بانک مرکزی ایران برای کنترل نرخ ارز روند تزریق ارز به بازار را متوقف کرد.
به گزارش خبرگزاری دولتی دانشجویان ایران (ایسنا)، بانک مرکزی دیگر نه از طریق صرافی بانکها ارز میفروشد و نه از طریق صرافیهای منتخب خود به بازار ارز تزریق میکند.
پیش از بحران بهوجودآمده بانک مرکزی با توسل به این روشها، نیاز بازار به ارز خارجی را تأمین میکرد. در این روش، صرافیهای مجاز میتوانستند هر بار بین ۵۰ هزار تا ۱۰۰ هزار دلار ارز دریافت کنند و آن را با اختلاف قیمت ۱۰ تا ۱۵ تومانی در بازر بفروشند.
در هفتههای اخیر اما قیمت دلار آمریکا در ایران با شیبی صعودی افزایش یافت و دوشنبه ۲۰ فروردین از مرز ۶۰۵۰ تومان هم گذشت. در حال حاضر دولت دلار را تکنرخی و قیمت آن را ۴۲۰۰ تعیین کرد. علاوه بر این، فروش ارز آزاد و نگهداری بیش از ۱۰ هزار یورو را نیز ممنوع شده است.
به گزارش ایسنا، تأمین نیازهای اصلی به ارز بر اساس سیاست دولت به طور غیرمستقیم و از طریق سامانههای تعیینشده صورت میگیرد. صرافیها به همین دلیل از خرید و فروش اسکناس ارزی منع شدهاند.
با این وضعیت برنامه اقتصاد دولت روحانی تعطیل شد و برگشت به همان حالت دهه اول انقلاب! اقتصاد شدیدا دولتی و با این تفاوت که حالا بیشتر دادو ستد اقتصادی در دست سپاه و بنیاد های وابسته به حاکمیت اند که با رانت و امتیاز های ویژه صاحبان واقعی ارز دولتی خواهند بود . دولت روحانی اگر استعفا نکند ریگی به کفشش هست .
bijan / 14 April 2018
«شیبی صعودی» یعنی چه؟!؟ شیب نزولی است همچون نظام هرج و مرج ولایتی حاکم بر کشور که در حال نزول است و سقوط!!!
میر ز ا رضا / 14 April 2018
اقدامات اورژانسی دولت بایست باشد، نبایست قطع باشد اما حتما کنترل برای جلوگیری از ونزوئیلایی شدن.
الان تراز ارزی مثبت است و کمبود ارز نیست.
بانکداری عضوی سرطانی اقتصاد کشور است. سرطان سپرده ربوی ملت به خاک سیاه شنان. این سرطان باید حذف شود.
مشکل اینست توطئه دول متخاصم برای نابوید ایران با فروپاشی اقتصادی ایران کلید خورده . متاسفانه انالیزهایم نشان میدهد این دول متخاصم و عوامل داخلی و خراجی شان میخواهند تراژدی هولکاست دیگر در ایران رقم بزنند از طریق فقر و قحطی.
همه پروژهایشان رسوا شده و فقط در رسانه های پرمخاط منعکس نمی شود تا مردم عادی متوجه نشوند. هولکاستی دیگری مانند جنگ جهانی اول در ایرا ن می خواهند راه بایندازند. قصدشان فقط سرنگونی دیکتاتوری مذهبی نیست و بلکه میخواهند ایران را صفحه روزگرا محو کنند! بهر وش کثیف ناوبدی مردم زا طریق فقر و قحطی! هولکاست دوباره مردم ایران!
اساس نابود شدن سرمایه مردم و گسترش فقر چه کمکی به سرنگونی یکند؟ اگر منظور ناراضی کردن مردم از حکومت است، من تضمین میدهم تا سه سال دیگر ترامپ هست، 75% تا 85% هر نوع رفراندومی بشود رای به برکناری حکومت میدهند و سکولار دمکراسی انتخاب میکنند. این نارضاییت فعلی عمیق تر از این حرف است.
از یک طرف می گویند انقلاب و شورش بد است و اما دارند اقتصاد را ایران نابود یکند.
ایران فقط مشکل ارزی اش عدم تعادل و عدم ارتباط با کشورهای موثر مثل امرکیا است و دلیلش هم این حکومت مشتی بی وطن است در ایران، اگر مثل یک معمولی باشد به خودی خود این همه مشکل نخواهد داشت.
قطعا بایست این ارز از حکومت گرفته شود و تنها راهش واگذاری منابع تولید ارز حکومتی به مردم به صورت سهام مالکت رایگان در چارچوب عدالت توزیعی است. نه خصوصی سازی و نه حکومتی هیچ کدام معقول نیست.
