مجتبا یوسفیپور – با نزدیک شدن به روزهای تاسوعا و عاشورا، تعطیلی عمومی کشور، دامن سینماها را نیز میگیرد و به مدت یک هفته چرخه تولید و اکران سینما از حرکت باز میایستد. طبعاً وقتی حرکتی نباشد، خبری هم وجود نخواهد داشت!
در گزارش این هفته، نگاهی داریم به ماجرای جنجال داوری تهمینه میلانی در جشنواره فیلم هند، مروری بر آخرین آمار تولید سینمای ایران، ماجرای نامه سه سینماگر به رئیس قوه قضائیه و بالاخره آخرین خبرهای تولید و اکران سینمای ایران. در حاشیه هفته هم به آخرین سخنان فرجالله سلحشور در ارتباط با سینمای ایران خواهیم پرداخت.
جنجال داوری در کنار یک سینماگر اسرائیلی
هفته گذشته ماجرای داوری تهمینه میلانی، کارگردان سینمای ایران در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم گوا در هند، جنجالساز شد.
ماجرا از آنجا آغاز گردید که اعلام شد تهمینه میلانی در این جشنواره در کنار دان وولمان، فیلمساز اسرائیلی داوری بخش مسابقه را بر عهده دارند. حضور در کنار یک فیلمساز اسرائیلی بالطبع انتقادهای زیادی را از جانب اصولگرایان برانگیخت و همه انتظار داشتند به روال سالهای اخیر، مشابه برخوردی که غالباً در میدانهای ورزشی صورت میگیرد، این فیلمساز از قبول داوری این جشنواره سرباز زند.
در نخستین واکنش به این ماجرا، “خبرگزاری فارس” گفتوگوی تهمینه میلانی با روزنامه “تایمز آف ایندیا” را منتشر کرد. در این گفتوگو میلانی در ارتباط با حضورش در این جشنواره گفت: “ما سیاستمدار نیستیم و هیچ مشکلی برای اینکه در کنار هم کار کنیم وجود ندارد، سینما هیچگاه با مرزبندی سیاسی محدود نمیشود و یک مقوله جهانی است(…) در حقیقت ما از کشوری به یک کشور دیگر آمدهایم تا در یک سالن نمایش در کنار هم جمع شویم و در کنار هم در بخش رقابتی بینالملل، به تماشای فیلمهایی از سراسر جهان بنشینیم و زمانی که مشغول تماشای فیلم میشویم، تمام محدودیتهای جغرافیایی دیگر بیمعنی است.”
در بخش دیگری از این گفتوگو، میلانی ضمن ابراز خرسندی از حضور در این جشنواره اضافه کرد: “خیلی ناراحتکننده است که ما در عصری زندگی میکنیم که دائماً از جانب کشور رقیب تهدید به حمله میشویم، این حملات چیزیست که رهبران سیاسی درباره آن تصمیم میگیرند و ما جزئی از این پروسههای تصمیمگیری نیستیم، کودکان ما باید در این جهان زندگی کنند و این زمان خوبی است برای اینکه ما از این ترسها فاصله بگیریم (…) ما از این که توانستهایم از محدوده این ترسها و تهدیدات خارج شویم و در محدوده سینما در کنار هم کار کنیم، خیلی خوشحالیم.”
بعد از انتشار این گفتوگو، سیر انتقادها به حضور میلانی در این جشنواره شدت گرفت. جمال شورجه، فیلمساز اصولگرا در مصاحبهای با انتقاد به حضور میلانی در هیأت داوری این جشنواره گفت: “اگر او مانند ورزشکاران برخورد میکرد، از منزلت بیشتری برخوردار بود تا اینکه در کنار داور صهیونیستی بنشیند و دوشادوش وی که نمادی از دژخیمان است، به قضاوت آثار هنری بپردازد.”
