یازدهم سپتامبر امسال، جدا از بحثها و گزارشهای سیاسی، با انتشار یک کتاب تازه همراه بود؛ کتابی از ۲۱ نویسندهء جوان؛ نویسندگانی که صدای آنها، کمتر از رسانههای هلندی شنیده میشود.
کتاب «بزرگ شدن پس از یازده سپتامبر» ایدهء یک نویسنده هلندی و یک نویسندهء هلندی با تبار مراکشی است. یکی از ۲۱ نویسندهء کتاب، ایرانی است: سهند صاحبدیوانی، که در سال ۱۹۸۳ در کودکی همراه با خانواده به هلند مهاجرت کرده است. او در آمستردام، به عنوان نوازنده، داستانخوان و برگزار کننده بسیاری از برنامههای فرهنگی فعال بوده است.
سهند به «رادیو زمانه» میگوید: «این روزها در هلند میبینیم که هر وقت میخواهند دربارهی موضوع تروریسم، اسلام یا سیاست جهانی صحبت کنند، همیشه سه چهار شخص ثابت را که همه میشناسند میآورند ولی در این مجموعه، ۲۱ صدای تازه معرفی شده که دربارهی این موضوع، و نه حتماً دربارهء ۱۱ سپتامبر، بلکه درباره دنیایی که پس از ۱۱ سپتامبر پدید آمده مینویسند؛ نویسندگانی که همه هلندی هستند ولی هلندیهایی که یا خودشان و یا پدر و مادرهایشان در ترکیه یا مراکش به دنیا آمدهاند، یا من که تنها نویسندهء ایرانی در این گروه هستم و همچنین نویسندهای از اسراییل و تعدادی که هلندی تبار هستند.»
ولی با توجه به اینکه این افراد، همه در هلند زندگی میکنند با یک تم مشترک به موضوع نگاه کردهاند یا این که زاویه دیدشان متفاوت است؟
سهند صاحبدیوانی: «جالب اینجاست که هم دیدشان بسیار متفاوت است و هم شیوهای که مقالههایشان را نوشتهاند. مثلاً نویسندهای که یهودی است، در این کتاب، هوادار اسراییل است و دیدگاه ویژهای دربارهی تروریسم و اسلام دارد. افراد دیگری هم هستند که مسلمان هستند و با دید دیگری مینویسند و حتا بعضیها اصلاً مسلمان نیستند و میگویند: «پس از ۱۱ سپتامبر، هر وقت با ما تماس میگیرند، میخواهند دربارهء اسلام بدانند. با این که پدر و مادر ما زمانی مسلمان بودهاند و ما دیگر مسلمان نیستیم و دیگر نمیخواهیم کارمان را به اسلام ربط دهیم.»
فکر میکنید انتشار این کتاب و در واقع، خوانده شدن آن از طرف هلندیها چه تأثیری میگذارد در نگاه افکارعمومی در هلند به مسائل ۱۱ سپتامبر؟
در وهلهء اول، این کتاب چند صدای تازه را معرفی میکند. همان طور که گفتم، افرادی که در هلند دربارهء اسلام، سیاست جهانی و خاورمیانه صحبت میکنند، تعداد محدودی هستند و همیشه آنها به رسانهها دعوت میشوند. اما در این کتاب، چند نفر دیگر جلو میآیند و میگویند: ببینید! ما هم هستیم و ما هم صدایی داریم.
در وهلهء دوم، خیلی از کتابهایی که اینجا منتشر میشوند، با دیدگاههای خاصی نوشته میشوند. مثلاً میشود گفت یا چپ هستند یا راست. معمولاً کسانی که این کتابها را میخوانند هم خودشان تا حدی این دیدگاهها را دارند. یعنی کسانی که خودشان چپاند، میروند کتاب چپیها را میخرند و کسانی که خودشان راستاند، میروند کتاب راستیها را میخرند.
حالا در رابطه با این کتاب، افرادی که آن را به هر دلیلی میخرند، حتماً باید چند مقاله را بخواند. منظورم این است که خواننده اگر خودش چپ است، مجبور میشود مقالهی فردی که راست است را هم بخواند و درگیر بحث و دیدگاه نویسنده بشود. این به نظر من بسیار جالب است.
با توجه به این که بسیاری از نویسندگان این کتاب ناشناس هستند و به گفتهء شما «صدای تازهای» دارند، فکر میکنید اساساً چه قدر این علاقه بین کتابخوانهای هلندی پیش بیآید که چنین کتابی را بخوانند؟
البته بعضی از افرادی که در این کتاب هستند، شناخته شدهاند البته در زمینههایی غیر از نویسندگی. مثلاً یکی از آنها یک جوان مراکشیست که در پارلمان هلند، نمایندهء حزب چپهای سبز است. مردم نام این فرد را میشناسند و این میتواند دلیلی باشد که این کتاب را بخرند. افراد دیگری هم هستند که در زمینههای دیگری فعال بودهاند و از آن راه معروف شدهاند.
(صفحهء ویژهء کتاب در تارنمای انتشارات پرومئوس)
* ایمیل تهیهکننده: [email protected]