نيروی انتظامی ايران برای بازداشت دو متهم، يک مجتمع مسکونی در شهرک صدرای شيراز را که دستکم ۴۰ نفر در آن سکونت داشتهاند، گلولهباران کرده است.
اين حمله ساعت چهار صبح دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ آغاز شد و تا ساعت پنج بعدازظهر همان روز ادامه داشت.
يکی از ساکنان اين مجتمع که در هنگام حمله پليس در منزلش بود به روزنامه روزگار چاپ تهران گفت: «تقريباً ساعت چهار صبح بود که صدای گلوله شنيديم. اول فکر کرديم دارند ديشها را میاندازند اما هرچه بيشتر گذشت، بر شدت تيراندازی افزوده شد و ديگر مطمئن شده بوديم که صدای تير است.»
اين زن که خواست نامش فاش نشود، افزود: «من به همراه دو پسر کوچکم از شدت ترس به خودمان میلرزيديم و کاری از ما ساخته نبود. تنها کاری که از دستم بر میآمد، اين بود که يک جايی را در خانه که به نظرم امنتر میآمد، درست کردم و بچههايم را آنجا پناه دادم و خودم هم شروع به داد و فرياد کردم و درخواست کمک کردم.»
منبع روزنامه روزگار: در تمام مدت در حال تماس با کلانتریها و پليس ۱۱۰ بودم و التماس میکردم که ما را نجات دهند اما هيچ کس کاری نکرد
وی که منزلش در طبقه بالای خانه متهم مورد تعقيب پليس بود، تأييد کرد که پليس به خانهاش نيز شليک کرده است.
او به زمانی که در ميان شليک گلولهها در خانهاش محبوس بود، اشاره کرد و افزود: «در تمام مدت در حال تماس با کلانتریها و پليس ۱۱۰ بودم و التماس میکردم که ما را نجات دهند اما هيچ کس کاری نکرد.»
به گفته وی، اين مجتمع مسکونی تا غروب مورد حمله و شليک انواع اسلحهها مانند دوشکا قرار داشت.
اين منبع همچنين گفت ساختمان محل زندگیاش «نابود» شده و مسئولان نيروی انتظامی نيز در پاسخ به اعتراض او گفتهاند: «برو خدا را شکر کن که بچههايت زنده هستند.»
چند منبع ديگر نيز در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفتهاند پليس برای دستگيری متهم، آنها را نيز در تيررس تيراندازی قرار داده است.
با اين حال علی مؤيدی، فرمانده نيروی انتظامی استان فارس گفت پليس برای اين حمله مسائل ايمنی را رعايت کرده است.
اما نعمت احمدی، وکيل دادگستری، نوع حمله پليس به يک مجتمع مسکونی برای بازداشت يک متهم را «کاملاً غيرحرفهای» توصيف کرد و افزود: «در حادثه شيراز، تخلفات عديدهای صورت گرفته و دادگاه نظامی بايد با آن برخورد کند.»
اين حمله که از سوی نعمت احمدی «کاملاً غيرحرفهای» توصيف شده، در زمانی رخ داد که سرتيپ اسماعيل احمدیمقدم، فرمانده نيروی انتظامی ايران روز پيش از آن گفته بود: «امنيت در ايران مثالزدنی است و امروز چه در روشها و چه در ابزارها، قدرت کشف و دستگيری پليس بهويژه در جرائم جنايی بالاست.»
پليس اعلام کرد در اين حمله، قصد داشت فردی را به نام سجاد حيدری و يک زن را که به قتل و خريد و فروش مواد مخدر متهم بودهاند، بازداشت کند.
در اين حمله سجاد حيدری کشته و زن همراهش نيز زخمی شده است.
ناامنیهای اجتماعی در ايران در ماههای اخير گسترش کمسابقهای يافته است. مجلس ايران، روز چهارم مرداد با حضور مسئولان دولتی، قضائی و انتظامی به بررسی اين موضوع پرداخت اما بيشتر مقامات ايران در اين جلسه «بيگانگان و دشمنان» را عامل اين ناآرامیها دانستند و رسانههای ايران را از بازتاب چنين مواردی پرهيز دادند.
در همین زمینه:
واقعن آدم مات و مبهوت می ماند از این همه عجایب و حرکات محیرالعقول… عملیات کماندویی برای جمع آوری دیشهای ماهواره کم مایه حیرت بود جنگ تمام عیار در مجتمع مسکونی هم اضافه شد. اینها احتمالا فکر میکنند پنج شش ساله هستند و تفنگهایشان اسباب بازی است و به رسم طفولیت دارند تفنگ بازی میکنند. به نظر نمیرسد هیچ تصوری از تیر و تفنگ واقعی داشته باشند…
مهرداد / 18 August 2011
شخص قاتل در محرم سال گذشته 4 جوان را در هیاتی مذهبی در شیراز به قتل رسانده بود.
ایمان / 19 August 2011
این گزارش اگر درست باشد نشانۀ آن است که نیروی انتظامی بی جرأت، ترسو، بزدل، نادان، مسئولیت ناشناس، قانون شکن، بی توجه به زندگی مردم عادی، و حقیقتا بسیجی پیرو ولایت است. برای دستگیر کردن دوتا آدم که این همه تیراندازی و وحشت آفرینی لازم نبوده است. اگر هم جانیان خطرناک بوده اند کافی بوده که محل زندگی آنها را چند روز زیر نظر بگیرند تا نان و آبشان تمام شود. به نظر می رسد که نیروی انتظامی فرصتی برای بازی با تیر و تفنگ به دست آورده بوده و از آن فرصت طلایی بهترین بهره برداری را کرده است. حالا خوب است که نارنجک نداشته است وگرنه نارنج بازی می کرد و معلوم نبود که بر سر آن همسایه ها چه مصیبی ببارد.
کاربر مهمان / 21 August 2011