باید نفت و گاز و بقیه منابع تولید ارز از حکومت گرفته و مردمی شود. حکومت نیز از طرق مالیات کسب درامد ریالی کرده و ناچار باشد مثل هر مشتری دیگر ارزشش از بازار بخرد. در این صورت دیگر حکومت نمی تواند با تسعیر، کسری بودجه اش را پوشش دهد و یا در خارج ماجراجوی کند.
یکی از پایه هیا نابودی دیکتاتور ی در کشور ی مثل ایران گرفتن منابع تولید ثروتزا از حکومت و واگذار کردنش به مردم است.
بوف بینا / 15 April 2018
این کار دولت برای کوتاه مدت خوب است. همان طور ر در کشورهای قدر اقتصادی هم در بحران ها حتی بازار بورس شان تعطیل میکنند. این چیز عجیبی نیست. به ره حال دولت می خوسات کسری بودجه اش جبران کند و بهانه خوبی پیدا کرد که قیمت دلار 600 تومان گران کند و اعلام تک نرخی.
فقط اینبار زیر حرفش نزد و این تک نرخی ادامه دهد. نوسان و نامعمول بودن وضعیت بدتر است گرانی است.
دولت باید قیمت دوسالانه تغییر دهد و نه در طول یکسال. یا دست کم بازه تغییر رسما اعلام کند مثلا حداکثر +- 3% سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی بتوانند برنامه ریزی کنند.
نباید اجازه داد وضعیت ایارن به حالت وزنوئیلا در بیاید.
اکثر کسانی می رپسم و یا مطالعه میکنم دلیل اصلی سیاسی می دانند.
مثلا نقدینگی ایران بالاست. سال 1395 معادل تولید ناخالص شده (98%) اما اکثر کشورهای قدر مانند ژاپن نقدینگی شان بیش از تولید ناخالصشان است. پس لزوما نقدینیگی موثر نیست. تراز ارزی هم مازاداست. پس مشکل کجاست؟! بنظرم:
1- رشد نقدینگی بیشتر رشد اقتصادی است همراه رکود و تورم و امکان سرمایه گذاری مولد نیست و در نتیجه این پول به سمت ارز می رود و موجب افزایش تقاضا.
2- فشار روانی و استرس از دست دادن ارزش پول بخصوص با تهدید تحریم.
اما مردم دارند ریسک بزرگی میکند و احساسی عمل میکنند . سال 1386 و 1391 نیز این وضعیت پیش امد. مردم هجوم اوردند برای تبدیل نقدینگی به خانه و ارز و طلا . اما بعد از یک حباب بزرگ و ترکیدنش (حکومت هم احتمالا دست داشت چون نقدینگی جمع می کرد) در نهایت زیان سنگین دیدند بخصوص مردم عادی.
هنوز کسانی خانه ها خود فروختند و زمینهای حواشی شهرها خریدند، کمر راست نکردند از آن ز یان. هنوز هم بسیاری از انها در خانه اجاره ای زندگی می کنند ان هم بعد از ده سال نتواستند خانه بخرند!
این خطر هست خریداران ارز و طلا با یک زیان سنیکن روبرو شوند.
عدالت توزیعی / 15 April 2018
اما تا حکومت-دولت فروشنده ارز باشد همین است. حکومتی دائما ماجراجویی خراجی می کند و هزینه رتاشی برای ملت میکند. حکومتی در توسعه اقتصادی ناکام ب.ده و به دلیل فساد مالی عظیم نمی تواند درامد مالیاتی اش را با مخارجش سر به سر کند. یک سوم ارز را می برد به صندوق توسعه و ناکجا اباد و نیمی را هم دولت بید تبدیل به ریال کند تا بودجه تامین کند.
دو پیشنهاد رایج است:
1- دولت این پول اصلا دست نزند / که نمی تواند / هم اکنون حکومت با ذخایر ارزی کلی احتکار کرده است. بنابر روایتهای مختلف، در حالی کشور 130 تا 300 میلیارد دلار در اختیار دارد و خرج نمی کند!، ولی پروزه های بزرگی مثل راه آهن چابهار-مشهد لنگ تامین بودجه است و دست کمک به اجانب دراز می کنند!
2- کالا بخرد و بیاد بفروشد در داخل و ریال کسب/ ممکن است باز گرانی دوباره در ظاهر کالا ظاهر شود و تولیدکنندگان داخلی زیان به بینند. / مگر حکومت-دولت مثل برخی کشورها، حقوق کارکنانش به دلار و بقیه رازهای خراجی به پردازد! این روش عجیبی است، ولی منطقی است.
مسئله هیمن است حکومت-دولت نباید صاحب و فروشنده ارز نفتی باشد.
