مرکز عدالت زنان – برای قرنها این کلیشه گفته شده است که “روسپیگری همیشه بوده و خواهد بود”، اما اینک، موفقیت یک کشور در از میان برداشتن روسپیگری همانند فانوسی است که راه را روشن کرده است. سوئد تنها در طول پنج سال توانسته است شمار زنان روسپی در این کشور را بهطرز چشمگیری کاهش دهد.
روسپیگری در استکهلم، پایتخت این کشور، دوسوم کاهش یافته است و در دیگر شهرهای بزرگ نیز بهطور کامل حذف شده است. این درحالی است که در سه دهه گذشته، به سبب قانونی بودن روسپیگری، فاحشهخانهها و مراکز ماساژ در سوئد رشد زیادی داشتند.
این نکته جالب است که هماکنون شمار زنان خارجی که برای روسپیگری به سوئد قاچاق میشوند بسیار کم است. مقامات دولتی در سوئد تخمین میزنند که در ظرف سالهای گذشته، تنها ۲۰۰ تا ۴۰۰ زن و دختر در هر سال، به این کشور قاچاق شدهاند. این آمار در مقایسه با ۱۵ تا ۱۷ هزار زن و دختری که به کشور همسایه، فنلاند قاچاق شدهاند، رقم ناچیزی است.
سوئد چگونه این مسئله پیچیده را مدیریت کرده است؟ نکته جالب اینجاست که راهکار اجرایی، بههیچوجه “پیچیده” هم نبوده است. اصولش آنقدر ساده است که این پرسش مطرح میشود: چرا تا حالا کسی آن را امتحان نکرده بود؟
قوانین مترقی سال ۱۹۹۹
پس از سالها تحقیق و مطالعه، سوئد در سال ۱۹۹۹ قانونی را تصویب کرد که بر اپایه آن، “خرید سکس” جرم محسوب میشود، اما فروش آن بههیچوجه جرم نیست. منطق پشت این قانون نیز کاملاً روشن است: روسپیگری در سوئد به عنوان “خشونت مرد علیه زن و کودک” تلقی میشود. روسپیگری به عنوان شکلی از “بهرهکشی از زنان و کودکان” تعریف میشود و خود عامل بروز مشکلات اجتماعی بسیار است. چراکه برابریهای جنسی تا زمانی که درصدی از مردان، زنان و کودکان جامعه را خرید و فروش میکنند و مورد بهرهکشی قرار میدهند، به نظر دستنیافتنی میرسد.
علاوه بر راهکارهای مشخصاً قانونی، تمهیدات مهم دیگر نیز در این زمینه مطرح است. به موجب این مقررات، خدمات اجتماعی و امکانات مالی به منظور کمک به روسپیان و نیز آموزش جامعه در نظر گرفته میشود.
واقعیت این است که سوئد طی سالهای طولانی برای تحقق حقوق برابر زنان تلاش کرده است. برای مثال در سال ۱۹۶۵، سوئد به مسئله “تجاوز در ازدواج” پرداخت. این درحالی است که حتی پس از سال ۱۹۸۰، هنوز در آمریکا، در چند ایالت برای زنان “حق بر بدن” و کنترل آن را به رسمیت نمیشناختند.
سوئد با روسپیگری به عنوان فرمی از خشونت علیه زنان برخورد میکند. در واقع مردی که از زنی سکس میخرد، مرتکب جرم میشود. به خاطر همین نیز در سوئد با بیشتر زنان روسپی به مثابه “قربانی” رفتار میشود؛ قربانیانی که نیاز به کمک و یاری دارند.
از سویی دیگر، به منظور از میان برداشتن این ذهنیت تاریخی که روسپیگری امری است عادی و گریزناپذیر، عموم مردم آموزش میبینند. در واقع مقررات مربوط به منع روسپیگری و خرید سکس، بخشی از برنامه قانونی جامعتر در راستای مبارزه با خشونت علیه زنان بود که در سال ۱۹۹۹ تصویب شد.
مشکلات اولیه
به رغم برنامه جامعی که پیش از تصویب این قانون در نظر گرفته شده بود، در چندسال نخست اجرای این طرح، برنامهریزیهای حول این قانون موفقیت خاصی در پی نداشت. پلیس شمار اندکی روسپی را مطابق قانون دستگیر کرد و کماکان همان عملکرد پیشین را در پیش میگرفت. این شکست انتقادهای زیادی را برانگیخت. منتقدان طرح میگفتند: “میبینید که روسپیگری همیشه بوده است و همیشه نیز خواهد بود.”
مقامات دولتی سوئد که به این برنامه اطمینان کامل داشتند، هیچ اعتنایی به این گفتههای منتقدانه نکردند. عاملی که موجب بینتیجه ماندن تلاشها شده بود، این بود که این قانون، “ضمانت اجرایی” ندارد. واقعیت این بود که افراد پلیس برای درک بهتر قانون، نیاز به آموزش عمیق و جهتگیری داشتند. از آنجایی که روسپیگری فرمی از خشونت مردان علیه زنان است، بهرهبردار یا خریدار است که باید تنبیه شود و در عوض قربانی یا روسپی میبایست مورد حمایت قرار گیرد.
دولت سوئد بودجه قابل ملاحظهای را به منظور حمایت از این طرح اختصاص داد. نیروی پلیس، دادستان تا افسران درجه پایین، همه در این زمینه آموزشهای گستردهای دیدند. درست بعد از این سلسلسه اقدامات بود که نتایج متفاوت ظاهر شد.
امروزه نه تنها مردم سوئد از راهکار و برنامه کشورشان در مواجهه با روسپیگری حمایت میکنند (بر اساس نظرسنجیهای موجود ۸۰ درصد مردم مدافع عملکرد دولت در این زمینه هستند)، بلکه خود نیروهای پلیس و مجریان قانونی که بهطور مستقیم با این طرح درگیر هستند نیز از آن حمایت میکنند.
اجرای این قانون در سوئد، با درک این نکته که قانون منع خرید سکس به رویارویی جامعه و دولت با انواع جرمهای جنسی کمک میکند، موثر بوده است. به ویژه در توانمند ساختن دولت در از میان برداشتن جرایم سازمانیافتهای که کشورهای دیگر با وجود قانونی بودن روسپیگری، با آن درگیر هستند.
شکست استراتژیهای قانونی
تجربه سوئد، تجربهای کمنظیر و قابل ملاحظه در سیاستگذاری دولتی در زمینه منع روسپیگری است. این تجربه باتوجه به مقیاس جمعیتی کشور سوئد جواب نیز داده است. در سال ۲۰۰۳، دولت اسکاتلند به دنبال بازنگری رویکرد خود به مسئله روسپیگری، دانشگاه لندن را موظف به انجام تحقیقی فراگیر درباره نتایج سیاستهای سایر دولتها در این زمینه کرد.
محققان علاوه بر سوئد، کشورهای استرالیا، ایرلند و هلند را نیز انتخاب کردند. کشورهایی که معرف قانونگذاریهای متفاوت در زمینه روسپیگری هستند. نتیجه چنین رویکردهایی مشخص است: شکست چرخه معیوب بازداشت روسپیها.
همچنان که در تحقیق دانشگاه لندن نشان داده شد، در کشورهای مورد بررسی با وجود اینکه روسپیگری قانونی است، نتایج نهایی، بسیار ناامیدکننده و در هر مورد به شکل چشمگیر منفی بود. بر اساس این تحقیق، قانونی کردن روسپیگری، به گسترش چشمگیر تمامی جنبههای صنعت سکس، افزایش جرایم سازمانیافته در این صنعت، افزایش شمار کودکان روسپی، افزایش میزان قاچاق زنان و دختران خارجی و نیز افزایش قابل ملاحظه خشونت علیه زنان منجر شده است.