سیل انتقادها تا جایی پیش رفت که روزنامه “کیهان” چاپ تهران در ارتباط با آن نوشت: “مضحک است که سینماگر ایرانی، در توجیه همکاری خود با داور صهیونیست، سیاستمدار نبودن خود و فرد صهیونیست را پیش میکشد و بدان تأکید میکند! می بینید؟ فرق سینماگر فرهیخته یا همان سینماگر حرفهای با سینماگر عوامزده را مشاهده میکنید؟ تفاوت میان سینماگر بابصیرت و بیبصیرت چیست؟”
روزنامه کیهان در ادامه این مطلب نوشت که این سینماگر “نمی داند که چرا همکاری و دوستی با صهیونیستها، فعلی زشت و مذموم است! چون باور دینی ندارد. چون تعهدی در خود به عنوان سینماگر احساس نمیکند. چون قدرت تحلیل ندارد؛ نمیداند که مرز حق و باطل چیست. نمیداند شرط احساس همدردی با ملتی مظلوم، سیاستمدار بودن نیست. نمیداند یا نمیخواهد که بداند و باور کند تکتک صهیونیستها و ساکنین غیر فلسطینی فلسطین، غاصباند و جانی. او قدرت تحلیل ندارد. بصیرت ندارد. چنین سینماگری را بهواقع میتوان حرفهای نامید؟ میتوان به او لقب سینماگر فرهیخته داد و او را هنرمند فرهیخته و فرد فرهیخته نامید و تلقی کرد؟”
تهمینه میلانی:برای من باورکردنی نیست که حضورم در کنار این کارگردان مستقل (دان وولمان)، که چه بسا اعتراض بیشتری از ما نسبت به سیاستهای کشورش دارد، واکنش برخی از افراد در داخل ایران را برانگیخته است.
کمی بعد از این جنجالها، خبری بر روی خبرگزاریهای داخلی انتشار یافت با این مضمون که “تهمینه میلانی از داوری جشنواره فیلم هند کنارهگیری کرد.”و بلافاصله بعد از انتشار این خبر، نامهای از سوی تهمینه میلانی به خبرگزاریهای داخلی ارسال و با آبوتاب در این خبرگزاریها منتشر شد. در این نامه که با عنوان “همدلی من و اکثر هنرمندان ایران و جهان با مردم فلسطین جای شک ندارد” منتشر شد، تهمینه میلانی توضیح داد که در فهرست اولیه نام داوران جشنواره اسمی از دان وولمان نبوده است و این فیلمساز اسرائیلی، به علت بیماری یکی از داوران، به عنوان داور جانشین به جشنواره دعوت شده است.
او در ادامه نوشت: “با آگاهی از حضور ایشان چند روز پس از شروع جشنواره، حتی یک لحظه هم به ذهن من خطور نکرد که به دلیل موقعیت جغرافیایی که این هنرمند مستقل در آن به دنیا آمده، باید به حضور ایشان اعتراض کنم، چرا که هیچیک از داوران شرکتکننده در جشنوارههای معتبرسینمایی نماینده کشور خود نیستند و بر خلاف ورزشکاران که به عنوان نماینده کشور خود در مسابقات ورزشی شرکت میکنند، شخصیت حقیقی دارند و به دلیل سوابق و شأن هنری خود دعوت میشوند. برای من باورکردنی نیست که حضور من در کنار این کارگردان مستقل، که چه بسا اعتراض بیشتری از ما نسبت به سیاستهای کشورش دارد، واکنش برخی از افراد را در داخل ایران برانگیخته است. جدا از مسائل سیاسی، همدلی و همدردی من و اکثر هنرمندان جهان و ایران با مردم فلسطین جای شک ندارد. چرا که اساساً هر انسان متعهدی نسبت به ظلمی که از طرف اسرائیل غاصب به مردم این سرزمین شده است، واکنش انتقادی و عاطفی دارد. و من هم یکی از آنها هستم.”
به هرحال، فشارها کار خود را کرد و باعث شد تا سیاست بر هنر چیره گردد.
