فقط کافی بود تا کشورهای اصلی تامین کننده نفت و گاز دنیا در منطقه خاورمیانه از بهار عربی تاثیر بگیرند تا پازل بحران اقتصادی فراگیر دنیا تکمیل شود.
اما به هرسختی که بود اقتصاد دنیا سال ۲۰۱۱ میلادی را به پایان برد، درحالی که اعتراضات و آشوبها به وضعیت معیشتی و رفاهی به خصوص در اروپا و آمریکا همهگیر شده است. باید دید تدابیر سران یورو و دلار برای مهار بحران و پاسخگویی به معترضان در سال جدید به کجا میرسد و آیا آنطور که پیشبینی میشود، سال سختتری در پیش است یا نه.
آمریکای بدهکار و امیدوار
گروهی از آمریکاییها چاره کار را در جنبش «تسخیر وال استریت» دیدهاند و با تجمعات مستمر خود، تزلزل وضعیت اقتصادی آمریکای بزرگ و قدرتمند را به دنیا مخابره کردند.
اما تعدادشان آنقدر کم هست که دولتِ همچنان محبوب اوباما، نگرانی زیادی بابت تبعات سیاسی و اجتماعی آن نداشته باشد. نگرانی اصلی آنجاست که دموکراتها دولت را با حدود ۱۰ هزار میلیارد دلار بدهی تحویل گرفتند و حالا دولت بیشتر از ۱۴ هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار بدهکار است و توانایی بازپرداخت آن را هم ندارد. به زبان دیگر هر شهروند آمریکایی حدودا ۵۰ هزار دلار بدهی دارد.
دموکراتها دولت را با حدود ۱۰ هزار میلیارد دلار بدهی تحویل گرفتند و حالا دولت بیشتر از ۱۴ هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار بدهکار است و توانایی بازپرداخت آن را هم ندارد. به زبان دیگر هر شهروند آمریکایی حدودا ۵۰ هزار دلار بدهی دارد
در دنیا آژانسهایی هستند که اعتبارسنجی اقتصادی انجام میدهند و چیزی نمانده بود تا اعتبار آمریکا در این آژانسها کاهش پیدا کند.
پس دموکراتها و جمهوریخواهها در کنگره متحد شدند؛ سقف بدهیها موقتا بالاتر رفت و دولت متعهد شد در طرح بودجه هزینههای خود را در ده سال آینده به میزان یک هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار کاهش دهد. بزرگترین امتیاز هم نصیب جمهوریخواهان شد و اوباما از طرح جنجالی افزایش مالیات ثروتمندان فعلا دست کشید و اوضاع مالیاتی فعلا به همان پاشنهای میچرخد که داد معترضان «تسخیر وال استریت» را درآورده است.
روزهای ناگوار یورو
مارگارت تاچر پیشبنی کرده بود که پول واحد اروپا، کشورهای عضو را به دریوزگی برای آلمان میکشاند. به نظر میرسد تا اینجا سیاستمدار نخبه و متبختر انگلیسی درست حدس زده است.
حال یورو و اقتصاد اروپا اصلا خوب نیست و آلمان نقش ناجی را بازی میکند. بدهی دولتهای اروپایی منطقه مالی یورو به ازای هر شهروند ۳۵ هزار دلار است و مشکلات از دو کشور بحرانزده یونان و ایرلند درسال ۲۰۱۰، به سایر کشورها در سال ۲۰۱۱ هم سرایت کرد.
“صندوق نجات یورو” یکی از چارههایی بود که سران اروپایی به کار بستند و در مرحله اول با ۷۰۰ میلیارد دلار آغاز بهکا کرد. اما تنها در ایتالیا دولت سیلیو برلوسکونی ۲۰۰ میلیارد دلار بدهی داشت و در این شرایط اقتصادی ناگوار، پیچیدن داستان عیاشیهای نخستوزیر متمول کافی بود تا سقوط دولت را رقم بزند.
اکنون ایتالیاییها دست به دامان یک اقتصاددان شدهاند و ماریو مونتی را در پست نخستوزیری نشاندهاند اما کارشناسان میگویند نه تنها بهبود زودرسی درپیش نیست بلکه کاملا محتمل است آشوبها و اعتراضات یونان در ایتالیا هم تکرار شود. بنا بر همین پیشبینیها اسپانیا و پرتغال هم گزینههای بعدی هستند و صندوق نجات یورو -که دور دوم آن با ۴۰۰ میلیارد اعتبار از تابستان سال جاری میلادی آغاز بهکار میکند. برای نجات کشورها از دومینوی بحران اقتصادی کار سختی پیش رو دارد.
