مهسا صارمی-پس از پیروزی انقلاب ۵۷، با اسلامی شدن قوانین و اجباری شدن حجاب، شکل و پوشش دانشجویان در دانشگاهها تغییر کرد، اما دختران و پسران ازهم جدا نشدند. اگرچه طرح جداسازی جنسیتی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، اما در زمان انقلاب فرهنگی قانونی برای جدا کردن پسرها و دخترها در دانشگاهها تصویب نشد.
طرح جداسازی جنسیتی در دانشگاههای کشور که از زمان دولت نهم و دهم در اهداف دولت ومجلس قرار گرفته بود،از اوایل سال ۹۰ بهطور جدی در وزارت علوم و در میان نمایندگان مجلس مطرحو رسانهای شد. تا به امروز مسئولان برخی از دانشگاههای معتبر نیز اعلام کردهاند که دستورالعمل وزارت علوم را برای تفکیک دانشجویان دختر و پسر اجرا خواهند کرد و از اجرای این طرح از سال تحصیلی ۹۰-۹۱ در دانشگاههایی نظیر دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه شهید چمران و چند دانشگاه دیگر خبر دادهاند.
جریانی که در حال پیاده شدن است برنامهای بدون دیدگاه مدیریتی است و صرفاً از روی علایق و سلایق شخصی عدهای پیاده شده است و میتوان پیشبینی کرد که عدهای از مدیران برای گرفتن امتیاز مثبت از نیروهای تندروی مذهبی این کار را انجام میدهند
دکتر رضا روستا آزاد، رئیس دانشگاه صنعتی شریف در گفت وگو با خبرگزاری مهر در تیرماه ۹۰ از شوک وارد شده به دانشجویان هنگامی که از محیط دبیرستان به دانشگاه وارد میشوند، گفته و یادآور شده است که به منظورعادیسازی محیط دانشگاه، با توجه به میزان جمعیت دختران و پسران و فضای دانشگاه، دانشجویان سال اول از این پس در کلاسهای جداگانه مینشینند.
دکتر علیرضا رهایی، رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز با اشاره به طرح جداسازی جنسیتی در دانشگاهها به خبرگزاری مهر گفته است:«چارچوبی که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در این زمینه تعیین کرده است در دانشگاهها مطرح و هماهنگیهای آن نیز در دستور کار قرار دارد تا زمانی که این طرح در حد وسیع اجرایی میشود مشکلی وجود نداشته باشد.»
همچنین احمد اکبری، رئیس دانشگاه سیستان و بلوچستان، در گفت و گو با خبرگزاری مهر، در تیرماه سال جاری در پیوند با آخرین وضعیت اجرا شدن طرح جداسازی جنسیتی تاکید کرده است که «تفکیک جنسیتی» در «برخی کلاسها» و در «برخی رشتههای الهیات و کلاسهای معارف» در حال اجراست.
آتش و پنبه را کنار هم مینشانند!
در پی اجرایی شدن طرح جداسازی جنسیتی و دخترانه و پسرانه کردن کلاسهای دانشگاهی، برخی این طرح را توهین به دانشجویان خواندهاند. برخی نیز نظری مخالف با این گروه دارند و جداسازی جنسیتی در دانشگاههای کشور را در ادامه طرح«عفاف و حجاب» میدانند و بر اسلامی کردن دانشگاهها اصرار دارند.
به گزارش خبرآلاین، سید احمد خاتمی چندی پیش در مراسم نیمه شعبان در میان نمازگزاران قم چنین عنوان کرد: «تفکیک جنسیتی با دین سازگارتر است یا اینکه دختران یک طرف بشنیند و پسران یک طرف، بنده با عقل خودم و با ۴۰ سال تحصیل در علوم دینی این را همراه با دین نمیبینم، مراجع بزرگوار ناراحتند.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری، مختلط بودن کلاسهای دانشجویان را اشاعه فرهنگ غربی دانسته است و میگوید:«ما از ابتدا، دبستان، راهنمایی و دبیرستان دخترانه و پسرانه داشتیم که این خوب است اما تا میرسند به دانشگاه پنبه و آتش را کنار هم مینشانند، شما چه فلسفهای میتوانید برای این موضوع پیدا کنید جز فرهنگ غرب تحلیل دیگری دارد. برخیمیگویند اگر دختر و پسر را در کلاس هم جدا کنیم در بیرون با هم خواهند بود. این چه حرفی است که برخی میگویند؟ اگر کاری کنیم که حداقل یک ساعت معصیت نشود، بهتر نیست؟! ایدهآل این است که به سمت دانشگاههای دخترانه و پسرانه برویم، ایده ارزشمندی است و شدنی نیز هست.»
طرفداران اجرای طرح جداسازی جنسیتی، «ضرورت اسلامی کردن دانشگاهها»، «اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی» و «بهتر شدن بازده درسهای دانشگاهی» را سه دلیل اصلی خود برای موافقت با این طرح میدانند.
مهسا امیدوار، دانشجوی زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران، درباره طرح جداسازی جنسیتی میگوید:«هر ماه که از دانشگاه تهران و از در دانشکده به سمت داخل میرویم تومارها و بیانیههایی را میبینیم که مشخص نیست به کدام گروه و تشکل وابسته است، اما با امضاهای دانشجویان پوشیده شده است؛ بهطوری که میخواهند نامهها را عمومی جلوه دهند. این مسئله تأثر برخی دانشجویان را برمیانگیزد. بیانیههایی ازجمله اعتراض به حجاب دانشجویان، اختلاط دانشجویان و اکنون در تایید طرح تفکیک جنسیتی. در حال حاضر میتوان پرسید، به فرض اگر در کلاسهای دانشگاه این طرح به اجرا برسد و با موفقیت نیز اجرا شود، آیا پیاده کردن این طرح در تمامی رابطهها میان دانشجویان، در دفتر آموزش دانشکده، در حیاط دانشکده و در دفتر استاد واقعاً امکانپذیر است؟ این طرح تا چه حد عملی است و اصلاً تا چه حد قرار است پیش برود؟»
مهسا همچنین در مورد تاثیر اجرای این طرح بر دانشجویان اضافه میکند:«جداسازی جنسیتی در دانشگاه توهین به دانشجو و جامعه دانشگاهی است. این طرح را علمایی مانند جوادی آملی، مکارم شیرازی و سبحانی تاکیدی بر موازین اسلامی میدانند اما به نظر من به شدت نگاه جنسی بین دانشجویان و انزجار جوانان و دانشجویان از دین اسلام دامن میزند.»
طرح جداسازی جنسیتی توهین به دانشجو است
سعدالله نصیری، عضو کمیسیون آموزش مجلس یکی از مخالفان این طرح است. به گزارش خبرآنلاین در بهمن ۸۹ او با بیان اینکه انجام جداسازی جنسیتی در دانشگاه ها امکانپذیر نیست، میگوید: «ما نمیتوانیم این بحثها را در شرایطی که مشکلاتی همچون کمبود اعضای هیئت علمی در دانشگاهها و مشکلاتی از این قبیل داریم مطرح کنیم. با توجه به زیرساختهای دانشگاهی کشور و سطح بالای شعور و فرهنگ ایرانی ـاسلامی در بین دانشجویان احساس میکنم که بحثهایی در این رابطه صحیح نیست و امکانپذیر هم نیست چرا که نگاههای برونگرای فرهنگی همچون همین طرح تفکیک جنسیتی بیشتر توهین به دانشگاهیان کشور است.»
به فرض اگر در کلاسهای دانشگاه این طرح به اجرا برسد و با موفقیت نیز اجرا شود، آیا پیاده کردن این طرح در تمامی رابطهها میان دانشجویان، در دفتر آموزش دانشکده، در حیاط دانشکده و در دفتر استاد واقعاً امکانپذیر است؟ این طرح تا چه حد عملی است و اصلاً تا چه حد قرار است پیش برود؟
وی همچنین میافزاید:«طرحی که در دهه ۶۰ توسط شورای عالی انقلاب به تصویب رسیده، با توجه به تغییرات با شتابی که در حوزه علم و دانش ظرف بیست و چند سال گذشته صورت گرفته نیازمند بازنگری است، زیرا تفکیک جنسیتی نگاهی یک بعدی در بحث اسلامی کردن دانشگاهها است، اما لازم است که یک نگاه جامع و مکتبی را نسبت به اسلامی کردن دانشگاهها پیشه کنیم.»
مصطفی خسروی، روزنامهنگار و فعال دانشجویی نیز در گفتگو با زمانه میگوید: «ورود به دانشگاه یک مرحله جدید از زندگی جوانان در ایران است. ما در ایران در مقاطع تحصیلی مختلف، مانند راهنمایی و دبیرستان با فضاهایی تک جنسیتی روبهرو هستیم، اما در دانشگاه شخصیت این جوان در فضای اجتماعیتری قرار میگیرد و با افراد، استادان دانشگاه و همکلاسیهایی با جنسهای مختلف برخورد میکند که در این زمان محیط دانشگاه به نسبت محیط آموزشی تکجنستیتی که تا پیش از این جوان تجربه کرده، میتواند روش بهتر و شاداب زندگی کردن و برداشتن تبعیضهایی که در سالهای تحصیل به شکل تک جنسیتی ناخودآگاه به این جوان تحمیل شده است، را به وی بیاموزد.»
