ایرج ادیب‌زاده – پیش‌‌نمایش “این یک فیلم نیست”، ساخته‌ مشترک مجتبی میرطهماسب و جعفر پناهی دوشنبه شب ۱۹ سپتامبر در سینماتک فرانسه با استقبال تماشاگران رسانه‌های این کشور روبه‌رو شد.

«این یک فیلم نیست»، فیلمی‌ست مستند از یک روز زندگی جعفر پناهی که حکومت تهران او را به شش زندان، ۲۰ سال ممنوع بودن از کار و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از ایران محکوم کرده و همچنان در انتظار دادگاه تجدید نظر به‌سر می‌برد.

در شب نمایش ویژه‌ “این یک فیلم نیست”، گوستاو گاوراس، سینماگر یونانی‌تبار فرانسوی، رئیس سینماتک فرانسه، با اشاره به وضعیت کنونی ایران گفت “در این دو سالی که گذشت، ما به طور مرتب با خبرهای بد و تلخ درباره‌ سینماگران و هنرمندان ایرانی روبرو بوده‌ایم و متأسفانه در این مدت وضعیت آنان روز بروز بد‌تر هم شده.”

سازنده‌ فیلم تکان‌دهنده‌ “Z” گفت “مجتبی میرطهماسب، کارگردانی که با همکاری جعفر پناهی «این یک فیلم نیست» را ساخته است، قرار بود امشب در نمایش سینماتک فرانسه شرکت کند، اما او را در فرودگاه تهران بازداشت کرده‌اند.”
 

گوستاو گاوراس گفت: “ما وظیفه داریم از سینماگران ایران حمایت کنیم”.
 

در این مراسم خانواده‌ مجتبی میرطهماسب و نیز محمد رسول‌اف کارگردان فیلم «به امید دیدار» که اکنون روی پرده‌ سینماهای فرانسه است، نیز حضور داشتند و مورد تشویق حاضران قرار گرفتند. یسنا میرطهماسب پسر ۱۴ ساله مجتبا میرطهماسب، کارگردان شناخته‌شده که پدرش بازداشت شده و همراه با پنج سینماگر دیگر به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده‌اند، به نمایندگی از طرف پدر روی صحنه رفت. او گفت: “نمی‌دانم بند ۲۰۹ در کجاست. فقط گفته‌اند پدر من در آنجاست». 
 

یسنا میرطهماسب پسر ۱۴ ساله مجتبا میرطهماسب که پدرش بازداشت شده:برای مبارزه با تاریکی شمشیر نمی‌کشم، بلکه چراغ روشن می‌کنم.

یسنا میرطهماسب گفت پدرش همیشه به او جمله‌ای را گفته که برای مبارزه با تاریکی شمشیر نمی‌کشم، بلکه چراغ روشن می‌کنم. 
 

گروهی از سینماگران فرانسه، دو نفر از سفرای پیشین فرانسه در تهران و نمایندگان رسانه‌های فرانسه و بیش از ۲۰۰ تماشاگر فرانسوی و ایرانی به شب پیش‌نمایش “این یک فیلم نیست” در سینماتک فرانسه، دعوت‌ شده بودند و در این برنامه حضور داشتند.
 

“این یک فیلم نیست” از روز ۲۸ ستپامبر (ششم مهر ماه) در ۵۰ سینمای فرانسه به نمایش گذاشته می‌شود. این فیلم امسال در جشنواره‌ کن در بخش رسمی نشان داده شد و به ۵۰ جشنواره‌ سینمایی دیگر در سراسر جهان نیز دعوت شده است.
 

روزنامه‌ لوموند درباره‌ “این یک فیلم نیست” نوشت: “این یک کارگردانی از خود از سوی یک روشنفکر است؛ همراه با طنز و شوخ‌طبعی‌ سینماگری که در انزوایی مثال‌زدنی به‌سر می‌برد.”
 

“فرانس کولتور”، رادیو فرهنگی فرانسه نیز گفت: “این فیلم نیست” کاری است در راه مقاومت و پیروزی. “این فیلم نیست” یک روز از زندگی جعفر پناهی، به عنوان یک هنرمند خلاق را تصویر می‌کند که حتی در شرایط بلاتکلیفی و زندانی بودن در خانه‌اش جوشش هنری خود را نشان می‌دهد.

