سازمان عفو بينالملل اعلام کرد که ايران نبايد امير حکمتی را که در يک “محاکمه ناعادلانه” به اتهام جاسوسی برای آمريکا محکوم به مرگ شده است، اعدام کند.
سازمان عفو بينالملل در بيانيهای که دوشنبه ۱۹ دیماه منتشر کرد نگرانی خود را از احتمال اعدام امير ميرزايی حکمتی در هفتههای آينده اعلام نمود.
آن هریسون، مدیر موقت بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بينالملل در اينباره گفت: “مانند بسیاری از زندانیان دیگر در ایران، امیر حکمتی از حق محاکمه منصفانه برخوردار نیست و زمان و شرایط سیاسی در اين تصمیمگيری برای ما جای سئوال دارد.”
وی افزود: “برپايه تجربههای پيشين ما، مقامهای ایرانی در مقاطع حساس سیاسی گاه در اعدام زندانیان سیاسی از جمله افراد دوملیتی شتاب میکنند. نگرانی ما نيز این است که این اعدام در چند روز یا چند هفته آينده رخ دهد.”
به گفته عفو بينالملل حکم اعدام امير حکمتی در زمانی تصويب شده است که در پی ادامه غنیسازی اورانيوم از سوی ايران و تحريمهای وسيع عليه اين کشور، تنش در روابط ايران و آمريکا افزايش يافته است.
به گفته عفو بينالملل حکم اعدام امير حکمتی در زمانی تصويب شده است که تنش در روابط ايران و آمريکا افزايش يافته است
عفو بينالملل به اعدام چند زندانيان سياسی پس از رويدادهای سال ۸۸ در جريان اعتراضهای خيابانی به نتايج دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری اشاره کرده و آنها را نشانهای از هشدار به مخالفان حکومت دانسته است.
عفو بینالملل گفته است زندانيان سياسی در ايران امسال نیز با چنين خطری روبهرو هستند.
اين سازمان مدافع حقوق بشر در بيانيه خود به اعدام زهرا بهرامی، که دارای تابعیت دوگانه ایرانی و هلندی بود؛ غلامرضا خسروی سونجی، علی صارمی، جعفر کاظمی و محمدعلی حاجآقایی در دو سال گذشته با اتهامات سیاسی اشاره کرده و از وحید اصغری و سعید ملکپور، بهعنوان وبلاگنویسانی که از دولت ايران انتقاد کرده و به اعدام محکوم شدهاند نيز نام برده است.
در همين حال دولت آمريکا اتهام جاسوسی امير ميرزايی حکمتی را رد کرد و صدور حکم اعدام برای وی را محکوم نمود.
روز گذشته ۱۹ دیماه رسانههای ايران خبر دادند امير ميرزايی حکمتی به اتهام “جاسوسی برای آمريکا” به اعدام محکوم شده است.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران حکمتی را در رابطه با “همکاری با دولت متخاصم و عضويت در سازمان جاسوسی آمريکا (CIA) و همچنين تلاش برای متهمسازی ايران در تروريسم، محارب و مفسد فیالارض شناخته و برای وی حکم اعدام صادر کرد.”
جلسه محاکمه امير ميرزايی حکمتی سهشنبه ششم دی به رياست ابوالقاسم صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شده بود.
با اين حال خانواده حکمتی میگويند فرزندشان برای ديدن مادربزرگش به تهران رفته و “هرگز برای سازمان سيا کار نکرده است.”
علی حکمتی پدر امير ميرزايی حکمتی گفته است: “همسرم تلاش کرد تا او را از سفر به ايران منصرف کند اما او به ايران رفت. در دو هفته نخست هيچ مشکلی پيش نيامد اما در هفته سوم چند نفر به ديدن او رفتند و ديگر از او خبری نشد.”
به گفته خانواده حکمتی، امير حکمتی سپتامبر ۲۰۱۱ (شهريور ۱۳۹۰) بازداشت شده است.
امير حکمتی در آريزونا متولد شده و پس از گرفتن ديپلم به عنوان مترجم به تفنگداران دريايی آمريکا پيوسته است.
وزارت اطلاعات ايران شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰ اعلام کرده بود يک فرد ايرانیتبار را که برای آمريکا “جاسوسی” میکرده، بازداشت کرده است.