برای مثال در ایالت ویکتوریا در استرالیا، جایی که فاحشهخانهها قانونی هستند، به یکباره تعداد آنها به قدری زیاد شد که سیستم دولتی از کنترل و نظارت بر آنها ناتوان شد و خیلی زود این فاحشهخانهها به مراکزی برای جرم و جنایت سازمانیافته تبدیل شدند. علاوه بر آن، تحقیقات نشان داده است روسپیانی که در سیستمهای قانونی کار میکنند در ادامه فعالیت خود دچار احساس اجبار و ناامنی در کسب و کار میشوند.
نتایج تحقیقی در هلند، جایی که روسپیگری در آن قانونی است نشان میدهد که ۷۹ درصد روسپیها تمایل دارند شغل خود را ترک کنند. به همین دلیل زیر عنوان برنامههای متعدد به روسپیانی که میخواهند این شغل را ترک کنند، وعده کمک دادهاند، ولی این کمکها هیچگاه درست، اجرا نشده است. برعکس، دولت سوئد به روسپیانی که میخواهند شغل خود را ترک کنند، کمکهای اجتماعی قابل ملاحظهای ارائه میدهد. تا به حال ۶۰ درصد از روسپیان سوئد، ازکمکهای مالی دولت بهرهمند و موفق شدهاند که دیگر تنفروشی نکنند.
چرا کسی پیشتر این راه را امتحان نکرده است؟
با توجه به الگوی موفق سوئد در زمینه مبارزه با روسپیگری، چرا کشورهای دیگر چنین رویهای را پیش نگرفتهاند؟ البته، برخی از کشورها تلاشهایی کردهاند. برای نمونه فنلاند و نروژ در حال بررسی این قانون هستند و اگر اسکاتلند نیز از نتیجه تحقیق انجام شده درس بگیرد، به همین سمت خواهد رفت.
برای اینکه روسپیان را در شمار قربانیان خشونت قلمداد کنیم، لازم است ابتدا مقامات دولتی، به جای آنکه مسئله را از نقطهنظر مردان جامعه ببینند، از دیدگاه زنان آن را تحلیل کنند. نکته محوری این است که در بیشتر کشورهای دنیا (البته نه در همهجا) هنوز نگاه غالب به روسپیگری، نگاه مردانه است.
واقعیت این است که سوئد طی سالهای طولانی برای تحقق حقوق برابر زنان تلاش کرده است. برای مثال در سال ۱۹۶۵، سوئد به مسئله “تجاوز در ازدواج” پرداخت. این درحالی است که حتی پس از سال ۱۹۸۰، هنوز در آمریکا، در چند ایالت برای زنان “حق بر بدن” و کنترل آن را به رسمیت نمیشناختند.
دولت سوئد همچنین بالاترین شمار سیاستمداران زن را در تمامی سطوح دولتی دارد. در سال ۱۹۹۹، وقتی دولت قانون مترقی منع روسپیگری را تصویب کرد، ۵۰ درصد از نمایندگان پارلمان، زن بودند.
سیاست سوئد در مقابل مسئله روسپیگری، ابتدا با کمک انجمنها طراحی و سپس با تلاش نمایندگان با نفوذ و قدرتمند پارلمان به تصویب رسید. البته سوئد در همین نقطه متوقف نشد. در سال ۲۰۰۲، دولت ضمیمهای را به قانون اولیه منع خرید سکس افزود. بر پایه این الحاقیه تازه، قاچاق انسان به منظور بهرهکشی جنسی ممنوع و به دنبال آن، برخی از نقاط ضعف موجود در قانون نخستین نیز اصلاح شد. علاوه بر این، بر توانایی دولت به منظور پیگرد قانونی آن دسته از افرادی که در چرخه صنعت سکس و روسپیگری فعال هستند، مانند پااندازها، رانندهها و صاحبخانهها نیز افزوده شد.
چرا ما نمیتوانیم الگوی سوئد را به کار ببندیم؟
این واقعیت که کشورهای دیگر، در مقایسه با سوئد در جهل نسبی به سر میبرند، دلیلی برای این نمیشود که برای تغییر قوانین تلاش، نکرد. زیبایی و اهمیت موضوع اینجاست که در دنیایی که در حال تغییر است و موفقیتهای سایر مردم اثبات میشود، قانع کردن دیگران برای پیش گرفتن راه، آسانتر میشود.
منبع: مرکز عدالت زنان
خانه از پای بست ویران است!!! توجه آقایان معترض را به چند نکته جلب می کنم
-این قوانین برای جامعه آزاد است جامعه ای که حقوق مساوی برای تمایلات سکسی زن و مرد قایل است .نه برای جامعه ای که مجلس آن بدنبال آزاد سازی اختیار چند همسر برای مردان است!!
– مقاله با تکیه بر آمار و ازقام مورد مطالعه یک تحلیل ارایه داده و مطلق بحث نکرده است ،کمی مطالعه در این زمینه همه چیز را روشن می کند.بله بیشتر زنان روسپی از سر نیاز دست به این کار می زنند. نه ار سر خوشی
-نگاهی به معاملات دختران زیر سن بلوغ توسط برخی از کشورهای عربی از طریق تایلند و مالزی و….بیاندازید.این معصومان بیگناه حتی هنوز جنسیت خود را حس نکرده اند،که مانند بره به دست گرگها سپرده می شوند. آیا اینان خودشان طالب فروش سکس هستند ؟
آنقدر مسایل پر رنج در این زمینه هست که کلمات از بیان قاصر است فقط می توانم بگویم در این زمینه قبل از اظهار نظر کور مطالعه کنید.
-هزاران قلب گرفتار ،هزاران روح در رنج ،هزاران چشم منتظر و هزاران دست نیازمند به این قانون آفرین می گوید و آفرین بر پیشگامان متوجه و فداکار که اندیشه ای به جز نجات بشر از رنج ندارند.
-آفرین بر دولت آگاه و نوع دوست سوئد که پرچمدار چنین نهضت هایی می شود.
کاربر مهمان / 24 January 2012
چون در سوید زندگی می کنم لازم میبینم نکاتی را یاد اور شوم:
-بر اساس کدام داده های اماری به این نتیجه رسیده اند که “روسپیگری در استکهلم، پایتخت این کشور، دوسوم کاهش یافته است و در دیگر شهرهای بزرگ نیز بهطور کامل حذف شده است.” در یکی از شهرهای بزگ دانشگاهی شمال سوید زندگی می کردم که این پدیده به طریقی گسترده و در نهان موجود بود.
– اینکه “روسپیگری فرمی از خشونت مردان علیه زنان است، بهرهبردار یا خریدار است که باید تنبیه شود”دیدگاهی متعصبانه, غیر عادلانه و حتی خلاف موازین برابری ارزیابی می شود. ایا زنی که با میل خود اقدام به تن فروشی می کند از جانب خریدار مورد خشونت قرار گرفته است? ایا قانونگذاران سویدی با این پیش فرض متعصبانه ی مرد ستیز که تمامی مردان انسانهایی خشن و متجاوز هستند که همواره به دنبال سو استفاده از زنان می باشند به ادامه دادن مسیر برخی از ادیان زن ستیز به شیوه برعکس اقدام نکرده اند? انها شیپور را از سمت گشادش نواختند.
-اگر مشکل اصلی قاچاق انسان, بروز مشکلات اجتماعی و یا جرایم سازمان یافته است, حل این معضل به طریق مجرم شناختن مرد نگون بخت خریدار سکس به مانند پاک کردن صورت مساله است نه حل بنیادین یک معضل عمیق و تاریخی بشری.