حال یورو و اقتصاد اروپا اصلا خوب نیست و آلمان نقش ناجی را بازی میکند. بدهی دولتهای اروپایی منطقه مالی یورو به ازای هر شهروند ۳۵ هزار دلار است و مشکلات از دو کشور بحرانزده یونان و ایرلند، به سایر کشورها هم سرایت کرده است
انگلستان هم که هنوز با یورو میانه خوشی ندارد و مدام در برابر تصمیمات اقتصادی اتحادیه اروپا ساز مخالف میخواند، حال و روز خوشی ندارد. در بریتانیا هم بار بدهی دولت به ازای هر انگلیسی ۳۰هزار دلار بر دوش شهروندان سنگینی میکند. اعتصابات و اعتراضات سراسری هم در سال ۲۰۱۱ این کشور را بینصیب نگذاشت و دولت که در چارهجویی اقتصادی عاجل ناکام بود، سرکوب معترضان را در دستور کار قرار داد تا از این نظر هم انتقادات فراوانی را متوجه خود کند.
چین همچنان تعیین کننده است
در آسیا اژدهای اقتصادی چین همچنان پرجوش و خروش بود. اما میزان صادرات و رشد تولید ناخالص ملی چین در سالی که گذشت، روند نزولی داشت. این میتواند ناشی از کیفیت نازل محصولات چینی باشد که در درازمدت خود را به فاکتور قیمت ارزان تحمیل کرده و یا به انتخاب مقصد اشتباه سرمایهگذاریها برگردد.
دو سال پیش این چینیها بودند که با سرمایهگذاری هزار و ۲۰۰ میلیارد دلاری خود در آمریکا، یکی از ناجیان و عوامل پشت سرگذاشتن بحران شدید مالی شدند اما حالا تصمیم گرفتهاند در اروپا سرمایهگذاری کنند و آنطور که دویچهوله از قول منابع خبری گزارشداده است، ۳۰۰ میلیارد دلار از سرمایهشان را به اروپا میبرند.
ژاپن هم به شدت تحت تاثیر زلزله و سونامی ویرانگر سال ۲۰۱۱ بود. چشمبادامیها همیشه روحیه و پشتکار عجیبی برای جبران مشکلات و پیمودن راه پیشرفت دارند اما مصیبت سال ۲۰۱۱ آنقدر عظیم بود که بهاینراحتی نتوانند از زیر بار آن کمر راست کنند. اما سایر جهانیان با هول و هراسی که از حادثه نشتی رادیواکتیو از نیروگاه هستهای فوکوشیما همراه بودند و این موضوع در روند تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و سرمایهگذاریهای هستهای تاثیرگذار بود و تاثیرات آن دستکم تا سال ۲۰۱۲ هم پایدار است.
اقتصاد جهانی و نوادگان تزارها
خیلیها مشتاقند تا سرانجام اعتراضات روسها به نتایج انتخابات ریاستجمهوری این کشور را ببینند و اینکه آیا بزرگترین حامی و شریک اقتصادی دیکتاتوریهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم به دردسر میافتد یا نه.
دو سال پیش این چینیها بودند که با سرمایهگذاری هزار و ۲۰۰ میلیارد دلاری خود در آمریکا، یکی از ناجیان و عوامل پشت سرگذاشتن بحران شدید مالی شدند اما حالا تصمیم گرفتهاند در اروپا سرمایهگذاری کنند
اما در بحبوحه اعتراضات، روسیه با استقبال شدید کشورهای اروپایی، سرانجام پس از ۱۸ سال به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمد. البته رئیس شورای اروپا از انتخابات برگزار شده و رویه دولت روسیه نسبت به معترضان ابراز نگرانی کرد اما دیمیتری مدودف که میدانست اروپا تا چه میزان از حضور روسیه و دراختیار گرفتن بازارهای این کشور خوشنود است، در جواب از دخالت سایر کشورها از امور داخلی کشورش انتقاد کرد.
در این میان با برداشته شدن مقررات گمرکی شدید روسیه برای واردات، مردم روسیه نیز به کالاهای باکیفیت خارجی دسترسی پیدا میکنند اگرچه کارشناسان نسبت به احتمال تعطیلی برخی صنایع کوچک و ضعیف روسیه نیز هشدار دادهاند.