تنها راه حل اساسی ، واگذاری مراکز تولید درامد ارزی حکومتی-دولتی به مردم است. چون این مراکز تولید درامد ارز نفتی متعلق عموم مردم است، تنها راه سریعش، توزیع سهام مالکیت به صورت رایگان است و در عوض دولت مالیات ریالی از محل درامد بگیرد از این شرکتها.
شرکتهای نفتی هم ناچار دلارهایشان می فروشند در بازار و رقابت بوجود میاید و ارز نرخش همیشه پایین و طبیعی است. چون دیگر حکومت دست در فروش ارز ندارد و نمی تواند برا ی جبران کسری بودجه ارز را گران کند و برعکس خریدار ارز حتی خواهد بود و در نتیجه حکومت-دولت طرفدرا ارزانی ارز خواهد بود!
عدالت توزیعی / 15 April 2018
کل نقدینگی ریالی داخل، 1450 الی 1500 هزار میلیارد تومان است که بر اساس دلار 4200 تومان معادل 375 میلیارد دلار است. یعنی اگر سخن امدنیوز تایید شود که 280 میلیارد دلار دپو و ذخایر 20 ملیارد دلار خانگی، دهها میلیارد دلار دیگر. یعنی سر به سراست.
حقیقت تلخ این است دولت متخاصم و رانتخوران داخلی دارند جو روانی وارد میکنند.
اگر یک حکومت ملی شود، به راحتی می توالند کل نقدینگی بلا استفاده که شاید 10% کل کل است را می تواند جمع کند.
چند مشکل:
1- کمبود اقتصاددان آگاه و صادق و لاقل وطن پرست که این حقایق را بگوید. بی وطنی و مزدوری اقتصاددانهای حکومتی و بخشی از اپوزیسوین و مزدور دول متخاصم این حقایق نمی گویند رسانه های پرمخاطبی نیست. این بخش اپوزیسیون بی غیرت که می خواهد راحت حکومت تصاحب کند و حاضرست رد ایارن قحطی و هلوکاست به پا کند! دریغ از رسانه های مستقل که نظر مردم برسانند. فقط دیکتاتوری رسانه ای و تک صدایی.
2- کمبود مردم خواهی در حکومت. بی وطنهای اشغالگر ایارن.
3- سادگی مردم که راحترین کار یعنی خرید ارز انجام می دهند. اکثر این مردم سرشان هر بار کلاه می رود. این بار هم جیب خواهند زد این مردم کلاهبرداران حکومیت و اجنبی پرست .
طمع و حرص این بار کار ست میدهد. درحالی یک سرمایه گذار عاقل می رود در بخشی سرمایه گذاری کند که حکومت و باند کمتر دست داشته باشند. الان مستغلات مطمئن ترین است. مواد غذایی ماندگاری بالا.
شواهد / 15 April 2018
قطعا راه برون رفت ، استقرار یک حکومت ملی است که سیاست خارجی اش معقول باشد. مثل مثالهایی عدلت توزیعی گفته.
این نسخه های موسوم نولیبرال اخر سر یک هلوکاست دیگر در ایارن ایجاد خواهد کرد. تمامی شرایط این هلوکاست فراهم شده:
1- فقر و بیکاری وکاهش قدرت خرید
2- خیانت وسیع و نفوذی های ضد ایرانی در حکومت
3- توطئه مداوم دول متخاصم
4- غلبه رفتار سرمایه سالاری و حرص و آز / نمونه اش احتکار سرمایه از حکومت تا بخش خصوصی
5- مغشو ش بودن آگاهی اقتصادی عمومی و فریب خوردگی تمام نشدنی مردم
شواهد / 15 April 2018
برای خامنه ای وب قیه عوامل ساهی و غیره دارند ادای ملی گرایی در میاورند / مطلبی پیدا کردم رد اینترنت که هشداری به باشد به حریصان:
قانون 70 درصد
درگیر تجملات عذاب آوری که همه انرژی و درآمد شما را محاصره میکند نشوید.
كتابی خوندم به نام قانون 70٪!!!!
70 درصد برنامه های آخرین مدل گوشی ها، بدون استفاده می ماند!
به 70 درصد سرعت یک ماشین گران قیمت و آخرین سیستم نیاز نیست!
70 درصد فضاهای یک ویلای لوکس، بدون استفاده می ماند!
70 درصد یک قفسه پر لباس، به ندرت پوشیده می شود!
از 70 درصد استعدادهایمان استفاده نمیشود!
70 درصد از محبت و عشقمان را ابراز نميكنيم!
70 درصد از کل درآمد طول عمرمان، برای دیگران باقی می ماند!