ایرج / 08 January 2012
سکس یک نیاز است . نیازی که اما و اگر بر نمیدارد. فروشنده سکس هم قربانی محسوب نمیشود. قربانی کسی است که به اجبار و زور وادار به عملی شود. بعلاوه زنی که فروشنده سکس است مثلا چکار میکند؟ فیل که هوا نمیکند ، تازه شاید لذت هم ببرد. این قانون سوئد قانونی غیر عقلانی است چرا که شاید یک زنی اصلا با تمایل و علاقه چنین کاری را میکند. انسان ازاد است مگر ازادیش مخل حقوق دیگران باشد. البته در یک کشور دمکراتیک رعایت قانون امری پذیرفتنی است ولی در هر حال بنظر من قانون بیخودی است. فروش سکس هم چیزی است مثل فروش هنر و……- مثلا بعضی از هنرپشه های سینما نان قیافه اشان را میخورند و زنی هم که روسپی اسن نان هیکلش را میخورد. قانون بیخودی است…
ali / 01 January 2012
مقالهایی ناپخته و بدون درنظر گرفتن جوانب مختلف پدیده تن فروشی در این کشور بود.در خبرها میخوانیم که افراد بسیار کمی بعد از تصویب این قانون، دستگیر شدند ولی، دلیلی بر تاثیر مثبت این قانون در جامعه نیست، پلیس در بیشتر مواقع، این حوادث را زیر سبیلی رّد میکند و اثبات این جرم، با مخارجی که برای دستگاه قضایی دارد، مشکل و طولانی است. نظرنگاری بخوبی به کوچ این معضل اجتماعی از سوئد به کشورهای بالتیک اشاره کرد که البته تایلند و کشورهای اروپای شرقی را هم میتوان به آن اضافه کرد. با توجه به استاندارد بخور و نمیری که برای شهروندان سوئدی وجود دارد، روسپیگری در عرف جامعه، غیر انسانی و ناپسند است ولی در خفا و در بطن اجتماع جریان دارد.فروش سکس،درمیان معتادین معمول است ولی برای کسب پول بیشتر یا احتیاج جنسی که طبیعی براورده نمیشود هم رایج است.حتا در میان دانشجویان و دختران جوانی که به هر دلیلی رابطهایی با جنس مخالف/موافق را ندارند و به پول اضافی برای خرید لباسهای مارکدار و آرایش احتیاج دارند, از اینترنت برای ارتباط و جلب مشتری استفاده میکنند. اکثریت فروشندگان سکس از افراد غیر بومی سوئد هستند ولی صنعت تولید فیلم و ویدئو سکسی با افراد بومی و غیر بومی، یکی از محصولات پر سود صادراتی سوئد است و ناگفته نباشد که هموطنان ایرانی هم در این بازار بلبشو، در میان بازیگران فیلمهای راز بقایی دیده میشوند.
ایراندوست / 01 January 2012
من این را باور نمیکنم.
کاربر مهمان / 01 January 2012
این ترجمه یک مقاله خوب و سازنده ای است که خانم پارسا زحمت انرا کشیده اند.امید است که مردان متوجه شوند که برای رفع نیاز جنسی انان ناید زنان بیگناه قربانی شوند.دولتها هم باید بپذیرند که راه حلی منطقی جهت رفع نیاز جنسی مردان را با کمک زنان روشفکر ،کارشاسان و روانکاوان بیابند که مردان مجبور نشوند که از راههای غیر اخلاقی و یا غیر انسانی اقدام به رفع حاجت کنند.جهت اطلاع:در کشورهی اسلامی سکس بین مردان و نوجوانان و یا سکس با دختران از پشت و یا سکس با زنان محتاج به صورت گروهی،در کشورهای غیر اسلامی که در انجا خرید و یا خرید و فروش سکس ممنوع است، روابط سکسی از سن ١٨ سالگی آزاد است ولی مشروط به رضایت دو طرف می باشد.لذا روابط عشقی و علائق جنسی دو دوست است که نیاز مرد و زن را برآده می کند.در چنین کشورهائی اگر مردی( به هر دلیل ) زنی را مجبور به رابطه سیکسی کند،سخت مجازات میشود.متاسفانه در چنین کشورهائی که ازادی روابط عشقی _ سکسی وجود دارد، برخی از مردان که مشکل پیدا کردن دوست دختر دارند و یا مشکلات روانی دارند؛جهت رفع نیاز جنسی و یا عقده گشائی خود ،اقدام به تجاوز کرده و برای فرار از مجازات ،دختر ، زن و یا پسربچه مورد تجاوز قرار گرفته را میکشد.
در کشورهایی که روابط سکسی -عشقی آزاد است و فاحشه خانه هم دایر میباشد،تجارت زنان و بهره کشی از آنان باعث ایجاد مشکلات اجتماعی،بهداشتی و بروز رفتارهای غیر اخلاقی و غیرقانونی دیگری چون درگیری بین برده داران( کس کش ها ) و رشوه دهی به ماموران،بوجود آمدن بازار مواد مخدر ، قاچاق زنان و آزار روحی- روانی و کتک زدن و ترساندن زنان برای ممانعت از هر گونه اقدام برای رهائی خویش میگردد.سپاس
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 01 January 2012
این مقاله خاطر نشان میسازد که مرد پول دارد و یا پرداخت کننده هست و زن دریافت کنندۀ وجه ، لذا معلوم است که این عمل برای زن از روی نیازمندی است و برای مرد تجملی محسوب میشود. از آنجاییکه نیازمندی از اختیار انسانها می کاهد و کاهش اختیار تناسب مستقیم با کاهش مسئولیت در قبال جرم دارد. به تأبیری دیگر حداقل برای آن عده از زنان که علاقه به فروش بدن خود ندارند نیازمندی و اجبار موجب سوق این افراد به فروش تن است. در جامعه ایران بعضی از زنها برای داشتن زندگی راحت تر این کار را میکنند نه برای تأمین معاش ضروری، با وجود این اما نمیتوان گفت از روی نیاز نیست. لذا اگر قبول کنیم که نیاز زنان روسپی از اختیار آنها کاسته است باید میزان مسئولیت آنها را در قبال عمل انجام شده بسنجیم و در نهایت به این مهم میرسیم که کشور سوئد کاری کارستان کرده است. اندیشمندان ، جامعه شناسان ، روانشناسان و مهمتر از همه جرم شناسی سوئدی این مهم را دریافته است که برای مردان کاملأ تفننی و تجملی است و به هیچ وجه از روی اجبار نیست لذا کاری که اجباری در او نباشد اختیاری است و اختیار تمامی مسئولیت یک عمل را بر دوش عامل آن خواهد گذاشت که قاعدتأ مرد در این مورد مجرم است و باید مانند یک مجرم با او رفتار شود. اما وضعیت در ایران تفاوت دارد. نگاه مردان در ایران مردسالارانه است. البته منظورم همه مردان نیست. روی سخن با کسانی است که عقیده دارند اگر روسپی در جامعه وجود نداشته باشد ما نمیتوانیم خطا کنیم. این تفکر که اگر من نباشم دیگری جای من را میگیرد در مردان ما از قدیم بوده، اما میتوان با آموزشهای لازم این تفکر را از میان برداشت. ولی در رابطه با ایدئولوژی نمیشود کاری کرد. اگر از منظر حقوق انسانها فروختن تن در قبال پول یا هر چیز با ارزش دیگر خلاف اخلاقیات است، در ایران عکس این قضیه صادق است. اگر دنیای مدرن ورود دو فرد مستقل را به سکس با تمایل و ارادۀ آزاد و از روی اختیار خود، طبیعی میداند، این هم در ایران معکوس است. از نظر حقوق قضایی که همه میدانیم هیچ ربطی به اخلاقیات نداشته و فقط ضامن اجرایی و برای جلوگیری از فرار از قبول مسئولیت شهروندان متخلف تدوین میشود وقتی شما براحتی و قانونی میتوانید زنی را به عقد موقت چند ساعته خود در بیاورید و تأکید شود که معادل ارزش ریالی ساعات تحت امر شما را به زن پرداخت نمایید که در غیر این صورت هر دو طرف مجرم شناخته میشوند و یا دختر یا پسری که با هم دوست باشند که نه تنها بده بستان مالی که فکر استفاده از تن یکدیگر را نیز در مخیله نداشته باشند مجرم محسوب شوند چه کار باید کرد. واقیت این است که مردم ایران باید خود به افکار مدرن دسترسی پیدا کرده و خود سازی کنند که در آن صورت هم روسپیان نیازمند به خاطر عدم حمایت دولت در فلاکتی عیر قابل وصف خواهند ماند. تجربۀ سوئد کاری است کاملأ علمی و عملی، اما فقط در کشورهایی قابلیت اجرا دارد که قوانین آن کشورها زن را به عنوان موجودی زنده و همانند مرد فرض کرده و ضعف جسمانی زنان و کودکان را با حمایت های قانونی برطرف میکنند که در هر صورت از برابری خود با مردان لذت ببرند نه در کشوری که اساسأ این موجود را برای رفاه مرد میخواهد و تنها حقی که بر وی قائل است این که اگر از بدن او استفاده کردید حقش را بدهید. مقاله ای بسیار روشنگر و خوب بود فقط من نمیدانم در ایران چگونه میشود از این تجربه ها استفاده کرد. امیدوارم مسئولین کشور ما این تجربه ها را مد نظر قرار دهند که در عیر این صورت با تغییر نام روسپی گری به کارگران جنسی نمیتوان این مشکل عظیم در کشور خودمان را حل کرد. با درود فراوان
آشنا / 01 January 2012
این مقاله خاطر نشان میسازد که مرد پول دارد و یا پرداخت کننده هست و زن دریافت کنندۀ وجه ، لذا معلوم است که این عمل برای زن از روی نیازمندی است و برای مرد تجملی محسوب میشود. از آنجاییکه نیازمندی از اختیار انسانها می کاهد و کاهش اختیار تناسب مستقیم با کاهش مسئولیت در قبال جرم دارد. به تأبیری دیگر حداقل برای آن عده از زنان که علاقه به فروش بدن خود ندارند نیازمندی و اجبار موجب سوق این افراد به فروش تن است. در جامعه ایران بعضی از زنها برای داشتن زندگی راحت تر این کار را میکنند نه برای تأمین معاش ضروری، با وجود این اما نمیتوان گفت از روی نیاز نیست. لذا اگر قبول کنیم که نیاز زنان روسپی از اختیار آنها کاسته است باید میزان مسئولیت آنها را در قبال عمل انجام شده بسنجیم و در نهایت به این مهم میرسیم که کشور سوئد کاری کارستان کرده است. اندیشمندان ، جامعه شناسان ، روانشناسان و مهمتر از همه جرم شناسی سوئدی این مهم را دریافته است که برای مردان کاملأ تفننی و تجملی است و به هیچ وجه از روی اجبار نیست لذا کاری که اجباری در او نباشد اختیاری است و اختیار تمامی مسئولیت یک عمل را بر دوش عامل آن خواهد گذاشت که قاعدتأ مرد در این مورد مجرم است و باید مانند یک مجرم با او رفتار شود. اما وضعیت در ایران تفاوت دارد. نگاه مردان در ایران مردسالارانه است. البته منظورم همه مردان نیست. روی سخن با کسانی است که عقیده دارند اگر روسپی در جامعه وجود نداشته باشد ما نمیتوانیم خطا کنیم. این تفکر که اگر من نباشم دیگری جای من را میگیرد در مردان ما از قدیم بوده، اما میتوان با آموزشهای لازم این تفکر را از میان برداشت. ولی در رابطه با ایدئولوژی نمیشود کاری کرد. اگر از منظر حقوق انسانها فروختن تن در قبال پول یا هر چیز با ارزش دیگر خلاف اخلاقیات است، در ایران عکس این قضیه صادق است. اگر دنیای مدرن ورود دو فرد مستقل را به سکس با تمایل و ارادۀ آزاد و از روی اختیار خود، طبیعی میداند، این هم در ایران معکوس است. از نظر حقوق قضایی که همه میدانیم هیچ ربطی به اخلاقیات نداشته و فقط ضامن اجرایی و برای جلوگیری از فرار از قبول مسئولیت شهروندان متخلف تدوین میشود وقتی شما براحتی و قانونی میتوانید زنی را به عقد موقت چند ساعته خود در بیاورید و تأکید شود که معادل ارزش ریالی ساعات تحت امر شما را به زن پرداخت نمایید که در غیر این صورت هر دو طرف مجرم شناخته میشوند و یا دختر یا پسری که با هم دوست باشند که نه تنها بده بستان مالی که فکر استفاده از تن یکدیگر را نیز در مخیله نداشته باشند مجرم محسوب شوند چه کار باید کرد. واقیت این است که مردم ایران باید خود به افکار مدرن دسترسی پیدا کرده و خود سازی کنند که در آن صورت هم روسپیان نیازمند به خاطر عدم حمایت دولت در فلاکتی عیر قابل وصف خواهند ماند. تجربۀ سوئد کاری است کاملأ علمی و عملی، اما فقط در کشورهایی قابلیت اجرا دارد که قوانین آن کشورها زن را به عنوان موجودی زنده و همانند مرد فرض کرده و ضعف جسمانی زنان و کودکان را با حمایت های قانونی برطرف میکنند که در هر صورت از برابری خود با مردان لذت ببرند نه در کشوری که اساسأ این موجود را برای رفاه مرد میخواهد و تنها حقی که بر وی قائل است این که اگر از بدن او استفاده کردید حقش را بدهید. مقاله ای بسیار روشنگر و خوب بود فقط من نمیدانم در ایران چگونه میشود از این تجربه ها استفاده کرد. امیدوارم مسئولین کشور ما این تجربه ها را مد نظر قرار دهند که در عیر این صورت با تغییر نام روسپی گری به کارگران جنسی نمیتوان این مشکل عظیم در کشور خودمان را حل کرد. با درود فراوان
آشنا / 01 January 2012
دانید که اختلاسگران چه تقریر میکنند …… پنهان خورد باده که تعزیر میکنند _ ناموس عشق و رونق عشاق میبرند ….. عیب جوان و سرزنش پیر میکنند _ جزقلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز …… باطل در این خیال که اکسیر میکنند
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 01 January 2012
در اسکاندیناوی نیازی به روسپی نیست اکر منظور یک الی چند بار سکس با یک نفر است اکثریت دختران و زنان سوئدی مشکلی با این کار ندارند.
در ضمن این مقاله خیلی خام است. وقتی زنانی تن فروشی را با عشق و علاقه شغل خود می دانند این کارهای احمقانه چیه که روسپیگری رو می کشونه به کشور های فقیر همسایه؟
کاربر مهمان / 01 January 2012
هیچی درست نمی شه تا زمانی که باور بشه که تنها مرد به دنبال سکس نیست، این نیازی است که هم زن و هم مرد دارند و برای رفع آن تلاش خواهند کرد. تلاش بیشتر مرد صحیح است اما نه اینکه عملا زن را ابزار سکس دانسته و بی نیاز از سکس و تنها یک قربانی. عدم آگاهی و شناخت زن و کوچک کردن و بی ارزش کردن مقام زن توسط فعالین حقوق زنان اولین مشکلی است که باید پیگیری شود. برای رسیدن به هدف باید ابزار و امکانات درستی داشت.
