حمله خشونت بار ماموران دادستانی تهران به روزنامه ایران در هفته گذشته نمایانگر سطحی بی سابقه از تنش و اصطکاک میان محافظه کاران مستقر در ساخت قدرت جمهوری اسلامی بود. ماموران قصد بازداشت علی اکبر جوانفکر، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا، مدیر موسسه مطبوعاتی ایران و مشاور مطبوعاتی و رسانهای محمود احمدی نژاد، رییس دولت ایران را داشتند که قرار بود در یک کنفرانس مطبوعاتی به بیان دیدگاههایش پیرامون مسائل روز سیاسی بپردازد.
آنها درست در میان کنفرانس مطبوعاتی به ساختمان روزنامه حمله کردند. بر دستان مشاور احمدی نژاد دستنبد زدند. کارکنان روزنامه را مورد ضرب و شتم قرار دادند. برخی تاسیسات روزنامه را تخریب کردند و ۴۰ نفر از روزنامه نگاران و کارمندان این موسسه را بازداشت کردند.
در نهایت جوانفکر با رایزنی مقام های عالی رتبه از بازداشت رهایی یافت اما این پایان داستان نبود. تنش میان محافظه کاران پس از این اتفاق وارد فاز تازهای شده است. آنها تعارف ها و مصلحت های سابق را کنار گذاشته اند.
تنش در مرکز قدرت
تنها ۳ ماه تا برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است.این انتخابات به دلیل خلاء حضور نیروهای اصلاح طلب یک انتخابات تکقطبی خواهد بود و کرسیهای پارلمان در نهایت میان نیروهای وابسته به محافظه کاران تقسیم خواهد شد. در اردوگاه محافظهکاران اکنون دو طیف عمده قابل شناسایی هستند. طیف هواداران محمود احمدی نژاد که از آنها به عنوان تیم دولت یاد می شود و طیف هواداران آیت الله خامنه ای که گستره نفوذشان در قوه قضاییه،قوه مقننه و سایر نهادهای تابع رهبری است.
تضاد و تنازع قدرت میان این دو طیف طی ماه های اخیر مدام در حال افزایش بوده است. نخستین اصطکاک جدی میان این دو جریان در اردیبهشت ماه گذشته و زمانی روی داد که آیت الله خامنه ای تصمیم به ابقای حیدر مصلحی در مقام وزارت اطلاعات پس از عزل او توسط محمود احمدی نژاد گرفت. رییس دولت در واکنش به این تصمیم رهبری به مدت یازده روز در خانه ماند و در نهایت با نشان دادن اکراه خود نسبت به تصمیم آیت الله خامنه ای به دفتر ریاست قوه مجریه بازگشت.
پس از این رویداد موجی گسترده از حملات علیه هواداران احمدی نژاد ترتیب داده شد. قوه قضاییه سلسه ای از اقدام ها نظیر بازداشت برخی نزدیکان احمدی نژاد، باز کردن پرونده های فساد مالی علیه آنها و ممانعت از فعالیت رسانه های نزدیک به دولت را در دستور کار قرار داد.
احمدی نژاد در طی سالهای اخیر وضعیت دولت را به دوندگان یک مسابقه دو امدادی تشبیه کرده است و حالا به نظر می رسد که با سکوت اجباری چهره های پرحاشیه ای چون بقایی و مشایی ،نوبت به علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد رسیده است
آنها از تیم دولت به عنوان” جریان انحرافی” یاد کردند و مدعی شدند که این جریان قصد دست اندازی بر تمامی قدرت در جمهوری اسلامی و حذف روحانیون از ساختار سیاسی کشور را دارد. شدت حملات علیه نزدیکان احمدی نژاد پس از مدتی فروکش کرد و رسانه های محافظه کاران افشا کردند که تصمیم به آتش بس از سوی آیت الله خامنه ای گرفته شده است.
آتشبسی که دوامی نداشت
آتشبس میان دو طیف محافظه کاران اقدامی یک جانبه از سوی رهبر جمهوری اسلامی نبود. حملات پیاپی هواداران او علیه تیم احمدی نژاد باعث عقب نشینی آشکار چهره های جنجال برانگیز دولت یعنی “اسنفدیار رحیم مشایی” رییس دفتر رییس جمهور و “حمید بقایی” معاون اجرایی رئیسجمهور شد.
محافظه کاران هوادار آیت الله خامنه ای از مشایی و بقایی به عنوان سرحلقه های ” جریان انحرافی” یاد می کنند و مدعی اند که این چهره ها در صدد کادر سازی برای بسط قدرت در انتخابات آینده مجلس و به دست گرفتن زمان امور پس از پایان دوران ریاست احمدی نژاد بر قوه مجریه هستند. حملات رسانه ای و تهدیدهای قضایی علیه این چهره ها در ماه های اخیر در وادار کردن آنان به سکوت موثر بوده است.
اکنون ماه هاست که اظهار نظری از مشایی و بقایی به رسانه ها راه نیافته است و این دستاورد کوچکی برای هواداران آیت الله خامنه ای نیست. با این وجود سکوت آنها را نمی توان به معنای پایان تنش تلقی کرد چرا که نشانه ها حاکی از تغییر تاکتیک مبارزه در تیم دولت است.
احمدی نژاد در طی سالهای اخیر وضعیت دولت را به دوندگان یک مسابقه دو امدادی تشبیه کرده است و حالا به نظر می رسد که با سکوت اجباری چهره های پرحاشیه ای چون بقایی و مشایی ،نوبت به علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد رسیده است. جوانفکر که مدیریت خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران را به عهده دارد پس از چاپ یک ویژه نامه با عنوان” خاتون” در روزنامه ایران به مرکز حساسیت هواداران آیت الله خامنه ای راه یافت.
اکنون ماه هاست که اظهار نظری از مشایی و بقایی به رسانه ها راه نیافته است و این دستاورد کوچکی برای هواداران آیت الله خامنه ای نیست. با این وجود سکوت آنها را نمی توان به معنای پایان تنش تلقی کرد چرا که نشانه ها حاکی از تغییر تاکتیک مبارزه در تیم دولت است
در این ویژه نامه بحث هایی پیرامون حجاب بانوان انجام شده بود که با سیاست های فرهنگی حاکم در جمهوری اسلامی همخوان نبود. جوانفکر خود در یادداشتی ضمن نقد برخوردهای پلیسی با آنچه “بدحجابی” خوانده می شود،گفته بود: “اقدامات پلیسی نه تنها نتیجه مطلوبی از آنها عاید نشده است، بلکه آسیبهای ناشی از آن به متن جامعه تسری یافته و بر پیچیدگی و دشواری راه حلها خواهد افزود.” دادستان کل کشور به فاصله اندکی پس از انتشار این ویژه نامه علیه آن اعلام جرم کرد و این امر به آتش بس موقت میان نیروهای هوادار آیت الله خامنه ای و هواداران احمدی نژاد پایان داد.
فاز بعدی چیست؟
قابل پیش بینی بود که نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی تضاد دو طیف عمده محافظه کاران را علنی تر کند اما آنچه در جریان حمله هفته گذشته ماموران دادستانی به ساختمان روزنامه ایران اتفاق افتاد نشان از فاز بی سابقه تنش داشت.
آبشخور این تنش تازه، انتشار مصاحبه ای از علی اکبر جوانفکر در روزنامه اصلاح طلب اعتماد بود که وی در آن حملات تندی را متوجه عملکرد قوه قضائیه کرد. او ضمن انتقاد از بازداشت تعدادی از اعضای تیم احمدینژاد از سوی این قوه به دادستان کل کشور توصیه کرد برای آنکه «عزتش» حفظ شود٬ بهتر است سکوت کند. قوه قضائیه در واکنش به این اظهارات٬ روزنامه «اعتماد» را توقیف و بلافاصله جوانفکر را به خاطر محتوای ویژهنامه جنجالی «خاتون» به یک سال حبس و سه سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم کرد.
اقدام دادستانی تهران زهرچشم گرفتن آشکاری بود که نشان از بی تابی و قاطعیت هواداران آیت الله خامنه ای در برخورد با تیم احمدی نژاد می داد
در این مرحله هنوز جوانفکر تصمیم به عقب نشینی نداشت. او تصمیم به برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی گرفت تا فاز تازه ای از رقابت میان تیم دولت و نهادهای حامی رهبری را به اتکا به ابزارهای تبلیغی-رسانه ای پیش ببرد. این تدبیر با حمله ماموران دادستانی به روزنامه ایران در میانه کنفرانس خبری و تلاش آنها برای بازداشتش ناکام ماند.
اقدام دادستانی تهران زهرچشم گرفتن آشکاری بود که نشان از بی تابی و قاطعیت هواداران آیت الله خامنه ای در برخورد با تیم احمدی نژاد می داد. جوانفکر آن طور که خودش روایت کرده است با رایزنی مقام های ارشد نظام از بازداشت رهایی یافته است اما به نظر نمی رسد که آزادی او برگ برنده قابل اعتنایی برای تیم دولت باشد.
احمدی نژاد به طور روزافزویی در معرض تهدید نهادهای وابسته به رهبری است و بلندپروازی ها و برنامه ریزی هایش برای تسلط بر مجلس نهم و بسط قدرت با دستندازهای جدی روبرو شده است. او البته همچنان وعده به زبان اوردن حرف هایی مگو را می دهد و مدعی است که اگر لب به افشاگری بگشاید،معادله قدرت در جمهوری اسلامی تغییر خواهد کرد. اگر احمدی نژاد بخواهد این تهدید را تا پیش از انتخابات مجلس عملی کند، چند هفته ای بیشتر وقت ندارد اما مساله مهم این است که آیا اجازه چنین کاری به وی داده خواهد شد؟ آیا هواداران آیت الله خامنه ای دست وی را برای افشاگری باز خواهند گذشت؟
بعید میدانم که کسی بداند در کشوری بنام ایران که رییس جمهورش نقش اوپوزیسیون را بازی میکند، چه خبر است. حالا بماند که این وسط مردم حیران مانده اند که با احمدی نزادکه تا دیروز سیبل شده بود و امروز از خود بهتران خط قرمز هایش را به پشیزی نمی خرند چه باید بکنند.
کاربر مهمان / 27 November 2011