آخرین وضعیت تولید سینمای ایران
هفته گذشته بنیاد سینمایی فارابی آخرین آمار تولید سینمای ایران را اعلام کرد. اگر فیلمهایی را که در مرحله پیشتولید قرار دارند در این آمار لحاظ کنیم، میتوان گفت امسال آمار تولیدات سینمای ایران سه رقمی خواهد شد. البته بسیاری از این فیلمها برای مدت زمان طولانی همچنان در مرحلهپیشتولید ماندهاند و نمیتوان به ساخت تا پایان امسال امید بست.
خرس” ساخته خسرو معصومی و “برف روی کاجها” ساخته پیمان معادی: دو فیلمی که شاید برای نخستینبار در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش درآیند.
بنا به این گزارش، ۳۶ فیلم سینمایی آماده نمایش هستند و هنوز وارد چرخه اکران نشدهاند. ۹ فیلم در مرحله صداگذاری، ۱۰ فیلم در مرحله تدوین، ۱۷ فیلم در مرحله فیلمبرداری و ۵۹ فیلم در مرحله پیشتولید قرار دارند. بر اساس این آمار، فیلمهای ننه نقلی (پرویز صبری)، سرخابی (محمد آهنگرانی فراهانی)، سبب من (بهرام بهرامیان)، بازنشستهها (محسن ربیعی) ، بیداری (فرزاد موتمن)، سه و نیم(نقی نعمتی)، آخرین سرقت (پدرام علیزاده)، به امید دیدار (محمد رسولاف) ، آمین خواهیم گفت (سامان سالور)، پذیرایی ساده (مانی حقیقی)، دزدان خیابان جردن (وحید اسلامی)، فیلادلفی (اسماعیل رحیمپور و سیدمجتبی اسدیپور)، انسانها (محسن توکلی)، پنهان(مهدی رحمانی)، یک عاشقانه ساده (سامان مقدم)، ساعت شلوغی (آرش معیریان)، چک (کاظم راست گفتار)، یک سطر واقعیت (علی وزیریان)، شور شیرین (جواد اردکانی)، زبان مادری (قربان محمدپور)، میگرن (مانلی شجاعی)، مادر پاییزی (سیروس رنجبر)، برف روی کاج ها (پیمان معادی)، بوسیدن روی ماه (همایون اسعدیان)، غیر مجاز (مصطفی کیایی)، پرواز بادبادکها (علی قویتن)، من همسرش هستم(مصطفی شایسته)، سلام بر فرشتگان (فرزاد اژدری)، رویای سینما (علی و حمید شاهحاتمی)، پیشونی سفید (سیدجواد هاشمی)، بغض (رضا درمیشیان)، رضا هرگز نمی خوابد (رضا عطاران)، تو و من (اصغر بانکی)، فیتیله و ماهپیشونی (آرش معیریان)، شیر تو شیر (ابراهیم فروزش) و یک فراری از بگبو (هاتف علیمردانی) آماده نمایش هستند و به احتمال زیاد، برخی از آنها در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش درخواهند آمد.” همچنین فیلمسازانی چون خسرو معصومی با فیلم “خرس”، رسول صدرعاملی با فیلم “در انتظار معجزه”، مهدی صباغزاده با “راه بهشت”، مهدی کرمپور با “پل چوبی”، بهرام عظیمی با انیمیشن “تهران ۱۵۰۰”، داریوش مهرجویی با فیلم “نارنجیپوش”، عبدالرضا کاهانی با فیلم “بیخود و بیجهت” و علیرضا داوودنژاد با فیلم “کلاس هنرپیشگی” از دیگر فیلمسازانی هستند که امید دارند با اتمام ساخت آثار خود، در جشنواره فجر امسال حضور داشته باشند.
با توجه به این آمار، میتوان گفت امسال در جشنواره فیلم فجر نامهای بسیاری غایب خواهند بود. جدا از فیلمسازان قدیمی سینمای ایران، بسیاری از فیلمسازان نسل بعد از انقلاب نیز از غایبان مهم جشنواره امسال خواهند بود.
