غلامعلی حداد عادل،رئیس سابق مجلس و یکی از چهرههای شاخص اصولگرا، در گفتوگویی با هفتهنامه “شما” نشریه ارگان رسمی جمعیت مؤتلفه اسلامی از تغییراتی در ترکیب کمیته وحدت اصولگرایان سخن گفته است.
از بنیامین صدر، روزنامهنگار در فرانسه پرسیدهام: این تغییرات چیست و به چه دلیل صورت میگیرد و کمیته وحدت اصولگرایان از چه افرادی تشکیل میشود؟
بنیامین صدر: بهطور کلی کمیته وحدت اصولگرایان ترکیبی است از دو کمیته هفت و هشتنفره که در فضای سیاسی و رسانهای به گروه “هفت بهعلاوهی هشت” معروف شدهاند. کمیته هفتنفره متشکل از نمایندگان جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است و اعضای کمیته سه نفره شامل آقایان عسگراولادی، حداد عادل و ولایتی میشود.
آقای حسینی بوشهری و آقای عباس کعبی ازسوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و آقایان سیدرضا تقوی و محمدحسن ابوترابیفرد نیز نمایندگان جامعه روحانیت مبارز در کمیته هفتنفره هستند. این ترکیب ترکیبی است که به طیف سنتی این کمیته که بیشتر به نظرات مهدوی کنی تمایل دارند معطوف میشود.
در کمیته هشتنفره سعی شده است که ترکیب متفاوتتری در شکلگیری آن لحاظ شود که از گروههای مختلف اصولگرایان این ترکیب تشکیل شده است: “جبهه پیروان خط امام و رهبری”، “ایثارگران و رهپویان” و “جبههی نیروهای انقلاب” که همان “رایحه خوش خدمت” بودند و پیش از این با جناح مربوط به آقای احمدینژاد و جریان حامیان وی در مقاطع تاریخی پیوند داشتند. هرکدام دو نماینده دارند و نکته مهم این است که آقای محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و آقای علی لاریجانی هرکدام یک نماینده در این کمیته دارند.
نکته اینجاست که در حال حاضر آقای حداد عادل موضوعی را بیان کردهاند؛ آنهم بعد از ماهها و شکلگیری این جریان. ظاهراً ایشان تمایلی نداشتند که از سوی آقای لاریجانی و آقای قالیباف نمایندهای درنظر گرفته شود، اما آقای مهدوی کنی چون اساس را بر شکلگیری جریان واحدی گذاشته بودند و میخواستند با محوریت خودشان البته هیچ اختلاف سلیقهای وجود نداشته باشد، ظاهرا تمایل داشتند که افرادی از طرف آقای قالیباف و آقای لاریجانی در کمیته هشت نفره حضور داشته باشند. در حال حاضر آقای حداد عادل در همین مصاحبهای که شما اشاره کردید، اعلام کردهاند که چندان تمایلی به این موضوع نداشتهاند.
دلیلشان هم این است که آقای قالیباف و آقای لاریجانی گویا با موضع بهنسبتا مستقلتری و با شروطی حاضر هستند در کنار آقایان قرار گیرند و لیست واحدی دهند. به دلیل این که اختلاف نظری که آقای لاریجانی و بهخصوص آقای قالیباف با این جریان دارد، سر مواضع مختلف سیاسیای است که بهخصوص در این دو سال اتخاذ شدهاند و چه از طرف ایشان و چه از طرف جریانهای سیاسی دیگر بارها مورد تأکید قرار گرفتهاند. به همین دلیل آقای حداد عادل چندان تمایلی نداشتند که این اتفاق بیافتد.
الان هم ایشان خبر دادهاند که قرار است یکنفر دیگر اضافه شود و این ترکیب تبدیل شود به “هشت بهعلاوهی نه”. نکته اینجاست که ایشان اسمی نبردهاند که چه کسی قرار است قطعاً اضافه شود، اما بر یک نکته تأکید داشتهاند: این که باید ترکیب بهگونهای تغییر کند که توازن قوا در این طیف از اصولگرایان که دنبال وحدت هستند حاصل شود. ایشان به صراحت گفتهاند باید کسی باشد که بیطرف باشد و بتواند توازن قوا را در شکلگیری این ترکیب حاصل کند.
“جبهه پایداری” که به حامیان آقای احمدینژاد مشهور هستند، با حضور نمایندگان آقایان قالیباف و لاریجانی در این ترکیب مخالفت کردهاند و موافق نبودهاند. این مخالفتها تا چه حدی است؟ آیا ممکن است شیرازه وحدت اصولگرایان ازهم بپاشد؟
بله. در کل همانطور که در بخش اول گفتم، حضور نمایندگانی از طرف آقایان قالیباف و لاریجانی چندان به مذاق برخی از اعضای این ترکیب خوشایند نیامده است. حتی نمایندگان آنها و”جبهه پایداری” به صراحت اعلام کردهاند که فهرست مستقلی میدهند. هفته گذشته هم ما در خبرها داشتیم که چه از طرف ترکیب وحدت اصولگرایان و چه از طرف “جبهه پایداری” اعلام شده که قرار است لیست مستقلی داده شود.
دلیل آن نیز به همین موضوع برمیگردد. به ظاهر با وجود این که آقای مهدوی کنی پذیرفتهاند که افرادی از طرف “جبهه پایداری” حضور داشته باشند، میتوان گفت تقریباً این موضوع حل شد. البته با این تأکید از طرف آقای مهدوی کنی که در مواضع این افراد حتماً باید نسبت به جریان موسوم به “جریان انحرافی”، که جریانی است مطرح شده در چندماه اخیر در فضای سیاسی، مرزبندی حاصل شود و ظاهراً این اتفاق تا حدودی افتاده است.
نکته اما این بود که از آن طرف “جبهه پایداری”، همانطور که شما اشاره کردید، بههیچ عنوان حاضر نیست با نمایندگان آقای لاریجانی و بهخصوص آقای قالیباف سر یک میز بنشیند. ظاهراً دلیل اصلی این موضوع هم این است که “جبهه پایداری” اصرار دارد که مواضع آقای قالیباف بهخصوص و همینطور آقای علی لاریجانی کمی در خصوص برخورد با آنچه آنها معتقد هستند و از آن بهعنوان “فتنه” یاد میکنند، در جریان و وقایع پس از انتخابات، موضعی نبوده که مورد قبول باشد. دلیل آن نیز مشخص است. چون هم آقای لاریجانی و هم آقای قالیباف سعی کردند در این فضا یک حالت بیطرفانهتری را نسبت به این ماجرا داشته باشند و از تندرویهای بیش از حدی که “جبهه پایداری” به آن تمایل دارد تا حدودی پرهیز کنند. ما میبینیم طیفی که این جبهه پایداری را نیز تشکیل میدهند از تندروترین افراد هستند. به همین دلیل ظاهراً حاضر نشدند از این موضوع نیز کوتاه بیایند، ولو به قیمت حضور خودشان در این کمیته.
یک دلیل دیگر نیز این است، البته این نظر و تحلیل شخصی من است که جبهه پایداری برای خود قدرتی را متصور است که میتواند با چراغ خاموش بیاید و در انتخابات مجلس به موفقیت برسد. همانطور که آقای احمدینژاد و جریان حامی ایشان در سالهای گذشته توانستند موفق شوند. از آن طرف هم اصولگرایان و قاطبه اصولگرایان و چهرههای استخوان خردکرده این جریان، هم از این موضوع نگرانند و هم درصدد مهار این موضوع برآمدهاند که ما مشخصاً داریم میبینیم شخص آقای کنی سعی دارد فضا را به سمت خود و به سمت خط فکریای که فکر میکند صحیح است هدایت کند. از آن طرف چهرههایی مثل آقایان باهنر، حداد عادل و برخی چهرههای دیگر نیز سعی دارند که خط و مرز خودشان را مشخص کنند.
“جبهه پایداری” اما همچنان امیدوار است که با یک ترکیب جوانتر که شاید برای عامه مردم کمی ناشناختهتر هستند و با آن شعارهای عوامفریبانهای که مد است در جامعه ما و در فضای سیاسی ما، بتواند بر موج انتخابات سوار شود و در غیاب اصلاحطلبان بر حریف و رقیب سنتی اصولگرای خود پیروز شود.
