درگیری بین نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای حزب حیات آزاد کردستان «پژاک» در منطقه غرب کشور به اوج خود رسیده است. در جریان آخرین درگیریها شماری از فرماندهان عالیرتبه سپاه کشته شدهاند.
در گفتوگو با محمدرضا اسکندری، روزنامهنگار کرد مقیم هلند از او پرسیدهام: چه اطلاعات بیشتری دارید که در اختیار شنوندگان رادیو زمانه قرار دهید؟
محمدرضا اسکندری: با توجه به اطلاعاتی که از طریق خبرنگاران «کردانه» به ما رسیده، واقعیت این است آن عملیاتی که جمهوری اسلامی فکر میکرد در محدوده مرزی انجام دهد و از این عملیات به صورت ساده عبور کند و تمام شود، به آن صورت تمام نشده است. با توجه به صعبالعبور بودن مناطق و با توجه به این که قندیل یکی از پایگاههایی بوده و هست که کردها در طول تاریخ مبارزاتشان بهعنوان سنگر پایدار آزادی از آن استفاده کردهاند، این مسئله برای نیروهای رژیم مشکل بزرگی بهوجود آورده است.
با توجه به حرکتها و عملیاتهایی که پژاک دارد، این عملیاتها پاراتیزانی است و پژاک بههیچ عنوان تحت هیچ شرایطی به مبارزه و ضربهزدنهای کلاسیک اعتقادی ندارد. زمانی که یک مبارزه، مبارزهای پارتیزانی باشد، با توجه به تجربیات تمام عیاری که پژاک در بهرهگیری از دیگر نیروهای کرد داشته است، بهخصوص تجربیات گرانبهایی که «پکاکا» در طول سالها مبارزه پارتیزانی داشته است شرایط بسیار دشوار میشود. طبق آخرین اطلاعاتی که ما داریم، و گفتوگوی تلفنیای که یک ساعت پیش با سخنگوی پژاک داشتم، همین امروز هشت نفر از فرماندهان سپاه در مرز «دولوتو» در سردشت که در واقع تنها جایی است که نیروهای زرهی میتوانند به سمت مرز بیایند، کشته شدهاند و حتی خود روزنامههای همسو با حاکمیت و «خبرگزاری فارس» هم در رابطه با کشته شدن یکی از فرماندهان سپاه در خبرگزاری فارس نوشته است.
محمدرضا اسکندری: بحث اصلاً میدان مین نبوده است. بلکه درگیریهای خیلی شدیدی در مناطق مختلفی که سپاه تلاش کرده بود وارد خاک عراق شود رخ میدهد و خبرهایی دیگری که به من رسیده است از طرف نیروهای مقابل و نیروهای پژاک این است که آنها براین اذعان دارند که نیروهای سپاه از شیوههای گذشته خود در جنگ ایران و عراق استفاده میکند. در آن زمان نیروهای گروهی و پارتیزانی خودشان را وارد نقاط مختلف عراق میکردند که حتی تا حلبچه نیز رفتند اگر یادتان باشد. آنها از آن نیروها استفاده میکنند تا بتوانند وارد عمق خاک عراق شوند. چون به صورت نیروهای زرهی نمیتوانند.
نحوه کشته شدن این فرماندهان سپاه چه بوده است؟ آیا در یک درگیری رودررو کشته شدهاند یا بر اساس برخی اخبار غیر رسمی تأیید نشده براثر برخورد با میدان مین کشته شدهاند؟
براساس خبری که خود پژاک و نیروهای پژاک میدهند، بحث اصلاً میدان مین نبوده است. بلکه درگیریهای خیلی شدیدی در مناطق مختلفی که سپاه تلاش کرده بود وارد خاک عراق شود رخ میدهد و خبرهایی دیگری که به من رسیده است از طرف نیروهای مقابل و نیروهای پژاک این است که آنها براین اذعان دارند که نیروهای سپاه از شیوههای گذشته خود در جنگ ایران و عراق استفاده میکند. در آن زمان نیروهای گروهی و پارتیزانی خودشان را وارد نقاط مختلف عراق میکردند که حتی تا حلبچه نیز رفتند اگر یادتان باشد. آنها از آن نیروها استفاده میکنند تا بتوانند وارد عمق خاک عراق شوند. چون به صورت نیروهای زرهی نمیتوانند. به احتمال خیلی زیاد تلفات نیروهای سپاه بیشتر از آن نیروها و گروههای پارتیزانی بوده که وارد خاک عراق شده است و در درگیری با نیروهای چریک کشته شدهاند.
