سارا روشنگروهی از وبلاگ‌نویسان ایرانی که به دلایل مختلف نام‌های واقعی یا حتی مجازی خود را معرفی نکرده‌اند، فراخوانی داده‌اند برای نامگذاری روز 16 نوامبر به‌عنوان روز جهانی وبلاگنویسان زندانی.
 
کمیته همبستگی جهانی با وبلاگ‌نویسان زندانی، در این فراخوان نوشته است: “دسترسی آزاد به دنیای اطلاعات، یکی از حقوق بنیادین بشر امروزی به‌شمارمی‌آید. در این میان، اینترنت و به تبع آن، فضای وبلاگ‌های شخصی مسیریروشن به سوی تحقق این حق حیاتی و گسترش آزادی بیان گشوده است.
 
حکومت‌هایخودکامه علاوه بر محدود کردن همه رسانه‌ها و ابزارهای خبررسانی مستقل،دستگیری و شکنجه خبرنگاران و نویسندگان، به سرکوب، سانسور و فیلترینگ درفضای اینترنت نیز پرداخته‌اند و فعالان این عرصه ازجمله وبلاگ‌نویسان رابا مشکلات جدی مواجه ساخته‌اند. در چنین شرایطی، مسئولیت انسانی ما حکممی‌کند که از آزادی بیان در فضای حقیقی و مجازی و حق دسترسی افراد و ملت‌هابه دنیای آزاد اینترنت دفاع نموده و از وبلاگ‌نویسانی که قربانی سیاست‌هایسرکوبگرانه دولت‌های خودکامه شده‌اند بصورت جدی حمایت نماییم.”
 
کمیته همبستگی جهانی با وبلاگ‌نویسان زندانی در ادامه فراخوان از وبلاگ‌نویسان، کنشگرانمدنی و نهادهای حقوق بشری، روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه، دعوت می‌کنندتا پویشی فعالانه در جهت حمایت از وبلاگ‌نویسان در بند شکل دهند و همبستگی وهمراهی خود را با آن‌ها اعلام کنند.
 
سخنگوی این کمیته در گفت‌گویی با زمانه ابتدا از ایده اولیه تشکیل این کمیته می‌گوید.
 
سخنگوی کمیته همبستگی جهانی با وبلاگنویسان زندانی: بعد از این‏که امیررضا میرصیافی را در زندان کشتند، فضای جامعه ایرانی وبلاگ‌نویس کمی شوکه شد. سازمان‏هایی که در اعتراض به آن حرکت کردند، فعالیت‌شان محدود به همان دوره بود و بعد دیگر به این فعالیت ادامه ندادند. در حالی‏که در دوسال اخیر وبلاگ‏نویسی و شبکه‏های اجتماعی همیشه ابزار اول برای ارتباط گرفتن با ایران بوده است. بعد هم که کوهیارگودرزی را گرفتند و الان هم شروع کرده‏اند به اجرای احکام افراد دیگری مانند سمیه توحیدلو، به خاطر آن‏چه در وبلاگ‏‏شان نوشته بودند و اصولاً فعالیت در اینترنت از دید حکومت یک جرم محسوب می‏شود.
 
ما دیدیم که ممکن است خیلی از وبلاگ‏نویس‏ها را گرفته باشند و آن‏ها را شکنجه کرده باشند، ولی ما از آن بی‌خبر باشیم. مثلا اگر فردی را با فلان آی‏دی بگیرند و بلایی سرش بیاورند، چه کسی می‏خواهد از او حمایت کند؟ به چه کسی می‏خواهیم مراجعه کنیم؟
 
از طرف دیگر، دوازدهم مارس، روز مبارزه با سانسور سایبری است و ما ابتدا فکر کردیم تا آن موقع صبر کنیم، اما قضیه کوهیار آن‏قدر جدی است که فکر کردیم همین الان باید کاری کنیم. از سوی دیگر هم در قضیه “بهار عرب” خیلی از وبلاگ‏نویس‏ها را گرفتند و شکنجه کردند. همه‏ این مجموعه‏ عوامل باعث شد که ما به این نتیجه برسیم که باید تلاش کنیم که به آزادی بیان در جامعه مجازی هم احترام گذاشته شود و سرکوب‏ها و شکنجه‏ها و قتل‏هایی که در این زمینه اتفاق می‏افتد، آشکار و به آن‏ها اهمیت داده شود.
 
فکر نمی‏کنید ناشناس بودن افرادی که این فراخوان را داده‌اند، خود به نوعی بازتولید ترس را نشان می‌دهد؟
 
این دقیقاً نشان‏دهنده‏ همان فضای (نمی‏خواهم اسمش را ترس بگذارم)، سرکوب است. من فکر می‏کنم این باز تاییدی است برای این‏که کسانی که ناشناس هستند، می‏خواهند صدای خودشان را برسانند. در دنیای واقعی، کسی که با یک آی‏دی کار می‏کند، جدی گرفته نمی‏شود. یعنی این تصور که پشت هر آی‏دی یک فکر و عقیده هست، وجود ندارد. همیشه برای دنیای مجازی یک ارزش دوم قائل می‏شوند. در حالی‏که الان دنیای آنلاین، ابزار خیلی جدی‏ای برای مبارزه با سرکوب و آگاهی‏بخشی است. وقتی هم همان آدم را به‌خاطر قدرتی که در ارائه آگاهی دارد، می‏گیرند و شکنجه می‏کنند، باز هیچکس قضیه را آن‏قدر جدی نمی‏گیرد و این خیلی دردناک است.
 
اگر عده‏‏‏ای با اسم‏های واقعی خودشان کمپینی راه بیاندازند، آیا یکسری تابوها شکسته و یکسری ترس‏ها کمتر خواهد شد؟
 
در میان کسانی که این فراخوان را امضا کرده‏اند اسامی واقعی زیادی را می‏بینید، ولی این‏که یک بلاگر در ایران این فراخوان را با اسم واقعی‏اش امضا کند، مطمئناً مانیتور می‏شود و بلایی بر سرش خواهد آمد. به این دلیل در این‏جا باید یک ارزشگذاری کنیم که آیا قطع شدن یک صدا در دنیای مجازی، هزینه مناسبی است؟
 
از طرف دیگر می‏بینیم که در گزارش سازمان ملل از وضعیت حقوق بشر در ایران، به‏طور خاص به کسانی که در اینترنت فعالیت می‏کنند اشاره نشده است. به سانسور اینترنتی اشاره شده، ولی به کسانی که فعال اینترنتی هستند، اشاره نشده است. در واقع، سبک و سنگین کردن هزینه است که ببینیم خوب است که حرف نزنی یا با نام مستعاری که برای خودش شخصیتی دارد، حرف‏ات را ادامه بدهی.
 
نامگذاری یک روز به نام روز بلاگرهای در بند، چه تأثیری روی وضعیت بچه‏های وبلاگ‏نویس زندانی در ایران یا جاهای دیگر دنیا می‏گذارد؟
 
خاصیت یک روز جهانی این است که می‏تواند یک یادآوری به مراجع قانونی باشد که چنین روزی وجود دارد و وجدان دنیا به این نتیجه رسیده که این‏کار غلط است. هم این‏که مردم نسبت به آن روز حساس می‏شوند. این فراخوان هم دو جنبه دارد: یک جنبه حقوقی و رسمی است و جنبه دیگر آن روند حمایت مدنی و آگاه‏‏سازی‏ است.
 
اولین هدف ما این است که مردم نسبت به بلاگرها و کسانی که دارند فعالیت اینترنتی می‏کنند، حساسیت نشان بدهند. هدف ما این است که روزی به نام “روز جهانی وبلاگ‏نویس‏های زندانی” توسط سازمان ملل و نهادهای جهانی‏ای که نام یک روز را رسمیت می‏دهند، تصویب بشود. این یک نام سمبلیک است و می‌خواهیم روزی روز وبلاگ‏نویس‏های زندانی باشد و به مبارزه با سانسور سایبری اختصاص داده شود. اتفاقی که آن روز می‏افتد مهم است. نه این‏که ما روزی به این نام داشته باشیم. ما داریم این اتفاق را تولید می‏کنیم. حتی اگر روزی هم به عنوان روز جهانی وبلاگ‏نویس‏های جهانی به ثبت نرسد، این کارهای گروهی بسیار کمک می‏کند به تشکیل شبکه وبلاگ‌نویس‌ها و در ادامه‏ فضایی برای گفت‏وگو.