روزهایمان می گذرد و پول هایمان در بانک ها و عشقمان در سينه می ماند..
وقتی که زنده ایم فکر می کنیم پول کافی برای خرج کردن نداریم، اما وقتی که می میریم پول بسیار زیادی می ماند که هنوز خرج نشده اند..
ثروتمندی می میرد و برای زنش 1.9 میلیون دلار در بانک باقی می گذارد و سپس زن با راننده شخصی شوهرش ازدواج می کند!
راننده می گوید: همیشه برای رئیسم کار کرده ام اما الان می فهمم رئیسم برای من کار می کرد!!
و چقدر 70 درصد دیگه! قسمت جالبی از متن کتاب تسخیر شدگان داستايوفسكى
بوق بینا / 15 April 2018
رهبری جهوری اسلامی ولایت فقیه، که از فیلم یتیم خانه ایران تقدیر کرده است. این فیلم به موضع هلوکاست قتل عام مردم بر اثر قحطی بالغ بر ده میلیون فر مردم بینوای ایران در سالهای 1917 تا 1919 پرداخته/ بدان که اکنون شرایط یک هلوکاست دیگر فراهم شده است!
پول بیت المال احتکار نکنید. ثروت ملی مردم ایران به خودشان بدهید. اکنون دو سوم مردم در فقر بسر می برند.
نسل سوزی بس است. دست این سیاست هیا ستیزه جویی خارجی بردارید. ان قدر غارت شده تا چند نسل بعدتان بخورند تمام نمی شود.
بوق بینا / 15 April 2018
پنجم ادریبشهت 1287 ه.ش اولین چاه نفت در مسجد سلیمان به نفت رسید. چهل روز دیگر 110 سالگی اینرخداد مهم اقتصادی است.
متاسفانه برخی دانسته یا ندانسته گناه مصائب ایران به گردن کشف نفت و نفتی شدن اقتصاد ایران میدانند. این بقول مسلمان ها، کفران نعمت است!
در تاریخ اقتصاد جهان، به ندرت ما کالایی معدنی داشتیم که چنین سود بالایی داشته باشد. فقط برای اینکه مخاطبان عادی که از اقتصاد اطلاعات کافی ندارند بدانند نفت چه نعمتی بزرگی در دست کشوری مثل ایران بوده است:
هزینه تولید نفت خام در مناطق خشکی ایران هر بشکه ده دلار است، این را مقاطعی تا بیش از 120 دلار هم فروخته اند، اکنون متوسط فروش نفت ایران 60 دلار است! یعنی هم اکنون سود خالص از فروش نفت 50 دلار (500%) است!
هر کسی اندکی کار تجاری و اقتصادی کرده می داند چنین کالایی حکم طلا دارد و برای همین بدان طلای سیاه می گویند. تازه این طلای سیاه اگر درفرایند زنجیره تولید محصولات پتروشمی و پایین دستی انجام شود، هر بشکه (10 دلار) را می تواند تا 1300 دلار ارزش افزوده استحصال کرد.
براستی چرا بی عرضگی و فساد حکومتیان در طول این 110 سال را به گردن وجود نعمیت نفت می اندازند؟!
حکومت ولایت فقیه و عوامل شریکش مانند سپاه و امنیتی ها و کارگزرانش عوام فریبانه هی می گویند مشکل ما نفت است! اقتصاد نفتی!
نه اگر یک حکومت ملی مردی بود، با واگذار کردن رایگان سهام مالکیت شرکتیهای نفتی به صاحبان حقیقی اش یعنی عموم مردم به صورت فوری، علاوه بر ریشه کن کردن فقر و افزایش قدرت خرید، زمینه ظهور دیکتاتوری حکومتها برای همیشه نابود می کرد. هرگز هم این مسائل مثل گرانی ارز بوجود نمی آمد.
پول نفت در دست حکومت (بانک مرکزی و صندوق ارزی و ارگانها نظامی و امنتی و افارد فاسد واسطه پوراسانتی و رشوه بیگر و …) موجب افزایش پایه پولی در بانک مرکزی می شود.
پایه پولی پول قدرتمند است، یعنی اگر – به صورت ریالی – یک واحدش به اقتصاد تزریق شود، می تواند گاهی تا 5 برابر نقدینگی ایجاد کند (خلق پول کاذب توسط بانکداریسنتی +بانکداری الترونیک مزید بر علت!). رشد حجم نقدینگی لجام گسیخته در این چند دهه در ایران همین است، تسعیر ارز به ر یال پول قدرتمند ارز نفتی را حکومت به به جهت پوشش کسری بودجه انجام میدهد. یک روش اصلی رفرم اقتصادی در ایارن حذف این سرطانهای اقتصادی است.
بینا / 16 April 2018