در پی کشف توطئه ترور سفیر عربستان در واشینگتن و احتمال مداخله عوامل سپاه قدس جمهوری اسلامی در این عملیات تروریستی، تلاش‌های بین‌المللی برای تشدید تحریم‌ها علیه حکومت ایران بالا گرفته است.

 
در این زمینه‌ بحث تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی هم کلید خورده است و جامعه جهانی به‌ویژه آمریکا در تلاش هستند از طریق شورای امنیت این تحریم را به تصویب برسانند. با دکتر جمشید اسدی، استاد اقتصاد بین‌الملل در پاریس در این زمینه گفت‌وگویی کرده‌ایم.
 
 ارزیابی شمااز این تحریم چیست و در صورتی که این تحریم، تصویب و به اجرا گذاشته شود، چه صدماتی برای اقتصاد دولت ایران در پی خواهد داشت؟
 
دکترجمشید اسدی: با توجه به تحریم‌هایی که تاکنون شده است، ما می‌توانیم برآوردی کنیم از تأثیر تحریم‌های ملی مثلاً از سوی این یا آن کشور و یا در عرصه بین‌المللی به‌ویژه از سوی شورای امنیت روی اقتصاد ایران. این برآورد به ما نشان می‌دهد که شوربختانه تأثیر آن بر تولید و اشتغال بسیار منفی بوده است، به‌طوری که امروز تولید و اشتغال در یکی از بدترین دوره‌های جمهوری اسلامی است که حتی در بعضی موارد از دوران جنگ نیز کارنامه‌ بسیار زیان‌بارتری دارد.
 
مهم‌ترین گرفتاری ناشی از تحریم‌ها این بوده است که کشور ما نمی‌تواند در زمینه نفت و گاز که ستون فقرات اقتصاد ما است، جلب سرمایه مالی و فن‌آوری کند. حال، بانک مرکزی که به لحاظ مالی ستون فقرات اقتصاد کشور ما است، اگر مورد تحریم قرار گیرد، وضع به مراتب بدتر می‌شود.
 
یادآوری می‌کنم که بانک مرکزی جمهوری اسلامی دو کار اساسی می‌کند: یک، بخشی از پولی را که کشور در ازای فروش نفت دریافت می‌کند، باید بتواند از صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ملی پیشین وارد کشور کند و بعد سیاست‌های پولی را در درون کشور تنظیم کند. حال اگر با چنین نقش مهمی این بانک مورد تحریم قرار بگیرد، اولاً دیگر نمی‌تواند پولی از خریدار نفت وارد اقتصاد کشور کند چون مورد تحریم است.
 
از طرف دیگر اگر در درون کشور هم به شرکت‌هایی پول قرض دهد یا به آن‌ها کمک کند و یا به بانک‌هایی کمک کند و با آن‌ها داد و ستد داشته باشد، آن بانک‌ها و شرکت‌ها دیگر نمی‌توانند در سطح بین‌المللی فعالیت داشته باشند به علت این که با بانک مرکزی که مورد تحریم است، فعالیت کرده‌اند. متأسفانه و شوربختانه باید منتظر دورنمای بسیار سیاهی باشیم، بیش از آن‌چه اقتصاد ما امروز دچار آن است.
 
اگر تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی حتی از سوی شورای امنیت هم تصویب نشود و از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا تصویب و به اجرا گذاشته شود، باز همان صدمات یادشده را در پی خواهد داشت؟
 
صددرصد. در حقیقت امور بانکی و مالی مهم‌ترین فعالیتی بوده‌اند که جهانی شدند و اصولاً این جهانی‌شدن دست کم امروز استوار بر داد و ستدهای مالی و بانکی است. پس بانک‌هایی که این کار را انجام می‌دهند، عمدتاً اروپایی و آمریکایی هستند. می‌گویید که آسیایی‌ها به‌ویژه ژاپنی‌ها هم در این زمینه بسیار قوی شده‌اند. درست است، اما کماکان اروپا و آمریکایی‌ها به اتفاق بسیار قوی‌ترند و حتی اگر آسیایی‌ها وارد این تحریم هم نشوند بازهم مسئله‌ساز خواهد بود. مسئله اینجاست و برای همین است که من به جهانی شدن اشاره می‌کنم. چون داد و ستدهاشان همه درهم آمیخته است، اگر یک بانک آسیایی هم بخواهد با بانک مرکزی ایران داد و ستد داشته باشد، حساب می‌کند که چه قدر بیشتر داد و ستد دارد با بانک‌های اروپایی و آمریکایی و باید اینجا تراز کند که به نفع‌اش است با چه کسی مراوده داشته باشد.
 
