علی مطهری، نماينده اصولگرای مجلس ضمن دعوت از اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات مجلس از شورای نگهبان خواست تا در رد صلاحيتها سختگيری نکند.
به گزارش منابع خبری ايران، علی مطهری، نماينده تهران، امروز يکشنبه چهارم آذرماه در سخنانی که در مجلس ايراد میکرد نهمين دوره انتخابات مجلس را بهدليل شرايط ويژه داخلی و خارجی پراهميت خواند و گفت: “انتخاباتی پرشور، مثلا با ميزان مشارکت ۷۰ درصدی میتواند دشمنان را از تحريم بيشتر ايران منصرف کرده و حمله نظامی را از مخيلهشان خارج کند.”
وی افزود: “انتخابات پيش رو يک فرصت طلايی است که جمهوری اسلامی میتواند با استفاده از آن وضعيت داخلی و خارجی خود را سامان ببخشد و کاستیها را جبران نموده و دشمن را نيز مأيوس کند.”
مطهری با پشتيبانی از ورود “گرايشهای مختلف که التزام عملی به قانون دارند”، از سياست “پياده کردن افراد از قطار انقلاب” انتقاد کرد و گفت بايد بهدنبال سياست “جذب حداکثری” باشيم.
علی مطهری: مبادا شورای نگهبان کانديدايی را به صرف عضويت در ستاد انتخاباتی آقايان موسوی و کروبی يا معترض بودن به انتخابات گذشته رد صلاحيت کند
وی با تأکيد بر خودداری شورای نگهبان از “سختگيریهای بیجا” در رد صلاحيت نامزدهای انتخابات مجلس گفت: “مبادا اين شورا کانديدايی را به صرف عضويت در ستاد انتخاباتی آقايان موسوی و کروبی يا معترض بودن به انتخابات گذشته رد صلاحيت کند. فقط آشوبگران خيابانی و آنها که به اموال عمومی ضرر زدند مستحق رد صلاحيت هستند. چرا که برخی ناخواسته وارد بحران شدند.”
مطهری در حالی اين سخنان را بيان میکند که گروهی از فعالان ستادهای انتخاباتی ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، دو تن از نامزدهای اصلاحطلبان در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، يا در زندانها بهسرمیبرند و يا پس از انتخابات سال ۸۸ برای مدتی دستگير شدند.
علی مطهری خطاب به اصلاحطلبان گفت: “بهجاست که آنان مسايل انتخابات ۸۸ را با انتخابات پيش رو خلط نکنند، شرکت فعال را مشروط به مطالبات خود در انتخابات گذشته ننمايند، مطالبات خود را بهطور جداگانه از راههای قانونی پیگيری کنند و برای مبارزه با دشمن خارجی و مقابله با هر تهديد نظامی وارد عمل شوند.”
وی در ادامه افزود: “قطعأ اصلاحطلبان به اين رشد و دانش سياسی رسيدهاند که اين دو را از هم تفکيک کنند و منافع نظام را بر منافع خود و گروه ترجيح دهند.”
دعوت از اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات زمانی صورت میگيرد که خواستها و شرطهای اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات از سوی حکومت ايران عملی نشده است.
احزاب، گروهها و چهرههای اصلاحطلب، از جمله شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، شورای هماهنگی راه سبز اميد، جبهه مشارکت ايران اسلامی، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران (شاخه خارج از کشور) و محمد خاتمی، رئيس جمهور پيشين ايران اعلام کردهاند در اين انتخابات “نبايد شرکت کرد.”
به گفته اين احزاب و گروهها، انتخابات در ايران “آزاد و سالم نيست”؛ فضای کشور “نظامی و امنيتی” است؛ بازداشتها ادامه دارد؛ زندانيان همچنان در زندانها بهسرمیبرند؛ آزادی مطبوعات و رسانهها محدودتر میشود و بنا به همين دلايل “نبايد در اين انتخابات شرکت کرد.”
محمد خاتمی در اينباره گفته بود: “وقتی همه نشانهها دلالت بر اين دارد که نبايد در انتخابات شرکت کنيم، بنابر اين شرکت در انتخابات معنايی ندارد.”
نهمين دوره انتخابات مجلس ايران ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ برگزار میشود.