او با تلفنی با خانم غیرت، وکیلش صحبت می‌کند و می‌خواهد بداند که آیا خبر تازه‌ای درباره پرونده او در دادگاه هست یا نه. اما در میان گفته‌های وکیلش ذره‌ای از امید نیست. داستان مسائل قوه قضاییه، دادگستری و عدالت در رژیمی که در ایران حکومت می‌کند، به‌خوبی از ورای این گفت‌وگو بیان می‌‌شود.
جعفر پناهی در آرزوی فیلمسازی‌ است. فیلمنامه‌ای را که به او اجازه‌ی ساختنش را نداده‌اند در دست دارد. با اشتیاق داستان فیلم را تعریف می‌کند و حتی از مکان‌های فیلمبرداری نیز فیلم گرفته است. داستان یک زن، دانشجوی فوق‌‌لیسانس هنر که برای گذران زندگی کارگری می‌کند.
 

صحنه‌هایی از فیلم‌های گذشته جعفر پناهی هم در خلال “این یک فیلم نیست” نشان داده می‌شود. “این یک فیلم نیست” در حقیقت تصویری‌ست از جامعه‌ امروز ایران. فیلم به ظاهر مضمونی سیاسی دارد. اما هیچ‌گونه شعاری در آن دیده نمی‌شود. می‌توان گفت یک فیلم کلاسیک و رئالیسم ناب است.
در این فیلم یک جانور عجیب به نام «ایگی» یا «ایگوآنای دو متری» نیز هست. زمانی که ۲۰ سانتی‌متری بوده سلماز دختر، جعفر او را به خانه آورده و حالا جزو خانواده‌ پناهی شده است. صدایی از این جانور بیرون نمی‌آید، اما پرکننده‌ لحظات تنهایی جعفر پناهی‌ است. این حیوان به همه جا سر می‌کشد، به روزنامه‌ها، کتاب‌ها، به همه جا چنگ می‌اندازد، حتی به جان جعفر پناهی که ظاهراً با او اُنس گرفته است.
 

“این یک فیلم نیست” ساخته‌ جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب این درس را نیز می‌دهد: فیلم ساختن آخرین راه‌حل یک فیلمساز در شرایط امروزی ایران است، و پیشنهاد به سینماگرانی که در حال حاضر با محدودیت‌های فراوان و حتی بازداشت و زندان روبرو هستند: “هیچ محدودیتی از بیرون برای سینما قابل تحمل نیست. اگر کسی حرفی برای گفتن دارد، می‌تواند بزند و به مخاطبش برساند.”
در پایان پیش‌نمایش “این یک فیلم نیست” در سینما‌تک فرانسه، از عباس بختیاری سینماگر و مدیر مرکز فرهنگی پویا در پاریس، نظرش را درباره‌ این شب می‌پرسم:

عباس بختیاری – بسیار خوشحالم. به خاطر اینکه “این یک فیلم نیست” نخستین فیلمی‌ست که در تاریخ سینمای ایران مراسم افتتاحیه‌اش در سینماتک پاریس برگزار می‌شود. این امر نشان‌دهنده نقش پررنگی‌ست که امروز سینمای ایران در عرصه‌ جهان دارد. “این یک فیلم نیست” ساخته‌ مشترک مجتبی میرطهماسب و جعفر پناهی برای نمایش در بخش رسمی جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۱ انتخاب شد. طبیعتاً امشب کسانی که حضور داشتند، نقش برجسته‌ای در مطرح کردن این فیلم در جامعه‌ فرانسه داشته‌اند، ازجمله آقای تری فره مو (Thierry Frémaux ) که دبیر جشنواره جهانی فستیوال کن است و همین‌طور کوستاو گاوراس که رئیس سینماتک فرانسه است و چهره‌ شناخته‌شده‌ای است برای جامعه ایرانی و برای جامعه‌ی هنرمندان ایرانی. همین‌طور آقای الیویه پوآور دارور (olivier poivre d arvor ) که رئیس رادیو فرانس کولتور، رادیوی فرهنگی فرانسه است. بسیاری از شخصیت‌ها امشب حضور داشتند.
 

