وینی مادیکیسلا-ماندلا یکی از چهرههای شاخص دادخواهی و مبارزه با تبعیض در جهان و همسر سابق نلسون ماندلا بعد از ظهر دوشنبه ۲ آوریل/ ۱۳ فروردین در ژوهانسبورگ درگذشت. او هنگام مرگ ۸۱ سال داشت.
سخنگوی خانواده ماندلا اعلام کرده که وینی مادیکیسلا-ماندلا بعد از یک دوره بیماری طولانی در بیمارستانی در ژوهانسبورگ در حلقهای از بستگانش چشم بر جهان بست.
وینی مادیکیسلا-ماندلا در سال ۱۹۳۶ متولد شد. او در سال ۱۹۵۳ برای تحصیل در رشته جامعهشناسی به ژوهانسبورگ رفت و در همان ایام بود که با نلسون ماندلا آشنا شد. مبارزات او با آپارتاید زبانزد خاص و عام است. از گفتههای اوست:
«من با دشمن درگیری فیزیکی هم داشتم. برای مثال در درگیریها سنگ پرتاب میکردم. مدتی هم به مبارزه مخفی روی آورده بودم. من یکی از کسانی هستم که سبب شدند آپارتاید به زانو درآید.»
لقب «مادر ملت» که از آن اوست، به خوبی نمایانگر روحیه او در آن ایام است. با اینحال در ۳۰ سال گذشته به تدریج این وجه از شخصیت وینی ماندلا و فعالیتهایش برای برابری سیاه و سفید در آفریقای جنوبی فراموش شد.
در سال ۱۹۵۷ وینی مادیکیسلا در یک ایستگاه اتوبوس با نلسون ماندلا آشنا شد. یک سال بعد آنها با هم ازدواج کردند. ثمره این ازدواج دو دختر است. وینی به مبارزه سیاسی روی آورد و به عضویت کنگره ملی آفریقا (ای ان سی) درآمد.
نلسون ماندلا در سال ۱۹۶۲ به اتهام خیانت به کشور بازداشت و بعد از دو سال به حبس ابد محکوم شد. از آن تاریخ زندگی وینی مادیکیسلا-ماندلا هم به راه دادخواهی افتاد. او تنها دریچه ارتباط ماندلا با جهان بیرون بود. به همین جهت تحت فشار قرار گرفت، بارها بازداشت شد، تحت نظر مأموران امنیتی قرار داشت و مدتی هم حبس انفرادی را تحمل کرد. از گفتههای او درباره این دوره دشوار است:
«زندگی من از آن لحظه به بعد درآمیخت با رفت و آمد به زندان. به زندان برو، از زندان بیرون بیا. این شده بود زندگی من. من حتی نمیتوانم درست به یاد بیاورم که چند بار بازداشت و زندانی شدم.»
با اینحال هرچه آپارتاید سختگیری بیشتری اعمال میکرد، به همان اندازه هم وینی مادیکیسلا-ماندلا مقاومتر میشد. در سال ۱۹۸۶ او فراخوانی صادر کرد و از همگان خواست علیه آپارتاید قیام کنند:
«وقت آن فرارسیده که ما سرزمینمان را پس بگیریم. آنها فقط زبان خشونت را میفهمند. ما سلاح نداریم. اما سنگ داریم و کبریت هم دم دست است. پروتز گردن هم البته داریم.»
«پروتز گردن» یک شیوه قتل برای انتقامجویی بود. لاستیک اتوموبیل را به بنزین آغشته میکردند و قربانی را به زور درون لاستیک میکردند و آتش میزدند.
رویکرد به خشونت چهره دادخواهانه و حقطلبانه وینی مادیکیسلا-ماندلا به عنوان «مادر ملت» را خدشهدار کرد. حقیقت با پروندهسازی و شایعهپراکنی درآمیخت. او را به آدمربایی و همدستی در قتل استامپی موکتسی، پسری ۱۴ ساله و همچنین به اختلاس متهم کردند. وینی اما این اتهامات را همواره رد کرده است. او گفته بود که در رقابتهای درونحزبی چنین اتهاماتی را به او نسبت دادهاند.
آزادی ماندلا از زندان در سال ۱۹۹۰ یک پیروزی بزرگ برای وینی مادیکیسلا-ماندلا به شمار میآمد. دو سال بعد اما کار او با همسرش به جدایی کشید. نلسون ماندلا گفته بود:
«عشق من به او پابرجاست. با اینحال بهتر است با اختلافاتی که داریم از هم جدا شویم.»
وینی مادیکیسلا-ماندلا در جشن تولد هشتاد سالگی اش گفته است:
«من هرگز احساس نکردم که “مادر ملت”ام. همه زنانی که زندگی خود را وقف برابری و دادخواهی کردند، مادران ملتاند.»
بیشتر بخوانید: