هسین – تأثیرگذاری (جلب کردن) /سهخطی بالا شادی آفرین دریاچه/سهخطی پائین در سکون، کوهستان/نام ششخطی به معنای “جهانی،” کلی”، و درشکل تصویری به معنای “تأثیرگذاری” و “انگیختن” است.
سهخطی بالایی، توئی، شادیآفرین است؛ سهخطی پایینی، که آن، به معنای در سکون است. سهخطی پایینی، که یک سهخطی محکم است با پافشاری خود و تأثیرگذاری آرام سهخطی ضعیف بالایی را انگیخته میکند، که این یکی با شادمانی و خوشحالی به این انگیختگی پاسخ میدهد. که ان، سهخطی پایینی جوانترین پسر است؛ سه خطی بالایی، توئی، جوانترین دختر است. پس از این قرار کشش جهانی دو جنس مخالف به یکدیگر نمود مییابد. در عشقبازی، اصل نرینه باید ابتکار عمل را به دست گرفته و خود را در زیر اصل مادینه قرار دهد.
درست همانطور که کتاب “در اندرشدن” (تحولات، یی جینگ) با شش خطی آسمان و زمین، به مثابه بنیاد “همگیات” حضور آغاز میشود، بخش دوم با ششخطی عشقبازی و ازدواج، به مثابه بنیادهای تمامیت روابط اجتماعی میآغازد.
داوری
تأثیرگذاری. موفقیت.
پشتکار باعث پیشرفت است.
به همسری گرفتن دوشیزه خوشاقبالی میآورد.
عنصر ضعیف در بالاست؛ عنصر قوی در پائین؛ از این قرار نیروهای آنها یک دیگر را جذب کرده، پس یگانه میگردند. این موفقیت را به همراه میآورد، چرا که هر موفقیتی به کشش دوجانبه منجر میشود با تکیه بر ایستایی درونی که در حال تجربه شادی بیرونیست، شخص میتواند از شادی افراطی جلوگیری کرده و آن را در حالت تعادل نگه دارد. این همان معنای “پشتکار باعث پیشرفت” است، چرا که این پشتکار و ثبات قدم است که میان فریب دادن و عشقبازی کردن تفاوت ایجاد میکند؛ در عشقبازی مرد قوی موقعیت پائیندست را در برابر دختر ضعیف برگزیده و ملاحظه او را رعایت میکند. این کشش میان دو همتا قانون کلی طبیعت است. آسمان و زمین به یکدیگر جذب شده و از این قرار تمامیت هستی در وجود میآید. در جریان چنین کششیست که خردمند در دل مردمان نفوذ کرده، و پس، جهان به صلح دست مییابد. از این کششهایی که آنها اعمال میکنند ما میتوانیم طبیعت تمامیت حضور در آسمان و زمین را درک کنیم.
انگاره
دریاچهای در روی کوه:
انگاره تأثیرگذاری.
از این قرار انسان برتر
با این آمادگی پذیرش مردم
آنها را تشویق میکند تا به او نزدیک شوند.
یی جینگ – آنچه را که دل میخواهد، پاها بدون درنگ در پس آن میدوند .در زندگی انسانی، عمل کردن به دلیل تحریکات هر هوسی اشتباه است و اگر ادامه یابد منجر به حقارت میشود.
کوهی با یک دریاچه در قله آن از اثر رطوبت دریاچه انگیخته میشود. این امتیاز از آنجا بهدست میآید که قله آن افراشته نیست، بلکه در دریاچه غرق شده است. این انگاره پیشنهاد میدهد که بایستی ذهن را فروتن و آزاد نگه داشت، چرا که در این حالت پذیرای آموزه خیر است. مردم خیلی زود از مشورت با کسی که فکر میکند همه چیز را بهتر از بقیه میداند دست میکشند.
خطها
شش در آغاز یعنی:
تأثیرگذاری خود را در شصت پا نشان میدهد.
یک حرکت، پیش از آنکه به راستی عملی بشود، در آغاز خود را در انگشتان پا نشان میدهد. هم اکنون ایدهای از تأثیرگذاری آماده است، اما فوراً برای دیگران آشکار نمیشود. تا آنجا که قصد و نیت آشکار نیست اهمیتی برای جهان خارج ندارد و بنا نیست منجر به خیر یا شر شود.
شش در خط دوم یعنی:
تأثیرگذاری خود را در عضله پشت پا نشان میدهد.
بداقبالی.
تعلل در خروج خوشاقبالی را به همراه میآورد.