به نظرم از این جهت شب خوبی می‌تواند باشد برای سینمای ایران. برای نخستین‌بار دیدم توازنی وجود دارد بین میزان تماشاگران ایرانی و غیر ایرانی. شاید بتوانم بگویم که ۵۰ درصد جمعیت را ایرانی‌ها تشکیل می‌دادند و ۵۰ درصد دیگر را فرانسوی‌ها، با حضور خانواده‌های سینماگران.
 

همچنین آقای محمد رسول‌اف کارگردان فیلم «به امید دیدار» هم که برای افتتاحیه فیلمش در پاریس حضور داشت، در این مراسم شرکت کرد و خود شما هم شاهد بودید که دقایقی مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت که این موضوع نشان می‌دهد تماشاگران اخبار مربوط به حوادث جامعه‌ سینمای ایران را دنبال می‌کنند و برای همین هم محمد رسول‌اف را شناختند و می‌دانستند چه ایستادگی و مقاومتی داشته و از سینمای مستقل ایران همواره دفاع کرده است. برای من لحظه‌ بسیار لذت‌بخشی بود که بی‌وقفه چند دقیقه جمعیت دست زد و آقای رسول‌‌اف از روی صندلی‌اش بلند شد و تشکر کرد.

و البته جای جعفر پناهی و آقای میرطهماسب خالی بود.

بی‌شک برای من آن لحظه که فرزند آقای میرطهماسب صحبت کرد، لحظه‌ تلخی بود و بغض کردم. قرار بود مجتبی میرطهماسب امشب در مراسم افتتاحیه فیلم‌اش شرکت داشته باشد. البته آقای پناهی قطعاً نمی‌توانست به پاریس بیاید، چون از مسئله‌ی عدم خروجشان مطلع هستید و فرزندشان به‌جای ایشان آمده بودند و همین‌طور خانواده‌ها.

شما از ساخت شدن این فیلم اصلاً خبری داشتید؟

نخیر. من با دفتر جشنواره کن در ارتباط هستم. وقتی که دفتر کن اعلام کرد که این فیلم به دستش رسیده، مطلع شدم که این فیلم را برای بخش رسمی انتخاب کرده‌اند که البته اتفاق بزرگ و فرخنده‌ای بود برای سینمای ایران که علی‌رغم تلاش فراوانی که دست‌اندرکاران حکومتی کرده‌اند، سرکوبی که راه انداخته‌اند، فشار بیش از حدی که بر سینماگران ما طی این دو سال گذشته اعمال کرده‌اند ، باز دیدیم که از لا‌بلای این خفقان دو چراغ دوباره در یک صحنه‌ جهانی روشن شد به نام سه کارگردان برجسته‌ سینمای ایران که آقایان رسول‌اف، پناهی و میرطهماسب هستند. 

[جعفر پناهی در پیش‌پرده ” این یک فیلم نیست”]
 

حدود ۳۰درصد فیلم را گرفته بودیم که یک‌دفعه ریختند خانه‌ ما و این‌ها را بردند و آن مسائل به‌وجود آمد.
چون فقط آنجا گفتند ۲۰ سال ممنوعیت از ساختن هر نوع فیلم، نگفتند بازیگری و خواندن فیلمنامه مجاز نیست.
تصور کنید که این فرش خانه‌ آن دختر است. پیرزن وارد می‌شود. از این پله‌ها، پشت به بیرون اینجاست. صدای تلفن می‌آید: “با آنکه ناراحت است”… اگر آدم می‌خواست فیلمنامه تعریف کند، فیلم نمی‌ساخت که.
توی آن لوکیشنی که حالا من چهار تا خط کشیدم، چی را می‌توانم…
این را که نمی‌شود ساخت. حداقل نگفتند که بازیگری و خواندن فیلمنامه مجاز نیست.

عکس‌ها: ایرج ادیب‌زاده

در همین زمینه:

::دوربین ها باید روشن بمانند، فرشین کاظمی نیا، رادیو زمانه::
 

 نماهایی از این یک فیلم نیست، ساخته مشترک جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب