شهرنوش پارسیپور – همه ساله در میانه ماه جون کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران در گوشهای از جهان برگزار میشود. نخستین کنفرانس این بنیاد در سال ١٩٩٠ در شهر کمبریج در ماساچوست ایالات متحده برگزار شد، و از آن پس به همت گلناز امین هرساله در گوشهای از جهان این کنفرانس برگزار گردیده است. کمتر پیش میآید که کنفرانسی بتواند این همه سال به حیات خود ادامه دهد.
اما برگزارکنندگان کنفرانسهای بنیاد پزوهشهای زنان ایران با پای زنی قابل تحسین این مهم را برگزار میکنند. در سه روزی که کنفرانس ادامه دارد سخنرانیهای متعددی در زمینههای مختلف ایراد میشود. کنفرانس هرساله موضوعی را برگزیده و سخنرانان را به طرح مسائلی در همان زمینه دعوت میکند. موضوع کنفرانس سال ٢٠١٢ تقابل میان دو نسل از زنان است. کسانی که علاقمند به طرح نظریات خود هستند میتوانند به وب سایت کنفرانس مراجعه کنند. این وب سایت بسیار ساده است: [وب سایت کنفرانس]
اما نکته جالب این است که پس از ۲۲ سال دوباره شهر کمبریج میزبان کنفرانس خواهد بود. بنابراین به دلیل این تقارن بدنیست نگاهی هم به اساسنامه بنیاد بیندازیم:
بنیاد پژوهشهای زنان ایران نهادی است فمینیستی و غیر انتفاعی که به هیچ گروه و سازمان سیاسی و مذهبی بستگی ندارد. بنیاد، انواع فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و فکری زنان ایرانی را در بر میگیرد و شبکه ارتباطی گستردهای بین علاقمندان به فعالیتهای زنان ایرانی در سراسر جهان بهوجود آورده است.
از آنجا که تاریخ ایران بیشتر بیانگر شرح حال، رشادتها و پیروزیهای مردان است، بنیاد کوشش میکند با نگاه و زبانی زنانه به تاریخ ایران بنگرد و در حفظ و اشاعه آثار زنان ایران در حد توان بکوشد.
بنیاد پژوهشهای زنان ایران از سال ۱۹۹۰ کنفرانسهای بینالمللی خود را با شرکت علاقمندان از سراسر جهان برگزار کرده و پژوهشها، یافتهها و تلاشهای هنری ارائه شده به این کنفرانسها را به صورت سالنامه منتشر میسازد.
بنیاد پژوهشهای زنان ایران اهداف و برنامههای خود را با مشارکت و حمایت یاران و دوستداران پی ریخته و با پشتیبانی مالی و معنوی آنان به کار خود تداوم بخشیده است.
شهرنوش پارسیپور: با بیژن جلالی، شاعر معاصر در خیابان راه میرفتیم. از زیر پارچه بسیار بزرگی رد شدیم که شعاری روی آن نوشته بودند مبنی بر اینکه امام زمان بهزودی ظهور خواهد کرد. بیژن جلالی گفت عجیب است، ما داریم در عصر اسطوره زندگی میکنیم. این واقعیتیست.
البته میدانم که بسیاری از مردم، به ویژه مردان با واژه فمینیسم مشکل دارند. خود من نیز گاهی در برابر این واژه گارد میگیرم. از نظر من گفتوگو از انسان قابل درک است، اما گفتوگو از زنان و مردان به صورت جداگانه چندان خوشآیند نیست. اما افرادی که خود را فمینیست میدانند با دقت و علاقه از خود دفاع میکنند. آنها میگویند که فمینیست بودن به معنای مخالفت با مردان نیست، بلکه کوشش یک فمینیست در جهت اعاده حیثیت از زنان متمرکز است. میدانیم که واژه فمینیسم اکنون دیگر طنین خود را نسبت به سال ۹۰ از دست داده است، اما کنفرانس با علاقمندی این واژه را حفظ کرده. منتها در عمل ثابت کرده است که کوچکترین گامی خلاف اصول چامعه برنمی دارد. بسیاری از سخنرانان این کنفرانس مردان هستند. سخنرانیهای بسیار جالبی از سوی آنها ارائه شده است. یکی از جوایزی که همه ساله به یکی از شرکت کنندگان اعطاء میشود جایزه حامد شهیدیان است. جایزه از طریق خواهر او، ناهید شهیدیان در اختیار بنیاد قرار گرفته است. کنفرانس در عین حال هر سال یک زن را به عنوان زن برگزیده سال انتخاب میکند. گاهی شماری زن به اتفاق به عنوان برگزیده انتخاب میشوند. مادران خاوران از این نمونهها هستند.
اکنون آیا دوست دارید جزو سخنرانان کنفرانس باشید؟ این مسئله راه حل سادهای دارد. به وب سایت کنفرانس رجوع کرده و با دستاندرکاران تماس حاصل فرمائید. اگر مرد هستید از عنوان فمینیست نترسید. تا زمانی که عدالت کامل میان زن و مرد برقرار نشود این واژه نیز به حیات خود ادامه خواهد داد. اما من گاهی در کنفرانسهای بنیاد شرکت کردهام. البته نه به عنوان سخنران، بلکه به عنوان شرکتکننده ساده. این واقعیتیست که از این کنفرانسها بهره زیادی نصیبم شده است. به همین دلیل امسال تصمیم جدی دارم که متن یک سخنرانی را تحویل این کنفرانس بدهم و در مقام یک سخنران به کمبریج بروم. حدود شرکتکنندگان علاقمند به این کنفرانس به طور معمول جمعیتی معادل هزار نفر را در بر میگیرد.
اکنون به موضوعی که در سال ۲۰۱۲ مورد بررسی قرار خواهد گرفت توجه کنیم. اختلاف میان دو نسل از زنان موضوعیست به شدت قابل بررسی. ما این دو نسل را میتوانیم یا با فاصله سنی مشخص کنیم، و یا ابتکاری به خرج داده و فاصله فرهنگی را میدان بررسی فاصله میان دو نسل قرار دهیم. این واقعیتیست که فاصله میان مردم در ایران بسیار زیاد است. این فاصله الزاماً اقتصادی نیست، بلکه فاصله فرهنگی بسیار قابل مطالعهایست که به یکی از عوامل انقلاب اسلامی تبدیل شد. چنین به نظر میرسد که مردم در ایران یکدیگر را به خوبی درک نمیکنند. در حالی که بخشی از جامعه حتی در مقایسه با فرهنگهای غربی بسیار پیشتاز است، گروهبندیهای دیگری در جامعه زندگی میکنند که همبسته با مفاهیمی در اعماق تاریخ هستند. یعنی ما یک فاصله نسل داریم و یک فاصله فرهنگی، که گرچه مردم در یک زمان هستند، اما بهراستی به دو زمان متفاوت تعلق دارند. این مسئله را از زوایای مختلفی میتوان بررسی کرد. جمعیت زیادی منتظر ظهور امام زمان هستند. دستهای دیگر برعکس آمادگی کامل دارند که سوار سفینهای شده و به جستوجوهای فضائی بروند. در حقیقت فاصله این دو گروه نه تنها یک نسل، بلکه چندین نسل است. اکنون لایههای میان این دو گروه را چگونه میتوان بررسی کرد؟
به خاطر میآورم که با بیژن جلالی، شاعر معاصر در خیابان راه میرفتیم. از زیر پارچه بسیار بزرگی رد شدیم که شعاری روی آن نوشته بودند مبنی بر اینکه امام زمان بهزودی ظهور خواهد کرد. بیژن جلالی گفت عجیب است، ما داریم در عصر اسطوره زندگی میکنیم. این واقعیتیست. نمیخواهم بگویم یک واقعیت تلخ، بلکه این واقعیتیست که باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد. اکنون آیا شما این آمادگی را در خود میبینید که موضوعاتی در همین ردیفها را به عنوان موضوع سخنرانی خود انتخاب کنید؟
راستی آیا ممکن است روزی این کنفرانس در ایران برگزار شود؟ البته در شرایط فعلی چنین کاری امکان ندارد، اما اینکه امکان ندارد بسیار عجیب است. بنیاد پژوهشهای زنان ایران یک انجمن انقلابی نیست، بلکه دست در کار تحقیق دارد. بنابراین به راحتی میتواند کنفرانس خود را در ایران برگزار کند. اما در عمل این رویائی بیش نیست. دستاندرکاران در ایران از هر پدیده نویی وحشت دارند. اما به راستی جالب میشد که روزی این کنفرانس در تهران یا مشهد یا اصفهان یا تبریز یا شهر دیگری برگزار میشد. زنان ایران حرف زیادی برای گفتن دارند. هرقدر بیشتر جلوی زنان را بگیرند میدان فاجعه را گستردهتر خواهند کرد، چنان که در مقطع دهه ۶۰ هجری بهترین فرزندان ایران را به قتلگاه بردند، چرا که فرصت حرف زدن را از آنها گرفته بودند، و چون کار از کار گذشت آنها را کشتند. این در حالیست که کنفرانسهایی از این دست میتواند برای مردم این فرصت را ایجاد کند تا مشکلات را بررسی کنند و برای آنها راه حل بیابند.
از صمیم دل آرزو میکنم که روزی این کنفرانس در یکی از شهرهای ایران برگزار شود.
در همین زمینه:
::برنامههای رادیویی شهرنوش پارسیپور در رادیو زمانه::
::وبسایت شهرنوش پارسیپور::
با سلام. از ته دل دوستت دارم 22 سال است که یک بنیادفمنبستی (که به هیچ گروه دسته ای تعلق ندارد!!) را تشکیل داده اید!! باور کنید من اصلا قصد ازار هیچ کس را ندارم و لی از پنجاه سال پیش از هرچه اخوند و اخوند نماست متنفرم !!.
کاربر نادر / 10 January 2012
شهرنوش عزیزم
من تو را از صمیم قلب میستایم که بسیار به فکر مردمی.من خیلی علاقه دارم که چند کار تحقیق در حوزه زنان انجام دهم اما استبداد راه را بسته است!!! به امید لحظه ایی که همه با هم توانایی انجام این مهم را در ایران داشته باشیم.دوستدار تو علی
ali / 10 January 2012