شیلان علی که دو دهه گذشته تقریباً در آلمان زندگی میکند، در کردستان عراق (باشور) عضو بخش زنان حزب اتحادیه میهنی (پ ی ک) بود اما به عدهای پیوست که از این حزب جدا شدند و جنبش گوران را شکل دادند. گوران به نخستین حزب اپوزیسیون پارلمان کردستان و دومین حزب بزرگ آن تبدیل شد.
شیلان علی از تجربه زیسته خود آغاز کرد؛ از ۱۹۹۱: « در ۱۹۹۱ انقلاب در کردستان به وقوع پیوست. من هم عضو بخش زنان اتحادیه میهنی بودم. آن زمان اعضای اتحادیه میهنی و حزب دموکرات از کوهها پایین رفتند و به شهر بازگشتند تا حکومت مستقل خودشان را شکل دهند. دورانِ آزادی بود و پارلمان تشکیل شد تا مردم کرد بتوانند ارادهشان را آزادانه بیان کنند.
دوران خوشی فرا رسیده بود؛ دورانی که پیش از آن جنگ بود و کردها در آن کشتههای بسیاری دادند. پارلمان برای بیان اراده مردم کرد تشکیل شده بود و حالا میشد رفت و رأی داد و نماینده خود را انتخاب کرد.
پس از رأیگیری، پارلمان بین دو حزب بزرگ پ ی ک و دموکرات (ک د پ) تقسیم شد. اما مسئله این بود که چگونه می توان تجربه سالها در کوه بودن را به این نهادهای مدنی برد؟»
انتقاد از دو حزب حاکم کردستان
«تا ۱۹۹۶ اوضاع خوب بود تا اینکه دو حزب به جنگ داخلی کشیده شدند. انگار این دو حزب به هیچ جنبه انسانیای، به اجتماع خودشان و به دستاوردهای مردمشان توجهی نداشتند و بر سر کرسیها به جنگ با یکدیگر وارد شدند. جنگ بر سر اینکه چه کسی حاکم شود. دوران خشونت باری بود از جنگ کرد با کرد.
در آن زمان و پس از آن باید حتماً عضو یکی از این دو حزب میبودی تا به جایی میرسیدی. وگرنه شانسی برای تو به عنوان یک فرد یا یک شخص مستقل وجود نداشت و حتماً یکی از ان دو حزب باید از تو حمایت میکرد. مسئله بقا در میان بود.»
شیلان میگوید که گوران در چنین بستری به وجود آمد؛ از دل اتحادیه میهنی رشد کرد و سپس جدا شد:
«گوران میخواست بر انسانیت تأکید کند و از درگیری در جنگهای سیاسی این چنینی بین احزاب دور بماند. گوران تمرکز خود را بر حق مردم در تعیین سرنوشتشان و آزادیها و تغییر قرار داد، اما دشوار میشد این خواستهها را پیش برد، زیرا دو حزب اصلی از لحاظ اقتصادی و نظامی همه چیز را در دست داشتند و بسیار قدرتمند بودند.
گوران در اولین انتخابات ۲۴ کرسی را در پارلمان از آن خود کرد. ما نمیخواستیم فقط اپوزیسیون باشیم؛ بلکه قصدمان این بود که بخشی از حکومت باشیم تا بتوانیم ایدههایمان از تغییر و ازادی را تحقق بخشیم و به مردم خدمت کنیم. به همین خاطر در انتخابات شرکت کردهبودیم.»
همهپرسی به عنوان ابزار سیاسی
پس از آن بود که شیلان علی با ارجاع به آخرین تحولات سیاسی کردستان همهپرسی را ابزار سوء استفاده حزب حاکم مسعود بارزانی دانست:
«در ۲۰۱۵ به رئیس پارلمان اجازه ندادند تا به اربیل وارد شود و به پارلمان برود. او ساکن سلیمانیه است.
مسعود بارزانی در اقدامی غیرقانونی حکمرانی خودش را تمدید کرد ولی پارلمان بسته ماند. او میگفت پارلمان دیگر قانونی نیست.
پارادوکس این است که بارزانی آن زمان میگفت انتخابات برگزار نشده و پارلمان قانونی نیست، اما حالا در آستانه همهپرسی به همین پارلمان توسل میجوید و میگوید همین پارلمان را بعد از همهپرسی بازگشایی میکنیم. او حالا به دنبال سوء استفاده از پارلمان است.»
این عضو جنبش گوران که زمانی در کوهها مبارزه میکرده، از همین زاویه همهپرسی استقلال در ۲۵ سپتامبر را نقد میکند:
«این رویای مردم کردی است که دولت خود را داشته باشند و آزادانه سرنوشت خود را تعیین کنند، اما مسئله فقط داشتن یک دولت نیست، بلکه توانایی اداره آن دولت است، اکنون ۲۶ سال است که حاکمان کنونی هنوز پایهای و بنیانی از لحاظ اقتصادی و سیاسی اجتماعی برای اداره چنین دولتی نساخته اند. این خانواده بارزانی است که بر همه چیز سلطه دارد و در حال اداره همه چیز است و به مردم در واقع دیکته میکند که ۲۵ سپتامبر بروید پای صندوق ها و آری بگویید و بقیه چیزها با ما. مسئله باید اراده مردم باشد. اما به نظر میرسد که هدف از این همهپرسی نه تجلی اراده مردم بلکه منفعت سیاسی به نفع حزب حاکم است.
در عین حال، برخی از مسائل مهم هنوز فرصتی برای طرحشدن نیافته اند: مثلاً مسئله اقلیتها. اقلیت عربی هم وجود دارد که می گویند نمیخواهند بخشی از کردستان باشند. یا باید ببینیم چه طور میخواهیم مثلا پس از ساختن این دولت، زنان ایزدی در شنگال را محافظت کنیم.
یا برای نمونه مسئله آب و دسترسی به آب؛ اگر بخواهید دولت کردی مستقل را در کنار دولتهایی مثل ایران و ترکیه تشکیل دهید که دشمنی میکنند، آنگاه مسئله آب بسیار مهم میشود. به همین خاطر، اعلام یک دولت کردی مستقل بدون در دست داشتن راهحل این مشکلات واقعی غیرمسئولانه است.»
شیلان علی به وضعیت فقر و نابرابری در کردستان عراق نیز اشاره کرد و با قراردادن آن در مقابل ثروت خانوادههای حاکم بر اقلیم گفت: «پیشمرگهها که در جنگ از همه کردستان دفاع میکنند، کودکانشان چیز زیادی برای خوردن ندارند.»
اما در پایان، سخنان او با اعتراض عدهای از حاضران مواجه شد. از او پرسیدند که «چرا حزب گوران با این همه کرسی در پارلمان موفق نشد تا سیاستهای دلخواهش را پیش ببرد و به مردم نشان دهد که حزب بارزانی حزب مردم نیست؟» و او پاسخ داد که حزب گوران حزب مردم است و بدون پشتوانه مالی از هیچ شروع کرد. اینجا بود که اعتراض چندتن از حضار سخنان او را قطع کرد. این عده گوران را به واقع بدیلی در برابر حزب دموکرات نمیدانستند و از همهپرسی دفاع میکردند.