چندروز پیش هند، جایی که گاوها مقدساند و در خیابان حق تقدم دارند، برگزارکننده تازهترین دور مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک بود.
گاو سمبل هندوئیسم است. لرد کریشنا (ایزد کریشنا) گاودار بود و ایزد شیوا از گاو به عنوان وسیله حمل و نقل استفاده میکرد. حالا ماشینهای فراری و مرسدس و رنو، گاوها را از میدان تارانده و با ورود سرمایهداران و کلهگندههای شرکتهای بزرگ گروه فرمول یک، خدای سرمایه، خدایان هندی را به کرنش واداشته است.
مسابقات فرمول یک از جمله گرانترین ورزشهای جهان است و صرفاً ورزش نیست و تجارت و نزاعهای مالی و سیاسی نیز در آن نقش مهمی دارند. در مسابقات فرمول یک بهترین رانندگان و پیشرفتهترین ماشینها از نظر تکنیکی حضور دارند. قهرمان شدن در این مسابقات آسان نیست. رانندگانی که در این مسابقات شرکت میکنند، بعد از سالها شرکت در رقابتهای گوناگون بایداز هفتخوان بگذرند تا اجازه شرکت در این مرحله نهایی را کسب کنند.
منظور از”فرمول” مجموعهای از مقررات و قوانین است که تمامی شرکتکنندگان و خودروها باید از آن تبعیت کنند. این مسابقات یک رویداد مهم تلویزیونی است که میلیونها نفر در بیش از ۲۰۰ کشور جهان آن را بهطور زنده تماشا میکنند. اتومبیلها با سرعتی حدود ۳۵۰ کیلومتر در ساعت با هم مسابقه میدهند.
خبر این مسابقات هیجانانگیز در هند که سباستین وتل، راننده جوان آلمانی برنده آن شد، پیش از آنکه جنبه ورزشی داشته باشد، از لحاظ سیاسی و اقتصادی مهم است: هند کجا و مسابقات فرمول یک کجا؟
این مسابقات اصلاً مال کشورهای بزرگ صنعتی مانند آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه است. پیشرفتهترین تکنیکهای اتومبیلسازی به همراه صنایع و تکنولوژیهای وابسته در این رقابتها شرکت دارند. همه میدانند که هند بهرغم پیشرفتهای زیادی که در دو دهه اخیر کرده، هنوز به این سطح از پیشرفت در کشورهای بزرگ نرسیده، اما چه باید کرد که در دنیای نئولیبرال که اندیشه جهانیسازی بر آن حاکم است، منطق دیگری در کار است. حالا دیگر معلوم نیست بر اساس کدام منطق میشود چیزی را منطقی دانست. هرچه هست هند شتاب دارد که جایی در میان بزرگان برای خود دست و پا کند و برگزاری این مسابقات پرخرج و ریخت و پاشهای مربوطه به همین منظور صورت میگیرد.
میلیونرهای آسیایی
بنا به تحقیق موسسه مریللینچ تعداد میلیونرهای آسیایی در سال ۲۰۱۰ با رسیدن به ۳/۳ میلیون نفر برای نخستینبار از تعداد میلیونرهای اروپایی پیشی گرفت. افزایش چشمگیر رشد و رونق اقتصادی آسیا طی سالهای اخیر تاثیر زیادی در افزایش تعداد میلیونرهای آسیایی داشته است. افزایش رشد اقتصادی آسیا مرهون رشد اقتصادی ۹ تا ۱۰ درصدی چین و هند است. در این مدت رشد اقتصادی کشورهای صنعتی و توسعهیافته بسیار کند بوده است. بنا به همین گزارش، آسیا در آینده نزدیک از لحاظ تعداد میلیونرها از آمریکای شمالی نیز جلو خواهد زد. چین با ۵۳۵ هزار میلیونر در جایگاه چهارم و هند در مقام دوازدهم قرار دارد.
تعداد ثروتمندان یک کشور اما یک مطلب است وثروتمند شدن آن کشور یک مطلب دیگر. با کمی دقت در آمار معلوم میشود که ثروتمندترین مردان جهان از فلک زدهترین کشورها میآیند. اینان ثروتشان را عمدتاً از راه زد و بند و اختلاس و باندبازیهای دیگر به دست آوردهاند. همچنین بحران در کشورهای صنعتی حاشیههایی ایجاد میکند که کسانی از قارههای دیگر از راه بورس بازی و زدو بند با دولتمردان به ثروتهای افسانهای میرسند. اینکه ثروتمندترین مرد جهان مکزیکی است، خود گواه همین مطلب است.
رشد نامتوازن اقتصادی در کشورهایی که هنوز بین فئودالیته و مراحل ابتدایی سرمایهداری در نوسانند، بهعلاوه تضادهای فرهنگی که در اثر برخورد با ارزشهای وارداتی ایجاد میشوند، صحنههای مضحکی پدید میآورند، که گاه البته دردآورند.
رسانههای آلمانی ضمن انعکاس گسترده خبر برگزاری مسابقات فرمول یک، برگزاری آن در هند را به باد استهزا گرفتهاند. معمولا نظر رسانههای چپ و راست در مورد مسائل مختلف، متفاوت و اکثراً متضاد است، اما در این مورد تفاوت چندانی بین رسانههای چپ، میانه یا راست دیده نمیشود. خلاصهای از نظرات آنها را میخوانیم تا ببینیم از دید آنها مسائل آسیا چگونه دیده میشود.
یونگه ولت چپگرا مینویسد: “ماشینهای تندروی فرمول یک اسباببازی خرپولهایند. این ماشینها در هند در میان میلیونها فقیر قیژ و ویژ میکنند. مشکل رشد نامتوازن در کشورهای فلکزده این است که یک قشر محدود بهقدری پولدار میشود که نمیداند با آن چه کند، همزمان میلیونها انسان دیگر نیز چنان بدبخت میشوند که نمیدانند چه خاکی به سر کنند.
سه میلیون هندی میلیونر و یک دوجین از آنها میلیاردرند. برگزاری مسابقات فرمول یک در ایالت اوتار پرادش به خیال اینها هند را چندین گام به جلو جهانده و کنار قدرتهای بزرگ نشانده است. حالا همه مجبورند هند را تحویل بگیرند. دوساعت پخش تلویزیونی این مسابقات برای ۵۵۰ میلیون تماشاگر در ۲۰۰ کشور دنیا به همه نشان داده است که باید مقابل هند ماستها را کیسه کنند.
پیست اتومبیلهای فرمول یک حتماً نباید در آلمان و انگلیس و فرانسه باشد، هندیها هم بلدند چنگه چنگه اسکناس رو کنند، پیست درست کنند و مسابقات را آبرومندانه برگزار کنند. قبلاً نوکیسههای دیگر منطقه مانند چین، مالزی، بحرین، قطر و امارات متحده عربی با برگزاری مسابقات سری توی سرها در آوردهاند، چرا هند نه؟ مثل مور و ملخ کارگر ساختمای ارزان ریخته. گور پدر گاوها و خدایان. خدای سرمایه که آمد، خدایان هندی به زانو میافتند.
مطبوعات هند در پوست خودشان نمیگنجند. روزنامه “اخبار و تحلیلهای روز” (Daily News & Analysis) با ذوقزدگی نوشت: “برگزاری موفقیتآمیز رقابتهای جایزه بزرگ هند فصل کاملاً نوینی در تاریخ هند رقم زد.” حال که هند در جمع بزرگان پذیرفته شده است، همه با نظر احترام به آن مینگرند.
روزنامه “اخبار هند” (The Times of India) تیتر زد: “دنیا به سلامتی هند مینوشد.” یکی از کله گندهای هند، رئیس شرکت عظیم ساختمانسازی “جیپی” بعد از برگزاری مسابقه با دبده و کبکبه در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: “اینک با یقین میشود گفت که هند وارد قرن بیست و یک شده، این واقعیتی است که باید آن را جدی گرفت.”
شرکت “جیپی” (Jaypee) پیست را در پرجمعیتترین بخش هند ساخته، در ایالت اوتار پرادش. ۴۵۰ میلیون دلار پول خرج کرده است تا ۳۰ کیلومتر مربع از زمینهای کشاورزی را خراب کند تا در کنار پیست اتومبیلرانی، یک شهرک ورزشی بنا کند با آپارتمانهای لوکس، پارک، بیمارستان، زمین هاکی با گنجایش 25 هزار تماشاچی، استخر شنا، تاسیسات مجهز بدنسازی و یک استادیوم کریکت صدهزار نفری. البته این خانه و تجهیزات و این بیمارستان مال مردم بدبخت نیست. بیشترین تعداد مرگ و میر بچهها از گرسنگی و بیماری درهمین هند روی میدهد و کله گنده و نوکیسهها هم ککشان نمیگزد.
گروه ساختمانسازی “جیپی” قبلاً در کار ساختمانسازی و هتلسازی بود که چون لقمه چرب ونرمی گیرش آمد، وارد پیستسازی هم شد. البته ذوق و شوق نوکیسههای هندی و رسانههای مربوطه پربیراه هم نیست. در جدیدترین ارقام تحلیلی ثروت در جهان، هند با داشتن سه میلیون متمول در میان پنج کشور نخست دنیا قرار میگیرد. بنا بر این ارزیابیها، ثروتمند به کسی میگویند که بیش از یک میلیون دلار پول آماده سرمایهگذاری دارد، اما هند در کنار این میلیونرها قریب به ۸۰۰ میلیون فقیر دارد که به نان شبشان محتاجند. سیر کردن شکم این فقرا کار دشواری است، آسانتر این است که آنها را سرگرم کنند.
رومیان باستان هم مردم بیچاره را با مسابقات گلادیاتوری، هم سرگرم و هم سرکوب میکردند. اصطلاح قدیم “نان و سیرکبازی” (Panem et circenses) ریشهاش در روم باستان است و از یک کتاب طنز انتقادی شاعری به نام جوونال Juvenal)) گرفته شده. مسابقات گلادیاتورها در آمفیتئاتر بزرگ روم باستان با ولخرجی و سور و سات فراوان برگذار میشد و مردم را سرگرم و ناراضیان را سرکوب میکرد. گلادیاتورها غالباً برده، اسیر یا مجرمان زندانی بودند که باید در مقابل چشمان هزاران تماشاگر حریص یکدیگر را با شمشیر تکه و پاره میکردند. برای بیشتر کردن هیجان گاهی حیوانات وحشی را به جان بازندگان میانداختند تا مردم ببیند آنان چگونه تکه و پاره میشود و کیف کنند و در عین حال متنبه شوند و به وضع موجود راضی باقی بمانند و دعا به جان قیصر کنند. حال حکایت هندیها است که با این بازیها سر مردم را شیره بمالند.
فیل هوا کردن رسانهها
در میان فیل هوا کردن رسانهها، باز خدا پدر ینسن بتون (Jenson Button) انگلیسی، یکی از ستارههای رقابتهای فرمول یک را بیامرزد که وقتی برای دیدار مقدماتی از تجهیزات پیست به هند آمده بود، گفت: “نمیشود به هند آمد و چشم از فقر برگرفت. آدم هرجا که نظر میاندازد شکاف عمیق فقر و ثروت چشم را میزند.”
“دی ولت” هم از همین زاویه. منتهی با دقت بیشتری به جزییات پرداخته است. به نوشته دی ولت، “اینور جشن است، آنور عزا. دختران هندی را هفتقلم آراسته و ساری و لباسهای رنگارنگ تنشان کردهاند تا جلوی دوربینهای تلویزیونی هلهله کنند.”
هند بعد از چین پرجمعیتترین کشور دنیاست. برنارد اکلستون (Ecclestone)، مدیر شرکتهای “گروه فرمول یک”، قبلاً مالزی، بحرین، چین و امارات عربی متحده را تسخیر کرده و حالا سوار بر اسب شرکتهای بزرگ تبلیغاتی و انواع و اقسام سازندگان وسایل صنعتی به هند لشکر کشیده است. او را مانند روسای جمهور در جایگاه ویژه نشاندهاند.
میشائیل شوماخر و رقیبانش باید در مجاورت جاهایی با ماشینهایشان ویراژبدهند که دسته دسته بچههای خیابانی پرسه میزنند و این و آنور جنازه حیوانات در میان تلی از اشغال ولو شده و سیمهای برق رویشان افتاده است. این مناظر هر بینندهای را درجا خشک میکند. قهرمان جهان سباستین وتل (Sebastian Vettel) که چندساعتی رفته بود آن دور و برها سرو گوشی آب بدهد، هاج و واج مانده و در خودش فرو رفته بود: “آدم از آنچه میبیند شوکه میشود.”
