شهرنوش پارسیپور – دیدیم که گیلگمش با یاری انکیدو بر هوم بابا غلبه میکند. آنان از پس این پیروزی درختان را میبرند تا از آنان در و دروازه درست کنند. اما بعد گیلگمش موهایش را میشوید و خود را و پیراهنش را نو میکند.
در برخی از روایتهایی که به دست داده شده است گیلگمش لباس دامادی میپوشد، بیآنکه روشن شود عروس کیست. درست در چنین حالتیست که چشمان بانو خدا ایشتار به گیل گمش میافتد.
بانو خدا ایشتار که مجذوب گیلگمش شده است از او خواستگاری میکند. به او قول میدهد که اگر به همسری او درآید بزرگترین هدایا را در اختیارش خواهد گذاشت. کاری خواهد کرد که پادشاهان و شاهزادگان در درگاه او بایستند. اسبانی به ارابه او خواهد بست و… هدایایی که ایشتار به گیلگمش قول میدهد بسیار زیاد است. اما گیلگمش با تحقیر خواستگاری او را رد میکند. گیلگمش یک به یک از همسران ایشتار گفت میکند که هر یک به سرنوشت دردناکی دچار شدهاند. دوموزی یا تموز به نگهبانان دوزخ تحویل داده شده است، باغبانی که بانو خدا را دوست میداشته به قورباغهای تبدیل شده. شبانی که بانو خدا را دوست میداشته به گرگی بدل گشته. در فهرست نرینگانی که نامشان میآید نام برخی از حیوانات از جمله اسب برده میشود. گیلگمش میخواهد ثابت کند که بانو خدا ایشتار خورنده نیروی نرینه و تحلیل برنده اوست. او با تحقیر بانو خدا خواستگاری او را رد میکند. ایشتار که احساس خواری شدیدی میکند زاریکنان به نزد پدرش «آنو» خدای آسمان و مادرش «آنتو» میرود. مسئله جالبیست که در این مقطع از زمان خدایان مرد و زن برابر با یکدیگر در همه جا پراکنده هستند. خدای آسمان نیز همسری دارد. بانو خدا ایشتار شرح آنچه را که پیش آمده برای پدر واگو میکند و از او میخواهد تا گاو آسمانی را در اختیار او بگذارد تا از گیلگمش انتقام بگیرد.
شهرنوش پارسیپور: گیلگمش میخواهد ثابت کند که بانو خدا ایشتار خورنده نیروی نرینه و تحلیل برنده اوست. او بانو خدا را تحقیر میکند و خواستگاری او را نمیپذیرد.
بر این پندارم که در این مقطع بهتر است درباره این گاو آسمانی گفتی داشته باشیم. بر طبق باور ستارهشناسان اخترگو گرچه زمین در حرکت انتقالی خود در طی یک سال از دوازده صورت فلکی، که از فروردین آغاز شده و به اسفند ختم میشود عبور میکند، اما بر اساس یک نوع حرکت دیگر که میتوان آن را قهقرایی نامید بروج را در جهت عکس نیز دور میزند. به این صورت که خورشید در هر ٢١۵٠ سال از یک صورت فلکی به صورت فلکی پیش از آنجا به جا میشود. با این حساب در هر بیست و پنجهزار و هشتصد سال منظومه شمسی یک دور کامل به دور صورتهای دوازده گانه فلکی میچرخد.
پندار من این است که در مقطعی که داستان گیلگمش شکل گرفته است خورشید در صورت فلکی اردیبهشت یا همان ثور که گاو باشد بوده است. منتها در آن مقطع در نزدیکی اوایل این صورت فلکی بوده و داشته وارد بخش نهایی برج حمل یا همان بره، و به زبان سادهتر فروردین میشده است. مطالعات دانشمندان نشان میدهد که در چهار هزار سال پیش، در مقطع داستان گیلگمش، سیاره زهره که همان ناهید و یا ایشتار باشد دارای دو شاخ بلند بوده که نشانه سطح شعل ور سیاره بوده است. در این مقطع این دو شاخ کوتاه شده که علت آن کم شدن درجه حرارت سیاره بوده است. اکنون در نظر بگیرید که برج گاو به انتهای خود رسیده و انسان آن زمان باور دارد که با آغاز عصر بره یا فروردین که یک برج نر است دوران اقتدار زنانه به پایان خواهد رسید. چرا که برج ثور یا گاو یک برج مادینه است. دوران مادرتباری نیز دوران بسیار دراز مدتیست که انسان قادر به قطع بند ناف خود از مادر نبوده است. اما این اقتدار زنانه بدون شک مردان را بسیار اذیت میکرده. این نکته را میتوان از نحوه گفتوگو میان ایشتار و گیلگمش بهخوبی دریافت. در عین حال فراموش نکنیم که لقب نین سون، مادر گیلگمش نیز گاو وحشیست. روشن است که گیلگمش شهامت رویارویی با مادر خود را ندارد، اما میتواند با یکی از نمادهای مادرش، یعنی ایشتار یا بانو خدای عشق و زندگی، بستیزد.