بهنام / 02 January 2012
متاسفانه در ايران فحشا زير زميني است و طبق تحقيقي خانواده هايي در ايران هستند كه شوهر از فحشاي زن خبر دارد . ايدز در انجا خطر نيست در ايران خط قرمز است انجا كنترل شده است اينجا اصلا …تعصب را كنار بگذاريم و راحت تر اعتراف كنيم در ايران تبليغات بعضي از مردم را كج خيال كرده است .
کاربر مهمان / 02 January 2012
اینکه فحشا و سوء استفاه از زنانی که جهت کار و کسب درآمد به سوئد آوره میشوند ولی انان را مجبور به خود فروشی میکنند که یک عده مرد بی وجدان از این راه به پول و امکانات و غیره برسند،مورد تائید کسی نیست.اما انتقال این جنایت به کشورهای همسایه سوئد هم ارتباطی با دولت سوئد ندارد.مشکل مربوط میشود به کشورهائی که فحشا و بردگی زنان را درست میدانند و یا یه غلط امری عادی و حتی لازم می فهمند.باید تلاش شود که برده داری و انحراف فرهنگی در رابطه با فحشاگری در کل کره زمین برچیده شود.تعجب آور است که برخی از رفقا،برادران و هموطنان من مدافع سرسخت دمکراسی هستند ولی حقوق زن را نادیده گرفته و مثل برخی از اخوندها تبصره میزنند.به نظر من این دوستان باید از آزادی روابط جنسی در یک چهارچوب اخلاقی و عادلانه سخن بگویند که سوء تفاهم ایجاد نشود.اگر کسی هم معتقد است که فحشا لازم است،خب تشریف ببرند و خودشان برده داری کنند و متوجه شوند که با عملشان نه تنها جامعه (مردان ) را یاری نمی کنند،بلکه موجب مشکلات دیگر غیر جنسی مردان هم میشوند. ضمنأان دوستانی هم که گمان میکنند با برده داری جلوی انحرافات جامع را میتوان گرفت و مثال معروف پادشاه و وزیرش در رابطه با بستن توالت عمومی نزدیک کاخ را میزنند هم باید بدانند فلان عضو زنان انبار فضولات مردان نیست،بلکه عضوی است که جهت کار معینی برای لذت از زندگی و تولید مثل بوجود آمده است.کوتاه اینکه اگر ***کسی خواهر یکی از ما را به قصد کار و زندگی بهتر فریب دده و به خارج ببرد و او را در بازار سکس عرضه کند،ایا ما باز هم نظری موافق با ان جنایت خواهیم داشت.اگر برخی نظرشان مثبت است،لطف کرده و این کار را خود انجام دهند که لااقل درآمد حاصله به جیب خودشان برود و نه یک جانی برده فروش.موفق باشید
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 02 January 2012
اگر بدنبال حقوق برابر هستیم چرا بجای بستن روسپی خانه های زنانه به فکراحداث روسپی خانه های مردانه نیستیم تا زنان نیز در شرایط برابر قرار بگیرند و در صورت لزوم از این شرایط بهره ببرند؟ کم نیستند زنانی که به دلایل مختلف نمیتوانند شریک سکسی پیدا کنند و جامعه نیز این مساله را تابو میداند. من در ایرلند زندگی میکنم. در اینجا بدلیل مذهبی بودن کشور روسپیگری ممنوعه میباشد البته در بار و دیسکوها امکان آشنائی و یافتن شریک سکسی وجود دارد ولی مردان ایرلندی بیشتر به هلند یا کشورهای آزاد میروند تا از نعمت روسپی خانه ها در جامعه آزاد استفاده کنند . بنظر من اعمال چنین کارهای نظیر سوئد آزادی انسانها را در مخاطره میاندازد.
سهراب / 02 January 2012
این سیاست در مرزهای سوئد موفق بوده اما روسپیگری را به کشورهای فقیر همسایه انتقال داده. بخصوص استونی و لیتوانی و لتونی. بامبلغ کمی میتوان سوار کشتی شد مثلا به ریگا رفت. یک سفر آخر هفته که با خرید سکس کامل میشود. خطوط کشتیرانی همه تبلیغ میکنند اما اشاره ای به هدف نمیشود. مردان ریز و درشت مهاجر و از جمله هموطنان گرامی از مشتریان پروپا قرص این اسفارآخرهفته میباشند.
آیا دولت سوئد برای این جنبه هم سیاستی درپیش میگیرد؟ یا سیاستمداران زن در دولت و مجلس دلخوشند که مشکل را صادرکرده اند؟
قابل توجه آنکه سوئد (بویژه بانکها و صنایع سوئدی) در این سه کشور کوچک و فقیر بالتیک نفوذ پنهان و آشکار وحشتناکی دارد.
اورینب / 01 January 2012
تو سوئد همه روسپى هستن. تو اين خبرها را از کجا در ميارى. تازه اصلا روسپى يعنى چه؟؟؟ به نظر نويسنده اون زنى که بخاطر پر کردن شکم بچه هاش تنشو ميفروشه روسپيه؟ نه٬ روسپى سيستمه که باعث ميشه يه زن و يا مرد تنشو بفروشه.
در ضمن عموم زنها و مردها در سوئد بجز زن و شوهر خودشن بارها با زنها و مرده هاى ديگه ميخوابن٬ اونم نه از روى فقر بلکه از روى هوس. حالا بگو ببينم ٬اگر مسئله سيستم را کنار بذاريم٬ کدام بيشت روسپى هستن٬ يه تن فروش بيچاره گشنه يا شکم سير سوئدى که هيچوقت از زير شکم سير نميشه
کاربر مهمان / 01 January 2012
من در سوئد زندگی می کنم. اینجا به زن به چشم یک انسان با ارزش نگاه می شود. زنان سوئدی در زندگی روزمره خیلی کم از آرایش استفاده می کنند، تقریبا از کفش پاشنه بلند استفاده نمی کنند، لحن صحبت آنها اصلا عشوه ندارد. زنان سوئدی به فکر پیشرفت خود در زندگی (ادامه تحصیل، موفقیت در کار) هستند. از زنانی که فقط به فکر آرایش، عشوه گری و طنازی و … هستند خوششان نمی آید چون معتقد هستند این زنان از اعتماد به نفس پائینی برخوردارند و مثل پارازیت خودشان را به مرد دیگری می چسبانند. زنانی که لباس ساده می پوشند و ادامه تحصیل می دهند و خودشان روی پای خودشان می ایستند، احترام خاصی در جامعه سوئد دارند. (این قانون در مورد زنان مهاجر هم صادق است) بنابراین عجیب نیست چنین قوانینی در سوئد تصویب شود.
مریم / 01 January 2012
از قديم گفتن تا خريداري نباشد فاحشه اي هم پيدا نميشود.