يک روز پس از انتشار اطلاعيه وزارت اطلاعات، تلويزيون دولتی ايران فيلمی از “اعترافات” امير ميرزايی حکمتی پخش کرد.
در اين فيلم کوتاه، ميرزايی حکمتی گفت: “نقشه آمريکايیها برای دستگاه اطلاعاتی ايران اين بود که ابتدا يکسری اطلاعات ارزشمند بدهند و بعد که وزارت اطلاعات ايران ديد اين اطلاعات خوب و با ارزش است با من تماس بگيرد تا آنها بتوانند مأموران اطلاعاتی ايران را شناسايی بکنند.”
این اقدام عفو بین المللی بسیار بشر دوستانه است ولیکن حضرت عباسی یک سازمان در
دنیا پیدا شود که این اقدامات جنائي آمریکا و اسرائيل را که تجاوز محسوب میگردند را هم
محکوم کند ، جالب اینست که اکثریت ایرانیهای مخالف و وسائل ارتباطی چه در داخل و
خارج سازمان مجاهدین را محکوم می کنند ولیکن انفجار مرکز موشکی ملارد را که بنا بر
اخبار خودشان بدست جاسوسان و حمایت اسرائيل انجام شده را جشن میگیرنند.
ندا را می کشند و در چند ساعت در دنیا با فیلم و عکس و حکم وکیل و قاضی در دنیا
منعکس میگردد.
ttp://www.youtube.com/watch?v=omZs2GPQ3c8&feature=relate
یکی از شاهدان از انگلیس سر در می آورد و دیگری در اسرائيل و بقیه در ………
وقتی ارتش آمریکا از آسمان میرسد چند تا گروگان گیر به ظاهر سومالی را دستگیر و چند
ملوان بدبخت را آزاد میکند تمام روشنفکران مخالف به ایران از دولت انتقاد میکنند که چرا
ایران از آنها تشکر نکرده،حالا سئوال میکنیم چرا آمریکا از این اقدامات جنایتکارانه اش معذرت
خواهی نمی کند با توجه به اینکه مبارزه با جنایت وظیفه همه است ولیکن تجاوز به حریم یک
کشور دیگر یک جنایت.
ترا به اجداتتان هر کاری برای یک لقمه نان حلال و حرام میخواهید بکنید انجام دهید ، ولیکن
وطن فروشی نکنیم.
دولتها می آیند و میرونند ولیکن وطن باقی میماند تاریخ ایران را بخوانیم پر از خیانت و جنایت
است که یک گروه کوچک منافع اگثریت را به نابودی کشیده است.
بار دیگر از مسئولین رادیو زمانه که فرصت درج مطالب را میدهد سپاسگزاری میکنم و همچنین
تشکراز توضیحات آقای منصور پیری در مقاله
هشدار آمریکا به کشورهای آمریکا لاتین برای توسعه روابط با ایران
yanin / 10 January 2012
آیا اتهام وارد کردن های این جاسوسان به ایران، و ادعای ساختن بمب اتمی توسط دولت ج.ا.ا. و محکوم کردن ملایان توسط دولت امریکا و رژیم صهیونیستی و نتیجتأ اعمال تحریم های غیرقانونی سازمان ملل را موجب نگشته است؟آمار کودکان بی سرپرست شده در نتیجه فقر و بیکاری که تحریمها عامل آن هستند را کسی میدند؟بیمارانی که به علت نداشن ایزوتوپها و عدم معالجه بیماران مبتلا به سرطان را عف بین الملل میداند؟شمار کودکان و جوانان و زنان بار داری را که به علت تحریمها دچار سوء تغذیه و بیماری شده اند را کسی میداند؟ ایا این جاسوسان هرگز به فکر بشر و یا ایرانی بوده اند؟اکنون هم میخواهند خرید نفت را تحریم کنند و دنبال یک بهانه واهی دیگر میگردند که مردم تحت ستم ملایان را بیچاره تر کنند که راه استعمار گری و سلطه جوئی خود را هموار نمایند.من به عنوان یک ایرانی معتقدم این خائن وطن فروش باید به حبس ابد محکوم شود [حد اقل ٢٠ سال در هتل شمقدری(اوین) زجر بکشد و نتیجه تحریمها را هم شخصا تجربه کند] تا مزدوران وطن فروش و ضد ایرانی از عاقبت وطن فروشی خوب آگاه شوند و هوس ماجراجوئی نکنند.اعدام عملی زود گذر و نادرست است ،اما زنده گذاشتن چنین خائنینی هم موجب اصلاح این جانیان نخواهد شد.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 10 January 2012
