با گذشت دهها سال از جنگ ایران و عراق مینهای زمینی در مناطق مرزی ایران همچنان قربانی میگیرند. مرکز پیشگیری سازمان بهزیستی ایران آمار کشته و زخمی شدگان سال گذشته را ۱۰۴ نفر اعلام کرده است.
محمد نفریه مدیر این مرکز به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا گفته: “ایران دومین كشور آلوده جهان از نظر مین و مهمات عمل نكرده است” و “در سال گذشته ۱۴ نفر در اثر انفجار مین كشته و ۹۰ نفر مصدوم شدهاند.“
به گفته محمد نفریه استانهای خوزستان، ایلام، كرمانشاه، كردستان و آذربایجان غربی مناطق آلوده به مین كشور محسوب میشوند.
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، به “زمانه” میگوید:
“تعجب میکنم و ضمنا تحسین میکنم برای اولین بار این آمار را اعلام کردند. تاکنون هر وقت ما اعتراض میکردیم، میگفتند که اصلا کسی کشته و زخمی نمیشود. اگر کسی کشته شده، افرادی هستند که مشغول پاکسازی مین هستند.”
طبق آمارها ایران با ۱۶ میلیون مین خنثی نشده، بعد از کشور مصر دارای بیشترین مین در جهان است.
ایران هنوز به پیماننامه اوتاوا (پیماننامه منع استفاده، نگهداری، تولید و جابجا کردن مین ضد نفر) و پیماننامه اسلو (پیماننامه عدم استفاده از بمب های خوشهای) نپیوسته است.
در پیوند با اعلام آمار قربانیان سال گذشته و مسئله پاکسازی مین در ایران، “زمانه”با شیرین عبادی − که بخشی از جایزه نوبل خود را به موضوع مین روبی در ایران اختصاص داده و همچنین مؤسس “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” است − گفتوگو کرده است.
بعد از اتمام جنگ ایران و عراق بیش از چهار میلیون هکتار اراضی ایران آغشته به مین بود، دولت با سرعت لاکپشتی مشغول این مینها بود و این مینها جان روستاییان و اهالی را هر روز میگرفت
اخیرا مدیر مرکز پیشگیری سازمان بهزیستی ایران اعلام کرده در سال گذشته ۱۰۴ نفر بر اثر انفجار مین کشته و زخمی شدند. ارزیابی شما از این آمار به عنوان مؤسس “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” چیست؟
شیرین عبادی: من فقط میتوانم اظهار تاسف بکنم. برای اینکه سالها از اتمام جنگ ایران و عراق گذشته، ولی دولت ایران اراده جدی برای پاکسازی مین را نداشت و حتی تنها کانون و “ان.جی.او”یی که در این زمینه فعالیت داشت، یعنی “کانون مشارکت برای پاکسازی مین”، که افکار عمومی را متوجه خطر هولناک مین در ایران میکرد، از طرف دولت بسته شد.
هنگامی که “کانون مدافعان حقوق بشر” را بستند، چون محل “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” با محل “کانون مدافعان حقوق بشر” در یک آپارتمان بود، مأموران امنیتی تمام اسناد “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” را – که در وزارت کشور هم ثبت شده بود- بردند و اجازه تشکیل جلسات این کانون را ندادند.
علت مخالفت دولت با این کانون این بود که چرا شما اطلاع رسانی میکنید و شما میگویید مین هست و از دولت میخواهید به کنوانسیون اوتاوا مبنی بر منع استفاده از مین بپیوندد و در پاکسازی مینها تسریع شود و بودجه کافی برای پاکسازی مین اختصاص بدهد. اینگونه حرفها باعث شد این کانون بسته بشود و تنها “ان.جی.او“یی که در این زمنیه کار میکرد، غیرفعال بشود.
دولت مایل است در مناطقی که میادین نفت و گاز است پاکسازی صورت بگیرد برای اینکه مشغول حفاری هستند. اما به سایر مناطق که محل عبور دام و روستاییان است، مطلقا توجهی نمی شود
مقامات جمهوری اسلامی خبر داده بودند که استانهای آذربایجان غربی، کرمانشاه و کردستان تا پایان سال ۸۷ و نیز استان های خوزستان و ایلام حداکثر تاسال ۸۹ از مین پاکسازی خواهند شد. چه دلایلی باعث عدم پاکسازی این مناطق تا کنون شده است؟
بعد از اتمام جنگ ایران و عراق بیش از چهار میلیون هکتار اراضی ایران آغشته به مین بود، دولت با سرعت لاکپشتی مشغول این مینها بود و این مینها جان روستاییان و اهالی را هر روز میگرفت و هر روز سه نفر کشته و یا مجروح میشوند.
وقتی “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” شروع به کار کرد و ما به کند بودن روند پاکسازی مین اعتراض کردیم و از مجامع بینالمللی خواستیم دولت ایران را برای پاکسازی کمک کنند، مسئولان پاکسازی به جای اینکه استقبال بکنند از اینکه سازمانهای بینالمللی به آنان کمک میکنند، عنوان کردند که ما ظرف سه سال تمام مناطق را پاکسازی خواهیم کرد. البته این دروغ آشکار بود و از آن موقع به این طرف با سرعتی بسیار کند، و ضمنا در مناطقی که دولت خودش مایل است، پاکسازی میکنند.
آن مناطقی که دولت مایل است پاکسازی بشود میادین نفت و گاز است برای اینکه مشغول حفاری هستند. اما سایر مناطق که محل عبور دام و روستاییان هست، مطلقا توجهی به آن نمیشود و به همین دلیل است که ما این چنین آماری را شاهد هستیم.