پیست مسابقات قبلاً پرسهگاه ولگردها و گرسنگان بود، اما حالا محل برگزاری مسابقات و قلمرو امپراتوری اکسلتون است. حالا دیگر با تنبان پاره ومف آویزان نمیشود به اینجا وارد شد. برای ورود باید برگه عبور گرفت. اینجا جای خرپولهاست. یک خروار پول اینجا هزینه شده است. حیف و میل اینهمه پول ازسوی برخی ناظران مخالف داخلی مورد انتقاد قرار گرفته است. پارانجوی گوها تاکورتا (Paranjoy Guha Thakurta) در مصاحبه با “اخبار هند” صرف اینهمه پول را در کنار آن همه فقر “بیشرمانه” و صرفا برای پز دادن یک مشت نوکیسه میداند.
بهرغم تبلیغات سازندگان هندی، خبرنگاران و آرشیکتهای خارجی ایرادات زیادی به بنای پیست میگیرند و معتقدند همه چیز سر هم بندی شده. خبرنگار دیولت، همان دور و برها به فردی به نام “ویکرام سینگ” (Vikram Singh) برخورده که مسئولان نتوانسته بودند بیرونش کنند. او در یک سوراخی در زیر جایگاه میهمانان ورزشگاه در وضعی رقتبار در میان خاک و خل و کارتونهای پاره پوره و بوی ادرار، چمبکزده بوده و با چپق توتون بدبویی میکشیده.بهگفته خبرنگار یادشده، آن سوراخ، محل زندگی او با پنج سر عائله است. او اصلاً حالیاش نیست فرمول یک چیست. چنین اسمی آنهم درست در محل برگزاری مسابقات برای او ناآشناست. از صدای قیژ و ویژ اتومبیلها چرتش پاره شده بوده، اما جرئت نمیکرده بلند شود و ببیند چه خبر است. چون فکر میکرده اگر آفتابی شود بیرونش میکنند و نانش آجر میشود. کارش این است که وقتی تماشاگران رفتند و جایگاه خالی شد، پلههای بتونی را رنگ بزند.
او برخلاف کشاورزانی که در منطقه برنج و گندم میکاشتند، بخت یارش بوده که اینجا مانده. بقیه را با قول کار از زمینها بیرون راندند، اما تا امروز همه را سر دوانده و به هیچکدام کار ندادهاند. هر چند مسئولان برگزاری مسابقات سبیل خیلیها را چرب کردهاند تا از اوضاع اظهار رضایت کنند، باز عدهای نتوانستهاند جلوی دهان خودشان را بگیرند. دیوید کولتهارد (David Coulthard) از ستارگان سابق فرمول یک که حالا صاحب یک هتل چهار ستاره در موناکوست، این میزان فقر و شکاف طبقاتی را “شرمآور” دانسته.
در روز تمرین قبل از مسابقه ورود ناگهانی یک سگ ولگرد به پیست همه را هاج و واج و کار را تعطیل کرده است. گروه موسیقی راک “متالیکا” که قرار بوده به مناسبت این رقابتها برای نخستینبار در هند کنسرت بدهد، کار خود را به “دلایل فنی” لغو کرده. این درحالی بوده که مشتاقان قبل از برگزاری کنسرت تورهای حفاظ را پاره کرده و به روی صحنه هجوم برده بودند. وتل قهرمان جهان از ترس اینکه نکند به بیماریهای گوارشی دچار شود، دهانش را به قول خودش نه با آب که با ویسکی میشوید و قرقره میکند. به همه تیمهای شرکتکننده گفته شده که مواظب باشند تا بیماریهای گوارشی نگیرند. برای نخستینبار تیمهای رانندگان متشکل از مهندسان و مکانیکها افراد ذخیره هم همراه بردهاند تا در صورت بیماری جایگزین همکارانشان شوند و کار لنگ نماند.