هموطن گرامی Yanin ضمن تشکر از همدردیت با ایرانیان داخل کشور و تشویق ما به وطن دوستی و اصالت داشتن،خدمت شما عرض میکنم که هر فرد و یا گروهی که در شرایط کنونی به دمکراسی واقعی احترام نکند،در جوامع بشری نه جایی دارد و نه منزلتی.به قول شما تاریخ کشور پر است از افراد چند شخصیتی فرصت طلب که نقش مخربی در پرسه دمکراسی مردم ایران دارند.متاسفانه احزاب و سازمانهای ایرانی هم به علت دو قطبی بودن قدرت جهانی در گذشته اجبارأ برحسب نزدیکی بینش سیاسی خود به یکی از ان دو قطب(بلوک شرق و بلوک غرب) وابسطه شدند و چون علاقه ای به مردمسالاری نداشتند،ارتباط انان به کانال جاسوسی ختم گردید و متاسفانه این ارتباطات هنوز در اعماق فکری برخی از ساسیون و معترضین اجتماعی موجود است.بعد از فروپاشی شوروی کمونیستهای واقعگرا متوجه این اصل شدند که به زور نمیشود خوشبختی و مساوات را به مردم هدیه کرد و انسان به صورت ژنتیک برتری جو و زیاده خواه و مستبد است.لذا این رفقا به جمع مرمسالاران پیوسته اند و خوشبختی خود و دیگران را در سیتمی دمکراتیک می بینند.برخی از رفقا هم هنوز در قرن گذشته سیر و سیاحت می کنند و مدام خواب بهشت کمونیستی خود را می بینند.دوستان وابسطه به نظام سرمایه داری هم با فرو ریختن توهمات کمونیستی و سوسیالیستی به خود مغرور شده و در صدد سلطه گری و یک قطبی کردن جهان به سرکردگی امپریالیزم آمریکا برآمدند.در این میان مسلمانان افراطی که نه وابستگی فکری کامل به نظام بی در و پیکر سرمایه داری دارند و نه علاقه ای به کمونیزم ،راه افراطی گری خود را هموار دیده و شروع به اسلامیزه کردن جهان نمودند.نتیجه این برداشتها این شده است که مذهبیون افراطی مسلمان،یهودی و مسیحی و غیره…. راه جنگ با یکدیگر را می پیمایند و نظام سرمایه داری برای یک قطبی شدن قدرت در کره زمین به سرکردگی آمریکا،جنگ افروزی و جنایت میکنند و نیروهای دمکرات هم در این گیر و دار با هر دو گروه در حال ستیز می باشند.متاسفانه عده ای در این تغییر و تحولات دچار بحران فکری شده اند و چون قادر به اصولی فکر کردن نیستند،هر از گاهی سازی جدید می زنند و یا همان اهداف پوشالی گذشته خود را دنبال میکنند و برخی هم طبق فرهنگ فرصت طلبانه ای که دارند،هر کجا ساندیس و دلار و یورو پخش میکنند،آنان مریدان ان مکتب و جزب و دسته شده و گاه سرباز نظام سرمایه داری و گاه کمونیستهای خلقی و گاه مذهبیون هستند.
در پایان خدمت شما و تمام سیاسیون ایرانی مخالف و موافق نظام ج.ا.ا. عرض میکنم که تنها راه نجات کشور برقراری مناسبات مردم سالاری است و برای رسیدن به ان هم همه باید همّت کرده و از خودگذشتگی نشان دهند و با انجام یک حرکت انقلابی ،ارسال پیام آشتی ملّی به اقای خامنه ای و ارسال پیام صلح به جبهه سرمایه داری زمینه فعالیت و مشارکت عمومی و مردمسالاری واقعی و پایدار را بوجود آورد.در اینمسیر موفقیتهمگان را آرزو دارم.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 11 January 2012