارند خوشحالی بکننداما در مجموع کسی در ایران به آمریکایی ها گل نمی دهد آنهم بعد از تجاوز نظامی. ایران تهران نیست. تهران هم فقط شمال این شهر نیست.نتیجه آنکه فشار شدید آمریکا به اقتصاد ایران بهترین و موثرترین کمک برای تندروهای حکومت است.
خشایار / 24 May 2018
یک مشت نظراتمنفی در مورد شروط ۱۲گانه وزیر خارجه آمریکا رو جمع کردید بعنوان نظرات تحلیل گران چه بوده است به خورد ملت میدید متاسفانه ، در این شرایط اجرایی شدن این شروط بنفع ملت ایرانه که دقر پول هاش تو کشورهای همسایه خرج نخواهد شد و از طرفی نظام اهرم های ایدولوژیک خودشو از دست خواهد داد
Mehrdad / 25 May 2018
جمهوری اسلامی حدود چهار دهه است که هر نوع بلایی را به سر مردم خود آورده، از قتل و کشتار و شکنجه مخالفانش در داخل گرفته تا ترور اپوزیسیون خارج از کشور! از چوب حراج زدن بر منابع کشور گرفته تا از بین بردن طبیعت و محیط زیست! از خروج ارز و تلمبار کردنش در بانکهای خارجی گرفته تا التماس و گدایی از سران همان کشورها برای عدم تصمیم به رژیم چینج در ایران! نمایندگان این نظام در داخل، در طول این چهل سال هر روز مرگ بر یک کشور سر دادند و از دیوار سفارت کشور دیگر بالا رفتند و در کل هر روز برای کشور بحرانی خلق کردهاند تا بتوانند به زندگی و حاکمیت انگلی خود ادامه دهند.
ایران نهایتاً در یکی از این بزنگاهها، هست و نیستاش را به باد خواهد داد. چهل سال است که کشور هر روز با هدایت داهیانه خامنهای از انواع گردنههای خطرناک رد شده، که با نگاهی دقیقتر به گردنههای “خطر!” متوجه میشویم اصلاً لزومی به خطر نبوده که بخواهیم از گردنه خطر رد شویم! و تمام این مشکلات و خطرات ساخته دست خودشان بوده و هست، همانند قضیه هستهای و نوشتن بر روی موشکها، و دادن تسلیحات به حوثیها، تولید و تجهیز حزبالله، حشدالشعبی و هزاران درد بیدرمان دیگر که اینها خلق و نشر کردهاند.
امروز یکی از آن بزنگاههاست. مردم ایران دو راه در پیش رو دارند، یا از ترس ترامپ به حمایت از نظام دزد اقدام کنند تا ببینند این نظام دزد چگونه با ایجاد بحرانی دیگر زندگی و آیندهشان را تباه میکند، یا اینکه در این فرصت دست به شلاق برده و تکتک کارگزاران دزد و خائنشان را از اریکه قدرت به زیر بکشند و تنبیه کنند.
به نظر میرسد راه حل دوم بهتر باشد چون هیچ امیدی به توبه گرگ نیست!
فرزین / 25 May 2018
امریکا…. اسراییل…سعودی….مسئولیت و وظیفه ما مخالفین سرنگون طلب در مقابل مردم ایران چه میتواند باشد ؟ تحلیل های خفن ؟ شکوه و شکایت از سرکوب و بی عدالتی جمهوری اسلامی در ایران ؟ انتقاد از خل و چلی بنام ترامپ ؟…..خیر….اتحاد…اتحاد….اتحاد….
ایراندوست / 25 May 2018
به اين جمله سخنرانی اول مايک پمپعو توجه کنيد،
«اين ليست بلند است ولی ما اين ليست را ننوشته ايم»
و اين جمله سخنرانی دوم،
«من نگفتم ايران چه بايد بکند،فقط گفتم امريکا چه خواهد کرد»
حالا به اين جمله از آخرين سخنرانی پرزيدنت اوباما توجه کنيد،
«مهمترين موفقيت من در خاورميانه نگه داشتن و محدود کردن عناصر انسانی غيرمطلوب ـزباله انسانی ـ
درون مرزهای خاورميانه است،
و اگر ميخواهيد راز مخالفت و اتحاد يکدست اوپوزسيون عليه پادشاهی ايرانی را بدانيد به اين جمله از عضو ارشد کميسيون امنيت ايالات متحده توجه کنيد ،
«برقراری پاشاهی در ايران برخلاف منافع امريکاست»
درست شد؟
واضح تر و روراست تر از اين؟
دست از زندگی شيطانی ودورويی و دروغ و راحت طلبی و خيانت به يکديگر،به آب و خاک،طمع و پليدی برداريد و برای سرنوشت بهتر تلاش کنيد،همين۰
ايران بچگی من چه شد؟ / 26 May 2018
این سیاره موجودات مخوفی چون چنگیز مغول یا هیتلر بخود دید اما هیچکدام از این دیوها خاک سرزمین خود را نمی فروختند و قتل کشتار ویرانی و غارت را شامل مردم خود نکردند. اهریمنانی که بر ایران حاکم شده اند از بسیار ويژه گی ها متفاوت با دیوهایی که این سیاره بخود دیده است دارند. آنها بعلت خصوصیات اهریمنی خود کوچکترین وابستگی به جایی که بوجود آمده اند ندارند. در قتل کشتار و بیرحمی منحصر به فرد هستند.بشریت در غارت و شکنجه توسط این اهریمنان مشابه اش را تا کنون کمتر دیده است. آنها سرزمینی را که توانست مصیبت های عظیمی چون حمله بیابانگردهای عرب ٫هجوم مغولان و اسکندر مقدونی تحمل کند به ویرانی و نابودی کشانده اند.حتی از فروش خاک این سرزمین خود داری نکرده اند. قتل و کشتارهای آنان که لرزه بر وجود بشریت میاندازد.ما و بشریت با مخوفترین اهریمنان روبرو هستیم که درون کالبد انسان زندگی میکنند. مبارزه بشریت با این موجودات بینهایت مخوف و هولناک باید حتی شامل ایدئولوژیی که این هیولاها را تولید و به جان بشریت میاندازد شود در غیر اینصورت بشریت با وجود منشاء بوجود آمدن این هیولاها هرگز آرامش و امنیت را تجربه نخواهد کرد.
Mani / 27 May 2018