فرمانده نيروی انتظامی ايران گفت ترکيه در کنترل مرزهای خود با ايران همکاریهای خوبی دارد اما عراق چنين عمل نمیکند.
سردار اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده نيروی انتظامی ايران، امروز ششم مرداد در آذربايجان غربی از ناامنی در مناطق مرزی ايران و عراق انتقاد کرد.
احمدی مقدم گفت: «به دليل عدم کنترل از سوی کشور عراق بهخصوص اقليم کردستان در مرزهای اين کشور شاهد ظهور و بروز مسايل و مشکلات زياد در اين منطقه هستيم.»
فرمانده نيروی انتظامی ايران «فقدان راه دسترسی، کمبود امکانات و عدم اعمال حاکميت از سوی عراق و اقليم کردستان» را از دلايل استقرار گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی در مرزهای بين ايران و عراق دانست.
سردار احمدی مقدم همچنين گفت: «دستگاه ديپلماسی کشور بايد هر چه سريعتر اين موضوع را از سوی کشور عراق پيگيری کند تا اين کشور با تعهد بيشتری در مقابل تحرکات گروهکهای تروريستی عمل کند.»
احمدی مقدم: کشور ترکيه با همکاری مقامات امنيتی هر طرحی برای ارتقای امنيت در مرزهای ايران اجرا شوند را در مرزهای خود اجرا میکند
نزديک به يک ماه است که حملههای متقابل سپاه پاسداران و نيروهای حزب حيات آزاد کردستان (پژاک) و همچنين گلولهباران مناطق مرزی عراق توسط جمهوری اسلامی ادامه دارد.
با اينکه مقامات ايران بارها گفتهاند نيروهای مسلح پژاک در خاک کردستان عراق فعاليت دارند، مسئولان حکومتی اقليم کردستان عراق اين موضوع را رد کردهاند.
هوشيار زيباری، وزير امور خارجه عراق روز گذشته پنجم مردادماه در يک نشست خبری گفت ادامه گلولهباران مناطق مرزی به روابط ايران و عراق آسيب میرساند.
زيباری يک بار ديگر نيز در روز چهارشنبه ۲۹ تيرماه، طی يک تماس تلفنی از علیاکبر صالحی همتای ايرانی خود خواست حملات توپخانهای به مناطق مرزی کردستان را متوقف کنند اما با وجود مخالفتها در عراق و اقليم کردستان، ايران به حملات خود ادامه داده است .
سردار احمدی مقدم با تأکيد بر اينکه «برای ارتقای شاخص امنيت در مرزها طرحهای متعددی در دست اجراست» از همکاری دولت ترکيه در اين رابطه قدردانی کرد.
وی گفت: «کشور ترکيه با همکاری مقامات امنيتی هر طرحی برای ارتقای امنيت در مرزهای ايران اجرا شوند را در مرزهای خود اجرا میکند و در سالهای اخير شاهد ارتقای امنيت بيشتر در اين مرزها هستيم.»
وی افزود: «با توجه به اقدامات انجام يافته از سوی مسئولان طرف ترک سال آينده وضعيت مرزهای کشور ترکيه به وضع مطلوبتری میرسد.»
هم ترکيه و هم ايران با گروههای مسلح کرد مسأله دارند و در زمينه متلاشی ساختن اين گروهها با هم همکاری میکنند.
در ارديبهشتماه سال جاری موافقتنامه همکاری بین دولتهای ایران و ترکیه در زمینه مبارزه علیه جرایم سازمانیافته، تروریسم و قاچاق مواد مخدر به امضا رسيد.
در اين توافقنامه «مبادله اطلاعات در مورد وسایل، شیوهها و جرایم گروههای تروریستی و انجام اقدامات مشترک در چهارچوب قوانین ملی در زمینه فعالیتهای اطلاعاتی به منظور دستگیری و توقف فعالیتهای اعضای آنان»، ذکر شده است.
همچنين آمده است که هر کشور در قلمرو خود موظف است با چنين نيروهايی مقابله کند.
