مشاور وزير آموزش و پرورش ايران گفت آموزش فرهنگيان سراسر کشور از سوی روحانيان در دستور کار قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری کار ايران (ايلنا)، محمد بنيادی، مشاور وزير آموزش و پرورش ايران اعلام کرد که بهرهگيری از روحانيان در آموزش و پرورش در حال افزايش است.
بنيادی گفت: “براساس تفاهمنامهای که بين وزارت آموزش و پرورش و حوزه علميه منعقد شد روحانيان در آموزش فرهنگيان، دانشآموزان و والدين آنها مشارکت حداکثری خواهند داشت.”
به گفته مشاور وزير آموزش و پرورش، “يک ميليون معلم ،۱۲ تا ۱۳ ميليون دانشآموز و ۲۵ ميليون از والدين آنها زير پوشش آموزش روحانيان قرار خواهند گرفت.”
وی با اشاره به اينکه جنبههايی از اين آموزشها از مدتها پيش در آموزش و پرورش توسط روحانيان آغاز شده است، بر افزايش نقش روحانيان در مدارس تأکيد کرد و گفت که کميته همکاری حوزه علميه و آموزش و پرورش شش جلسه ماهانه در اين رابطه برگزار کرده است.
محمد بنيادی، مشاور وزير آموزش و پرورش: يک ميليون معلم ،۱۲ تا ۱۳ ميليون دانشآموز و ۲۵ ميليون از والدين آنها زير پوشش آموزش روحانيان قرار خواهند گرفت
محمد بنيادی گفت: “شيوهنامه جامع ولايی که بهمنظور برگزاری مراسم ملی و مذهبی همچون ولادت و شهادت ائمه، دهه فجر، دهه کرامت و… تهيه شده است از بروندادهای اين جلسات است.”
کميته همکاری آموزش و پرورش و حوزههای علميه فعاليت خود را از سال ۱۳۸۵ آغاز نمود و “بهرهمندی از توانمندیهای مراکز و مؤسسات حوزوی سراسر کشور در راستای تأمين نيازهای آموزش و پرورش” را يکی از اهداف خود اعلام کرد. طرح استقرار روحانيان در مدارس در اين ستاد به تصويب رسيده است.
آذرماه سال گذشته حميدرضا حاجی بابايی، وزير آموزش و پرورش ايران در دهمين نشست اين کميته گفته بود: “با قرار گرفتن روحانيت معزز در مرکزيت امور و پمپاژ هدايت توسط آنان تمام ارکان آموزش و پرورش نيز تحت تأثير قرار خواهد گرفت.”
حاجیبابايی همان زمان اعلام کرد آموزش و پرورش براساس مطالبات آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ايران، در آستانه “يک تحول بزرگ” است.
وی افزود که اين تحول بزرگ “در سند ملی تدوين شده توسط اساتيد حوزه و دانشگاه، پيشبينی شده است.”
وزير آموزش و پرورش به راهاندازی ۱۰ هزار مدرسه قرآنی در کشور اشاره کرد و گفت: “هدف، تأسيس ۵۰ هزار مدرسه قرآنی و پايگاه فرهنگی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی است.”
حاجیبابايی مدرسه را “تنها مکان مورد نظر دشمن برای طراحی جنگ نرم” دانست.
در شهريورماه سال گذشته نيز حميدرضا حاجیبابايی، گفته بود: “ما از حضور روحانيان محل در مدارس استقبال میکنيم چرا که معتقديم مدارس در نوبت دوم بايد محلی برای اجرای فعاليتهای قرآنی، فرهنگی و ورزشی باشد.
حاجیبابايی افزوده بود: “روحانيان میتوانند برای معلمان کلاسهای ايدئولوژيک برگزار و در مشاوره و راهنمايی دانشآموزان نيز نقشآفرينی کنند.”
پس از رويدادهای دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری در ايران، مسئولان جمهوری اسلامی، از جمله آيتالله علی خامنهای، رهبر حکومت، مراکز آموزشی را جزو مکانهايی دانستند که در آن “تفکرات غربی” و “مخالف با اسلام” رشد میکنند.
به همين خاطر تلاش آنان در جهت ايجاد تغييرات بنيادی در دانشگاهها، مدارس و مراکز آموزشی است تا از اين طريق به مقابله با “توطئههای دشمنان انقلاب” و “جنگ نرم” آنها بپردازند.
تغييرات در رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها، طرح جداسازی دانشجويان دختر و پسر، برکناری و بازنشسته کردن استادان دانشگاه و تغيير هيأتهای علمی دانشگاهها، از جمله برنامههای کنونی جمهوری اسلامی در اين زمينه است.
در مدارس ايران نيز همين روند ادامه دارد. تغيير کتابهای درسی دانشآموزان امسال در جهت مبارزه با “جنگ نرم”، جدا کردن دختران و پسران در کلاسهای پيشدبستانی و اجرای طرح “محرمسازی مدارس دخترانه” از جمله اين اقدامات بهشمار میروند.
خدا به داد مردم ایران بخصوص بجه های زبان بسته برسد. باید اتتظار داشت که میزان تجاوز های جنسی به بچه ها افزایش چشمگیری پیدا کند و بچه بازی به صورت روزمره و گسترده در مدارس ایران شیوع پیدا کند.
کاربر مهمان / 30 September 2011
بسیار جالب بود. برای مردم ایران متاسفم که عده ای روانپریش به نام اخوند سرمایه های ملی شان را برای به کرسی نشاندن افکار مالیخولیایی خود این چنین به هدر میدهند. هزینه این تغییرات برای “محرم سازی مدارس دخترانه” اوردن اخوند به مدارس و غیره از تراوشات ذهن بیمار عده ای به اصطلاح “روحانی” است که انسان را به شکل و جایگزین آلت تناسلی می بیند. انگار که این اقایان یک عینکی بر چشم گذاشته اند که همه را به شکل … و … می بینند.
اما میتوان این حرکت ملایان را به عنوان اخرین اقدام مذبوحانه انان برای نگهداری قدرت و سیطره و استیلا بر افکار عمومی دانست؟ به درستی چنین است. با ادامه شورش های مردمی در خاور میانه بر علیه سنت مداری و فروریختن یایه های استبداد و خرافه گرایی در یک یک کشورهای اسلامی میتوان گفت که سردمداران حکومت اسلامی در ایران به این نتیجه رسیده اند که حنایشان دیگر رنگی ندارد و به زودی بایستی به دیار تبعید و غربت ناخواسته بروند. اما با فروریختن پایه های حکومت در لیبی و تزلزل ان در سوریه ایا جایی برای فرار این اقایان روی کره زمین وجو دارد؟
این حرکات و تصمیمهای سلطه گرایانه مسلما افکار مردم را بیشتر از پیش نسبت به اخوند مشکوک میکند و انها را در نهایت بی اعتبار و احترام میکند. هرچه بیشتر خودرا به مردم تحمیل کنند مسلما نتیجه ان تنفر و انزجار بیشتر مردم نسبت به ان هاست و سرانجام کاسه صبر مردم پر خواهد شد.
کاربر مهمان / 30 September 2011
به نظرم بهتر است اون موقع از فرستادن دخترکان 4 ساله مان به مدارس خودداری کنیم چون طبق شرع انور و مقدس و سنت الهی در این سال میشود آنها را صیغه نمود و در 9 سالگی با آنها عمل جماع را انجام داد
کاربر مهمان / 01 October 2011