پیام تسلیت آیت‌الله خامنه‌ای این احتمال را که خرابکاری خارجی علت اصلی انفجار‌های مشکوک در زاغه مهمات نزدیک روستای بیدگل باشد، افزایش داد. وی با تاکید بر شهادت و تداوم آن “خط نورانی” ضمن انتساب “واقعیت تلخ” به حادثه خونین فوق بیان داشت: “آن جان برکفان نستوه با سینه گشاده و عزم راسخ همواره به پیشباز خطر شتافته و در دوران دفاع مقدس و پس از آن، هرگز احساس خستگی به خود راه ندادند. شهادت، بی‌شک برترین آرزوی آنان بود.” وی در پایان نیز همراهان جانباختگان و بخش‌های پشتیبانی سپاه را به “همت و تلاش دو چندان” با استمداد از ” ارواح شهدا ” فرا می‌خواند. 

انتساب موکد شهادت به کسانی که طبق قول رسمی قربانی خطا و سهل‌انگاری در جابه‌جایی مهمات شده‌اند، طبیعی به نظر نمی‌رسد. اگرچه در موارد مشابه عنوان شهید برای مقاماتی که در اثر سقوط هواپیما یا تصادف کشته شده‌اند به کار رفته است. ولی غلظت آن در این تسلیت بیشتر است و در کنار موارد دیگر پیام جنبه غیر عادی آن را افزایش می‌دهد.
 
عبارات به کار رفته در این پیام شباهت به کد‌هایی دارد که معمولاً مسئولان ارشد نظام در مواقع بحرانی برای پایگاه اجتماعی‌شان می‌فرستند. در این مواقع آشکارسازی علت واقعی حوادث به مصلحت تشخیص داده نمی‌شود و بدین‌ترتیب سعی می‌شود که پنهان‌سازی را توجیه کنند.
 
اظهارات سرلشگر فیروزآبادی نیز این فرضیه را تقویت می‌کند. وی با تکذیب دخالت خارجی در انفجار زاغه مهمات سپاه اظهار داشت: “این حادثه تولید محصول تحقیقاتی سپاه را که می‌تواند مشت محکمی بر دهان استکبار و رژیم غاصب باشد تنها دو هفته به تعویق انداخت“.
 
سخنان محمدباقر قالیباف، شهردار تهران مبنی بر شناخت بیشتر دشمنان از سردار حسن تهرانی مقدم، رئیس بخش خودکفایی نیز به تلویح با این تصور همگرایی دارد. خبر سایت تابناک وابسته به محسن رضایی که خبر از مشکوک بودن مرگ پسر وی می‌داد و این واقعه را در کنار انفجار فوق گذاشت نیز می‌تواند در چارچوب همین فرضیه تحلیل شود.
 
 
سخنان سردار جزایری، معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح نیز بر اهمیت در نظر گرفتن این فرضیه می‌افزاید. وی در واکنش به ابراز خوشحالی ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل گفت: “اسرائیلی‌ها باید نگران و گریان باشند از زمانی که صدای این‌گونه انفجارها در تل‌آویو و بخش‌های دیگر اسرائیل به صدا در بیاید. این‌که آن‌ها از ترور یا کشته شدن افراد احساس خوشحالی می‌کنند به خاطر خوی استکباری آن‌هاست و ظاهراً در ذات رژیم‌های استکباری و سلطه چنین موجودیتی نهفته شده است.” البته ایهود باراک مدعی شده است که خبرنگاران منظور وی را درست بیان نکرده‌اند.
 
عدم تایید رسمی از سوی دولت اسرائیل را نمی‌توان لزوماً دلیلی بر رد این فرضیه دانست. یکی از اصول محوری عملیات خرابکارانه (covert action or sabotage ) طراحی عملیات به‌گونه‌ای است که به نحو قانع‌کننده‌ای قابل انکار باشد و معلوم نشود که چه دستی در پشت سر این اقدام بوده است. ابراز خرسندی مقامات اسرائیل نیز بر حدس و گمان‌ها می‌افزاید. البته در عین حال می‌تواند مانوری روانی برای قدرت‌نمایی باشد.
 
اگر این حدس به واقعیت نزدیک باشد این سئوال مطرح می‌شود که چرا حاکمیت اصرار زیادی دارد که این حادثه به دلیل خرابکاری آمریکا و اسرائیل نبوده است؟ دلیل این امر را در وهله نخست می‌توان در پروپاگاندای تبلیغاتی رهبران جمهوری اسلامی در خصوص پاسخ محکم و عکس‌العمل پشیمانی‌آور به تهاجم نظامی احتمالی غرب و متحد منطقه‌ای‌اش اسرائیل جست‌وجو کرد. ناتوانی از مقابله به مثل می‌تواند این راه حل را به عنوان عقب‌نشینی آبرومندانه پیش پای تصمیم‌گیران اصلی بلوک قدرت قرار داده باشد. البته این عقب‌نشینی می‌تواند تاکتیکی باشد و آنها ترجیح می‌دهند فعلاً سکوت کنند تا پس از ارزیابی و شناسایی چگونگی ماجرا ، در فرصت مناسب اقدام تلافی‌جویانه را سازمان دهند. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که نهاد‌های مسئول هنوز در خصوص اینکه خرابکاری علت انفجار بوده است یا خطای فنی در تردید به‌سر می‌برند. بنابراین فعلاً نوع واکنش را به تعویق انداخته‌اند تا نتیجه تحقیقات فنی و اطلاعاتی مشخص شود.
 
اگر به واقع عملیات خرابکاری اسرائیل یا یک دولت خارجی دلیل انفجار انبار مهمات حکومت باشد و این عمل از طریق نویزاندازی جهت اخلال در سیستم هدایتی تجهیزات نظامی یا ایجاد دیگر مشکلات فنی حاصل شده باشد، آنگاه می‌توان گفت که ایجاد اختلال در برنامه اتمی و نظامی حکومت ایران وارد نقطه عطفی شده است که در کنار ترور کارشناسان هسته‌ای، اقدامات ضد اطلاعات و ارسال ویروس و بدافزار به سیستم‌های عامل فعال در برنامه هسته‌ای ایران، هدف مهار ماجراجویی هسته‌ای حکومت را دنبال می‌کند.
 
اگرچه مجموعه این قرائن تا حدی صحت خبر تایمز در خصوص هدایت انفجار فوق از سوی سیستم امنیتی اسرائیل را تایید می‌کند، اما این مدارک برای اثبات درستی این فرضیه کافی نیستند.
 

کماکان تصادفی بودن، عدم رعایت اصول ایمنی در آزمایش انفجار مخفی تسلیحات حساس مانند موشک، مشکلات فنی و سهلانگاری نیز گزینه‌های مطرحی برای پاسخ به چرایی انفجار زاغه مهمات سپاه هستند.