شهرنوش پارسیپور: داستان گیلگمش را احتمالاً یک زن نوشته است. زنان در آن عصر میگویند ای آقا! ما نیز آرزومند قدرتگیری شما هستیم، منتها نخست باید متمدن و اهلی شوید
باید توجه کرد که درک ادبیات باستانی جهان بدون شناختن اخترشناسی (آسترولوژی) میسر نخواهد بود. شاهنامه فردوسی را که میخوانیم به صراحت رد پای آن را پیدا میکنیم. فردوسی در داستان فریدون طالع سه پسر او: سلم و تور و ایرج را برای خوانندگانش روشن میکند. تمامی مخزنالاسرار نظامی گنجوی اسرار اخترگوییست. در خسرو و شیرین نیز به کرات درباره مسائل اخترگویی سخن درمیان میآید. در منطقالطیر نیز وضع بر همین منوال است. حافظ به صراحت در این باب شعر سروده است. در غزلهای او زهره چنگ مینوازد و بهرام (مریخ) میرزمد. به گفته یکی از محققان غربی اسطورههای یونانی چیزی نیست جز اسطورههای مربو ط به صورتهای فلکی و سیارگان. نام خدایان اصلی یونان به صراحت همان نام سیارات است. تمام کسانی که به ادبیات قدیم علاقمندند باید بدانند که بدون دانستن فن تنجیم یا همان اخترگویی دریافت دقایق این داستانها امکانناپذیر است.
در داستان گیلگمش نیز به نظر اینجانب ستارهشناسی حرف نخست را میزند. این یک مقطع زمانیست که از نقطه نظر حرکت قهقرایی منظومه شمسی برج ثور یا گاو یا همان اردیبهشت دارد جای خود را به برج فروردین یا حمل میدهد. شاخهای سیاره زهره یا همان ایشتار نیز به دلایل کاملاً فیزیکی دارد کوتاه میشود. به زبان سادهتر برای انسانی که در این مقطع دارد زندگی میکند نیروهای نرینه هستی دارند چایگزین نیروهای مادینه هستی میشوند. انسان در روی زمین وظیفهای ندارد جز آنکه به نیروهای آسمانی مدد برساند تا اینجا به جایی هرچه بهتر و بیشتر انجام گیرد. جدال گیلگمش با بانو خدا ایشتار نیز از همین مقوله است، که البته بانو خدا از پدرش میخواهد تا گاو آسمانی (تجسم برج ثور یا اردیبهشت) را در اختیار او بگذارد. که چنین نیز میشود. اما فراموش نکنیم که شاخهای این گاو دارد کوتاه میشود.
