شهرنوش پارسیپور – در برنامه پیشین دیدیم که جمهوری اسلامی از تولید وحشت دارد. درست به دلیل همین وحشت است که از طرف اربابان قدرت جهانی کاندیدای حکومت در ایران شد. دیدیم که چگونه این حکومت به همه الکل میرساند، اما همه را شلاق میزند که چرا الکل خوردهاند.
همچنین دیدیم که خود آخوندها ادارهکنندگان فواحش نوع جدید هستند. میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که کسانی که در زندانها بودهاند خود به چشم خود دیدهاند که دستههای قاچاقچی کوچک نظام قبلی به چه طرز فجیعی تنبیه شدهاند. آنها را چمباتمبه نشاندهاند و صندلی روی سرشان گذاشتهاند و هیکلهای خرس خود را روی صندلی پرتاب کردهاند. تمامی این زندانیان دندانهای خود را از دست دادهاند. در حال حاضر هر روزه شماری افراد جوان و پیر به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام میشوند. اما مواد مخدر در دست و پای مردم ریخته است و قیمت آن هم هر روز کمتر از پیش میشود. پس مشکل مواد مخدر نیست، مشکل این است که چه کسی آن را بفروشد. این همان ویژگی انحصارطلبانه جمهوری اسلامیست. همه چیز باید مال خود او باشد. از فاحشهخانه تا فروش مواد مخدر. چون او و همدست بازاریاش به خوبی روش خرید و فروش را میدانند و ابداً تحمل رقیب را ندارند.
هفته پیش تلفنی از تهران داشتم. یک خانواده سه نفری که ماهی ۵۰۰ هزار تومان اجاره میدهند در شرایطی قرار گرفتهاند که به دلیل بیپولی و بیکاری باید بروند کنار خیابان زندگی کنند. تماس از این جهت با من برقرار شده بود که شاید بتوانم کمکی بدهم، که شرمنده و درمانده عذر خواستم. شوهر گریمور سینماست، و ناگهان کار این سینما کساد شده است و فیلمسازانش در زندان هستند. به راستی پرسش این است که این جمهوری ستمگر چرا سقوط نمیکند؟ دلیلش بسیار واضح است: حجاب اجباری.
مونا حکیمی، کشف حجاب در سه پرده
در طی هزارهها چنان در ذهن مردم فروکردهاند که مرد از زن برتر و زن جزو ابواب جمعی اهریمن است که خود زنان نیز این را باور کردهاند. کار از بسیار دور خراب شده است. از فرهنگ سومر و آشور. از مقطعی که تصمیم گرفتند زن را به کلی از میدان خارج کنند. مشکل از زمانی آغاز شده است که مهر گاو آسمانی را که انگاره و نماد عصر مادرتباریست میکشد. مشکل از جایی میآغازد که به زن لقب “عورت” میدهند. او را در حد یک آلت جنسی فرومینهند و تازه رفتار جنسی را به قدری بد تلقی میکنند که این عورت بدبخت باید دائم از شدت شرم و خجلت به خود بپیچد. نتیجه اینکه عورت را زیر هفت من حجاب پنهان کردهاند. البته به همین دلیل است که هیچ اختراع و اکتشافی در ایران انجام نمیگیرد. چون نیمی از جامعه بهکلی فلج است و خود به خود نیمه دیگر را با خود به پائین میکشد.
این دستیاری زن و اهریمن با یکدیگر چنان در اذهان جامعه فرورفته است که خود زنان نیز خود را تحقیر میکنند. اکنون به چهره خود آخوند نگاه کنید. لباس ویژه او نشان میدهد که در اصل او آمده است و جای زنان را اشغال کرده است. باور نمیکنید؟ به لباس بلند او و به عبایش نگاه کنید که به راحتی میتواند برود و روی سرش سوار شود. عمامهاش هم جزئی از همین آرایش زنانه است که در مقطعی بسیار دور از زنان دزدیده شده است. در داستان گیلگمش، سیدوری سابی تو، بانوی فروشنده شراب حجاب دارد و سرتاپا پوشیده است. این مقطعیست که زنان متوجه شدهاند میتوانند با حفظ حجاب جلوی زیادهرویهای مردانه را بگیرند. میتوان باور داشت که زنان خود دست به تأسیس نهادهایی مذهبی زدهاند تا جامعه را از نظر معنوی اداره بکنند. در جابهجایی نظام مادرتبار که به نفع نظام پدرسالار کنار رفته است تمامی ارزشهایی که زنان بهوجود آوردهاند در اختیار مردان قرار میگیرد.