نامه سه سینماگر به رئیس قوه قضائیه
هفته گذشته، نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه به امضای سه سینماگر ایرانی بر روی وبسایت محمد نوریزاد، فیلمساز معترض ایرانی منتشر و در برخی از دیگر وبسایتها نیز بازنشر شد. در این نامه که به امضای محمد نوریزاد، رخشان بنیاعتماد و جعفر پناهی منتشر شده است، این سه فیلمساز خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتهاند: “چه خوب که دستگاه قضایی کشورمان تاکنون هیچ نام و نشانی از متهمان پرونده اختلاس بزرگ سه هزار میلیارد تومانی منتشر نکرده است. این رفتار خوب، حتماً برگرفته از حقوق شهروندی متهمان، و حتماً متأثر از آموزههای دینی است. آموزههایی که به آبروی یک انسان، چه مسلمان و چه نامسلمان، به قدر خون یک بیگناه بها میدهد. و اینکه: یک متهم، تا زمانی که جرمش ثابت نشده – آنهم در یک محکمه منصفانه و قانونی – تنها یک متهم و حتماً یک بیگناه تلقی میشود.”
سه سینماگر ایرانی در نامهای به رئیس قوه قضائیه:زمینه استخلاص دوست هنرمند ما آقای مجتبی میرطهماسب را فراهم آورید.
در ادامه نامه، با مقایسه این اتفاق با آنچه در ارتباط با بازداشت مستندسازان ایرانی صورت گرفت، آمده است: “پس چگونه است که تعدادی از هنرمندان مستندساز کشورمان امروز دستگیر می شوند و هنوز پایشان به زندان و انفرادی و مراحل بازجویی و تشکیل پرونده و تفهیم اتهام و داشتن وکیل نرسیده، شخص وزیر محترم اطلاعات، از دستگیری عدهای جاسوس و برانداز و عمله استکبار خبر میدهد، و فردای آن روز، روزنامه کیهان، علاوه بر درج این خبر، به انتشار اسم و شهرت همان جاسوسان وطنفروش نیز دست می برد؟”
در بخش دیگری از این نامه، این فیلمسازان به رئیس قوه قضائیه پیشنهاد دادهاند تا شرایطی فراهم آورد تا فیلم “بانوی گل سرخ” ساخته مجتبی میرطهماسب، از رسانه ملی پخش شود “تا همگان بدانند سازنده این اثر شریف و غرورآفرین، نمیتواند وطنش را و مردم وطنش را دوست نداشته باشد، چه برسد به این که جاسوس اجنبی نیز باشد.”
در انتهای نامه نیز این فیلمسازان سه تقاضا از رئیس قوه قضائیه مطرح کردهاند. این سه تقاضا عبارتند از: “یک: دستور فرمایید با اشخاص و دستگاهها و رسانههایی که پیش از احراز جرم، آبروی هنرمندان مستندساز ما را بر سر محافل و کوچه و بازار فرو ریختند، برخورد قانونی صورت پذیرد.
دو: زمینه استخلاص دوست هنرمند ما آقای مجتبی میرطهماسب را فراهم آورید. وی دیر یا زود آزاد خواهد شد. اما چه خوب که حضرتعالی شخصاً در آزادی این هنرمند غیرتمند و بیگناه دخیل باشید.
سه: دستور فرمایید به هر شکل ممکن، در محو آن بیآبرویی مطرح شده، و دلجویی از مستندسازان و خانوادههای آنان، اقدام قانونی و انسانی به عمل آید.”
خبرهای کوتاه
محمد درمنش، مجری طرح اکران فیلمهای خاص، خبر از نمایش این فیلمها در شهرستانها داد. به گفته درمنش، این فیلمها همراه با مراسم افتتاحیه و جلسه نقد و بررسی به نمایش عمومی درخواهند آمد. به گفته درمنش، شهر قم، نخستین شهرستانی خواهد بود که در این طرح به نمایش فیلمهای خاص میپردازد. بعد از دهه اول محرم، نمایش این آثار آغاز خواهد شد و هر فیلم به مدت یک ماه و نیم به نمایش عمومی درخواهد آمد.
مصطفی شیری در حال مصاحبه با بهرام بیضایی در پشت صحنه فیلم مستند “بنبست”
مصطفی شیری، کارگردان فیلم مستند “بنبست” در نامهای به پخش بدون اجازه فیلمش از شبکه بیبیسی فارسی اعتراض کرد. این مستندساز با اعلام اینکه فیلمش بدون اطلاع او، پیشتر نیز از این شبکه پخش شده است، در بخشی از نامه خود نوشته است که بارها از طریق ایمیل و تماس تلفنی خواهان عدم پخش این فیلم از این شبکه تلویزیونی شده است. او در این زمینه به خبرگزاری ایسنا گفت: “بارها به شبکه تلویزیونی بیبیسی اعلام کردم که مستند «بنبست» را پخش نکنند، اما متأسفانه بیبیسی اخلاق حرفهای را رعایت نکرد.”
انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا، فیلم “جدایی نادر از سیمین” ساخته اصغر فرهادی را به عنوان بهترین فیلم خارجی سال انتخاب کرد. طی مراسمی در ۱۰ ژانویه سال ۲۰۱۲ (۲۰ دیماه ۱۳۹۰) این فیلم در نیویورک، جایزه انجمن منتقدان آمریکا را دریافت خواهد کرد.
حسین محباهری، بازیگر سینما و تئاتر در بستر بیماری است. محباهری که مبتلا به سرطان لنفاوی شده است، بعد از یک عمل جراحی دچار بهبود نسبی شده بود، اما دوباره علائمی از فعالیت مجدد این بیماری ظاهر شده است.
و سرانجام از ۱۳ الی ۱۸ آذرماه، به علت ایام سوگواری ماه محرم تمام سینماهای کشور تعطیل خواهند بود. از روز جمعه ۱۸ آذرماه، سینماها بار دیگر به روال عادی خود نمایش فیلمها را از سر خواهند گرفت.
خبرهای تولید
در خبرها آمده بود که مسعود کیمیایی تازهترین فیلمش با نام “سونامی” را با فیلمنامهای از علیرضا نادری و بازی محمدرضا گلزار و یا فریبرز عربنیا جلوی دوربین خواهد برد. کیمیایی با تکذیب این خبر، اعلام کرد که فیلم جدیدش را بر اساس فیلمنامهای از عبدالرضا منجزی خواهد ساخت و هنوز نامی برای آن انتخاب نشده است. او همچنین افزود که در ارتباط با بازیگران فیلم نیز، هنوز مذاکرهای انجام نشده است و خبر حضور عربنیا و یا گلزار صحت ندارد.
سرانجام فیلمبرداری فیلم “تلفن همراه رئیسجمهور” به کارگردانی علی عطشانی پایان یافت. فیلمنامه این فیلم که توسط جابر قاسمعلی نوشته شده، در چهار سال گذشته با مشکلاتی برای ساخت روبرو بوده است. گفته شده موضوع فیلم دلیل اصلی برای تردید در ساخت آن بوده است. در خلاصه داستان فیلم آمده است که “پیرمرد باربری سیمکارت و تلفن همراهی میخرد که از قضا، سیمکارت همراه خاموش سالیان پیش رئیسجمهور به دستش میرسد… .”
تلفن همراه رئیسجمهور” بعد از چهار سال سرانجام ساخته شد.
در این فیلم بازیگرانی چون مهدی هاشمی، اکبر عبدی، نیکی کریمی، بهناز جعفری، آتیلا پسیانی و علی دهکردی بازی کردهاند. فیلم قرار است تا نخستینبار در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش درآید.
گروه فیلمبرداری فیلم “محمد (ص)” به کارگردانی مجیدی مجیدی، برای ادامه فیلمبرداری به عسلویه رفتند. بنا به برنامهریزی انجام شده، گروه تا پایان آذرماه امسال در منطقه عسلویه به فیلمبرداری بخشهای دیگر کار مشغول خواهند بود.
بهروز افخمی از آمادهسازی فیلم “فراموشخانه” برای شرکت در بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر امسال خبر داد. افخمی این فیلم را در کانادا و با بازیگران غیرایرانی ساخته است. او که از نسخه صداگذاری شده فیلم در کانادا راضی نبود، بار دیگر آن را در ایران صداگذاری کرده و قرار است تا فیلم برای میکس نهایی بار دیگر به کانادا ارسال شود.
خبرهای اکران
هفته گذشته شورای نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد، مجوز نمایش عمومی دو فیلم “چک” به کارگردانی کاظمراستگفتار و فیلم “بدون اجازه” به کارگردانی مرتضی احمدیهرندی را صادر کرد. در فیلم “چک” بازیگرانی چون فرهاد آئیش، همایون ارشادی و جمشید مشایخی بازی کردهاند.
همچنین فیلمهای “یه عاشقانه ساده” ساخته سامان مقدم و فیلم ایتالیایی “ما یک پاپ داریم” ساخته نانی مورتی، مجوز نمایش دریافت کردند. فیلم “ما یک پاپ داریم” همزمان با نمایش در اروپا، به عنوان اولین فیلم طرح اکران فیلم خارجی در سینماهای ایران نیز اکران خواهد شد.
صحنهای از فیلم “چک” به کارگردانی کاظم راستگفتار
اما این هفته، با توجه به تعطیلی آتی سینماها، فیلمهای روی پرده از آخرین روزهای نمایش عمومی خود استفاده کردند تا بعد از تعطیلات، از هفته آینده برخی از انها جای خود را به فیلمهای تازه در جدول اکران بدهند.
“سعادتآباد” همچنان پیشتاز است و با فروشی حدود ۹۶۰ میلیون تومان، امید دارد تا بتواند هفته آینده در فهرست فیلمهای میلیاردی تهران قرار گیرد. “یه حبه قند” با فروشی حدود ۸۳۰ میلیون تومان در تهران، همچنان در مکان دوم قرار دارد. در ردههای بعد، “پرتقال خونی” با فروش ۴۳۰ میلیون تومان، “راه آبی ابریشم” با فروش ۲۷۰ میلیون تومان، “پیتزا مخلوط” با فروش حدود ۲۵۰ میلیون تومان، “دلقکها” با فروشی حدود ۳۰ میلیون تومان و بالاخره “آسمان هشتم” با فروشی حدود ۱. ۵ میلیون تومان دیگر فیلمهای در حال اکران در تهران هستند.
حاشیه هفته: معیارهای شناخت بازیگر سالم!
هفته گذشته، وبسایت “خبرآنلاین” مصاحبهای کرد با فرجالله سلحشور، فیلمسازی که سخنان تندش در ماههای گذشته جنجالهای بسیاری برانگیخته است.
در این مصاحبه، سلحشور بار دیگر با تأکید بر مواضع سابقش، به برخی از پاسخهای دادهشده به او در ارتباط با اظهاراتش عکسالعمل نشان داد. او در ارتباط با نامه پنج بازیگر زن سینمای ایران به او بعد از ماجرای توهین به بازیگران زن سینمای ایران گفت: “نظر پنج بازیگر را خواندم. ضربالمثل ایرانی هست که میگوید وقتی چوب را برمیداری گربه دزده حساب خودش را میکند. من چوبی را برداشته بودم که بعضیها را ناراحت کرده بود و واکنش نشان دادند، طبیعی است. ولی یقین دارم صالحین و خوبها و پاکهای سینما نسبت به این حرف واکنش نشان نمیدهند. چرا که آنها هم آرزو دارند سینما ساخته شود.”