او با اشاره به اینکه در حال حاضر سیستم آموزشی کشور سعی دارد جلوی روند همیشگی آموزش را بگیرد، میگوید:«همانطور که برای ادارهها، مساجد و خیابانها برنامههایی ریختند، برای دانشگاهها نیز برنامهریزی میکنند. ای کاش این برنامهریزیها مدیریت شده بودند، اما جریانی که در حال پیاده شدن است برنامهای بدون دیدگاه مدیریتی است و صرفاً از روی علایق و سلایق شخصی عدهای پیاده شده است. حتی میتوانم بگویم این علایق مذهبی هم نیستند و میتوان پیشبینی کرد که عدهای از مدیران برای گرفتن امتیاز مثبت از نیروهای تندروی مذهبی این کار را انجام میدهند، اما در برخی از دانشگاهها این تفکیکها شدیدتر و نه تنها فضای آموزش جدا شده بلکه در برخی رشتهها شروع به تکجنسیتی کردن دانشگاهها کردهاند، به عنوان مثال در دانشگاه علم و صنعت که یکی از قطبهای آموزشی صنعتی و مهندسی ایران است.»
طرحهایی مانند طرح جداسازی جنسیتی در دانشگاههای ایران، طرحهایی تبعیضآمیز علیه دانشجویان و زنان است که نه تنها باعث امنیت دانشجویان نمیشود و به پیشرفت علمی و فرهنگی در جامعه کمکی نمیکند، بلکه روند رشد فرهنگی را نیز به مخاطره میاندازد.برای درمان آسیبهای اجتماعی باید به بررسی آسیبهای موجود در سطح جامعه پرداخت. تفکیک و جداسازی جنسیتی در مکانهای آموزشی نه تنها نتیجهای مثبتدربرنخواهد داشت که به آسیبهای اجتماعی موجود در کشور دامن خواهد زد
ما اگر از جنبه های ارتجاعی و ضددموکراتیک حجاب هم بگذریم به نظر می رسد حاکمیت در طرح حجاب اهداف معین دیگری را دارد تا از اتحاد عمل دانشجویان جلوگیری کند وگرنه حجاب بوجود آمده تا زنان بتوانند در محیطهای اجتماعی ظاهر شوند اگر قرار نیست زنان در محیط های اجتماعی ظاهر شوند و با مردان ارتباط نداشته باشند پس حجاب دیگر موضوعیت پیدا نمی کرد از اینرو تشریح موضوع حجاب هم برای جامعه ی مدنی تا حدی بی معناست و بهتر است اهداف حکومت در این طرحها بیشتر افشاء شود تا پرداختن به حواشی آن .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 25 August 2011
حجت اسلام!!! پناهیان
آخوند ظریف و لطیف حکومت
دیروز از ضرورت جداسازی جنسی سخن میگفت و دلیل محکمش این بود:
” دختر دانشجویی که با 8 ضربه چاقو و صرفا بخاطر عدم حجاب برتر(چادر) و آرایش شدید به قتل رسید زنگ خطریست برای کنترل دختران در دانشگاه هاو…”
دوستان من؛
این تفکر که یکی از مصادیقش به نتیجه ی احمقانه ی جداسازی و تفکیک جنسیتی در دانشگاه است، خودش بسیار وحشتناک است.
اینکه اگر زنی، دختری در خیابان آرایش داشت، مجازند که به قتلش برسانند و یا به او تجاوز کنند.
کشوری مثل مالزی سالیانه چندین میلیارد دلار از صنعت توریسم، درآمد دارد.
درآمدی چندین برابر فروش نفت ما!!!.آیا یک خانم فرانسوی، امریکایی یا هلندی در این کشور اراذل و اوباش، امنیت جانی و ناموسی خواهد داشت؟ که دلارهایش را در ایران خرج کند؟
تفکر اینکه به عده ای بیمار جنسی، مجوز تجاوز و قتل به یک زن را که حجاب مورد نظر حکومت را ندارد، بدهیم از خود قتل و تجاوز خطرناک تر است.
تعجب نکنید اگر فردا، در دادگاههای ایران بجای پدر و مادر دختران کشته شده و مورد تجاوز قرار گرفته! خانواده ی اراذل و اوباش متجاوز در جایگاه شاکی بنشینند!! و مدعی شوند که اگر این دختر یا زن حجابش را حفظ کرده بود! آرایش نکرده بود! جوان اوباش و معصوم! ما که تحریک نمیشد برود سراغ او.
حکومت جکهوری اسلامی
حکومت جهل و فساد و تباهیست.
و بقول بانوی سبز ایران؛ دکتر رهنورد، حکومت ایران در دست اراذل و اوباش است.
پیروز باشید
استارک.
کاربر مهمان / 31 August 2011