شهزاده سمرقندی – جان بیلی، مردمشناس و موسیقیشناس ایرلندی با همسرش ورونیکا دوبلدی خواننده ترانههای هراتی را بار اول سال ۲۰۰۰ در جشنواره ترانههای شرق در سمرقند دیده بودم.
این جفت هنرمند با اجرای ترانههای هراتی با نوای رباب افغانی جای خالی هنرمندان افغانستانی را پر کرده بودند. اینبار نیز آنها را در جشنواره رومی در شهر اسلو، نروژ دیدم که همچنان رباب افغانی در دست جان بیلی بود و با مهارت مینواخت و خانم ورونیکا دوبلدی غزلیات بلخی را به شیوه خوانندگان مردمی هرات اجرا میکرد. حضور این دو هنرمند به جشنواره حس و حال متفاوتی میداد. بعد از اجرای روز آخر جشنواره با این دو هنرمند گفتوگو داشتم و از آنها درباره علاقه و توجه ویژهشان به موسیقی افغانی به ویژه هراتی پرسیدم.
ورانیکا دوبلدی: همسرم جان از طرف حکومت انگلستان بورس گرفته بود که تحقیقی راجع به دوتار، ساز هراتی از لحاظ مردمشناسی و روانشناسی انجام دهد. من هم همراه او به افغانستان رفتم. تقریباً سال ۱۹۷۳ بود.
جان بیلی: در زمان حکومت داوودخان بود. یعنی وقتی ما وارد افغانستان شدیم بعد از یک هفته داوود خان به قدرت رسید.
ورانیکا دوبلدی: اول همراه خانوادههای محلی کار کردیم. هر چیزی که جان از خوانندگان و سازندگان محلی ثبت میکرد، من همراه آنها کار میکردم و اجرای چهار بیتی و یا ترانه محلی را یاد میگرفتم. دیرتر خیلی آموخته شدم و یاد گرفتم که بخوانم. بعد از این متوجه شدم که دلچسب باشد که خودم مستقل بخوانم و هم دایره بنوازم. دقیقاً به شیوه زنان هراتی.
همسایهای داشتم در هرات که پیش او خواندن ترانههای محلی را یاد میگرفتم. دیرتر هم یک استاد پیدا شد که یگ زن نوازنده حرفهای بود به نام زینب هروی. این خانم نوازنده با ساز خود به مجلسهای زنانه میرفت و موسیقی مینواخت. به خصوص در عروسیها بسیار شرکت میکرد. در مجلسهای زنانه استفاده از سازهایی مثل هرمونیوم هندی، طبله، دایره و گاهی وقت زنگ بسیار دیده میشد که همراه با خواننده و هم رقص بود.من با این زن همیشه همراهی میکردم و از او یاد میگرفتم و خود تجربه میکردم که نوازندگی و خوانندگی چه رقم است.
زبان فارسی را در چند مدت از خود کردید؟
ورانیکا دوبلدی: در طول یک سال من و هم جان خوش خوش [آرام آرام] یاد گرفتیم. با هر هنرمندی که میخواستیم کار کنیم، زبان انگلیسی بلد نبود و ما مجبور میشدیم زبان آنها را یاد بگیریم تا با هم گپ بزنیم.
جان بیلی: از دکاندار، از رانندگان تاکسی، از موسیقیدانها، از هر کسی که با آنها سر و کار داشتیم زبان را هم آموختیم.
جان بیلی: “رباب دروازه روح است”
جان بیلی با اینکه در سالهای دوری تسلط خود بر زبان دری را از دست داده است، اما مهارت نوازندگی او سال به سال بهتر و ورزیدهتر شده است. وی رباب افغانی را همیشه همراه خود دارد.
جان بیلی که عمری را در پژوهش موسیقی هرات و سازهای آن سپری کرده است، در معرفی رباب افغانی گفت، به عقیده هراتیها رباب از دو واژه “روح” و “باب” ترکیب یافته است و آنها نوای این ساز را “دروازه روح” میدانند. جالب است که تاجیکها هم اعتقاد دارند رباب اصلاً سازیست که مولانا ساخته است.
جان بیلی از تجربه کار و تحقیق خود گفت:
جان بیلی: تحقیقات من در ارتباط با موسیقی و روانشناسی است، یعنی پرداختهام به این موضوع که چگونه موسیقی و ساختارهایش ریشه در روح و روان انسان دارد. من واقعاً علاقمند بودم که چگونه بدن انسان همگام با موسیقی به حرکت درمی آید؛ و همچنین تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی چه تأثیری در این میان دارند.
این موضوع تحقیقات پروژه اول من بود که با همکاری چند نفر از دانشکده انسانشناسی دانشگاه بلفاست در ایرلند شمالی به مدت یک سال به انجام رسید. سپس برای انجام تحقیقات بعدی راهی افغانستان شدم. اکنون در دانشگاه هرات مشغول آموزش موسیقی از نگاه انسانشناسی هستم.
در این آموزش نه تنها به موسیقی شهری بلکه به موسیقی محلی، سنتی، مذهبی و غیره میپردازم.اما باید اقرار کنم که ایفای نقش بانوان در موسیقی هرات در موضوع تحقیقات من بسیار نزدیک و جالب بود. من همیشه به موسیقی علاقه داشتم. اما آموزشی در این زمینه ندیده بودم. آشنایی من با ورونیکا هم از طریق موسیقی انجام شد. من دوتار میزدم و با هم میخواندیم. ما با هم موسیقی هراتی را اجرا میکردیم. اما آموختن موسیقی هدف اصلی من نبود و در واقع پولی که به من پرداخت شده بود، فقط برای این منظور نبود. بعد از اینکه در تحقیقام به نکته معلومی رسیدم به بلفاست بازگشتیم و حدود هفت سال کاملاً با افغانستان ارتباطی نداشتیم. اما در راه معرفی موسیقی هراتی در بلفاست بسیار فعال بودیم.
در سال ۱۹۸۵ به پیشاور پاکستان رفتیم برای ساختن یک فیلم در ارتباط با یک موسییدان افغان مهاجر، به نام امیر که در پاکستان زندگی میکرد. این فیلم برنده دو جایزه شد و در جشنوارههای دیگر مانند جشنواره فیلم پاریس نیز شرکت کرد. نکته جالب این است که در حال حاضر در بین موسیقیدانان افغان یک نوع خلاقیت وجود دارد. دانشگاه کابل پیشتر وقت خود را صرف آموزش موسیقی سنتی میکند. اما در کنار آن مؤسسه ملی موسیقی افغان که اغلب دانشجویان آن بچههای بیسرپرست هستند، نه تنها موسیقی سنتی را میآموزاند، بلکه آموزش موسیقی غربی نیز قسمت مهمی از برنامههای آموزشی آنها را تشکیل میدهد.
ایمیل تهیهکننده:
[email protected]
در همین زمینه:
::برنامههای رادیویی شهزاده سمرقندی در رادیو زمانه::