خوشا به حال مردم سويد
کاربر مهمان / 02 January 2012
من در سوئد نبودهام و در باره تنفروشی در این کشور هم فقط مقالاتی خواندهام، که همین مقاله یکی از بهترین آنهاست. در کشورهای اروپایی در کل بدلیل آزادی موجود، فقط از طرفی نیاز مالی و از طرفی سودجویی تاجران بازار سکس و خوب طبعا وجود مردانی که با پول همه «چیز»، از جمله بدن دیگران را به تصاحب در میآورند؛ این معضل اجتمایی را شکل میدهند. بنظر من برخورد دولت سوئد بسیار صحیح است. ولی کسانیکه این روش کار را به صدور روسپیگری به سایر کشورها نسبت میدهند، در واقع سیاستمداران آن کشورها را تبرئه میکنند. اگر آن کشورها هم بخواهند، میتوانند مثل سوئد در جستجوی یافتن راه حل بنیادین بروند. اگر تاجر سکس در جای دیگر همان عملکرد را انجام دهد، چرا دولت سوئد مسئولش است؟ مثلا اگر یک فاسد از کانادا در کشوری اروپایی بدنبال پورنو باشد، چطور میتوان دولت کانادا را محکوم کرد؟
کاربر مهمان / 02 January 2012
با سلام به کاربران عزیز، دوستان عزیز من در نروژ زندگی میکنم.سیستمی کە در این مقاله به شرح آن پرداخته شد خوب است. اما چرا جوانب بد ان را هم مورد بررسی قرار ندادند. دوستان عزیز همانطور که خرید سکس در سوئد ممنوع است در نرویژ هم ممنوع است. ولی همه ما میدانیم کسی که پول داشته باشد از هرجای دیگری میتواند سکس بخرد. ما میبینم و میشنویم در اخبار کشورهای سوئد و نرویژ که چطور مردها، به کشورهای تایلند و فیلیپین میروند و در آنجا با قیمت خیلی ارزان سکس هم از زن هم بچه ها میخرند.
همین پارسال بود که یک نروژی به اتهام سکس با نه یک بچه بلکه چندین بچه تحت تعقیب قانون قرار گرفت و کشور تایلند خواستار تحویل ان مرد به تایلند شد. تازە این یکی از هزاران مردی که شانس نیاورد و تحت تعقیب قرار گرفت. تازە زنان و مردان اینجا مسئله سکس انقدر برایشان پیش پا افتاده است که هر وقت بخواهند کار خودشان را میکنند. بدون هیچ ترس و رعب از پلیس. خرید سکس یا سکس فروختن برای کسانی ممنوع است که در خیابانها ایستاده و علنن یقیه مردان را میگیرند و پیشنهاد سکس میدادند. هر توریستی که به اینجا میامد جلو میرفتند و به او پیشنهاد سکس میدادنداگر چه زنش هم با اون بود. چونکه منظرە شهر را به کلی به هم ریخته بودند. پارلمان نرویژ خرید و فروش سکس را ممنوع و جرم اعلام کرد. ولی از طرفی دیگر نایت کلوبها باز هستند. هر کس دلش خواست میتواند برود انجا و سکس بخرد. تازە یه دختر ایرانی به اسم آیلار اینجا نایت کلوب دارد و یکی دو فیلم پورن هم با همکاری شرکت پلی بوی(play boy) درست کرده. از کارشم خیلی راضیه. و به قول خودش افتخار میکنه که این همه مشهور است. به محض اینکه یه اتفاق کوچک واسه ش پیش بیاد تمام میدیاها دنبالش را میافتند و سرتیتر خبرها میشود.
پس اگر خرید و فروش سکس بدور از چشم دولت باشه و بدون پرداخت مالیات باشد ممنوع و جرم محسوب میشود اما اگر در نایت کلوبها و با پرداخت مالیات باشد نه اینکه ممنوع نیست بلکه مورد حمایت پلیس و قانون هم قرار خواهد گرفت. خیابانها خالی از روسپییان گرسنه میشود اما نایت کلوبها … اینجاست که مسئله حقوق زنان بیشتر نمایان میگردد. مدافعان حقوق زنان بهتر است از نایت کلوبها شروع کنند. بقیه قضاوت را به عهده کاربران عزیز میگذارم.
Dara / 03 January 2012
این مقاله خیلی رویا پردازانه به قضیه نگاه کرده. مثلا با عملی شدن این قانون در سوئد بسیاری از مردان سوئدی به کشورهایی مثل تایلند چک لهستان و غیره میروند فقط برای سکس و این کار بار مالی و اقتصادی برای سوئد به همراه دارد ضمن اینکه کنترل روی بیماریها هم کمتر می شود !به علاوه با قربانی در نظر گرفتن همه زنان روسپی بخشی از مالیاتی که شهروندان – چه زن چه مرد- می پردازند خیلی راحت به این گونه زنان داده می شود فقط و فقط به اسم اینکه اینها قربانی هستند نه مجرم .
از طرفی صورت مساله به این صورت پاک شده که آمار روسپیگری در سوئد کاهش یافته در حالی که امار مردان سوئدی که مشتری هستند یا دختران سوئدی که در کشورهای دیگری مثل هلند مشغول به کار می شوند هم باید در نظر گرفت و ممکن است این آمار کم نشده باشد و شاید در حقیقت آمار روسپیگری را از داخل سوئد به خارج ان انتقال داده اند.
از طرفی هم شخصا روسپیگری را راه مناسبی می بینم برای مردانی که صرفا دنبال رابطه جنسی هستند. و رابطه با یک روسپی را صادقانه تر از خیلی رابطه های دیگر می دانم . چه بسا اینکه خرید یک نوشیدنی برای یک دختر, دعوت به رستوران و…. هم تفاوت چندانی در عمل با پرداختن مستقیم پول برای سکس نداشته باشد منتها چون این کار مستقیما انجام نمی شود عرف جامعه آن را نا پسند نمی داند وظاهری بسیار با زرق و برق تر دارد !!! این قضیه در دیسکو ها و نایت کلابها نمود بیشری دارد !
نکته جالب توجه اینه که تعداد بیشتری از افراد امروزه بر روی تعریف روسپیگری و نفس آن کار می کنندو حتی مقاله ها یی هست که ازدواج را هم نوعی از روسپیگری می دانند که در آن زن و مرد با هم قراردادی طولانی مدت امضا می کنند که در قبال آن زن شریک جنسی فقط و فقط یک مرد می شود و مرد هم در عوض متعهد تامین امنیت زن و فرزندانش می شود. در اصل جامعه امروزی و پدران و مادران نا خودآگاه و غیر مستقیم به دختران خود یاد می دهند که خود را با قیمت بالاتری در اختیار مردی قرار دهند مثلا اینکه طرف چه کار ه است دکتر مهندس… و اینکه ماشین و خونه و چیزهایی از این دست دارد یا نه. برای همین هم هست که دختران و زنانی که با آزادی جنسی خود راحت هستند و با هر کسی که دوست بدارند می خوابند و این سیستم بده بستان جامعه را در هم می شکنند جامعه به این جور زنان بر چسب slut می زند چرا که آنچه را که زنان دیگر برای آن هزینه زیادی از مرد دریافت می کنند ( به شکل ازدواج و امنیت و …. ) آنها به رایگان با مرد دیگری به اشتراک می گذراندو در اصل بازار زنان دیگر را خراب می کنند.
دوستانی که علاقه مند به این موضوع هستند می توانند نوشته های Johnny Soporno را مطالعه کنند.