مونا حکیمی، کشف حجاب در سه پرده
اما مهم این قوز روانیست که روی دوش زن قرار گرفته. زن اهریمنیست و جزو ابواب شیطان. باید خود را پنهان کند. آخوندها از این مسئله حجاب اجباری به نحو حیرتانگیزی بهره برداری میکنند. البته روشن است که آن بخش از مردانی که با آخوندها توافق دارند نیز در این میدان دستیار آنها هستند. بازاریان سنتی نخستین گروه هستند. حجاب البته فقط روی سر زنها نیست، بلکه چون بخشی از حرکات و رفتار ما زنانه است مردان نیز میتوانند از این بابت خجل باشند. اینکه یک مرد از یک زن به دنیا میآید خود اسباب خجالت است. طرف چپ بدن زنانه تلقی شده، و به همین مناسبت باید با پای چپ به مستراح وارد شد. همچنین واجب است که با دست چپ خود را بشوئیم، چون این چپ بدن ما، یعنی بخش زنانه است که باید کار کند و دستش را به کثافت آلوده کند. اندام جنسی، چه مردانه چه زنانه جزو ابواب جمعی نیروی مادینه است، به همین جهت شرمآور تلقی میشود. اصولاً با به بردگی کشاندن حس جنسی انسان بر او تسلط پیدا میکنند.
زنانی که به دلیلی دچار شکست عشقی میشوند و یا مورد تجاوز قرار میگیرند دچار احساس پوشاندن خود نیز میشوند. وقتی زن یک شیء جنسیست تمامی ارزش او نیز از طریق همین ارزیابی جنسی مورد بررسی قرار میگیرد. مغز زن را چنان سوزاندهاند که این انسان بدبخت در تمامی عمر خود چارهای ندارد جز اینکه به خود به عنوان یک شیء جنسی نگاه کند. حالا آخوند ما با گذاشتن حجاب بر روی سر او این حس شیء جنسی بودن را بیشتر و بیشتر دامن میزند. ناندانی آخوند همین احساس گناه زنانه است. البته زنان ایران به نسبت قابل تأملی شکل این حجاب را عوض کردهاند. اما این مسئله فرقی در اصل قضیه ایجاد نمیکند. حتی اگر ما یک قطعه پارچه به اندازه یک سکه را به اجبار روی سر خود نگه داریم این احساس ححاب با آن همراه است. در حقیقت هرچه بیشتر در این زمینه مطالعه کنیم بیشتر متوجه میشویم که این خود مردم هستند که حلقههای بدبختی را به دور خود میکشند. به طور مثال به این چاه جمکران فکر کنید. مردمان عاقلی هر روز میروند و در این چاه نامه میاندازند و منتظر ظهور زنده یک مرده هستند. البته دستگاه مذهبی این دکان را علم کرده است، اما پرسشی که مطرح میشود این است که مردم چرا به آن بهاء میدهند؟ میتوان این واقعیت را پذیرفت که هر انسانی نیازمند اندکی خرافات است. این خرافات را میتوان به قیمتی برای خود خرید. مردم با هیجان درباره خوابهای خود حرف میزنند و یک درخت زیبا این احساس را در انسان ایجاد میکند که به شاخه آن دخیل ببندیم، اما آداب جمعی که در یک جامعه ایجاد میشود بسیار قابل بحث و بررسیست. درباره این چاه جمکران در هفته آینده برنامهای خواهم داشت.
به انتهای برنامه رسیدم و مسئله حجاب روشن نشد. فکر میکنم اگر زنی به هر دلیلی از دلایل میل دارد حجاب داشته باشد این میل بسیار محترمیست. هر کس به دلیلی ممکن است دچار این میل بشود. اما هیچ شک و تردیدی نیست که حجاب اجباری بلیهایست که میخ زور و ظلم و ستم را محکمتر از محکم میکند. باید با تمام قوا علیه این زورگویی جنگید. باید بدون ایجاد مزاحمت برای حجاب بانوانی که به حجاب معتقدند حجاب را برداشت. راهش هم این است که آدم به سر خاک آیت الله خمینی نرود و به جمکران نرود و اماکن مذهبی را به حال خودشان بگذارد تا در خود بپوسند.
تصاویر: مونا حکیمی. منبع: نشریه دیوان، چاپ آلمان
در همین زمینه:
::برنامههای رادیویی شهرنوش پارسیپور در رادیو زمانه::
شایسته است که خانم پارسی پور برای صحبتهای خود سند و مرجع هم ارایه کنند. دید ایشان نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی بسیار ساده اندیشانه است. میفرمایند:” به راستی پرسش این است که این جمهوری ستمگر چرا سقوط نمیکند؟ دلیلش بسیار واضح است: حجاب اجباری .” واقعا ایشان خیال میکند حجاب اجباری مانع سقوط رژیم اسلامی است؟ اگر حجاب اجباری نارضایتی عمومی را تشدید نماید، که علی القاعده چنین است، باید پذیرفت که حجاب اجباری باید به سقوط رژیم کمک کند! ایشان میفرمایند ردا و عبا و عمامهٔ آخوندها هم جزیی از آرایش زنانه است! انصافا این بیشتر به طنز میماند. لابد کلاه و ردایی هم که فارغالتحصیلان دانشگاههای غربی در جشن فارغالتحصیلی میپوشند نوعی آرایش زنانه است. حالا چرا این در غرب اسباب پیشرفت شده است، خدا میداند. ایشان میفرمایند طرف چپ بدن زنانه است. آنگاه بی توجه به این که این بیشتر ریشه در الاهیات مسیحی دارد تا اسلامی، نتیجه میگیرد که برای همین است که ” واجب است که با دست چپ خود را بشوئیم.” خوب است ایشان سندی بیاورند که چه کسی شستن با دست چپ در بیت الخلا را “واجب” کرده است!
حجاب اجباری بد است. این که حاکمانی خود را نماینده خدا در زمین بداند و بخواهند مردم را بزور بهشت ببرند بد است. اما اینکه کسی دلیل استمرار رژیم اسلامی را در حجاب اجباری خلاصه کند بیش از اندازه ساده اندیشانه است. به زنان ظلم بسیار رفته است و باید حقوق آنها اعاده شود، اما این ربطی به شستشو با دست چپ و راست و یا عبا و عمامهٔ آخوندها ندارد!
کاربر مهمان / 15 November 2011
من واقعا ادبیات خانم پارسی پور را درک نمی کنم. این چه جور ژورنالیسمیاست؟ شما خودتان درس آنلاین ژورنالیسم می دهید. آیا این روش در درس هایتان آمده؟ گیرم همه حرف های خانم پارسی پور درست…اما این ادبیات واقعا نازل است. بیان کوچه بازاری است و آدم را یاد برنامه های بعضی ماهواره های فارسی زبان می اندازد. رادیو زمانه باید بیشتر به اصول حرفه ای اش پایبند باشد.
کاربر مهمان / 15 November 2011
کاربر مهمان،
حجاب اسلام بیش از آنچه فکر کنید به ادامه حکومت اسلامی مدد می رساند. این حجاب مردم را دچار حالتی از انفعال کرده که خروج از این حالت به ساگی ممکن نیست. در زندان جمهوری اسلامی شاهد بودم که زن جوانی در تفسیر این که چرا حجاب نداشته می گفت پیش از این بدن کثیفی داشته که اکنون، به یاری حجاب می تواند آن را به پوشاند…
اما طرف چپ بدن که زنانه است به ادبیات اسلامی مربوط می شود، و به طور کلی در ادبیات دنیای قدیم در تمامی وجوه این اصل رعایت می شده. حتی اعداد مادینه و نرینه بوده اند وبد نیست بدانید که بعضی از اعداد شیطانی هستند.. این البته بحث مفصلی ست.
شهرنوش
کاربر مهمان شهرنوش پارسی پور / 16 November 2011
موجب تاسف است که چرا این متن اساسا اجازه انتشار یافته، اگر نام کس دیگری به عنوان نویسنده بر این متن بود میگفتم کلاژ ناشیانه و متوهمانه ای از تعدادی جملات و عبارات است که در متن و مقدمه خود معنا دارند اما اینگونه که کنار هم چیده شده اند بسیار گمراه کننده و اشتباه است.
