محمود خوشنام – یکصد سال اخیر را باید شکوفاترین دوره آواز و آوازخوانی در تاریخ موسیقی ایران به شمار آورد. آوازخوانی در ایران، بر خلاف سازنوازی، هیچگاه با تحریم و تکفیر مطلق روبرو نشده است. از زمان صفویان که شیعیگری نیز رشد و پرورش یافت و برگزاری آیینهای مذهبی شدت و افزایش پیدا کرد، ملایان آواز و آوازخوانی را نیز به خدمت گرفتند و از این راه بر تأثیر مراسم آیینی خود افزودند.
ما در یکی از برنامههای پیشین، از تنی چند از آوازخوانان سنتی چون اقبال آذر و سیدحسین طاهرزاده و عبدالله دوامی یاد کردیم؛ اینک به چندتن دیگر میپردازیم که در تاریخ آواز ایران شهرتی بسزا یافتهاند و بعضاً سبک و شیوه تازهای را در آوازخوانی بهیادگار گذاشتهاند.
پیش از همه، باید از رضا قلی میرزا ظلی یاد کنیم که نامش برای نسل جوان امروز، حتی برای خوانندگان جوان، چندان آشنا نیست. آوازهای او دارای ویژگیهایی بوده که او را از همتایانش جدا میکرده است.
ظلی در سال ۱۲۸۵، سال برپایی جنبش مشروطه، در تهران زاده شد؛ و چون دریافت که صدای خوشی دارد، کوشید که تا در پرورش آن بکوشد. دیدار با عارف قزوینی در رشت، گرایش او را به موسیقی بیشتر کرد و نخستین بار در سال ۱۳۱۰، همراه با گروهی از نوازندگان، به آوازخوانی پرداخت و شهرتش زبان به زبان، در میان هنرمندان پیچید.
دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۱۲، صفحاتی از آواز او به وسیله بنگاه صفحهسازی “کلمبیا” که به ایران آمده بود، به ضبط درآمد. تحریرهای کشیده و شفاف، با بهرهگیری از نفس بلندی که داشت، همه را مفتون آواز او میکرد.از بد حادثه، سه چهار سال بعد، ظلی گرفتار بیماری سل شد و دیگر نتوانست آنگونه که باید، از صدای خود استفاده کند. البته گهگاه در مجالس دوستانه و به اصرار حاضران به آوازخوانی ادامه میداد.
ادیب خوانساری، آوازخوان برجسته مکتب اصفهان
رضاقلی میرزا ظلی، سرانجام در بهمن ماه سال ۱۳۲۴، در تهران درگذشت.
از آواز کمیاب رضاقلی میرزا ظلی، شماری صفحه بهیادگار مانده، با همراهی صبا، عبادی و مشیرهمایون شهردار. با هم به تکهای از آواز او در مایه ابوعطا و بههمراهی پیانوی مشیرهمایون گوش میکنیم.
[آواز با صدای رضا قلی میرزا ظلی در مایه ابوعطا با همراهی پیانو مشیرهمایون]
جلال تاج اصفهانی نیز از نامداران آوازخوانی در ایران است. او در سال ۱۲۸۲ در اصفهان زاده شد؛ شهری که سالها اقامتگاه آوازخوانان ورزیده بود و تاج توانست نزد شماری از آنها به فراگیری فوت و فن آوازخوانی بپردازد. سید رحیم اصفهانی، نایباسدالله و حبیب شاطر حاجی استادان او بودند. تاج به تهران که آمد، آمادگی شرکت در برنامههای موسیقی را پیدا کرده بود. از جمله، توانست در سال ۱۳۰۷ کنسرتی را با همراهی علی اکبر خان شهنازی برگزار کند و زمینه را برای ضبط صفحه فراهم آورد. در این ضبطها نیز بزرگان موسیقی سنتی، چون صبا و محجوبی، صدای او را همراهی میکردند.
بهترین ضبطهای آوازی تاج، با همراهی همولایتیهای برجستهی او، حسن کسایی و جلیل شهناز برگزار شده است.
جلال تاج اصفهانی، سرانجام در آذرماه سال ۱۳۶۰، در زادگاه خود درگذشت.
اما مکتب اصفهان آوازخوان برجستهی دیگری را نیز پرورانده است؛ اسماعیل ادیب خوانساری.
ادیبزاده خوانسار بود و مقدمات آوازخوانی را در همان شهر، از عندلیب گلپایگانی فراگرفت. ولی در ۱۸ سالگی به اصفهان رفت و کار را نزد سیدرحیم اصفهانی ادامه داد. او نیز وقتی رهسپار تهران شد، آمادگی کامل برای برگزاری کنسرت پیدا کرده بود.
ادیب خوانساری در تهران به خیل استادان سنتی پیوست و با همراهی آنان، به ضبط صفحاتی از آوازهای خود پرداخت.
در سالهای بعد، ادیب از نخستین خوانندگان برجسته رادیو ایران بهشمار میرفت. در کنسرتهایی در انجمن موسیقی ملی نیز شرکت کرد و صفحاتی از خواندههای خود را بهضبط درآورد.
شیوه ادیب خوانساری از سالهای دههی ۴۰ به بعد، پیش از سربرآوردن بنان، برای خوانندگان جوان چون سرمشقی بهکار میرفته است.
ادیب خوانساری، سرانجام در فروردین ماه سال ۱۳۶۱، در تهران درگذشت.
به تکهای از آواز او، در مایه دشتی، همراه با ویولون علی تجویدی و نی حسن کسایی گوش میکنیم.
[در اندرون من خستهدل ندانم کیست، ادیب خوانساری در مایه دشتی]
در همین زمینه:
::برنامه رادیویی “برجستگان سنتی” از محمود خوشنام در رادیو زمانه::
با سلام جناب خوشنام
بسیار برنامه هاتون قشنگه ولی خیلی کوتاه و تا بخوام ارتباط برقرار کنم تموم می شه
کاربر مهمان / 21 January 2012