کاوه / 03 January 2012
محدود کردن خرید و فروش سکس یک جورایی شبیه محدود کردن خرید و فروش غذا می مونه
کاربر مهمان / 03 January 2012
مقاله مصداق بارز مخالفت با آزادی است. برخورد کشور سوئد واپسگرایانه و قرون وسطایی است. ما باید بدانیم هر زنی اختیار تن خود را دارد و می تواند در ازای سکس پول بگیرد من نمی دانم چرا بعضی ها برای روسپی ها دایه ی نازکتر از مادر شده اند روسپی آن وسط دارد جان نمی دهد بلکه دارد لذت می برد بخصوص حس تنوع طلبی اش ارضا می شود اگر از نظر شما وفاداری و غیرت ارزش هستند از نظر شما ارزش هستند از نظر ما ضد ارزش هستند باز هم براین نکته تاکید می کنم هر کسی مالکیت تن خود را دارد
چه کسی ابتدا واژه ی فاحشه را به کار برد
ولاتقربوالزنا انه کان فاحشه و سائ سبیلا
نزدیک زنا نشوید کار بسیار و زننده ای است
ریشه ی مخالفت با سکس و پرداخت پول به ازای سکس ریشه ای مذهبی دارد در اینجا که اروپا است مردم مسیحی هستند و خواهان تحمیل عقاید خرافی خود در زمینه سکس به مردم هستند ریشه ی همه ی شر مذهب است(ریچارد داوکینز) وقتی مذاهب همه چیز را مسموم می کنند از دریچه ای دیگر می توان به این مخالفت به اصطلاح تن فروشی پرداخت پسماند مذهبی که مذهب در ذهن افراد سکولار گذاشته ابتدا باید عقیده ی کلی افراد در زمینه ی سکس روشن شود اگر شما خردباخته ی مذهب زده ی اسلامی و یا مسیحی و هندو و … باشید با این به اصطلاح روسپیگری مشکل خواهید داشت ولی اگر آتئیست باشید و این جهانی نگاه کنید مشکلی با روسپیگری نخواهید داشت من عمده ی مخالفت با روسپیگری را مذهبی می بینم مذهبیون برای اینکه به بهشت پوشالیشان برسند می خواهند زمین برای ما تبدیل به زندان و جهنم بکنند زندان سکس. در بخشی از فیلم فتنه خردباخته ی اسلامزده ای را نشان می دهد که حاضر است نزدیکترین کسان خود را برای سکس با فردی غیر از شوهر خود بکشد. اینها می خواهند با بهانه فقر مردم را از آزادی ممنوع کنند و بهانه الکی برای رسید به آن خواسته دیکتاتور مابانه ی خود بسازند زندان سکس و پورنوگرافی الگوی مناسب در این مورد کشور هلند است از آزادی مان دفاع کنید آزادای سکس و پورنوگرافی زنده باد هلند!!!
freedomof3ex / 03 January 2012
این سیستم در کشورهائی که زنان توانمند دارند قابل اجرا است و در کشورهای عقب مانده که حتی زنان تحصیل کرده به مرد بعنوان حامی نگاه میکنند قابل اجرا نیست. سوئد سالها است که زنان کاملآ به بدن خود باصطلاح سلطنت داشته اند . در کشورهای مسلمان که خرید سکس ازاد ولی فروش ان جرم است و زنان بر بدن خود سلطنت ندارند اول باید زنان را توانمند ساخت و سپس دنبال حتی ممنوعیت تعدد زوجات رفت
کاربر مهمانakbar / 04 January 2012
همان طور که در ایران و عربستان سعودی حق زنان پایمال میشود در سوئد به همان ترتیب حق مردان به شدت پایمال میشود. آواز دهل از دور خوش است هموطن .
راستین / 04 January 2012
کی گفته این مورد تا به حال در جایی امتحان نشده؟! در بسیاری از ایالت های آمریکا، هم خرید و هم فروش سکس، جرم محسوب میشه. ( به عنوان مثال کالیفرنیا ). بله شما در کالیفرنیا خانه های … مانند کشورهای دیگر پیدا نمیکنید. این در بیشتر موارد یعنی زیرزمینی شدن آن.
در ضمن فضای موجود در کشورهای غربی با فضای موجود در ایران، بسیار متفاوت است. در کشورهای غربی، با وجود آنکه زنان مانند کشورهای اسلامی خودشان را نمی پوشانند، بسیار بسیار کمتر مورد آزار مردان واقع میشوند که از نظر من دو علت دارد :
1- قوانین قوی و محکم برای حفاظت زنان و حتی مردان
2- قوانین ساده و قانونی بودن داشتن شریک زندگی ( به غیر از همسر ) . ( در اینجا تقریبا تمام افراد مجرد دارای دوست دختر و یا پسر میباشند ).
کاربر مهمان / 04 January 2012
کاوه جان چه خوب جمع بندی کردند
مرد میگوید من یک لیوان شیر میخواهم
به او میگویند یک گاو به تو میدهیم تا هر چه خواستی شیر بنوشی
مرد میگوید من فقط هوس یک لیوان شیر کرده ام نمیتوانم از یک گاو نگهداری کنم جا میخواهد امکانات میخواهد
میگویند تنها راه رسیدن به شیر داشتن گاو است
چون گاو ها روی دستشان مانده است و دنبال کسی میگردند تا یکی به او بیندازند
گاو را به مرد تحمیل میکنند
مرد همانطور که گفته نمیتواند گاو را نگهداری کند
و گاو سرباری میشود روی دوش آنهایی که مالیات پرداخت میکنند
آیا بهتر نبود از همان اول به او یک لیوان شیر میدادند
اینگونه قوانین مرد ستیز بزودی اثر منفی خود را در جامعه خواهد گذاشت .
کاربر مهمان / 04 January 2012
اگر قرار میبود چند ایرانی به این قاون سوید رای میداد سکس را نه تنها آزاد میگردند بلکه برای هر مرد چهار زن قانونی میدانستند و برای هر زن چهار شوهر قاونی تصویب میکردند. این سویدی ها میداند که چی کنند شما بهتر است زن فروشی را در ایران جلوگیری کنید که به زودی ایدز در ایران فراگیر خواهد شد
افغانی / 04 January 2012
در کامنت های بالا گفته شد که تن فروشی زن از روی اجبار است ،در کشورهایی که امکان همه گونه کار و تحصیل برای زنان هست چه کسی زن را مجبور کرده روسپی گری کند؟ در مورد یک زن روسپی بخصوص چگونه می توان اثبات کرد که مجبور بوده روسپی باشد و نمی توانسته شغل دیگری داشته باشد؟ شاید از بس تنبل بوده دنبال کار ی که مهارت فنی می خواهد نرفته
البته من هم قبول دارم که مرد اگر شعور داشته باشد در هیچ رابطه جنسی خود را در موضع بدهکار قرار نمی دهد و هرگز وارد رابطه ای که در آن زن پول دادن را وظیفه می داند نمی شود، یک مرد با بالا بردن تعداد پیشنهاد ها یی که به زن ها می دهد و عدم تن دادن به روابط کالایی مانند ازدواج و عدم توجه بیجا در ازای هیچ به زن ها می تواند همیشه سکس مجانی داشته باشد مگر نه این که هر زن روسپی دوست پسری دارد که سکس با او دیگر فقط برای لذت بردن است نه پول و به او مجانی سکس می دهد پس مرد ها باید به اندازه دوست پسر های روسپی ها عزت نفس داشته باشند و بدانند توجهشان به زن به اندازه سکس زن ارزش دارد ،توجهی که زن برای گرفتنش تا توی تختخواب می آید
پیام / 06 January 2012
متاسفانه روح و قانون حاکم بر سوئد فمینیستی هست. این قانون هم جزو ناعادلانه ترین قوانین موجود و ضد مرد و به نفع زنان هست. در کشوری سوسیالیستی مثل سوئد که تمام افراد مقیم از حقوق بیکاری یا حقوق دانشجویی یا انواع حقوق دیگه برخوردارن و دولت هم برای پیدا کردن کار به مردم کمک میکنه، چطور ممکنه یک نفر از روی نیاز روسپیگری کنه؟ روسپیگری شغلی حرفه ای برای بعضی افراد هست که طبیعت ساده و پر درآمد و بدون زحمت و ماجراجویانه این شغل(و خیلی چیزای دیگه … که از یک روسپی محتاج! خواهشمندیم اونا رو برای ما توضیح بده) اونها رو جذب این بازار کرده. ضمن اینکه با منطق نویسنده ی این مقاله، هر چیزی که ما براش بهایی پرداخت میکنیم یک کالای تجملی محسوب میشه. فلذا خرید خوراک و پوشاک و مسکن هم باید تجملات محسوب بشه!! در حالی که این کالاها تجملاتی نیستن و سکس هم تجملاتی نیست و یک نیاز انسان هست و مسلما این نیاز به سکس بوده که مرد رو به خرید سکس کشونده. بنده شخصا طرفدار آزادی این شغل هستم به این دلیل خیلی ساده که روابط جنسی دو شخص با هم و آزادی انسانها در انتخاب عمل جزو حقوق اولیه انسانی هست. اما اگه میخواد غیر قانونی باشه، این شکلش خیلی ناعادلانه ست.