منابع:
عالی . دست مریزاد
کاربر مهمان / 09 November 2011
جایگاه ایران کجاست؟
ایا توانسته است فقط تو یکی از زمینه ها فقط ده کشور را وادار به تشویق کند؟
و خوشحال هستم که کشورها دارد به سطح رفاه و تولید ثروت و برابری میرسد
امیدوارم تمام کشور ها در یک سطح و در یک رقابت سالم برای زیباتر کردن زندگی برسند و حفظ طبیعت که مهمترین چالش است
یادمان نرود الان ما در کره ی زمین زندگی میکنیم نه در مریخ و ماه زمانی فرا خواهد رسید که میگوییم ما در منظومه شمسی زندگی میکنم با پیشرفت علم و کشف و سفر به منظومه های دیگر و سالهای بعد از ان هم خواهیم گفت ما در کهکشان راه شیری زندگی میکنیم
کاربر مهمان / 10 November 2011
با همه آنچه که گقته شد، باید به هند احترام گذاشت. جدای از فقر و فساد که دو معضل اساسی هند و البته همه جوامع توسعه نیافته است، بلند پروازی این کشور قابل ستایش است چه اینکه هند برای توسعه و هم کاسه شدن با بزرگان منش مثبت و پذیرفته شده ای هماره در پیش گرفته است. اما بر خلاف هند؛ همسایه و رقیب دیرینه اش پاکستان تمام تلاشش صرف اقدامات خرابکارانه و مسایل نظامی می شود. این در حالی است که پاکستان خود را یک سرو گردن از هند بالاتر می داند.
حمید / 10 November 2011
دوست نادیده فلاح زاده کارت خوب است در مملکت ما هم و حتا در دهات دور افتاده تا تهران مخوف هم بساز بفروشها و و کلاشها و دهاتی های دیروز که به شهر آمده و حالا با ریش گلاب زده بساز بفروش هتل ساز و بازاری و صادراتی وارداتی و قاچاقچی اسکله های مجاز و غیر مجاز و دیپلماتی های ظلمات و… خلاصه هر کس کع به این رژیم منحوس و بازار و نفت ایران نزدیک است چنان دمار از روزگار مردم درآورده اند که آنسرش ناپیداست. کارت خیلی خوب و بقول نظر بلایی عالی ست. اما چطور می شود این مردم را از این حقارت و این همه پستی سرمایه و سرمایه دار آگاه کرد. چگونه می شود کاری کرد. کاری کرد که فلان بساز و بفروش در ایران خودش و خانواده اش در ماه برابر یک محله در جنوب شهر تهران در سال را در یک هفته خرج می کند و حیف و میل. در محله ی ما آقای سرمایه دار جزء که بنکدار است و برنج از هند وارد و پاکستان وارد می کند یک ساعت مچی تمام طلا ی رولکس به پیش نماز مسجدمان در سر کوچه داده که گفته می شود شصت ملیون تومان خریده است. البته پیشنماز می گوید که بد زبانها می گویند که ساعت طلاست و لی این ساعت مطلاست، چرا که به گفته ی آخوندهای دیگر طلا برای مرد حرام است. حالا البته دیگر از دو سه ماه پیش کسی آن ساعت را به مچ آقا ندیده، شاید هم آنرا فروخته و خرج فقرا کرده!!! آری بدبختی بزرگی ست. برادر! باید مردم را یکی یکی آگاه کرد تا یا همه سرمایه دار شویم و یا سرمایه داران دست کم بی حد و مرز را بیاوریم پای میز محاکمه تا بگویند از کجا آورده اند این ثروت هنگفت را. بازهم از اینگونه بنویس
کاربر مهمان / 10 November 2011
“آسانتر این است که مردم را سرگرم کنند” نکته همین است.
بسیار جالب بود. دستتان درد نکند.
کاربر مهمان / 10 November 2011
بنازم به این قلم. سبز باشید.
کاربر مهمان / 10 November 2011
محشربود. ممنون .
شنیده ام ایران هم میخواهد کاندید شود برای فرمول یک! آنجا هم نوکیسه و خرپول زیاد است.
بابک / 11 November 2011
“مشکل رشد نامتوازن در کشورهای فلکزده این است که یک قشر محدود بهقدری پولدار میشود که نمیداند با آن چه کند، همزمان میلیونها انسان دیگر نیز چنان بدبخت میشوند که نمیدانند چه خاکی به سر کنند”
دقیقا همینطور است. این سرنوشت همه کشورهای جهان سوم یا جهان سوم سابق است.
شهلا / 22 November 2011
بسیار نقد جالبی بود.
رشد نامتوازن اقتصادی وقتی که زمینه اش نباشد به این مشکلات اجتماعی منجر میشود
دارا / 09 March 2012
“خدای سرمایه، خدایان هندی را به کرنش واداشته است”. آفرین به این جمله.
.
کاربر مهمان / 10 November 2012