با توجه به شناختی که شما از منطقهی کردستان ایران و کردستان عراق دارید، از نظر جغرافیایی غلبه نیروهای نظامی در دست چه گروهی است؟ آیا نیروهای سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی میتوانند با نیروهای نظامی کلاسیک در آن منطقه بر نیروهای پژاک غلبه پیدا کنند؟
من سال گذشته به قندیل رفتم و از نزدیک نیروهای پژاک و پکاکا را در آنجا دیدم. قندیل کوهستانهای سر به فلک کشیدهای دارد که صعبالعبور است. من از شهر «قلادیزه» تا حتی مناطق پایینی و تپهها، نه کوههای اصلی قندیل رفتم. حدود سه چهار ساعت طول کشید تا با ماشین مرا به آنجا بردند. بلندترین قله کوه قندیل که بیشتر نیروها نیز در آنجا هستند، زمستانهاهم برف دارد. یعنی تصور کنید یک سلسله جبال عظیم را که نیروهای پیشمرگه و نیروهای چریک آنجا هستند. دولت ترکیه در طول سالهای سال مبارزهاش علیه نیروهای پکاکا، حتی تا نزدیکیهای روستاهای قندیل هم نتوانسته است پیش برود. تنها کاری که تاکنون دولت ترکیه در طول سالهای سال توانسته علیه پکاکا انجام دهد، حمله به آنجا با هواپیما و بهرهبرداری از نیروهای نظامی هواییاش بوده است.
به همین خاطر چه در زمان رژیم بعث و چه در زمان رژیم پهلوی و چه در تمام دوران آتاتورک تاکنون، قندیل که در میان این سه کشور است همیشه پناهگاه کردهایی بوده که علیه این سه دولت مبارزه کردهاند و هیچکدام از این کشورها به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نتوانستهاند آن را فتح کنند. یعنی فتح قندیل یک امر ساده نیست. به همین خاطر تبدیل به افسانهای در میان مردم کرد شده است. یعنی هیچ نیروی کلاسیکی نمیتواند قندیل را از کردها بگیرد. به همین خاطر یک مسئله خیلی زیبایی که وجود دارد، این است که اگر ما نگاهی واقعی به مسئله قندیل داشته باشیم، در واقع قندیل سپر دفاعی حکومت حریم کردستان علیه القاعده و نیروهای انصارالاسلام است.
چون اگر قندیل به دست نیروهای انصارالاسلام یا القاعده بیافتد، در واقع نه تنها ایران، عراق، ترکیه، بلکه کل منطقه آرامش و آسایش به خود نخواهد دید. به همین خاطر دولت حریم کردستان و دولت فدرال عراق خوب میدانند که بودن پکاکا و پژاک در قندیل یکی از تضمینهای امنیتی اینها بوده است. من در این شکی ندارم، بههیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی ارتش کلاسیک ایران و سپاه پاسداران با نیروهای کلاسیکی که دارد نمیتواند وارد این منطقه شود. هرچه هم بخواهد و تلاش کند، زمینگیر میشود. البته من در سفری که به قندیل داشتم و با نیروها و فرماندهان پژاک آنجا صحبت کردم، چندبار خودشان به من اعلام کردند که سپاه و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی نیروهایی را فرستادهاند که بین نیروی پژاک کار کنند و مثلا خود را هوادار این گروه معرفی کنند. چندین نفر از آنها در روزها و ماههایی که آنجا بودند، بر اثر سختیها و مسائلی که وجود داشته، اعتراف کردند که از طرف نیروهای امنیتی فرستاده شدهاند.