اینکه نظام آخوندی ساسر اشنباه اشت و جمهوری اسلامی بنا شده بر آن اشتباه در اشتباه دلیل نمیشود که هر ملغمه ای را در مخالفت با این دین گرائی مسخره و نظام فریبگار بگوئیم.
بر اساس کدام مستند تاریخی اجتماعی معلوم شده که لباس آخوندها برگرفته از حجاب زن است و یا زنان خود موسس نهادهای مذهبی ! ! ؟
حتی پیرمردهای بازنشسته روی نیمکتهای پارکها هم در بین چرت روزانه چنین آسمان وریسمانهائی به هم نمیبافند.
کاربر مهمان / 16 November 2011
با سلام.واقعیت همین است که خانم پارسی پور گفته اند.بله حجاب اجباری نخستین و مهم ترین دلیل بقای جمهئری اسلامی و خرافات وابسته به آن است.اگر این حجاب اجباری برای حکومت ایران و دولتمردان آن مهم نبود و اصلی ترین پایه ی آن نبود اینهمه حکومت اسلامی برای آن سختگیری نمیکرد.ایکاش دوستان به جای مخالفت با خانم پارسی پور کمی فکر میکردند.آزادی در پوشش یکی از ابتدایی ترین و مهم ترین ارکان حقوق بشر و دموکراسی در هر جامعه ای است.بری رسیدن به آزادی باید از مهم ترین ارکان و پایه های دموکراسی شروع کرد و آن آزادی در نوع پوشش است.
علی / 16 November 2011
خانم پارسي پور
به شما تبريك مي گويم كه داراي چنين بصيرتي هستيد .
با يك نگاه به كامنتهايي كه در بالا گذاشته شده است مي تواند به احساسي بودن، جزم انديشانه بودن ،طوطي وار بودن و غير مستدل بودنشان پي برد .
حجاب زن را به يك شيء تقليل مي دهد ، چرا ما از زنان مي خواهيم كه حجاب داشته باشند ؟ حجاب چه كاركردي دارد ؟ چرا ما از زنان مي خواهيم كه بدن خود را بپوشانند؟ با پوشاندن بدن آنها غير مستقيم به آنها چه چيزي مي گوييم ؟ به آنها مي گوييم كه شما و بعبارت بهتر بدن شما اندام جنسي است و اندام جنسي بايد پوشيده باشد.
اما تفاوت حجاب نقاب ،حجاب چادر ، حجاب روسري و «حجاب نيمه روسري »در چيست ؟ در حجاب نقاب تمام اعضاي بدن اندام جنسي اند و بغير از كاركرد جنسي هيچ گونه كاركرد ديگري ندارند!!! در مراتب حجابي هر چقدر پايين تر مي آييم اعضاي جنسي كمتر مي شوند مثلا ديگر دستها اندام جنسي نيستند و «دستها بغير از كاركرد جنسي!!! » كاركردهاي ديگري از جمله نوشتن و خوردن و … دارند!!!
اما اعتقاد داشتن به هرگونه «حجاب » چه روسري چه «نيمه سري» ناشي از جنسي پنداشتن زن و از او شي ء و كالاي جنسي ساختن است .
مگر تفاوت بدن مردان با زنان در چيست چرا مردان لازم نيست موي سر خود رابپوشانند اما زنان بايد بپوشانند ؟ چون ما زنان را شي ء جنسي مي پنداريم و چون زنان را ملك و مايملك ما خود مي دانيم بايد آنها را بپوشانيم تا مورد طمع ديگران قرار نگيرند مگر نه اينكه آدم «عاقل » براي حفظ ملك و اجناس خود در سعي در محافظت و پوشاندن آنها از نامحرمان مي كند.
استدلال اهل اسلام اين است چون زن داراي ارزش است پس بايد از آن محافظت شود و بايد او (آن )را پوشاند. درست همانند طلا و جواهرات كه بايد آنها را در جاي امن مخفي كرد. پس از نظر اسلام زن كالا است اما كالايي با ارزش اين غايت نگاه اسلام در باره زن است . ما هم اعتقاد داريم زن داراي ارزش است اما زن طلا نيست جواهر هم نيست يك انسان است مثل هر مرد ديگري كه غذا مي خورد مي خوابد عصباني ميشود داراي نياز جنسي است و از شي ء پنداشته شدن بيزار و آزرده است.
با تشكر
ابراهيم / 16 November 2011