ثبتنام از کانديداهای اين دوره از صبح روز گذشته آغاز شد و تا پايان روز جمعه نهم دی به مدت هفت روز ادامه خواهد داشت.
به نظر میرسد هر چه بیشتر به زمان انتخابات کذائی نزدیک میشویم نگرانی و استرس حکومت بیشتر بر ملا میشود و در عین حال که اصلآ دلشان نمیخواهد نامی از اصلاح طلبان ببرند / در عین حال ملتمسانه به دنبال آن هستند که مبادا با عدم حضور پتانسیل عظیمی که پشت این گروه بوده اند تنور انتخابات به سردی بگراید و منجر به سرافکندگی زیادی برای حکومت گردد / چه در داخل کشور و چه در خارج کشور . ولی مسئله اصلی این است که مردم دیگر فریب آنان را نمیخورند و دیگر نه از اصلاح طلب خوششان می آید و نه از بقیه گروه های سیاسی که همچنان مدافع منافع حکومت هستند و حقیقت این است که مردم سقوط نظام و تغییر آن را می خواهند و دیگر به کمتر از آن راضی نیستند . حقیقتی تلخ برای حکومت و شیرین و آکنده با امیدواری بسیار برای اکثریت ملت شریف ایران . هم اکنون بسیاری تنها راه اعتراض خود به سیستم فعلی را عدم شرکت در انتخابات میدانند و البته باید به آنان حق داد و کارشان را پاس داشت . به هر حال باید منتظر بود و دید که آینده آبستن چه حوادثی میباشد .
بهنام / 25 December 2011
اینکه چه کسی در انتخابات شرکت کند و یا نکند،امری خصوصی است و کسی حق ندارد مردم را باز خواست کند.مطمئنأ حداقل ٦٠ تا ٧٠ درصد از مردم واجد شرایط در این انتخابات شرکت خواهند کرد و رای خواهند داد.اگر سیاسیون ما که به دمکراسی اروپائی علاقمندند،امار دقیقی از شرکت کنندگان در انتخابات کشورهای دمکرات اروپا داشته باشند؛متوجه خواهند شد که حتی در اروپا هم ٤٠ تا ٧٠ درصد واجدین شرائط به پای صندوق رأی رفته و رای میدهند.البته در اروپا کسی رای دهندگان را چه مستقیم و چه غیر مستقیم وادار به رأی دادن نمی کند.ضمنا فرق اپوزیسیون ایران با احزاب مخالف در کشورهای اروپائی هم بسیار وده و هیچ حزبی امیال دوّل بیگانه را دنبال نمیکند و منافع ملّی را فدای قدرت طلبی و فرصت طلبی خویش نخواهد کرد.لذا این بازی سیاسی که بین تشویق کنندگان به رأی دادن و تحریم کنندگان آغاز گشته اصلأ هیچ ارتباطی با مردم سالاری واقعی (خواست مخالفین و یا “مردم سالاری دینی موافقین حکومت”) ندارد و فقط جنگ قدرتی است بین افراد حاصی که معتقدند هتر از دیگری میتوانند غارتگری کنند و مردم و خواست انان در این دعوا جائی ندارد و مردم ،مردم کردن هر دو گروه موافق و یا مخالف فقط فربیکاری است.
در شرایط کنونی وظیفه همه اشخاص دمکرات این است که پای صندوق رأی رفته و رای خود(چه مثبت و چه منفی) را در صندوق رأی بریزند و از مسئولین هم بخواهند که به رأی آنان احترام کنند.اگر اپوزیسیون گمان میکند رای مخالفت مردم بیشتر است،حد اقل در شهرها از مخالفین دولت اصولگرا بخواهند که با در دست داشتن یک پلاکارد (دمکراسی اکنون) به پای صندوق رأی بروند که تعداد شهروندان مدافع مردمسالاری مشخص گردد و دولتمردان هم بهتر بفهمند که چه میزان از مردم شهر نشین خواهان دمکراسی هستند.