به حضور اصلاحطلبان در انتخابات اشاره کردید. آقای حداد عادل نیز گفته که مطمئن است اصلاحطلبان در انتخابات حضور خواهند داشت و خواستار اتحاد درونی اصولگراها در برابر اصلاحطلبان شده است. رویدادهای دو سال اخیر، اظهارات آقایان محمدرضا و سیدمحمد خاتمی در دیدار با آقای عبدالله نوری و … همه بر عدم حضور اصلاحطلبان حکایت دارد. حال نکته طرح شده از سوی آقای حداد عادل را چگونه ارزیابی میکنید؟
جناح اصولگرا اساساً، چه تندرو و چه کندرو و چه محافظهکارتر این جریان، همواره هم نگرانند و هم میخواهند تنور انتخابات را با این حرف که اصلاحطلبان در انتخابات حضور پیدا میکنند گرم کنند. اینجا لازم است بهخصوص مردم عزیز کشورمان یک موضوع را در نظر گیرند و آن این که اصلاحطلبی به اسم یک جریان تعلق نمیگیرد. اصلاحطلبی در ریشهای نهفته است که ما داریم میبینیم امروز آقایان سیدمحمد خاتمی و محمدرضا خاتمی و پیشتر از آن، شخص مهندس موسوی و آقایان کروبی و تاجزاده و عبدالله نوری و برخی دیگر از چهرههای شاخص جریان اصلاحات بر آن تأکید کردهاند.
بنابراین این حرف آقای حداد عادل را من شخصاً بیشتر اینطور تصور میکنم که ایشان منظورشان از اصلاحطلبان عدهای است که تنها میخواهند با تابلوی اصلاحطلبی و بدون اعتقاد به این راه و منش در انتخابات حضور داشته باشند. این عده بسیار قلیلاند و احتمال شکستشان هم بسیار قوی است. به این دلیل که فاقد آن تشکل و انسجام لازم هستند و اختلاف نظر جدی نیز میانشان وجود دارد. برخی از آنها نمایندگان فعلی مجلس هستند و برخی دیگرهم به این گروه تعلق دارند.
بنابراین من فکر میکنم که اصلاحطلبان بههیچ عنوان به صورت یک لیست مشخص تأییدشده از طرف چهرههای شاخصشان در شرایط فعلی در انتخابات حضور پیدا نمیکنند. زیرا این حضور هیچ ثمری برای آنها نخواهد داشت. به این دلیل که وقتی تریبونی ندارند و نمیتوانند عرض اندامی در فضای سیاسی داشته باشند ، بنابراین حضورشان به عنوان نامزد انتخابات مجلس نیز چندان نمیتواند موفق باشد. این را خودشان هم دریافتهاند و شما میبینید که در مواضع اخیر آقای خاتمی هم این موضوع کاملاً مشخص است.
بنابراین حرف آقای حداد عادل بیشتر برای ایجاد حالت جنگ روانی است و بیشتر هم معطوف به آن تعداد افرادی است که شاید از چهرههای متمایل به اصلاحطلبان در سالهای پیش بودهاند. آنها با توجه به وقایع دوسال اخیر و مرزبندیهایی که اتفاق افتاد، کاملاً از این فضای واقعی اصلاحطلبی فاصله گرفتهاند و دلخوش کردهاند به یک عنوانی که پیش از این داشتند و یدک میکشیدند و فکر میکنند میتوانند با این عنوان پیروز شوند. غافل از این که رقابت بین دو گروه اصلی بین اصولگرایان است؛ اصولگرایان جوانتر تندرو و اصولگرایان سنتی.
با سلام. ما که هیچ جیز نفهمیدیم !! لطفان اگر کسی چیزی فهمیده؟! به ان بغل دستی هم بگوید ! وانهم به ان یکی والی اخر !! تا ما که ته مجلس نشسته ایم شاید شیر شویم !! خدا عاقبت شما را به خیر کند.
کاربر نادر / 09 October 2011