اقتصاد امریکا انقدر بزرگ است که راهکاری برای خروج ان از بحران هنوز مطرح نشده است
این اقتصاد با بحران پولی وتوزیع اسکناس مواجه است که در سراسر دنیا پراکنده است وحتی امار برداری و شناسائی مسیر دلار امریکا دردسر ساز شده است
دلار انتشار یافته بیش از 60 درصدحجم کلیه پولهای دیگر است و اگر صاحبان این پولها که بصورت پشتوانه ای توسط دولتها ووبعنوان پول کثیف که مورد مصرف قاچاق چیان در دست باندهای مخوف است برای دریافت ارائه شود وضعی بدتر از 1939 بوجود خواهد امد
جنبش والت استریت بمراتب ضعیفتر از تظاهرات دانشجوئی واعتراض جوانان در دهه 60 میلادیست بنابرین نمیتواند بعنوان مشکل اقتصادی در این بحث گنجانیده شود
گرفتاری ازانجا اغاز شد که بانکها برای اهداف مختلف مثل قارچ سبز شدند و خود توجیه کننده فعالیتهای خود گردیدندو صنعت بانکداری از رویاروئی با مشتریان تبدیل به گیشه های اتو ماتیک پرداخت کننده گردیدوشروع کردند پس اندازهای مردم را پشت درهای بسته در اهداف بالا رفتن ارزش سهام مصرف کردن
عرضه کننده سیستم صنعت بانکداری امریکا بوده وهست وبقیه غرب را بدنبال خود کشانده است
امریکا با انتشار 1200 ملیارد اوراق قرضه تازه چین وژاپن را مجبور بخریداری ان کرد و با اینکه موسسات اعتباری درجه بندی امریکا را درتوان باز پرداخت پائین اوردند ولی سیاست در خدمت اقتصاد قرار گرفت وبحران فعلا معوق ماند چنانکه المان که توان پرداخت دارد نتوانست اوراق قرضه اش را بفروشد
هم اکنون ایتالیا باید سالیانه 100 ملیارد یورو بهره بپردازد چنانکه فرانسه هم مجبور بپرداخت 56 ملیارد بهره در سال است وبهمین طریق وضع پرتقال یونان اسپانیا وسایر کشورهای حوزه یورو و یا عضو اروپا است مشکل حتی تا مجارستان هم پیشرفته است
دیگر غرب نمیتواند برای پرداخت بهره مجددااوراق قرضه منتشر کند وبیماری ساختاری راگسترش دهد
از طرفی دیگر احزاب نمیتوانند برای برنده شدن در انتخابات وعده رفاه بیشتر بدهند سهل است که بایستی بسیاری از وعده های فبلی را هم اجرا نکنند
پول کلترال و یا مجازی هم که بانک اروپا ازمحل ان بکشورهای بحران زده کمک میکند در دراز مدت کارائی نخواهد داشت
همچنین دولتهای غربی نمیتوانند برای دوباره راه اندازی اقتصادشان از پولهای مجازی استفاده کنند دیری نخواهد پائید که مردم هم به همین شیوه ها معترض بشوند و پنهان کاری هم فایده نخواهد داشت
امریکا و غرب باید منصف باشند وبمنافع واقعی بیندیشند چون مسیر مجازی راهی در کوچه بن بست است
در همین رابطه باید بازار سهام منطقی شود و سپرده های اولیه بورس بازان افزایش یابد وقیمت سهام و مواد با قیمت واقعی نزدیک گردد البته در امریکا زور بورس بازان زیاد تر از دولت است و در اروپا دولتها ناتوان تر و بدنبا ل راه امریکا با مشکل مواجهند
چین بازار صادراتی خود را در امریکا در قبال خرید اسناد خزانه و اوراق قرضه بطور موقت حفظ کرد و همین موضوع را در اروپا دنبال میکند وبنظر میرسد که کافی نباشد
صنعت ساختمان سازی در چین با رکود مواجه شده که بدنه کار این کشور پر جمعیت را اسیب رسانده البته وضع مثل ساختمان سازی امریکا نیست زیرا در امریکا در بعضی از ایالتها مثل تکزاس و اریزونابانکها مجبور شده اند خانه های توقیفی را تا دلاری 15 سنت معامله کنند که چنین وضعی در چین متصور نیست
بالا رفتن سطح دستمزد وارتقای کیقیت کار و معیشت کارگران مشکل دوم چین است که هم اکنون خود را نشان میدهد
وازهمه مهمتر دندان نشان دادن تورم است که سبب محدودیت بانکها در اختصاص اعتبارات شده است
دوهفته پیش در مسافرت نخست وزیر ژاپن به چین تفاهم نامه ای امضا شد که بر طبق ان معاملات تجاری این دو کشور از پایه دلار به ین ژاپنی و یوان چینی تغییر یافت که بدین ترتیب نواسانات ویا افت وخیز دلار نمیتواند مبادلات دو کشور را که 339 ملیارد دلار است با اشکال مواجه سازد
ژاپنیها قریب دو دهه است که با تورمی صفر درصد ورشدی زیر وحداکثر 1 روزگار میگذارنند ونوسان سایر ارزها سبب صعود ارزش ین بوده واین کشور ثروتمند و پر توان را نه در حالت رکود و نه رشد بلکه استوار در جای خود نگاه داشته است
یادی هم از اقتصاد ایران داشته باشیم که پروژه خوب ولازم حذف یارانه های انرژی را تبدیل بعوام فریبی کردند و از ترس بهار عربی بیش از وصول 40 هزارتومانی پخش کردند وحتی حق ابونمان و اشتراک برق و گاز را از شرکتهای تولید کننده گرفتند بطوریکه تمام پروژ ه ها تعطیل شد وحتی برای پرداخت حقوق کارکنان هم مشکل ایجاد گردید وبازهم کسری پرداخت دارند
بگفته منابع دولتی 30 درصد از مردم بهای گازو برق را نپرداخته اند ومشکلات دارد رویهم تلمبار میشود
در حوزه نفت هم وجوه حاصله از فروش نفت را به یارانه دادند ونه تنها پروژه های تکمیلی وحضانتی را در بوته اجمال انداختند اصل وجوه را هم به خزانه تحویل ندادند
وحالا که میخواهند قیمت ارز را واقعی کنند با من نبودم و تو بودی صراحت و شفافیت را که اصل اقتصاد است فدای انتخابات و ادامه فرمانروائی می نمایند
کاربر مهمان / 03 January 2012