سخنان فرمانده ناجا کاملا صحیح است و امیدواریم که هموطنان کرد ،شخصا در امن کردن مرزها و خلع سلاح گروههای تروریست،اقدام نمایند.این به نفع همه هموطان است.نزدیک ده ها سال است ک با دولت مرکزی می جنگید و جز مرگ و ویرانی و فقر چیزی عاید برادران و خواهران کردمان نشده است.لذا اندکی به خود امده و راه مبارزه مسالمت امیز جهت آبادانی کشورمان ایران را با همکاری با دیگر اقوام در پیش بگیرید.پایدار باد اتحادو همبستگی و همکاری اقوام ایرانی-پاینده ایران
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 28 July 2011
ansour piry khanghamm, برادر بايد ديد کي تروريست است ؟ کردها که براي بدست آوردن حقوق اوليه در ايران مبارزه ميکنند يا ج ا که همه اقوام ايرانيرا سرکوب و به گروه حزب الله و القاعده کمک مالي و تسليحاتي ميکند؟!
کاربر مهمان / 28 July 2011
آقای خانقاه گرامی،
نظرات شما قابل احترام است ولی نیازمند دو اصلاح تاریخی و اتنیکی می باشد:
1- نهایتاً تا سرنگونی حکومت امیر نشین های اردلان و مکری و بابان، حکومتهای کردی بصورت امیر نشین بوده اند این امیر نشین ها گاهی متحد حکومت ایران و گاهی متحد حکومت عثمانی بوده اند. آنچه شما جنگ با حکومت مرکزی و آنهم فقط در 10 سال گذشته خوانده اید. چیزی است که حداقل در 150 گذشته به صور مختلف و در مراحل و اشکال گوناگون ادامه داشته است.
به لحاظ حقوقی و قانونی، ادامه مقاومت ملت کرد به معنای عدم پذیرش و به رسمیت شناختن سلطه حکومت مرکزی ایران می باشد.
2- آنچه شما اقوام ایرانی خوانده اید، علی رغم تمامی دروغ پردازیها هیچ گاه وجود خارجی نداشته است! ایران فقط در چهارچوب سیاسی و به معنای یک حدود و مرز جغرافیایی می باشد که در آن نژادها و ملت های مختلف با ریشه های تاریخی و فرهنگی بسیار متفاوت زندگی می کنند. صد البته زندگی صدها ساله و بالنسبه مسالمت آمیز ملت ها در کنار یکدیگر باعث مشابهتایی نیز گشته است . ولی چه کی می تواند باور کند که الف: ترکمنی که در کنار مرزهای ترکمنستان بزرگ زندگی می کند و یا ب: بلوچی که در کنار بلوچستان پاکستان و افغانستان در حدودی که یک سر آن در نزدیکی بندر عباس است و یک سرآن نزدیکی کرمان و یک سر دیگر به حوالی مشهد می رسد و تمامی ایالت پهناور و خودمختار پاکستان و ایالت های نیمروز و هلمند و فراه افغانستان را در بر گرفته است و بلوچستانی که با دلایل مستند تاریخی بیش از هفتصد سال دارای استقلال بوده و ملت عرب و ملت بزرگ و مهاجر ترک که زمانی از دشتهای تاتارستان تا نزدیکی وین در اتریش امروزی (و از جمله آنچه شما امروز ایران می خوانیدش) را در اختیار داشته است. با قوم فارس که ساکن بیابانهای مرکزی فلات ایران است دارای یک ریشه واحد باشند؟!!!
من هم به مانند شما آرزوی سرفرازی و ماندگاری و مهمتر از همه صلح برای تمامی افراد ساکن در پهنه کشور ایران را دارم ولی بر خلاف شما نیک می دانم که شرط اولیه زندگی مسالمت َآمیز احترام به شعور و آزادیها و حقوق تمامی آحاد ساکن در این مرز و بوم از هر مذهب و نژاد و ملتی می باشد.
کاربر مهمان / 29 July 2011