در جامعه ای که مردم ان چه به خاطر ترس و یا از دست دادن شغل و یا امکان تحصیل و دیگر فرصت های اجتماعی مجبور به رأی دادن هستند،بکار گیری روش تحریم به معنای خود زنی سیاسی است.موضوع دیگر که اپوزیسیون وابسطه (فکری و یا امیدوار به غرب و امریکا) از درک ان عاجز است، این است که مردم روستاها و شهرستانها و شهرهای کوچک برای جلوگیری از انتخاب شدن بدترین کاندیدا ها به پای صندوق رای میروند و خوب میدانند که اکثر کاندیداها افرادی فرصت طلب و دارای فرهنگی قبیله ای و طوایفی هستند و هر که رای بیاورد تلاش خواهد کرد که در درجه اول خود و فامیلش وسپس دوستان و هم ولایتیها و هم محلگی های خود را یار و خدمتگذار باشد.لذا این رقابت مافیائی باعث خواهد شد که مخالفین دولت و حتی مخالفین نظام هم به پای صندوق رأی بروند.نتیجه اینکه در این جنگ قدرت فقط استعمارگران و دشمنان مردم هستند که سود مادی و سیاسی میبرند و دولت قلدر آمریکا هم تحریمهای ضد بشری و غیر قانونی اش را علیه مردم رنج دیده و تحت ستم ایران، براحتی افزایش میدهد.من بعنوان یک معترض اجتماعی معتقدم که علاقمندان به مردم سالاری واقعی (مسلمان و غیر مسلمان) باید یک تشکل اعتراضی را راه اندازی نمایند که اهدافش احترام به حقوق همه اقشار و دیدگاه ها در ایران باشد و از حقوق همه آنان دفاع کند،حتی از حقوق انسانی پاسداران و بسیجیان و مخصوصأ از کارگران و کارمندان طرفدار دولت و نظام که ماهها از دریافت حقوق خود از شرکتهاو کارخانه ها عاجز هستند.در این مسیر برای همه ایرانیان دمکرات آرزوی موفقیت دارم.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 26 December 2011
حکومت اسلامی همیشه و در طول تاریخ اینگونه بوده است. حاکمان اسلامی و تفاله های اطرافشان هر گاه که قدرت بیشتری می گیرند زورگو و آدمکش می شوند و به جز حرف ولایت و خلافت حرف دیگری را نمی پذیرند؛ و هر چه بیشتر از قدرت دور می شوند یا هر چه بیشتر قدرتشان در خطر می افتد، دموکرات تر و طرفدار حقوق فردی و طرفدار مستضعفین می شوند و بیشتر مهربان می شوند.
ساسان / 25 December 2011
باباجان بفرست از بزرگان!! صحبت کنند…
تو خودت نتوانستی احمدی و مديران دزدش را فقط به سوال بکشی و کارت به استعفا کشيد!! …..
کاربر مهمان / 25 December 2011
اين انتخابات قلابي يادآور قبل از انقلاب و حزب ايران نوين و پان ايرانيست ميباشد که بعدا اين را هم تحمل نکردند و حزب فقط رستاخيز شد! ….
کاربر مهمان / 25 December 2011
از زندانيان سياسي در زندانها شرم کنيد..
\از داغ دل وابستگان کشته شدگان حياکنيد..
از درد و رنج تجاوزشده ها و شکنجه شده ها و شلاق خورده ها خجالت بکشيد…
در انتخابات دکوری شرکت کنند و آقايان مورد نظر از صندوق در بيايند و مملکت را به جنگ و بدبختی و فلاکت برسانند……
کاربر مهمان / 25 December 2011
خوبه بزنند خودش رو هم رد صلاحیت کنند!
کاربر مهمان / 25 December 2011
مثل اینکه قایق اقا و اهل بیت طهارتشان به گل نشسته و حالا دارند از مشارکت 70% صحبت میکنند تا به همین تعداد اراء از قبل تهیه شده را به صندوقها بریزند و با نشاندادن چندتا فیلم از چندتا صندوق پر مراجع به دنیا نشان دهند که مشارکت در انتخابات بازهم بالا بوده است. در همین جاست که خیانت و خدمت رهبران جنبش اشکار میشود که ایا با مردمند ویا با حلیفه.
