محمود عباس، رئيس تشکلات خودگردان فلسطين گفته هفته آينده درخواست تشکیل کشور مستقل فلسطين را در سازمان ملل مطرح میکند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، عباس روز جمعه ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۱ (۲۵ شهريور ۱۳۹۰) گفت: «هنگامی که سخنرانی من در مجمع عمومی سازمان ملل به پايان رسيد، درخواست تشکيل کشور فلسطين را به بان کی مون، دبير کل سازمان ملل تحويل میدهم.»
عباس گفته از شورای امنيت سازمان ملل میخواهد تا کشور فلسطين را در حدود مرزهای سال ۱۹۶۷ ميلادی به مرکزيت بيت المقدس شرقی به رسميت بشناسند.
منظور از مرزهای ۱۹۶۷، مرزهای پيش از جنگ کشورهای عربی و اسرائيل در سال ۱۹۶۷ يعنی «کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و قدس شرقی» است.
محمود عباس گفته از شورای امنيت سازمان ملل میخواهد تا کشور فلسطين را در حدود مرزهای سال ۱۹۶۷ ميلادی به مرکزيت بيتالمقدس شرقی به رسميت بشناسند
بر اساس اين مرزها، ساخت و ساز شهرکهای اسرائيلی در کرانه باختری از نظر مقامات فلسطينی «غيرقانونی» است.
اسرائيل همچنين با پيشنهاد فلسطين برای تقسيم بيتالمقدس به دو قسمت قدس شرقی (پايتخت کشور مستقل فلسطين) و قدس غربی (پايتخت کشور اسرائيل) مخالف است و بر «تقسيمناپذيربودن» اين شهر به عنوان پايتخت خود تأکيد میکند.
درخواست تشکيل کشور فلطسين در حالی قرار است در سازمان ملل مطرح شود که آمريکا و اسرائيل با آن مخالف هستند و ايالات متحده نيز ممکن است در صورت رأی مثبت مجمع عمومی به تشکيل اين کشور، آن را وتو کند.
چندی پيش نیز کاترين اشتون، رئيس سياست خارجی اتحاديه اروپا گفت مطمئن نيست سازمان ملل در حمايت از تشکيل يک کشور مستقل فلسطين رأی بدهد.
آويگدور ليبرمن، وزير امور خارجه اسرائيل نيز اعلام کرده به رسميت شناختن کشور مستقل فلسطين، يک اقدام يکجانبه است و «پيامدهای خطرناکی» دارد.
اما رجب طيب اردوغان، نخست وزير ترکيه به رسميت شناختن کشور مستقل فلسطين را نه يک «گزينه» بلکه «يک وظيفه» توصيف کرده است.
تاکنون حدود ۱۳۰ کشور، تشکيل کشور مستقل فلسطين را به رسميت شناختهاند. مقامات فلسطينی اميدوارند شمار کشورهای موافق تشکيل اين کشور به عدد ۱۶۰ افزاش پيدا کند.
اسرائیل می داند که در نهایت با همه وقت کشی ها و بهانه گیری ها باید به تشکیل کشور فلسطین تن دهد اما اینکه این کار را به پایان مذاکرات بی پایان موکول می کند چند هدف دارد:
1. در طول مذاکرات اسرائیل با یک گروه سیاسی یا دولت محلی در حال مذاکره خواهد بود و دست بالا را خواهد داشت چون همین که دولت یک کشور بپذیرد با یک گروه یا دولت محلی مذاکره کند حکم امتیاز دادن را دارد در صورتی که با به رسمیت شناخته شدن فلسطین دو کشور مستقل عضو سازمان ملل باید مذاکره کنند که امتیاز دادن خارج از چهارچوب مذاکرات را ناگزیر می کند.
2. با عدم تشکیل کشور فلسطین پیش از پایان مذاکرات اسرائیل می تواند تشکیل و به رسمیت شناخته شدن فلسطین را امتیاز بزرگی به فلسطینیان محسوب کند و از دادن امتیازات دیگر خودداری کند ولی در شرایط برابر مذاکره دو کشور ناچار است درباره پایتختی بیت المقدس و آوارگان هم امتیازدهی کند.
3. به نظر می رسد آمریکا و اروپا از حل نشدن مساله فلسطین بیش از اتمام این وضعیت نه جنگ نه صلح بهره می برند و با اعمال شرط و شروطها و تهدید وتو هم این را نشان داده اند که توقع بیطرفی از جانب آنها خصوصا آمریکا که بر همپیمانی با اسرائیل تاکید می کند توقعی بی جا است و اسرائیل هم نشان داده که به این مساله واقف است و به پشتیبانی همپیمانش دلگرم است.
ولی باید در نظر داشت که شرایط جهانی عوض شده است و با تضعیف انترناسیونالیسم عربی و اسلامی دیگر قضیه فلسطین به عنوان یک اهرم فشار و سوپاپ اطمینان کنترل منطقه کارکردش را برای غرب از دست داده است و آمریکا و اسرائیل در این زمینه با پافشاری بر سیاست های گذشته تنها قافیه را به عربهای همکار اروپا خواهند باخت مگر اینکه اوباما با یک چرخش عاقلانه از وتوی درخواست فلسطینی ها خودداری کند و امریکا را در میان کشورهای عربی و اسلامی محبوب کند, کاری که علیرغم تلاشهای فراوان و هزینه کردهای گوناگون در آن ناموفق بوده است. البته اوباما باید پاسخی هم برای اسرائیل و حامیانش داشته باشد که در شرایط حاضر جهانی و تغییرات توازن قوا در منطقه دست او در این زمینه خالی نیست !
سیدابراهیم / 17 September 2011