چندی پیش گورستان «خالدنبی» استان گلستان آتش گرفت و بار دیگر موضوع نابود شدن گورستان‌های تاریخی در ایران را داغ کرد. زمان زیادی نگذشت که دوباره خبر قدیمی اوضاع نابسامان گورستان شیرهای سنگی ایذه در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت. پیش از این هم شکستن سنگ‌ قبر شاعران در گورستان‌هایشان چند بار مطرح شده بود. به راستی چطور گورستان‌های سرزمینی که مردمانش به مرده‌پرستی معروف هستند، وضعی چنین نابسامان پیدا می‌کند؟ در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا از گورستان‌هایشان به عنوان پتانسیل گردشگری استفاده می‌کنند.

خالد نبی

انواع سنگ قبرها در گورستان خالد نبی

نام گورستان‌های «هایگیت» در لندن، «استودان سدلک» در چک، «پرلاشز» در پاریس را همه شنیده‌ایم. بسیاری از کشورهای دنیا از گورستان‌هایشان به عنوان جاذبه گردشگری استفاده می‌کنند. این گورستان‌ها به بهترین شکل نگهداری می‌شوند در همان حال در ایران بسیاری از گورستان‌های تاریخی وضعیت نابسامانی دارند. گورستان‌هایی که هر کدام گنجینه‌ای ارزشمند به شمار می‌روند و می‌توانند دستمایه تورهای پرطرفداری در سراسر جهان شوند.

گورستان «خالدنبی» در استان گلستان یکی از این گورستان‌هاست که چند ماه پیش در آتش سوخت و نزدیک به ۳هزار متر از مساحت پوشیده شده از ماهور آن از بین رفت. مسئولان میراث‌فرهنگی گلستان هم مسئولیت را به گردن گردشگران انداختند و تا امروز خبری در مورد ساماندهی این گورستان و احداث موزه در آن مطرح نیست.

هر چند این گورستان در فهرست آثار ملی ایران جای گرفته و دارای قدمتی ۱۰۰ ساله است، نه تنها وضعیت نابسامانی دارد بلکه تا امروز پژوهش دقیقی در مورد قدمت و تاریخ آن تهیه نشده. اطلاعات موجود درباره این گورستان دارای تناقض‌های بسیار است با این حال بد نیست بدانیم محوطه تاریخی خالد نبی با فرم بیضی شکل و کشیدگی در جهت شمالی- جنوبی به مساحت ۱۲ هکتار در استان گلستان، شهرستان کلاله، دهستان تمران و روستای گچی سو واقع شده و بر اساس شواهد اولیه باستان شناختی این محوطه مربوط به قرون اول و میانی دوره اسلامی بوده و یکی از آثار شاخص استان و ایران محسوب می‌شود. آنچه این گورستان را جالب می‌کند، سنگ‌ قبرهای عجیب آن است که شکل آلت تناسلی است.

البته گورستان خالد نبی تنها به یک محوطه تاریخی با ۶۰۰ سنگ مزار نیست بلکه در این محل سه زیارتگاه و بقعه وجود دارد، که هر یک در گوشه‌ای از کوه آرام گرفته‌اند. زیارتگاه خالد نبی بصورت بنایی مسقف با پلان چهار ضلعی و تعدادی پنجره و در ورودی با طاق هلالی یکی از مکان‌های ارزشمند این محوطه تاریخی است که خوشبختانه از این آتش‌سوزی جان سالم به در برده است.

شیرهای سنگی ایذه

شیرهای سنگی ایذه

سالیان طولانی است که دوستداران میراث‌فرهنگی در مورد وضعیت بد، گورستان شیرهای سنگی ایذه هشدار می‌دهند. شیرهای سنگی تاریخی در قبرستان‌های قدیمی ایذه همچنان در میان غفلت و بی‌توجهی مسئولان می‌شکنند، به سرقت می‌روند و نابود می‌شوند. لزوم حفاظت از این گورستان بارها تاکید شده اما متاسفانه تاکنون مسئولان هیچ اقدام جدی در این زمینه انجام نشده‌اند و تا امروز حتی رنگ و بوی مطالبه عمومی هم به خود نگرفته است. حدود ۲۰۰ شیر سنگی در سه کیلومتری شرق ایذه وجود دارد، در کنار مقبره‌ای موسوم به قبرستان شهسوار که در محوطه‌ای سرسبز و چشم‌نواز. شیرهایی که نماد شمشیر بر آنها حک و آیات قرآنی نیز روی قبرها نگاشته شده است. شیر به‌عنوان نماد قدرت در میان بسیاری از جوامع بشری به ‌صورت‌های مختلف وجود دارد و شیرهای سنگی نمونه‌ای از این نماد در میان بخشی از فرهنگ استان و کشورمان است.

این گورستان با شیرهای سنگی‌اش نمادی از فرهنگ مردم ایذه است اما تا امروز اقدامی برای معرفی و جذب گردشگری برای این شهری که جاذبه‌های طبیعی چشم‌نوازی هم دارد، انجام نشده.

