برقراری قوانین شریعت اولین دستآورد “انقلاب” لیبی! زنان ازاولین قربانیان “لیبی آزاد”! اسلامگرایان بهاصطلاح معتدل متحدین جدید ناتو و قدرتهای بزرگ برای کنترل انقلاب کشورهای خاورمیانه وآفریقای شمالی!
ازقدیم گفتهاند سالی که نکوست ازبهارش پیداست.
آیا همانطورکه اوباما ودیگر شرکای جنگیاش درپی کشته شدن قذافی از لیبی آزاد سخن گفته و به سران دولت انتقالی ومردم لیبی تبریک گفتهاند، بهراستی لیبی آزاد شد ویا درمسیرآزادشدن قراردارد؟ یا آنکه قدرت دربالاترین سطوح ازچنگ دیکتاتور نگونبختی که دوران مصرف و عمر سیاسیاش به پایان رسیده بود و حاضر به پذیرش آن نبود به زور قوه قهریه خارج شد و به دست غارتگران ودیکتاتورهای جدیدی، دراتحاد تنگاتنگ با قدرتهای بزرگ وشرکتهای چندملیتی برای بلعیدن تمامعیار نفت لیبی جابجاشد ومردم هم دراین میان نقشی جزپیاده نظام نداشتند؟
شیرینی کوتاهمدت
درماجرای لیبی هم چنان باید با یک چشم خندید وباچشمی دیگرگریست. خوشحالی ناشی ازسرنگونی یک دیکتاتورمادائمالعمر بجای خود امر فرخندهای بوده وقابل درک است وشیرین. اما متأسفانه تمامی قرائن وشواهد نشاندهنده آن است که این شیرینی کوتاهمدت بوده ومتأسفانه با تلخی فزایندهای همراه است که هرروزهم بیشترخواهد شد.
چگونگی سرنگونی یک دیکتاتور وبدیلی که قدرتهای خارجی در زدوبند با رؤسای قبایل ودولتمردان سابق قذافی بجای آن ساخته پرداختهاند جای هیچ گونه امیدی برای آزادی وبرابری و حضورونقش مستقل مردم زحمتکش وسرکوب شده لیبی باقی نمیگذارد.
مسدود شدن مسیر رهایی
قدرتها ورسانه هایشان همواره میخواهند ما را دربرابرانتخاب بین گزینه موجود (وچه بسا گزینه دیروزشان) وگزینهای تازه که برای امروز خود تعیین کردهاند قراردهند. آنها البته این سناریوی خود را درخلأ به وجود نمیآورند ودرواقع بدون ورود مردم به میدان مبارزه وسوارموج آن شدن وجهت دادن به آن قادربه انجام آن نیستند. به این ترتیب این ناآگاهی وعدم آرایش مناسب صفوف مردمی است که بزرگترین دشمن خودی است که دراتحاد با دشمنان مردم سرنوشت سازمی شوند.
درهرحال، آنها باین ترتیب مسیر گزینه سوم، گزینه رهائی، حاکمیت مردم برسرنوشت خود را مسدودمی کنند. اما سنگاندازی وبستن راه سوم یعنی گزینه حرکت مردم به سوی آزادی وبرابری، حقانیتی برای آنچه صورت گرفته ودرمیان تلی ازخون و ویرانی وخشونت زایمان یافته است، ایجاد نمیکند. چیزی نمیگذرد که نشاط وفرح ناشی ازسرنگونی دیکتاتورپیشین وخاطره چهارشبانه روزجشن وپایکوبی جای خودرا به دردهای روزافزون مولود برآمده اززایمان جدیدمی دهد. این تجربه به خصوص برای کسانی که مرگ انقلاب ایران را درروززایمان آن آزمودهاند قابل لمس است. مردمی میمانند، آکنده ازنفرت وحسرت وآرزوها وبا مطالبات پاسخ نگرفته.
سناریوی قدرتهای بزرگ
البته از زایمانی که قابلهاش قدرتهای بزرگ وجگندههای ناتوباشند بیش ازاین هم نمیتوان انتظارداشت . هم چنان که فرجام این الگوها درعراق وافغانستان را دیده ایم. درافغانستان پس ازده سال جنگ وخونریزی نه فقط، چیزی حتی ازنمایش دموکراسی صوری توسط گماشته شدگان وجود ندارد بلکه موجب برآمد مجدد بنیادگرایان طالبان نیز شدهاند وحالا همین قدرتها دارند عجزروزافزون خود را درمقابله باآن به نمایش میگذارند. اکنون افغانستان پس ازده سال اشغال وجنگ ولشکرکشی این قدرتها به بزرگترین مرکز تولیدوصدور موادمخدرجهان تبدیل شده است.
درلیبی دست به دست شدن قدرت درسایه حملات وحشیانه جنگندههای ناتو وبیش ازهمه توسط چهارقدرت آمریکا وانگلیس وفرانسه وایتالیا با تخریب زیرساختهای این کشوروکشته شدن 50هزارنفرو دویست هزارزخمی (ودرآخرین سناریو قتل عمد وسرشارازخشونت قذافی وپسرش بجای محاکمه قانونی آنها برخلاف مقررات کنوانسیون اسیران جنگی) بخشی ازهزینههای زایمان لیبی نوین بود. دراین سناریو قدرتهای بزرگ ازبالا فرمان وبمب صادرمی کردند وازپائین مردم وجوانان لیبی به مثابه پیاده نظام وگوشت دم توپ مورد استفاده قرارمی گرفتند.
آزار از هر دو سو
مطابق گزارش مدافعان حقوق بشرشکنجه واعدامها واذیت وآزارمخالفان فقط توسط قذافی ونیروهای او صورت نمیگرفت، بلکه همزمان توسط اردوی مخالفان آن ومؤتلفین دولتهای غربی حتی قبل ازکسب قدرت هم صورت میگرفت که این دولتها چشم وگوش خود را به روی همه آنها بسته بودند تامبادا به برنامه “نجات لیبی” آسیبی وارد شود. چرا که برای خود آنها لااقل روشن بودکه دموکراسی وحقوق بشرچیزی بیش ازیک تن پوشش تزیینی برای استتارنیات واقعی اشان نبود.
تصاحب تمام عیار لیبی به مثابه یک کشور ثروتمندنفتی، کنترل فرایند انقلاب منطقه وپروژه خاورمیانه بزرگ ادغام شده و تحت سیطره بازارجهانی و شرکتهای فراملیتی، هدفهای اصلی را تشکیل میدادند. دستبوسی چندش آور ودادوستد سران همین قدرتهای چهارگانه با دیکتاتورسابق لیبی یک روی سکه واقعیت است وجنگیدن آنها باهمان دیکتاتورازطریق بندوبست با سران قبائل ودولتمردان فاسد روی دیگراین سکه.
دراین بازارمکاره هرکس که ذرهای شعاردموکراسی را جدی بگیرد، اگرازسرسپردگیاش به گفتمان سلطه سرمایه ودولتهای امپریالیستی وجهان خوار نباشد، تنها ساده لوحی مفرط خود را به نمایش میگذارد. همان کسانی که زمانی برای تأمین منافع خود به دستبوسی قذافی میرفتند، همانها نیزبرای مصون ماندن ازدردسرهای زنده دستگیرشدنش دستورقتل وی را صادرکردند.
نمونههایی او سخنان رئیس شورای انتقالی لیبی
بخشی ازسخنان تاریخی مصطفی عبدالجلیل رئیس شورای انتقالی لیبی دربن غازی درطلیعه “لیبی آزاد” وبه مناسبت حضوردهها هزارنفر چنین بود:
“از این پس قوانین بر اساس شریعت و دستورات قرآنی تنظیم خواهند شد.”
“در کشور مسلمان ما، شریعت پایه و اساس تمام قوانین است. بنابراین تمام قوانینی که با اصول اسلامی همخوانی ندارند غیر قابل اجراخواهند بود. وی سپس برای نمومه از قانون تک همسری که در دوران قذافی اجرا میشدانتقاد و از چند همسری حمایت کرد رییس شورای انتقالی همچنین از حذف سودبانکی و اجرای بانکداری اسلامی خبر داد.” (به نقل ازبی بی سی و ارونیوز(
این سخنان به خوبی نشان میدهد که دولتهای غربی با چه کسانی وبرای چه اهدافی به ائتلاف پرداختهاند.
اگرآنها دردوره جنگ سرد برای کنترل جنبشهای اعتراضی وایجا کمربند سبز بدوربلوک رقیب خود با بنیادگرایان ائتلاف کردند، اکنون نیز برای کنترل انقلاب کشورهای عرب ومنطقه به ائتلاف با اسلام گرایان به اصطلاح معتدل تر ازبنیادگرایان آن دوره، اما هم چنان طرفداراسلام سیاسی وحاکمیت مذهب روی آوردهاند. نمونه سناریوی آنها در لیبی وتونس ومصرهمین را نشان میدهد.
سخنان رئیس دولت انتقالی درپی مرگ قذافی ودرمراسم بزرگداشت لیبی آزاد برای هرکسی که گوشی برای شنیدن وچشمی برای دیدن دارد براستی هشداردهنده وتنبه برانگیزاست. وجای هیچ توهمی را درماهیت این نوع آزادسازی ومعنای تبریک سران قدرتهای مهاحم برای تولد “لیبی آزاد و نوین” ومعنای تأسیس دموکراسی مورد نظرآنان باقی نمیگذارد.
تداوم ناگزیر مبارزه
بزودی مردم لیبی آگاه خواهند شد که آزادی ازشرقذافی به تنهایی برای دست یافتن به آزادی وبرابری کافی نیست. آنها اکنون علاوه برمستبدین با چهرهها وزشتهای جدید، هم چنین باید با مطامع بی پایان دولتها وشرکتهای چندملیتی و بافرود بهمن اسلام سیاسی وقوانین ارتجاعی شریعت برسرنوشت خود، وبا انحصارقدرت توسط باندهای حاکم و فاسد سران قبائل ومتحد دولتهای بزرگ به زورآزمایی بپردازند.
مبارزه علیه استبداد واستثماربه پایان نرسیده است. آنها ناگزیرند برای نیل به اهداف خود با برپائی جنبشهای مطالباتی اشان راه دشواروپرپیچ وخم پیشروی بسوی آزادی وبرابری را با تکیه بر اراده آزادوآگاه خودآغازکنند.
آری انقلاب لیبی درهمان روز زایمان خود مصادره شده است.
تا اینجا که حرف خامنه ای دست از آب در آمد و مصر و تونسو لیبی همه اسلامی شدند.
کاربر مهمان / 27 October 2011
به عینه می شود دید که غرب از شرایط به وجود آمده استفادۀ بهینه می کند. چرا ؟
وقتی مردم معتاد به اسلام در خاورمیانه با ضرس قاطع می خواهند همچنان بسیاری از قوانین متضاد با خلق وخوی طبیعی انسانها در قرن بیست ویکم را در سرزمین های کویر اندیشگی خویش استعمال کنند چرا غرب نخواهد از این امکان سود برد. در محاسبۀ دراز مدت غرب این را هم بگنجانید که وقتی مردم مسلمان از رویای وصول به بهشت روی زمین مدرسین مسُلم سر خورده شوند دیگر بار روز از نو خواهد شد و روزی از نو و این به معنی آشوبی دوباره در بلاد شرقی برای رهایی از دامچالۀ ایدئو لوژی حنیف خواهد بود و شیطنت ِ همراه با شادمانی بنگاه های مدیریت ِ جهانی در غرب.
باور کنیم سرزنش ِ مخلوط با مواد ِ متنابهی از شک و نفرت از رفتار غربیان در قبال ِ شرق ِحاشیۀ جهان نماد ساده لوحی از درک ِ جهانی است که از فهمش در مانده ایم .
انگار تقدیر ِ معتادان به عقاید کهن و مغایر با سیستم جهان ِمعاصر چنین است که از پس ِ هر چند سالی آشوبی در بن بست خویش کنند و وووووو باز در انجام و سر انجام خویش وا مانند.
مهدی رودسری
کاربر مهمان مهدی رودسری / 25 October 2011
اینگونه مقالات در رسانه های رایج دیده نمیشوند و باز هم رادیو زمانه و تشکر از نویسنده محترم
و این موضوعات یک مطلب دیگر را هم روشن میکند که:
چگونه هنوز از گروه های مذهبی ایرانی ولو مخالف حکومت، حمایت میشود!