یعنی دولت جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات حتی نیرو میفرستد در درون پژاکیها یا نیروهای کرد. با این شیوه اینها تلاششان بر این است که بیشتر اطلاعات به دست آورند و الان نیز درگیریهایی که وجود دارد، بیشتر درگیریهای پارتیزانی است. سپاه از تجربه جنگهای گذشته در این منطقه، استفاده میکند و همچنین از آن اطلاعاتی که در زمان جنگ با صدام حسین داشته است. به همین خاطر قندیل به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی با یک ارتش کلاسیک نمیتواند فتح شود.
این که این اطلاعات و این آمار چقدر دقیق است، با توجه به این که نه از طرف نیروهای رژیم خبرنگاران مستقلی وجود دارند و نه در این طرف مرز با توجه به مسئله امنیتی و با توجه به شرایط توپباران خبرنگاران نمیتوانند از نزدیک شاهد آن باشند، نمیتوان گفت که این آمار، آماری دقیق و درست است. ولی واقعیت این است که تعدادی از نیروهای سپاه و تعدادی از نیروهای پژاک کشته شدهاند.
حمله به قندیل فقط برای نا امن کردن منطقه است (پژاک مدتیست فعالیت نظامیش را متوقف کرده است)چون ایران دارد سوریه اش را از دست میدهد و با این کار ذهن قسمتی از اپوزیسیون را از مسله ی داخلی و تحولات سوریه که خود این تحولات مسله ای حیسیتی است برای دولت مردان ایرانی منحرف میخواهد بکند………
کاربر مهمان / 26 July 2011
متاسفانه حکومتهای ایرانی نشان داده اند که ب هیچ وجه قابل اعتماد نیستند.
کاربر مهمان / 26 July 2011
كاش اين مردم بظاهر آزادى خواه ايران ميفهميدند كه جنگ پژاك و در حالت عامتر كردستان با ايران ازاد نبوده و نيست. جنگ با پهلوى و جمهورى اسلامي است. اميدوارم بعداز رفتن جمهورى اسلامي ،اپوزيسيونِ دمكراسي خواه حواسش جمع باشد و همه انچه لازمه دمكراسي است را رعايت كند كه كردستان جنگي ديگر را در برابرى نابرابرى نداشته باشد.
کاربر مهمان / 26 July 2011
نیروهای رزمنده پژاک پس از قیام ۸۸ هیچ حرکت نظامی نکرده اند این “برا دران قاچاقچی پاسدار” هستند که به حریم کردستان به فرمان سلطان خامنهای تجاوز کرده اند. در ضمن این حکومت کثیف کهریزکی هیچ ربطی به مردم ایران ندارد. بیخود از فردوسی مایه نگذارید؟ درود بر همه مبارزان که بر ضدّ این حکومت متعفن مبارزه میکنند چه نظامی و چه سیاسی؟
Anonymous / 26 July 2011
تمام گروه هایی که راه حل نظامی در پیش گرفته اند باید بدانند که احمقانه ترین راه حل در دوران حاضر متوسل شدن به این راه است. نسل آگاه بخوبی می دانند که اکنون عمل شما بهانه ای برای حکومت است و آوارگی برای مردم کرد. بیش از هر چیز مردم کرد همچون تمام مردم عزیز ایران نیاز به یک بینش صحیح سیاسی دارند تا آشوب.
کاربر مهمان / 27 July 2011
من به عنوان یک فارسی زبان سرکوب مردم مظلوم کرد را در این سی ساله و پیش از آن محکوم می کنم و آرزوی ایرانی را دارم که کرد در آن آقا و برابر با دیگر ایرانیان باشد نه شهروند درجه دوم. زنده باد ایرانی به ویژه زنده باد کرد آریایی در سرتاسر جهان. از رنجش و دلخوری مردم کرد از دیگر هم تباران آریایی خود آگاهم و حق را نیز به جانب آنها می دانم.