بسیاری از شرکت‌های جهانی که کشورشان ایران را تحریم نکرده بود، به این علت که مثلاً در بورس نیویورک بودند یا مثلاً به این علت که با بانک‌های اروپایی داد و ستد داشته‌اند، مجبور بودند در ایران فعالیت نکنند. مثلاً شرکت نفتی توتال قبل از این که اروپا به تحریم‌ها بپیوندد، رابطه‌اش را در زمینه سرمایه‌گذاری با ایران کم کرد. اگر اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها که بزرگ‌ترین مؤسسات بانکی و مالی دنیا را در اختیار دارند، بانک مرکزی را تحریم کنند همین اتفاق هم دوباره می‌افتد، حتی اگر این تحریم به شورای امنیت هم نرسد.
 
اگر جمهوری اسلامی بخواهد مثل دفعات گذشته تحریم‌ها را دور بزند، آیا در پیوند با تحریم بانک مرکزی هم می‌تواند این تحریم‌ها را دور بزند و از بانک‌های کشورهای دوست و متحدان سیاسی خودش در آسیا و در خاورمیانه استفاده کند؟
 
هرچه تحریم گسترده‌تر باشد، امکان تقلب یعنی دور زدن تحریم هم هست. این همیشه وجود دارد. این تئوری دزد و پاسبان همیشه وجود داشته است و از بین نمی‌رود. هیچ تحریمی نیست که بتواند به طور صددرصد انجام شود. البته ممکن است کسانی فکر کنند که به این ترتیب تحریم‌ها بی‌فایده است. خیر نیست! هزینه دور زدن این تحریم‌ها روز به روز بلکه ساعت به ساعت برای کشور ما گران‌تر تمام می‌شود.
 
همین الان هم اگرچه جمهوری اسلامی بعد از این چهار تحریم شورای امنیت، برخی از آن‌ها را دور می‌زند (که فرصت نیست توضیح دهم که به چه شکل)، اما هزینه‌های برایش چندبرابر می‌شود. یعنی مثلاً اگر بانکی در شرایط عادی، ۱۰ یورو از شما بگیرد برای این که داد و ستدی را انجام دهد، در شرایط تحریم‌ نمی‌کند و برای این که آن را انجام دهد، بسیار بیشتر پول می‌گیرد.
 
نکته دوم صدمه‌ای است که به اقتصاد ما می‌زند. این‌ها برای این که این تحریم را دور بزنند، باید یک داد و ستد را به چندین بخش تقسیم کنند. برای این که این کار انجام شود، یعنی مثلاً بخشی از درآمد نفت، وارد اقتصاد ما، وارد حساب ذخیره ارزی یا صندوق توسعه ملی ما شود، آن را باید تقسیم کنند به حساب‌های خیلی کوچک تا بتوانند. همانطور که گفتم، تنها بانک‌هایی حاضر به انجام این کار می‌شوند که نه بانک‌های دوست که بیشتر از آن که دوست باشند، بانک‌هایی هستند که حاضرند در ازای کارمزد بالاتر این کار را بکند. درواقع بانک‌های کوچک و بانک‌های محلی هستند. بانک محلی اما باید به اندازه توانش این کار را بکند. پس باید آن داد و ستد را بشکند تا این کار را انجام دهد. در نتیجه بازهم دستمزد و کارمزدی که می‌گیرد بسیار بالاتر می‌رود. پس در پاسخ به سئوال که آیا جمهوری اسلامی خواهد توانست بازهم این تحریم‌ها را دور بزند؟ باید بگویم بله تا ابدالدهر می‌تواند دور بزند، اما کماکان نمی‌شود کارهای بزرگ در کشور انجام داد. مثل تشکیل کنسرسیوم‌های مالی و جذب فن‌آوری‌ها برای راه انداختن و بازسازی نفت و گاز. دوم این که هزینه این دورزدن‌ها روز به روز و بلکه ساعت به ساعت برای کشور بیشتر می‌شود.
 
با توجه به اشاره‌ای که به نقش بانک مرکزی در مبادلات بانکی برای فروش نفت ایران داشتید،آیا این تحریم می‌تواند زمینه‌ساز تحریم نفتی جمهوری اسلامی هم باشد؟
 
امروز اگر این تحریم صورت بگیرد، از خودم سئوال می‌کنم دیگر چطور می‌توان درآمدهای ارزی فروش نفت را وارد کشور کرد؟ چون این کار عمدتاً به‌عهده بانک مرکزی جمهوری اسلامی بوده است. این در حقیقت قدم اول به طور غیرمستقیم برای تحریم‌ داد و ستدهای نفت و گاز ایران است. در حقیقت صدمه بسیار زیادی به فروش نفت و گاز از سوی ایران خواهد زد. یعنی ایران خواهد توانست بفروشد، مادامی که وارد تحریم نفتی نشود، اما درآمد حاصل از آن را چطور می‌تواند به حساب خود واریز کند، اگر بانک مرکزی تحریم شده باشد؟ در نتیجه این را من به نوعی تحریم غیر مستقیم فروش نفت و گاز از سوی ایران می‌بینم.