اگر واقعا این جضرات همانطور که بارها گفته اند احتیاچی به شرکت سبزها و اصلاح طلبان ندارند بر رهبران اپوزسیون واجب و لازم است که پیروان خود را بیش از پیش سرخورده نکنند و صراحتا از انها بخواهند تا روز انتخابات در خانه بمانند و به هیچ دلیلی از خانه خارج نشوند. خالی کردن میدان انقدر اهمیت دارد که انسرش ناپیداست. بعد هم هر هفته یکبار همین خانه نشینی را به مردم القاء کنند تا سرانجام این دیو استبداد که اینبار لباس دین و مذهب بر تن کرده را یکباره از پادراوریم. شاید به همت اقایان خاتمی و موسوی و کروبی و صانعی و دستغیب و اردبیلی و دیگر رهبران معترض بتوان از این نمد کلاهی برای مردم بی نوای ایران دوخت.
این یک فرصت طلایی است که اگر رهبران جنبش اعتراضی موقعیت و اهمیت انرا دریابند میتوان امیدوار بود که فروردین امسال ایران بهار ازادی را لمس کند اما اگر مثل شریف امامی و بختیار و بازرگان و بنی صدر که فرصت های بس طلایی را هدر دادند اینبار هم نطفه های ازادی به سقط جنین منتهی خواهد شد.
اما اگر اینبار هم رهبران جنبش دودوزه بازی و ویا خدای نکرده خیانت کنند همان اشتباههای اسلاف سیاسی خود را به نحوی دیگر مرتکب خواهند شد. وقتی شریف امامی نخست وزیر شد به ارام کردن اوضاع و دلچویی از اقای خمینی به شاخ و شانه کشیدن در مقابل سیل خشم مردم پرداخت و عمر صدارتش چند صباحی بیش به دارازا نکشید. بعد هم که مرحوم بختیار امد خودرا مرغ طوفان خواند و به لجبازی و شاخ و شانه کشیدن ادامه داد. هردوی این سیاستمداران اشتباه مشابهی کردند و بدون توجه به میل و خواست عمومی اگاهانه یا به اشتباه سرنوشت کشور را به دست دیو دیانت دادند و تا امروز 32 است که ملت ایران در اتش استبداد دینی گرفتار است. ای دو سیاستمدار تحصیل کرده سوربن و هاروارد و غیره همان لحظه اول صدارتشان بایستی خود به پاریس میرفتند و الای خمینی را با احترام فراوان به ایران می اوردند. اگر در انموقع این دو ابر مرد به اشتباهات خود و حکومت شاه اگاهانه و متنبهانه اعتراف میکردند و از اقای خمینی کمک میخواسند مسلما امروز سرنوشت ایران به گونه ای دیگر بود. متاسفانه این دو مرد میدان سیاست بس کودکانه عمل کردند و شد انچه نباید میشد. میبینیم که استبداد حتی خود اقای خمینی را هم کنار گذاشت و چسرش را به قولی از میان برداشت و نواه اش هم خانه نشین کرد.
اقایان بازرگان و بنی صدر هم که از همان ابتدا با اشتباهات فاحشی که کردند سمبه های حکومت استبداد را محکم تر بر گرده مردم ایران فرو کردند و یکی شان استعفا داد و دیگری هم فرار را بر قرار ترجیح داد.
در این برهه حساس تاریخ رهبران جنبش اعتراضی فقط یک راه دارند و ان اینست که قویا شرکت در انتخابات را تحریم کنند و هرگونه عدول از این پلکان بازهم دندان استبداد را تیزتر و خونین تر خواهد کرد.
ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر مستمندان
Anonymous / 26 December 2011
فقط سرنگوني اين نظام جهنمي بايد در دستور كار باشد، شركت در انتخابات ريختن آب به آسياب استبداد است.
کاربر مهمان / 26 December 2011
راه مقابله با تعداد کم شرکت کننده در انتخابات را حکومت مدتها است که یافته است که همان شیوه مرضیه تقلب است که مورد علاقه جنتی نیز هست. کاری ندارد چهار تا اتوبوس بسیجی را خالی می کنند جلوی یک حوزه و خبرنگار صدا و سیمای حکومتی هم از حضور بی نظیر و پر شور مردم فیلم برداری می کند و دوباره بریم حوزه بعدی. نتیجه و تعداد شرکت کننده هم دست جنتی است اصلا 120 در اعلام می کند. متاسفانه بویی از اخلاق و پای بندی بندی به قانون حتی قانون خودی در بانیان مذهب نمانده است.
شیری / 26 December 2011
همان حرف های زمان انتخابات 88!