منتها در اینجا بار دیگر به سراغ فرضیه نخست خود میروم که داستان گیلگمش را یک زن در آغاز باید نوشته باشد. چون در این جنگ و جدال میان انکیدو و گیلگمش با گاو ایشتار چند حادثه مهم رخ میدهد که یکی از مهمترین این حادثهها مرگ انکیدو، یا زوج وحشی و یا به زبان بهتر نیمهی وحشی خود گیلگمش است. به زبان صریحتر زنان آن عصر دارند میگویند ای آقا! ما نیز آرزومند قدرتگیری شما هستیم، منتها نخست باید متمدن و اهلی شوید. ببینیم در اسطوره گیلگمش این حادثه چگونه اتفاق میافتد:
گفتیم که بانو خدا ایشتار گاو آسمانی را از پدرش میخواهد. در اینجا گفتوگوی جالبی میان پدر و دختر رخ میدهد. پدر در آغاز نمیخواهد گاو آسمانی را در اختیار او بگذارد. ایشتار میگوید اگر گاو آسمانی را در اختیار او نگذارد. رو به سوی سرزمین مردگان خواهد کرد و کاری خواهد کرد تا شمار مردگان از جای برخاسته از زندگان بیشتر شود. پدر نگران این است که در اوروک هفت سال قحطی بشود، و ایشتار میگوید که انبارهای غله را پر کرده است و نگرانی از این بابت نیست. پس از این گفتوگوست که پدر گاو آسمانی را در اختیار دخترش میگذارد. پس توجه بشود که گاو آسمانی زمانی از جانب پدر در اختیار دختر قرار میگیرد که عصر گاو دارد به پایان میرسد. که اقتدار زنانه به زیر پرسش رفته است و اقتدار مردانه دارد جایگزین اقتدار زنانه میشود، اما این اقتدار مردانه مجبور است بر وجه وحشی خود غلبه کند. این نخستین گام به سوی داشتن اقتدار است.
باز در اینباره گفت خواهیم داشت.
در همین زمینه:
::بخش پیشین گیل گمش به روایت و با تفسیرهای شهرنوش پارسی پور::
با سلام. خانم پارسی پور با علاقه افسانه گیل گمش را دنبال میکنم . ولی من به نیمه حقیقت هر اسطوره توجه دارم! در دو اظهار نظر فبلی تا انجا پیش رفتم که حتی شاید داستان هفت خوان رستم وکشتن دیو سپید با بدن خال خال (ککمکی)! بدن پشمالو(پوستین پوش) وسر شاخدار (کلاه خودشاخدار!)که نشیمنگاه او جنگلهای مازندران است و رستم میبایستی ازسرزمین ظلمات (کشورهای اسکاندیناوی)!عبورکرده واورا بکشد وکلاه شاخدار برسر بگذارد صحبت کردم!! واو چقدر شبیه هوم باباست!! واز ایشتار گفتم وزهره چنگ نواز و….. ووقتی به ایران میاید میشود ناهید یا اناهیت یااناهیتا و… واز گاو گفتم وسر ستونهای تخت جمشید و… خانم محترم میشود لطفا راهنمائی بفرمائید چرا مطالب من مقبول نشد؟! شاید خطائی شده؟! بالاخره انسان است وبشر جایزالخطاست!! اگر درمورد اشتباهات توجه بدهید بهتر است تا انراحذف(سانسور) کنید!! ما به در گفتیم تا دیوار بشنود !!.
کاربر نادر / 17 August 2011
در فرهنگ هند و ایرانی، گاو تصویری از ایزد ماه است همچنان که در ریگ ودا خدای ماه با صفت گاو و مرد قوی همراه است .همچنین در ایین میترائیسم میترا کشنده گاو مقدس لقب گرفته و با ریختن خون او بر زمین گندم روئیده و زمین بارور می شود .عارف قزوینی در شعر معروف خود میگوید “از خون جوانان وطن لاله دمیده “که احتمالا اشاره ای براین پندار باشد .در اقوام یکجانشین که بر مبنای کشاورزی زندگی می کرده اند گاو مظهر قدرت و نیروی کار و بارور کننده زمین و نماد نرینگی بوده است ودر سرستون های تخت جمشد هم این گاونر است که بار عظیم سنگینی ان را بدوش می کشد.در اسطوره های سلتی نیز این واقعیت کاملا مشهود است .داستان افرینش اولین انسان؛ کیومرث و گاو وسپس مرگ انها و پدید امدن مشی و مشانه از بیضه کیومرث و ایجاد چهارپایان از بیضه گاو نیز بوضوح حق مطلب را بیان می کند.به نظر نمی رسد فرمایشات خانم پارسی پور در زمینه بازافرینی اسطورها با اشکال فمنیستی جوابگو باشد.
کاربر مهمان / 26 August 2011
لینک گیل گمیش 2 خرابه
گویا کسی جوابگو نیست
کاربر مهمان / 09 September 2011
لینک فایل صوتی خراب است و ما محروم از شنیدن صدای گرم شما
—–
زمانه: دوست عزیز ممکن است مشکل از مرورگر شما باشد. لینک مشکلی ندارد. با سپاس.
کاربر مهمان / 02 September 2011