در حرکت، ساق پا از پا پیروی میکند؛ خود ساق پا نه پیش میتواند برود و نه ایستادگی کند. از آنجایی که حرکت خودبهخود نیست، مصیبتوار است. انسان باید با صبوری منتظر باشد تا آن هنگام که به دلیل نفوذ حقیقی به عمل کشانده شود. بنا براین انسان صدمهای نمیخورد.
نه در خط سوم یعنی:
تأثیرگذاری خود را در پاها به نمایش میگذارد.
وابسته به آن چیزی ست که تعقیبش میکند.
ادامه آن حقارتبار است.
هر حالت قلب در حرکت تأثیرگذار است. آنچه را که دل میخواهد، پاها بدون درنگ در پس آن میدوند؛ پاها به دل تکیه دارند، و از آن پیروی میکنند. به هر حال در زندگی انسانی، عمل کردن به دلیل تحریکات هر هوسی اشتباه است و اگر ادامه یابد منجر به حقارت میشود. اینجا سه مسئله قابل پیشنهاد است. نخست اینکه یک انسان نبایستی شتابزده دنبال تمام افرادی که میل دارد بر آنها تأثیر بگذارد بدود، بلکه بایست قادر باشد که تحت شرایطی عقبگرد کند. حتی اگر یک کم باشد انسان باید در مقابل بوالهوسیهای کسانی که در خدمتشان است مقاومت کند. و بالاخره هنگامی که حالتهای قلبی خود انسان مد نظر هستند، هرگز نباید از قید و بندهای خود غافل بماند، چرا که این مبنای آزادی انسان است.
نه در خط چهارم یعنی:
پشتکار باعث خوشاقبالیست.
پشیمانی ناپدید میشود.
اگر انسانی در ذهن خود انگیخته است،
و افکارش اینجا و آنجا میپرد،
تنها آن دوستانی که او در آگاهیهایش بر آنها متمرکز است
تبعیت خواهند کرد.
اینجا به مکان دل رسیدهایم. ضرباتی که از این منبع سرچشمه میگیرد مهمترین است. به ویژه این در نهایت اهمیت است که این تأثیرگذاری پایدار و خوب باشد؛ پس، به جای خطری که از احساسات گسترده قلبی انسان برمیخیزد، هیچ دلیلی برای پشیمانی وجود ندارد. هنگامی که نیروی آرام شخصیت خود انسان دست در کار است، تأثیرات ایجاد شده درست هستند. تمامی آنهایی که پذیرای این تپشهای روحی هستند متأثر خواهند شد. تأثیرگذاری روی دیگران نبایستی خودش را به مثابه کوششی آگاهانه و ارادی به جهت سوءاستفاده از مردم نشان بدهد. در جریان تمرین چنین انگیختگی آگاهانهای شخص عصبی شده و از فشار اعصاب و کشیدگی آن فرسوده میشود. علاوه بر آن اثرات تولیدشده بر کسانی که ذهن شخص برآنها تمرکز دارد محدود میشود.
نه در خط پنجم یعنی:
تأثیرگذاری خود را در پشت گردن نشان میدهد.
پشیمانی در کار نیست.
پشت گردن سفتترین قسمت بدن است. هنگامی که تأثیرگذاری خود را در اینجا نشان میدهد، اراده محکم باقی مانده و نفوذ کردن منجر به اغتشاش نمیشود. از این قرار پشیمانی در اینجا مورد ملاحظه نیست. آنچه که آگاهانه در عمق وجود انسان، در ناخودآگاه جای میگیرد، از طریق خودآگاه نه قابل پیشرویست و نه امکان جلوگیری از آن وجود دارد. این حقیقتیست که اگر ما نتوانیم برخود نافذ باشیم نمیتوانیم دنیای بیرونی را تحت تأثیر قرار دهیم.
شش در خط آخر یعنی:
تاثیر گذاری خود را در آروارهها، گونهها و زبان نشان میدهد.
سطحیترین راه برای کوشش در تأثیر گذاشتن در دیگران حرف زدن است بیآنکه واقعیتی در پس و پشت آن باشد. تأثیری که به واسطه جنباندن محض زبان ایجاد شود باید ضرورتاً حقیر باقی بماند. از این قرار هیچ اشارهای به خوشاقبالی و بداقبالی نمیشود.
در همین زمینه:
::برنامههای رادیویی شهرنوش پارسیپور در رادیو زمانه::
::وبسایت شهرنوش پارسیپور::