تعجب میکنم و ضمنا تحسین میکنم برای اولین بار این آمار را اعلام کردند. تاکنون هر وقت ما اعتراض میکردیم، میگفتند: اصلا کسی کشته و زخمی نمیشود. اگر کسی کشته شده، افرادی هستند که مشغول پاکسازی مین هستند.بارها دیده شده، در حین رد شدن اتوبوس و کامیون در جاده مین منفجر شده است. بطور خلاصه اراده جدی برای پاکسازی مین در ایران وجود ندارد.
رژیم اسلامی از مین استفاده می کند و مایل نیست به کنوانسیونی بپیوندد که تولید، صدور و استفاده از مین را ممنوع کرده. دولت نه تنها خودش از مین استفاده می کند، که خودش مین را می فروشد
دلیل خودداری جمهوری اسلامی ایران از پذیرش عضویت در پیماننامههای اوتاوا و اسلو چیست؟
علتش این است که رژیم اسلامی از مین استفاده میکند و مایل نیست به کنوانسیونی بپیوندد که تولید، صدور و استفاده از مین را ممنوع کرده. دولت نه تنها خودش از مین استفاده میکند، بلکه خودش مین را میفروشد. طبق برخی از آماری که از مناطق افغانستان و تاجیکستان به دست آمده این مینها تولید ایران بوده است.
مناطق گستردهای از مرزهای ایران مین گذاری شده است، گفته میشود نهادهای دفاعی مینهای زمینی را برای مقابله با “قاقچیان” و “تروریستها” به کار می برند. نظر شما در این باره چیست؟
به هیچ وجه این حرف درست نیست. برای اینکه قاچاقچیان خیلی خوب بلد هستند از چه راههایی بروند که به مین برخورد نکنند. مینها فقط جان انسانهای بیگناه و بومی را از بین میبرد. چون وسایل پاکسازی کافی و مناسب نیست. بسیاری از افرادی که در رشته خنثی کردن مین فعالیت میکنند، جان یا سلامتی خودشان را از دست دادهاند.
بخشی از فعالیتهای “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” کمک به مصدومان مین بود. آیا مصدومان ایران از خدمات خدمات بهداشتی- درمانی کافی برخوردا هستند؟
مطلقا، یکی از مشکلات این است، کسانی که بر اثر مین کشته یا مجروح شدهاند، در اثر غفلت رژیم بوده که به موقع مینها را پاکسازی نکرده و دچار این حادثه شدهاند. دولت بایستی آنها را بیمه درمانی بکند. متاسفانه چنین اتفاقی در مورد همه نمیافتد. یعنی افرادی که در حین پاکسازی مین دچار حادثه میشوند مشمول مقررات بیمه هستند ولی روستاییان بیگناه و اهالی محل سرنوشتشان در دست کمیسیونی میافتد که در فرمانداریها تشکیل میشود.
بارها افرادی که مشمول بیمه و جبران خسارت نبودند، به “کانون مشارکت برای پاکسازی مین” مراجعه کردند و از ما در خواست کمک کردند که ما از طرف آنها دادخواستی مطرح و شکایت کردیم. هر چند همه میدانند شکایتهایی که از دستگاههای دولتی میشود هیچ وقت به جایی نمیرسد.
این خاطره را از این جهت بیان کردم که نقل کرده باشم از تعدادی از افرادی که جان خود را ازدست دادند و یا مجروح شدند و از خسارت محروم شدند و بیمه هم نیستند و با کمکهای مردمی زندگی میکنند.
دولت ایران چندی پیش اعلام کرد که از مسئولین عراقی خواسته است که نقشه مکانهائی را که ارتش صدام مین گذاری کرده است را جهت پاک سازی مناطق مرزی ،در اختیار دولت ایران بگذارد ولی عراقیها به این درخواست دولت ایران پاسخ رد داده اند.ای کاش که اقای کاکارش و خانم عبادی از رئیس جمهور عراق که کرد می باشند خواهش می کردند، جهت جلوگیری از کشتار هموطنان کردمان،نقشه های مربوط به مناطق مین گذاری شده را در اختیار دولت ایران گذاشته و نیز در جمع آوری مینها هم به مقامات ایرانی کمک کنند.
متاسفانه اقای کاکارش و خانم عبادی به دلیل ضدیت خود با حکام ج.ا.ا. چشم بینا و درک سیاسی درستی ندارند و همیشه خود را پاک و منزه و بر حق دانسته و مسلمانان و مخصوصا نظام را عامل همه کاستیها میدانند.در صورتی که سازمان ملل ، کشورهای تولید کننده این مینها، اشغالگران امریکائی ، دولتمردان عراقی و مسئولین اقلیم کردستان هم طرف دیکر این جنایات علیه بشریت هستند.
توصیه من به اقای کاکارش این است که برای رسیدن به هدف خود (ادعای حمایت از خلق کرد) ابتدا خود انسانی بیاندیند و فرقی میان انسانها قائل نشوند و اگر اشتباهی هم از هموطنان کرد من و ایشان سر زد، آنرا هم تقبیح کنند که بتوانیم با اتحاد و همبستگی ملّی و جهانی شرایط نابسامان کنونی را تغییر داد و مانع از رفتارهای غیر انسانی دیکتاتوران ،استعمارگران،جنگ طلبان و استثمارگران شویم.در این راستا موفقیت همگان را آرزو دارم.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 21 December 2011