جالب اینجاست که چند سطر بعد، ایشان از برخی از بازیگران زن خوب سینمای ایران نام میبرد. علاوه بر بازیگرانی که در کارهای او حضور داشتهاند، سلحشور از بازیگرانی چون رویا تیموریان و گلاب آدینه نیز به عنوان “خانمهای خوب و محترمه و با ارزش برای سینما” نام میبرد. با توجه به اینکه رویا تیموریان یکی از معترضان به گفتههای جناب سلحشور بود، حال این دو نظر ایشان به نوعی در تضاد با یکدیگر قرار میگیرند. آیا وقتی یکی از “خانمهای خوب و محترمه و باارزش سینما” از گفتههای ایشان انتقاد میکند، باز هم میتوان گفت “وقتی چوب را برداری، گربهدزده حساب خودش را میکند؟” یا اینکه جناب سلحشور، چوب را برداشتهاند و بدون آنکه خود متوجه معنای گفتههایشان باشند، همه را به یک چوب میرانند؟
فرجالله سلحشور: مسعود دهنمکی را از مومنان و صالحان سینما نمیدانم!
اما جالبتر از این، شیوه ایشان برای تشخیص سره از ناسره است، به گفته خود ایشان، ملاکشان در تشخیص این مسئله “بر اساس ظاهر” است و بس. به این ترتیب که “از افراد میشنویم فلانی بازیگر خوبی است و وقتی هم سر کار آمد دیدیم جلف و سبک نیست، براین اساس انتخاب میشود.”
اما از دیگر نشانههای بازیگران سالم این است که “خطایی یا بگو بخند با آقایان یا بگو بخند با خودشان جلوی آقایان از آنها ندیدیم.” آیا همین گفتهها خود نشانی از سطحینگری بیش از حد این پاکدین سینمای ایران نیست؟ آیا این قضاوت بر ظاهر و یا حتی به قول خود سلحشور، اتکا به اینکه “اینها در ماهوارهها و سایتها خودشان را نشان میدهند و از داستانهایی که پشت پرده تعریف میشود و از دفاتر فیلمسازی گزارشها و حکایتهایی که میآید، یکی دو تا ده تا صد تا نیست” آیا دلیلی برای تهمت زدن به افراد است؟ آیا در ارتباط با خود ایشان و دیگر همپالگیهایشان و در موضوع مشکلات مالی و رانتخواریهایشان کم داستان وجود دارد؟ و بر اساس شیوه ایشان، صرف اتکا به این داستانها برای اثبات اتهام کافی است؟
و اما آخرین نکته در سخنان سلحشور، نظرش در ارتباط با “مؤمنین” سینمای ایران است. او از کارگردانانی چون ابراهیم حاتمیکیا، مجید مجیدی، مجتبی راعی، شهریار بحرانی و جمال شورجه به عنوان افراد شایسته سینمای ایران نام میبرد و در ارتباط با مسعود دهنمکی، کارگردان مذهبی مخالف خود میگوید: “من باید آقای دهنمکی را استثناء کنم. او از آنهایی است که میخواهد هر دو طرف را داشته باشد و این عیب بزرگی است، من حرف خاصی در مورد ایشان ندارم و اگر بخواهم از مؤمنان و صالحان سینما اسم ببرم، ایشان جزو آنها نیستند.”
نکته اینجاست که دهنمکی نیز سخنانی مشابه را در ارتباط با سلحشور میگوید، هر دو نیز داعیه اسلام و دلسوزی انقلاب و پاکی و پاکدینی دارند. حال باید از جناب سلحشور بپرسیم که کدام درست میگوئید؟ شما؟ مسعود دهنمکی؟ و یا شاید هر دو؟
لینک: بازتاب خبر انصراف تهمینه میلانی از داوری جشنواره فیلم هند در “ایندیا تودی”
در همین زمینه:
::مقالات سینمایی مجتبا یوسفیپور در رادیو زمانه::