علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی ایران نامه محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری پیشین به رهبر این کشور برای اصلاح قدرت رهبری و برگزاری انتخابات آزاد زودهنگام را حاوی «پیشنهادهای درست» دانست اما او را تلویحاً به ریاکاری متهم کرد. مطهری به دخالت نهادهای امنیتی و مهندسی انتخابات در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ اذعان کرد.
مطهری در یادداشتی که شنبه پنجم اسفند خبرگزاری دولتی دانشجویان ایران (ایسنا) منتشر کرد، موضوعات «شایسته اصلاح» در نامه احمدینژاد را چنین برشمرد:
۱. قدرت و اختیارات بسیار گسترده و بیبدیل رهبری؛ ۲. دفتر مقام رهبری؛ ۳. انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی که باید بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی باشد؛ ۴. قوه قضاییه، که باید رییس آن فورا تغییر کند و مرجعی مستقل برای رسیدگی به شکایات مردم از این قوه تعیین و معرفی شود؛ و ۵. زندانیان سیاسی، که باید آزاد شوند.
احمدینژاد دوشنبه به علی خامنهای، رهبر ایران نامه نوشت. متن این نامه چهارشنبه از سوی وبسایت «دولت بهار»، وابسته به او منتشر شد. او خطاب به خامنهای گفته بود که رئیس قوه قضائیه را برکنار و انتخابات زودهنگام برگزار کند.
نایب رئیس مجلس در یادداشت خود توضیح داده که محدودکردن اختیارات رهبری نیازمند تغییر قانون اساسی است و اصلاح دفتر رهبری نیز باید از سوی خود رهبر و مجلس خبرگان پیگیری شود.
او در ادامه این یادداشت احمدینژاد را «در متن» انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ و انتخابات مجلس ۱۳۸۶ توصیف کرد و گفت که این دو انتخابات «با مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای امنیتی و نظامی» برگزار شدهاند و از رئیسجمهوری پیشین ایران پرسید که چرا آن زمان موضوعات مطرحشده در نامه کنونیاش را اعلام نکرده است؟
او همچنین به احمدینژاد یادآور شد که بسیاری از زندانیان سیاسی «به خاطر حوادث سال ۸۸ و پس از آن» به زندانها افتادهاند.
مطهری نوشت:
بهتر آن بود که اینها را در زمان صدارت خود و لااقل قبل از بازداشت دوستانتان و مطرح شدن پروندههای خودتان میگفتید تا شائبه “کلمه حق یراد بها الباطل” در اذهان تداعی نشود و خلاصه به قول شاعر: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا.
حلقه یاران نزدیک احمدینژاد تحت تعقیب قضائی قرار دارند. پروندههای تخلف مالی خود او نیز در حال پیگیری است.
احمدینژاد در حالی از انتخابات آزاد و بدون مهندسی سخن گفته که مهدی کروبی، یکی از چهرههای کلیدی جنبش سبز که در حصر خانگی است، از دخالت بیت رهبری و نهادهای امنیتی در پیروزی او در انتخابات ۱۳۸۴ سخن گفته بود.
کروبی و دیگر چهرههای کلیدی محصور جنبش سبز، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نتیجه رسمی انتخابات ۱۳۸۸ را نیز حاصل «تقلب» و دستکاری نهادهای امنیتی وابسته به رهبری میدانستند.
دبیر شورای نگهبان پس از نامه احمدینژاد به خامنهای گفته بود که رئیسجمهوری پیشین ایران در ۱۳۸۸ خواستار «مهندسی در انتخابات» شده بود.
علی مطهری (با استفاده فوق حفره ای وشبه ماکیاولیستی از مضمون نامه ا.ن دارد حرف خودش می زند!) :۱. قدرت و اختیارات بسیار گسترده و بیبدیل رهبری :
بله درست جناب !اما دو نکته کلیدی:
1- اگر بشود در این نظام تغییر در قانون اسسای داد و به رفراندم، خیلی راحت هم می شود این مشکلات حل کرد!
اما برای محدود کردن و معقول کردن اختیارت رهبری، خود همین رهبری می تواند پیش قدم شود و با حکم حکومتی به شورای نگهبانش دستور دهد یک تفسیر از اصول مربوط به اختیارت رهبری ارائه دهد (همان طور کلی از اصول قانون اساسی دور زدند مانند اصل 44 یا نقض کردند با همین حکم حکومتی، فقط این به نفع مردم!) و از جمله خودش رسما علام کند حکم غیر قانونی حکومتی دیگر نباشد!
احتمالا می گوید ، چرا بایست رهبر به دست خودش این کار بکند؟!
من می گویم این به مراتب سهل تر و کم هزینه تر است تا اینکه این رهبری تن به اصلاحات قانون اساسی بدهد! نمی دانم دیگر با چه زبانی حالی کند تمام این نامه نگرای داستان سرایی است! صغری و کبری چیدن حتی نیست که بوشد نتیجه فلسفی گرفت، کل داستان تکررا ملال اور استمرار طلبی است در بازی پلیس خوب و پلیس بد هالیوودی این نظام.
دگراندیش / 24 February 2018
2- نکته حائز اهمیت در تمام حکومت های استبدادی این است، هیچ مستبدی به دلخواه خودش تن به اصلاحات نمی دهد که موجب کاهش قدرت و دستیازی به ثروت عمومی شود.
تنها برهم زدن معادلات جاری هزینه-فایده است که یک طرف حاکم قضیه وادار به تغییر میکند.
اینها در بهرتنی حالت حکم سوپاپ دارند تا خشم ناراحتی مردم کم کنند. در بدترین حالت هم همان تکرار دساتان ملال اور استمرار اطلبی جناحین و افراد ذی نفع در غارتکده منابع ثروت عمومی.
هر که الان اصلاحات و مهملات تکراری استمرار طلبان (جناحین حزبواحد نظام…) بگیود ندانسته و یا مزدورانه دارد در بازی حکومت شرکت میکند. بازی حکومت فریب و خاموش کردن اعتراضات است بدون انکه کوچکترین امیتازی به مردم فرودست و مظلوم بدهد!
شاید جوانهای 20 ساله دهه هفتادی یادشان نباشد، ولی ما نسل سوخته های دهه 50 و 60 ها طی این 30-40 سال شاهد این داستان تکررای ملال اور هسیتم.
با این حرافی ها یک لقمه نان هم گیر گرسنگان ایران نمیاد. بودجه 97 نشان داد تا چه حد این حکومت بیرحم است در غرت منابع مردم، و اگر همین اندک خشم و اعتراضات نبود ته کاسه ثروت منابع عمومی را هم لیس می زد و اخرش یک اخ تف توش کرده و تحویل مردم ایران می دادند!
دگراندیش / 24 February 2018