آرش کاویانی / 28 July 2011
کجایی فردوسی که ببينی فرزندان ايرج چگونه رو در روی هم ایستاده اند . هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بطور طبیعی پشتیبان معنوی کرد ها باشد جز ايران . اين ره که گروه پژاک در پیش گرفته به …
کاربر مهمان / 24 July 2011
این جمله اشتباه است ” بلندترین قله کوه قندیل که بیشتر نیروها نیز در آنجا هستند، زمستانهاهم برف دارد.” تابستان ها هم برف دارد صحیح است !
فرشید فاریابی / 24 July 2011
ما فرزند كاوه هستيم و هه ژار فردوسي ماست. كردستان پشتيبانش گريلا و پيشمرگ است نه كشورها. كردستان دانشگاه تهران نيست بلكه جهنمى سوزانست براي رژيم و هر آنكه انكارمان كند .
رزگار / 24 July 2011
یکی بر سر شاخ و بن می برید…….
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 24 July 2011
کجایی فروسی سیدت آدمکشه
کاربر مهمان / 24 July 2011
اقای اسکندری مطمعن باشید که ج.ا.ا. خواب بدی را برای شما و پژاکیها فراهم خواهد کرد.حتا ساده اندیش ترین فرد سیاسی میداند که دولت ایران نیاز به یک قدرتنمائی موفق دارد تا خود را از شرایط سیاسی کنونی سربلند بیرون اورد.خوب چه امتحانی بهتر از این که عده ای کج فهم و تروریست که به طور رسمی هیچ کس جرأت حمایت از او را ندارد،در مقابلش باشد؟؟شما فریب امریکا را خورده اید و متوجه این واقعیت نیستید که حتا چپی های ایرانی هم با شما همبستگی نخواهند داشت.
امریکا،امریکا مرگ به نیرنگ تو،خون جوانان ما می چکد از چنگ تو
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 24 July 2011
جنگ افروزی و بحران برای سپاه و احمدی نژاد از نان شب واجب تر است و چون خون مردم کرد را حلال میدانند با زورگوئی و ستم در کردستان فکر میکنند که با یک تیر 2 نشان میزنند
آزاد / 25 July 2011
اين ره که پژاک ميرود اگر به ترکستان است، به آن ترکستان به ايرج شما که روی تاريخی اش را باخته، و در آن ذهنيتی “منم منم” فارس تکرو و حاکم است. پشتيبان معنوی کورد تنها ايران است؟ کجا؟ آنجا که ايران درميز مذاکره با آتاتورک نشست و در سرکوبی کوردها در جمهوری آرارات فاشيسم ترک را ياری داد؟ يا آنجا که با صدام در قرارداد الجزاير کوردها و قيام آنها را به فاشيسم عرب فروخت؟ نطفه فاجعه ء “انفال” که به کشتار 200 هزار کورد و عربيزه شدن کرکوک انجاميد نطفه اش در قراردادی است که ايران باعراق بست. اگر اين پشتيبانی معنوی است، پس دشمنی تان چه شکلی خواهد بود؟
ali / 25 July 2011
این ره که پژاک در پیش گرفته است ره ازادی مرادنگی و حقیقت است دوست من
کرماشان / 25 July 2011
دوستان لطفا این فیلم رو ببینید: http://www.youtube.com/watch?v=i_tn2FXfyuA
بویژه کسانی که از پژاک پشتیبانی می کنند.
کاربر مهمان / 25 July 2011
این کاملا طبیعیِ که خیلی از فارس زبونها حتی خیلی از کردها از آرمان ها و باورهای گروه ها و احزاب مخالف حکومت در ایران آگاهی کاملی نداشته باشن و تمام تعابیرشون از این گروهها یا شنیداری بوده یا بر اساس تبلیغات منفیِ رسانه هایِ حکومت جمهوری اسلامی.به همین دلیل هم خیلی ها به راحتی روی این گروه ها اسامی مختلف می گذارن.
Anonymous / 25 July 2011