و اینکه هنوز صابون مذهب سیاسی به تن بسیاری از کشورهای مذهبی نخورده ولی این ایران و حکومت اسلامیش حتی بعد از ثلث قرن هم حتی برای خودش، الگوی درست و حسابی نبوده که … جنبش دو سال پیش را نوعی دیگر از تفکر مذهب سیاسی به بن بست کشاند… پس چه برسد به سایر کشورها
ولی چرا برخلاف تمام شعارهایی که قدرتهای بزرگ در رسانه ها و مکانهای عمومی در مورد حکومت ایران سر میدهند، باز هم حکومتهایی مانند ایران برایشان منافع دارند؟
آنها چرا باید از بمب اتمی ایران واهمه ای داشته باشند، وقتی پیشاپیش جنگ سنی و شیعه به رهبری حکومت ایران را خود ساز کرده َن که اینطور جنگها هم تنها به نفع آنها هست و بس؟ چون اسرائیل؟ خب اسرائیل چرا باید از این حکومت واهمه داشته باشد وقتی تمام حرفهایش در مورد عدم صلح توسط اینها تکرار میشود و با این حکومت دایه ترین مادر فلسطینی ها از جنس خود اسرائیل ست؟
وووو
- بهزاد / 25 October 2011
به نظر من تحلیل غربی ها این هست که با روی کار آوردن حکومت های اسلامگرا و پوپولیست در کشورهای عربی عملا به نوعی صلح با اسلامگرایان دست خواهند یافت چون اکثرا اسلام گرا ها افراد کوتاه بینی هستند که سقف خواسته هایشان اجرای شرع در کشور خودشان هست و در صورت بدست آوردن این خواسته (و حکومت) در دراز مدت با غرب همکاری خواهند داشت
کاربر مهمان / 25 October 2011
با عرض سلام جناب روزبه
البته مقاله شما مرا به 30 و اندی سال پیش برد و یاد خاطرات انقلاب
من با دوستان لیبیایی چند سالی است که اشنایی دارم بهتر بود به ساختار جامعه این کشور نگاه عمیق بندازید بعد در مورد بلعیدن چپاول بحث نمایید
در حقیقت این مردم کشور تعیین کننده است مگر مالزی که همین قوانین در ان در جریان است مشکلی وجود دارد؟
در هر صورت قذافی ظلم بزرگی به این مردم بادیه نشین کرد و باید ساختار تغییر می کرد و الان همه برای هرگونه نتیجه گیری بسیار زود است.
با تشکر
کاربر مهمان / 26 October 2011
با تشکیل حکومت های اسلامی در منطقه به نفع حکومت ایران است که کم کم افراد خودش را به آن کشورها منتقل کنه چرا که این حنا دیگر در ایران رنگی نداره ******
کاربر مهمان / 27 October 2011
مگر انقلاب سایر کشورها مصادره نشده است که تنها از لیبی سخن میگوئید ؟ چه کسی میتواند باور کند روزی مردم مصر یا تونس یا لیبی . عراق . افغانستان به دموکراسی دست بیابند ؟ که حالا آمریکا در پی نوشتن سناریو برای ایجاد دموکراسی مورد ادعایش در سایر کشورهاست . فقط چون حکام کشورهای عربی دیگر کم کم گردن کلفت شده بودند و دیگر در مقابل اوامر آمریکا سر خم نمیکردند باید میرفتند و یک چاکر دست به سینه دیگری می آمد که اوامر آنها را مو به مو اجرا کند . و بس
کاربر مهمان / 26 October 2011
گفتمان که چه عرض کنم “من فقط بگم” از سوی نویسنده جالب است:
….دراین بازارمکاره هرکس که ذرهای شعاردموکراسی را جدی بگیرد، اگرازسرسپردگیاش به گفتمان سلطه سرمایه ودولتهای امپریالیستی وجهان خوار نباشد، تنها ساده لوحی مفرط خود را به نمایش میگذارد….
از اول نویسنده مشخص کرده اند که اگر نظرتان با ایشان مخالف است یا نفهمید یا خود فروخته! عزیز من نیازی به محکم کاری نیست که مخالفین را به القاب مختلف مفتخر کنید جناب عالی استدلالتان را بفرمایید و قضائت را به خواننده وانهید.
در مورد مصادره انقلاب لیبی هم کمی دندان به جگر بگذارید شاید اوضاع بهتر از زمان دیکتاتوری دیوانه به اسم قذافی باشد.
عباس / 26 October 2011
… و ایران شیعه را کردهاند وسیلهای برای فروش اسلحهها و آهن قراضههاشون به کشورهای عرب سنی. به اینترتیب که، ایران شیعه خطری برای اسلام سنی شما عربهاست و هر سال میلیاردها دلار اسلحه به هر یک از این کشورها میفروشند. بنابراین این نظام(اسلامی ایران) صد در صد به نفع آمریکا و در کل، غرب است.
و ما هم بی تفاوت نشستهایم ومنتظریم که این گرگها بیایند و مارا نجات دهند از دست آیتاللهها. نادانانی که ایران را به سوی تجزیه و نابودی میکشانند با سیاستهای تنعیض آمیز ( قومی ، مذهبی )شان.
آگاه باشیم
زن کرد / 29 October 2011