فرزاد / 11 January 2012
خيلى جالبه كه اكثر آقايون ايرانى با اين قانون مشكل دارن! آقايون هر موقع راضى شدن مراكزي ايجاد بشه كه مردان سكس بفروشن و زنان براى خوش گذرونى و هوس و با پول اين لذت رو بخرن، زنى كه ميتونه مادر، خواهر، همسر يا دوست دختر شما باشه، بعد بيان و ادعاى دموكراسى كنن! وقتى حرف از حقوق برابر هست يعنى اگه تو حق دارى پول بدى و با زن ديگه بخوابى، شريك تو ( زنت يا دوست دخترت ) هم دقيقا حق داره همون كار رو بكنه و تو بايد دهنت رو ببندى! خوبه قبل از اظهار نظر كردن كمى فكر كنين و جريان رو از دو طرف ببينين، نه فقط از ديد مردانه و هوسبازانه! هر موقع خواستيد در اين موارد نظر بديد اول فكر كنيد اگه دخترى كه باهاتونه به كسى پول بده و باهاش بخوابه ( يا از كسى پول بگيره و باهاش بخوابه!) چه احساسى پيدا ميكنين بعد نظر بدين… از بس مردان در ايران آزادى بى حد و حساب داشتن و زنان به دليل محدوديتهاى مذهبى و قانونى هيچ حقى براى دفاع از حقوق خودشون نداشتن يك جاى دنيا هم كه قوانين به نفع زنان صادر ميشه مردان ايران بهشون بر ميخوره و شاكى ميشن! هر مرد ايرانى كه ناراحته از قوانين سوئد ميتونه بره ايران و با قوانين ايران زندگى كنه… تو ايران با اون همه حجاب از نگاه كثيف خيلى از مردا هيچ زنى در امان نيست و احساس آرامش نميكنه، اما اينجا لخت هم باشى كسى روت زوم نميكنه و آرامش دارى! خوبه خيلى از آقايون ايرانى اول نگاه خودشون رو نسبت به زنان اصلاح كنن و بفهمن خانوما هم مثه اونا انسانن و دقيقا همون كارايى كه اونا ميكنن رو ميتونن بكنن و ميتونن همونقدرخوب يا بد باشن و ميتونن حقوق برابر داشته باشن … هر موقع دوست دخترتون رو روى تخت با مرد ديگه ديديد و چيزى نگفتيد، بعد بريد رو تخت با زن ديگه ( دوست دختر كسه ديگه) بخوابيد…
من / 12 January 2012
– برای ارایه تحلیل باید از امار منطبق با واقعیت سود جست و با کمال تاسف هیچ تحلیلی مطلق نیست.
– اگر ما درباره کشور سوید صحبت می کنیم نگاه ما به دولت و جامعه و ضروریات این کشور است. اینکه در کشورهای اسلامی یا دیگر کشورهای زن ستیز با زنان به وحشیانه ترین نوع رفتار می شود ملاک قانونگذاری صحیح و مبتنی بر واقعیات موجود در سوید نیست.
– ایا نگاه قانونگذار یک کشور صرفا باید متوجه تشفی خاطر لطمه دیدگان از یک پدیده دیرینه اجتماعی باشد تا قلب کوچک ظریف و شکننده ایشان از وی سپاسگزار باشد. با این استدلال سپاس خود از شارع مقدستان که قانون قصاص و دیات و کلا مجازات اسلامی را به ارمغان اورده تا هزاران قلب گرفتار ،هزاران روح در رنج ،هزاران چشم منتظر و هزاران دست نیازمند را تشفی ببخشد شاکر باشید.
– اینکه تا شخصی ایرادی به این قانون می گیرد سریع متهم به جرم نابخشودنی و سنگین مرد ایرانی بودن می شود را نشانه تعصب و ناتوانی در استدلال که منتهی به تخطیه می شود میدانم . سوید تبدیل به یکی از بهترین کشورهای ایجاد کننده فرصتهای شغلی برای روسبیان شرق اروپا و همچنین تشکیلات مخفی سازماندهنده این معضل شده که متاسفانه در حال قدرت گیری زیرزمینی هستند. مخالفت ما با این قانون به دلیل مرد ایرانی بودن یا زن ستیزی نیست بسیاری مردان و زنان سویدی هم مخالف این قانون هستند.ضمنا تاملات صرفا سیاسی و عجولانه در تصویب و اجرای این قانون دخیل بوده اند.
ایرج / 23 February 2012
امیدوارم تجربه سوئد در همه جای دنیا اجرا شود و خواهد شد.
اگر نظرات این صفحه را دو بار بخوانید متوجه میشوید که سوئدی ها حق دارند و منشا فحشا در مرد سالاری است و نه در فقر .
مرد سالاران در این صفحه عزاداری و فرافکنی میکنند .
کاربر مهمان / 04 March 2012
با دیدگاه این دوستمون موافقم.من کاری به سوئد و….. ندارم.بیشتر کسانی که از بسته شدن فاحشه خونه ها شاکی بودن، آقایونن. تازه ادعای روشنفکری هم دارن. واقعا اگه بحث حقوق برابره، پس چرا برای زنها مراکزی تشکیل نمیشه که مرد تن فروش داشته باشه؟ خیلی از آقایون میگن نیاز خانومها متفاوت از آقایونه!!!!! نه اینطور نیست.زنها هم مثل مردها سلیقه ها و تفکرات متفاوتی دارن.این دیدگاه خودخواهانه مردهاست.من موافق بسته شدن مراکز تن فروشی نیستم.اما اگه قراره باشه، پس برای هر دو جنس باشه. هر آدمی اختیار داره شغل و شریک جنسیش رو انتخاب کنه. اگر دولتها واقعا میخوان کمک کنن، خودشون رو از زد و بند های قاچاق انسان و ….. بکشن بیرون و واقعا مانع از این بشن که زن،کودک وحتی مردی با اجبار تن به این موضوع بده.اما اگر کسی میخواد دنبال این تن فروشی بره به خودش مربوطه! ضمنا موضوع ازدواج رو با تن فروشی قاطی نکنید چون واقعا ربطی بهم ندارن.بماند که تو بعضی کشورها مث ایران قوانین منع فاحشگی،باکره بودن قبل از ازدواج،منع داشتن رابطه بدون ازدواج برای دختر و پسر و خیلی قوانین نابخردانه دیگه واقعا مشکل ایجاد کرده و باعث رقم خوردن ازدواجهای اجباری و ناموفق شده.
پیمان / 28 February 2013