با عرض معذرت و با دادن یک بیلاخ بزرگ به این آقا، عرض می کنم که: ملت! خیلی خر تشریف دارید اگر که در انتخابات شرکت کنید.
کاربر مهمان / 26 December 2011
جناب این توصیه ها رو برو به اون رهبر “معظمت” بکن. که حق انتخاب رو به شخص خودشون محدود کرده.
می خواستم بدونم ایشون میتونند سیستم دیکتاتوری رو برا ملت ایران توضیح بدهند. انتخاب نمایشی بدرد عمت میخوره.
کشور در معرض خطر ِ کشور در معرض خطر ِ والا بلای که شما در این سی و چند سال اوردید کم از دشمن خارجی نبوده. این وضع اقتصاد این وضع کار وگارگر اون وضع کشاورزی اونوضع فرهنگ اون وضع آزادی های فردی و اجتماعی . اون وضع امنیت . اون هم سیاست خارجیمون از اون به اصلاح رهبر و رییس جمهور گرفته ادامه بده برو تا ته گله یا مثل غداره بندا حرف میزنن یا مثل لاتهای چاله میدون. فحش چارواداری میدن و نفس کش می طلبن اونوقت تو میگی کشور در معرض خطر. خوب تا وقتی شما سر کارید و این سیاست رو پیش میبرید کشور همیشه در معرض خطر بوده و هست.
برو عمو دیگه حنات رنگ نداره با اون انتصابات کذایتون که اسمشو گذاشتید انتخابات.
روزبه از سوئد / 26 December 2011
mansour piry khanghah آقای
بابا بی خیال حالا مونده تو از زمانه درخواست کنی تا برای تو جاسوسی هم بکنه! بابا بی خیال چیزی که بیان است چه حاجت به بیان است. تو توی همه ی نوشته هات خودت داد می زنی و ساز می زنی که از دربار و لایت علوی نجس حقوق میگیری حالا می خای زمکانه بهت بگه این بابا تو خیابون پهلوی کوچه شاه سلطان حسین و پلاک ۱۳ زندگی میکنه تا رهبری برادرای ترا بفرسته که زیر دست ضد ایرانی ترین ملاهای پیرو مطهری نامطهر درس خوندن تا شاهرگشو بزنن و خونش برای سبحانه ی رهبری بربرند! هان تو اینو میخای خب بوگ! حالا تازه دم از تفرقه می زنی! تفرقه با کی!!! ره بده بابا٬ تاز حالا بعد کارتم دوباره میای تو سایت ببینی آیا کسی نظر مز داده یا نه!
شربتدار از تهران زیر سایه ی نحس ا / 27 December 2011
این جناب این پیر خرباتی من زور را می گویم. نماینده بیت رهبری ست در زمانه. قلمش را در چند سایت دیگر هم با اسم مسترآب یعنی سمتر آقای آب در چند سایت می توان شناخت. ایشان پیشرینی کرده که دست کم ۷۰ تا هشتا نه پنج شش درصد پای صندوقهای رای خواهند رفت. ولی ما کلک آقایان را خواهیم کند.
کاربر مهمان / 27 December 2011
اگر مسئولین رادیو زمانه واقعا طرفدار مردم سالاری و احترام به آزادی بیان و ترویج فرهنگ مردمسالاری هستند،باید به وظیفه مطبوعاتی خود در درج مطالب نظر دهندگان هم دقت کنند.لذا پیشنهاد میکنم به حقوق انسانی من و دیگران احترام گذاشته و ازاین کاربر میهمان که تهمت زده و بی ادیبی کرده بخواهید که دلائل خود را کتبا ارسال نماید و به یک نمونه از نظرات من در سایتهای خارجی استناد کند.هرچند که نظر دادن در سایتهای دیگر هم ممنوع نیست و مسئولین رادیو زمانه هم چنین شرطی را برای کسی نگذاشته اند.اگر این کاربر …. ادعای خود را ثابت نکرد، نام و ادرس این فرد مخرب و ضد مردمسالاری و دشمن آزادی بیان …. را در زیر نوشته اش درج کنید که خوانندگان زمانه با چنین فردی که تفرقه می اندازند و شایع پراکنی میکند، آشنا شده و با وی برخورد نمایند.سپاسگزارم.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 27 December 2011