گورستان شهر یری

گورستان شهر یری

گورستانی عجیب در شمال غرب ایران است که اگر در یکی از کشورهای اروپایی بود، حتما خیلی‌ها از ایران برای دیدن راهی تورهای گردشگری می‌شدند اما نه تنها در میان مردم ایران ناشناخته است بلکه دارای شرایط بسیار نامناسبی است. شهریری یک محوطه باستانی در شهرستان مشگین شهر از شهرهای استان اردبیل ایران است. منطقه باستانی معروف به شهریری، در ۶۵ کیلومتری اردبیل و ۳۱ کیلومتری شرق مشگین شهر در کنار رود قره سو قرار دارد. وسعت این منطقه تاریخی ۴۰۰ هکتار است و از سه قسمت دژ نظامی، معبد و قوشا تپه تشکیل می‌شود. قدمت قلعه و معبد به۱۴۵۰ سال پیش از میلاد و قوشا تپه به ۷ هزار سال پیش از میلاد می‌رسد.

این محوطه ۲۸۰ سنگ‌ افراشت باستانی دارد که دیرینگی آن‌ها بیش از ۸ هزار سال پیش میلاد برآورد می‌شود و قدمت این مناطق به دوران اواخر مفرغ و دوره نوسنگی و مس سنگی و نیز اوایل آهن مربوط است. سنگ‌افراشت‌ها با ارتفاع متفاوت ۷۰تا ۳۶۰سانتی‌متری که اکثراً منقوش به اشکال انسان هستند. طرح‌های انسان حک شده روی سنگ‌ها به شکل افرادی دست به سینه و معمولاً بدون دهان است و تنها یک مجسمه حکاکی شده زن یافت شده که دارای دهان می‌باشد و تاکنون فقط هفت قطعه این نوع سنگ‌افراشت‌ها در منطقه حکاری کردستان ترکیه و یک قطعه هم در قپوزستان آذربایجان یافت شده‌است.

این منطقه در چهار هزار هکتار برای اولین بار در سال ۱۹۴۷ توسط چارلز برنی باستان‌شناس مورد کاوش قرار گرفت و به‌عنوان «قلعه ارجق» از سوی وی معرفی شد. در فصل‌های بعدی کاوش در سال‌های ۸۲ تا ۸۴ چهار منطقه در شهر یری شناسایی شد و رموزی که گمان می‌شد برنی در شناخت آن موفق عمل کرده است با مطالعات بیشتر به یافته‌های جدیدی رسید تا اعلام نظر در خصوص این منطقه را بااحتیاط بیشتر همراه سازد.

چهار بخشی که در منطقه شهر یری کاوش شده است شامل محدوده قلعه، گورستان عصر آهن، معبد و محوطه قوشا تپه است که هر یک باوجود دست‌کاری متعدد افراد سودجو و بی‌توجهی در حفاظت دقیق و اصولی از این منطقه همچنان اسرار مگویی دارد که آدمی را در مقابل، تلاش جان‌فرسا برای ساخت چنین مواریثی و عقل و استدلال گذشتگان و اولین انسان‌هایی که در این بخش از کره خاکی زیسته‌اند، متحیر می‌سازد.

بخشی از محوطه شهر یری شامل دیوار دفاعی و قلعه است که این دیوار توسط چارلز برنی به ثبت رسید و با این‌ وجود رموز معماری آن موجب شد در سال ۸۲ بار دیگر کاوش‌های دقیق‌تری در خصوص آن انجام شود. دیوار دفاعی قلعه که از چیدن سنگ‌های درشت حاصل‌ شده است به گفته باستان‌شناس علیرضا هژبری نوبری ساختار سیلکونی داشته و بدون استفاده از ملاط با روی هم آوردن سنگ‌ها به شکل اصولی احداث‌ شده است.

شکستن سنگ قبر شاعران

علاوه بر بیش از ۲۰ گورستان تاریخی عجیب موجود در ایران که هیچ کدام وضعیت مناسبی ندارند، گورستان‌های معاصرتری که مربوط به اقلیت‌های مذهبی هستن هم شرایط مناسبی ندارند. حتی گورستان‌های مهم تاریخ معاصر همچون ابن‌بابویه و امامزاده عبدالله در شهرری، ظهیرالدوله در شمال تهران درگیر آشفتگی‌های بسیار هستند. به جز این شرایط نابسامان مسلط بر گورستان‌های کهن، سال‌هاست که عده‌ای سنگ‌ قبر شاعرانی چون شاملو را می‌شکنند. چندی پیش برادرزاده محمدعلی سپانلو، شاعر، پژوهشگر و مترجم مشهور، در یادداشتی خبر از شکسته شدن سنگ قبر شاعر تهران در بهشت زهرا داد. بسیاری این برخورد با قبر شاعران را نوعی آسیب اجتماعی قلمداد کردند که در جامعه ایجاد شده است.

به نظر می‌رسد که نه تنها از دیدگاه دوستداران میراث‌فرهنگی به پدیده بی‌توجهی به گورستان‌های تاریخی باید پرداخت، بلکه باید پرسید که چرا سلوک ایرانی در احترام به مردگان نیز زیر سوال رفته؟

از همین نویسنده: